روز دانش آموز :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
سلام علیکم ، شبتون بخیر .
یادآوری :
در قرون قبلا از میلاد ، در یونان باستان ، سقراط که بنا علم یا دانش آموزی رو بر :"تعریف" گذاشت و روش :"مامایی" رو پیش گرفت ، و شاگردش افلاطون اینو کافی ندونست و :"یادآوری" رو لازم دونست سبک :"اشراقی" رو برای دانش آموزی مطرح کرد ، شاگردش ارسطو اینو هم کافی ندونست و تعلیم رو برای تعلّم لازم دونست و :"منطق" رو هم برای دانش آموزش (الف) نوشت .
البته شاگردش در هرچه مدرسه یا آکادمی و یا به تعبیر دیگش رو تخته کرد و بعدها و در :"آسیای صغیر" به آموزهای یونانی رویکردی صورت گرفت ، و بعضی دنباله رو ارسطو شدن و برخیم :"نو افلاطونی" ، در دانش آموزی ، و رویکردیم صورت گرفته در زمان عباسیان و خصوصا مامون و عصر آقا امام عالم ال محمد علیه السلام ! که به اوج خودش رسیده توسط معلم ثانی ، یعنی فارابی و شیخ الرییس ، یعنی بوعلی سینا در اینجا ! یعنی ایران .
البته در :"فلسفه" ی ارسطویی اوجش در قرون وسطی و همزمان با رنساس غرب در اروپا و فرانسه بوده و استاد شهید مرتضی مطهری در آثار بدون استثاء خوبشون دارند که :
همزمان با دکارت فرانسوی که در کوههای فنلاند عزلت گزیده و بنای علوم جدید رو میذاشت ، ملّا صدرای شیرازیم در کوههای کهک قم بنای :"حکمت متعالیه" رو میذاشت .
که تا امروز هنوز پابرجاست ، مثل کاری که فارابی و بوعلی سینا در منطق ارسطویی کردن و هنوز پابرجاست .
البته ناگفته نمونه که نزد پیروان ارسطو ، که :"روز دانش آموزی" ش با "با روز دانش آموزی" استادش افلاطون فرق داره ، چراکه روز دانش آموزی اون :"یادآوری" ه و به نظر شاگردش ارسطو :"فکر" یا اندیشه هست .
البته ناگفته نمونه که منسوب به اونم ، به ارسطو ، هست که روز دانش آموزی :"حس"ه (ب) ، که امروزه بعد رنساس در غرب ، اروپا و فرانسش ، دیگه :"منسوب" به رنسانس نیست ! بلکه :"شفاف"ه که روز دانش آموزی حسه !
خب ! حالا مسئله اینه که :"روز دانش آموزی" چه روزیه !؟
حالا بمونه که مقصود از دانش یا علم و یا به تعبیر دیگش به زبون دیگه ، آیا بقول مثلا :"معلم ثانی" :"تصور و تصدیق" ه !؟ یا :"معرفت" با علم یا دانش و یا ... ، فرق داره ! و مثلا که در نهج البلاغه ، خطبه ی اول اومده :
... ، و کمال معرفته تصدیق به ، ... .
این تصدیقم شامل میشه !؟ یعنی این تصدیقم مثل تصدیق منطق ارسطویی بعد "معلم ثانی" م اعم از :" تصدیق و تکذیب" ه !؟ و باب اولشم همینطور !؟ یعنی اعم از :"ایجاب و سلب" ه !؟ تصور یا بقولی :"صورت علمی" !؟ و بعبارت دیگه باب :"معرفت" !؟ و ...
