گفتمان دینی یا اسلامی (پایانی) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ، وَإِنْ یرَوْا آیةً یعْرِضُوا وَیقُولُوا ... .
خب ، حالا اگه آمریکا ، لازم به ذکر نیست که آمریکا رو بعنوان مثال میگم ، بگه خب جمهوری اسلامی ایران ، بازم لازم به یادآوری نیست که جمهوری اسلامی ایرانم بعنوان مثال گفته میشه ، مگه یه گفتمان یا حرف داره !؟ که منم یه حرف داشته باشم ؟
آخه گفمتان یا حرف که بقول پیامبر لازمه اش دوتایی و اونم هفت دوتایی ، که در قسمت قبلی گفتم نیست ! برا اینکه نماز یا گفتگویی بدون سوره ی : "قل هوالله" م نداریم !
که نه تنها : "هوالله احد" ه ، و :" الله الصّمد" ه ، بلکه در مقابل حرف من (آمریکا) مگه جمهوری اسلامی ایران حرفی نداره !؟ که منم در مقابل گفتمان ، حرف و اونم دوتایی اون ! حرفی نداشته باشم ؟!
حالا چه تحت حرفش و چه فوقش ، و چه در کنارش !؟
و همینطور حالا اونم منفیش (جمهوری اسلامی ایران) م بمونه !؟
مگه اینکه بگه ( گفتمان یا حرف) مرگ خوبه برا من ! نه من بین المللی ! و خلاصه دوتایی و یکیش من ! و نه خودش ! و بقول یادآور دین محمدی : بد بد نباشه برا هردوتایی !
و گفتمان و حرفم : خوب نباشه برا هردوتایی !
مثلا همون که گفتم من ( من پدر) که مثلا آمریکا گفتمانی داشته باشه ، حرفی داشته باشه و دوتایی باشه و هفتایشم باشه و قائمم داشته باشه ، ولی گفتمان یا حرفی برا گفتن نداشته باشه ! حتی سر سفره مثلا گوشی که بدهکار حرف ، گفتمان ووو باشه ! چه رسه به هم حسی ، قلبی ووو !
حالا بمونه : حافظا لحرفه ! ...
و اولشم یادآورش ! بعد حفظ ، بایگانی و مثلا همون کمپ حرف که بحثش گذشت !
تا بعد ذکرش (حرف ، گفتمان ووو ) برسیم به فکر یا اندیشه و بعد همفکری دوتاییم ، فعلا حرف از برپا دارنده ی گفتمان یا حرفیه که مثلا آمریکا داره ، حتی اگه گوشیم بدهکارش نباشه ! الا گوش خودشم ، که در بحث قبلی گذشت به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری ، که لازم نیست یکی گوش بده به حرفش ! خودش که گوش داره ! و فقط حلق ، زبون ، دندون و لب که نداره ! خودشم دوتاییه ! و مثل من و شما اونم عضوی برای برپایی گفتمان یا حرف خودشم داره ، چه رسه به برپایی گفتمان یا حرف مثلا جمهوری اسلامی ایران و گفتمان دینی یا اسلامی اون ! که گفتم این دوتا دوتایی ! رو بعنوان مثال گفتم .
ناگفته نمونه در این قسمت پایانی ، که برپایی گفتن و گفتمان یا حرف ، فقط اختصاص به برپادارنده ای مثل گوش نداره ! همون زبون و لب و دوندونم برپادارنده ی گفتمان و حرفی هستن که دارن ! که یکی بهشون گفته :
قُل ...
پس بحث اختصاص نداره به قیام و قائم یا برپایی مثل گوش که گفتمان یا حرفی به اون رسیده باشه از مثلا آمریکا و یا ... ، بلکه و در واقع اولم ، حرف از مثل همین حرف مثلا آمریکاس که میگه :
قُل ...
و گوشم بگه چی ؟ خب :
قُل ...
دیگه ! که می تونه ، و در واقع اولم ، گوشه که به مثلا آمریکا میگه :
قُل ...
بگو بگوشم !
کی !؟ گفتم که گوش خودش دیگه !
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، پدر .