خب ! پس مسئله اینه که آیا بقول مثلا رنساسی غربی اروپایی فرانسوی و پیروانش در شرق و خاورمیانه و منجمله ایرانشم ، یا ایرانشیم در شرق و :"غرب آسیا" ، روز دانش آموزی آیا :"حسه" !؟ یا بقول مثلا سقراطه !؟ و یا بقول افلاطونی یادآوریه !؟ و یا بقول ارسطویی فکره !؟ و یا ... !؟
ناگفته نمونه که این شامل روز دانشجوییم میشه ، :"بشرح ایضا" طلبگیم ! که پیامبرم فرموده باشن :
طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه ، علی ان الله یحب بغاة العلم .
و روز دانش آموزی رو هم "شفاف" نفرموده باشن ! برا هر مسلمان ! و بطریق اولی برا شیعه و دوازده امامیشم ! و مسئله شده باشه بعد ورود مباحث یونان باستان از مثلا :"گمرک" عباسیان ، و مباحث جدیدشم از ... در :"این ج.ا" !
در حالیکه پیامبر شفاف کرده و :"راز" دار نفرموده :
انا مدینة العلم و علی بابها !
... ، إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ (پ) إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یعْلَمُ (ت) إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ، ... .
امروز بعد از خواب بعد از ظهری فرصتی دست داد که چشم بدم به تلویزیون که برنامه ی :"این ج.ا" رو داشت !
حالا کجا !؟ فکر می کنم قبلا در "این ج.ا" ، یعنی این وبلاگ ، پرسیده باشم !
بعد نمازم و خرید نون شب ، در فرصت میان برنامه ای که تلویزیون داشت ، و مثلا آگهی هاش (ث) ، برنامه ی :"معرفت" رو چشم دادم ! خصوصا در رابطه با اون :"ج.ا" که هنوز برام :"شفاف" نیست کجا !؟
چراکه گفته شد، در برنامه ی "معرفت" رو میگم :
انسان یعنی معنی !
مثل معنی اون "ج.ا" که اینجا باشه ! البته بعنوان انسان ! نه مثلا :"شیر" و دیگر بقول اون برنامه ! برنامه ی معرفت رو میگم !
البته نکته های جالب دیگه هم داشت اون ! برنامه ، برنامه ی معرفتو میگم ، نه اونکه :"دکور" ش :"این ج.ا" بود !
نه :"اینجا" ، انسان رو میگم !
مثلا از بودن و باید بودن ، یا بقول دیگش :"شدن" می گفت !
البته نه :"بود" ! بلکه آینده اش ! نه مثل :
... ، إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ، ... .
بلکه واقع خواهد شد ! و :"باید" بشه !
و لابد منم که گوش داده بودم ، "باید" میشنیدم دیگه ! حالا بعدشم ، یا :"قبل" شم : دل داده ! بودم ! یا خواهم بودش ! بمونه !
و :"اتمام" ش به چی !؟ یعنی به چی دادن !؟ دیگه به چی دادن !؟ بعد :"دلدادگی" ، :"حس دادگی" و :"عضو دادگی" !؟ و مثلا گوش دادن !؟ و :
اتممناه به ... !؟
آیا بقول مقام معظم رهبری :"حدّ یقف" داره !؟ یا علاوه بر ذکر ، فکر و عقلم ! چشم دوخته شده به :"صفر" کردن حافظه هم !؟
لبیک یا حسین !
هیهات من الذلة !
شب بخیر .
------------------------------
زیرنویس :
الف :
شاگرد خصوصیش ، شاهزاده اسکندر مقدونی .
ب :
تعبیر :
فَقَدَ حِسّا فقد علما
که منسوب به ارسطوس .
پ :
نه اینکه جمعی اومده باشن و اونم یکی به نمایندگی جمعیم گفته باشه :
... نشهد ... .
یا یکی مثل نماز خونی که در فرادا هم میگه :
... نعبد ... .
و نشهد بقولی :"بر وزن" نعبد !
ت :
نفرمود :"یعرف" !
البته همونطور که در برنامه ی امشب :"معرفت" شبکه ی چهار سیمای سازمان صدا و سیمای "این ج.ا" هم گفته شد :
عالم عارفم هست !
ث :
با اینکه استاد شهید در یکی از :"گفتار" ای خوبشون گفتن که فرق روحانیت شیعه با روحانیت اهل تسنّن اینه که روحانیت شیعه در مقابل حکومت ازاده ، ولی روحانیت اهل تسنّن در مقابل مردم آزاده ! ولی گویا سومیم داره ، که در مقابل :"آگهی دهندگان" م آزاده ! خب شاید برا اینکه خرجشو فقط از قبول آگهی که در نمیاره !
البته اونو استاد قبل از شهادتشون و در زمان شاه گفته ان و بعد از شاه مدت چندانی در قید حیات نبودن که گوش داد تا چه می گویند امروز !؟
انتقام - چهار :
... وَمِنَ النَّاسِ ... .
سلام علیکم و روز جمعتون مبارک .
روز دانش آموز ! :
خب ! روز انتقام فرا رسید (الف) ، البته بخیر و خوشی !
منکه فکر نمی کردم ، البته چرا دروغ ! دلم ! می خواست ، همونطور که بعد اون کلّه ملّقایی که ماشین زد ، دلم می خواست و شد ! و :"جفتشون" سالم در رفتن !
خب بله ! ماشینِ مدل بالایی بود و کیسه هوا هم داشت و کمربند ایمنیم بسته شده بود ! دیگه .
خب سالم در رفتن از گلوله هم داریم دیگه ! حالا بمونه که به کجا خورد و ارتباطش با رفتن به :"اغما" ! اونم تا وقتیکه یکی از ملاقاتیا :"بچه" بغلم داشت !
خب برم سر بحث خودمون ! سریال انتقام ! و آموزش انتقام ! و روز دانش آموزیش !
و :"گرون فروشی" ! ش ! به گرونی :"دل" یا :"قلب" و یا به تعبیر دیگش به زبان دیگه .
بلکه به از اینم گرون تر ! مگه اینکه مانند مثلا :"رنسانس" ی ! در غرب ، اروپاش و فرانسش ! گرونتر از :"حس" نباشه !
و دل دادنم مثل حس دادن ، البته :"مابعد" عضو دادن ! یا بقولی :"ماقبل"ش ، آخر :"دادن" باشه !
البته نه "دادن" ی که عضو داده به حس و حسم داده به دل ! گویا ! و دلم بده ها ! بلکه مثل همون که در تفاوت بین افتادن یه چیزی به مثلا چشم ، با بقول مثلا مرحوم علامه که گفتم در :"اصول فلسفه و روش ریالیسم" شون فرمودن :
نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و ... .
و مانند این :"دل دادن" ! که مثل همون عضو و حس دادن ، گویا "مابعد" یا "ماقبل" م داره و اسمشم :
دله !
حالا چهارمی و اسم چیه !؟ بمونه ! چه بعنوان مابعد و چه ماقبل !
روز ! بخیر !
-----------------------------------------------
زیرنویس :
الف :
در سریال :"دلدادگان" (ب) ، که دیشب به پایان رسونده شد !
ب :
حالا مانند مثلا :"عضو دادگان" و مثلا "چشم دادگان" (پ) ، به مثلا این سریال !؟ و مثلا :"حس دادگان" !؟ و بعدش ، "دلدادگان" و والسلامم !؟ یا چهارمیم داره !؟ که فراموش نشه !؟ بعبارت دیگه اربعینم داره !؟
روز اربعین :
خب ! داریم به روز اربعین نزدیک میشم ، به روزی که کربلا زنده نگه داشته شد با اسارت ! و دستگاه اموی بازم متوجه نشد ! که چی داره میکنه !
حالا بمونه ! وقتیم که متوجه شد چی !؟ آیا کربلا و عاشورا و برا آقا امام حسین علیه السلامم سالروز شهادتی گرفته بشه !؟ مثل دیگر امامانی که کشته یا مسموم شدن !؟ یا ... ؟ که ماجرا ختم نمیشه به یک روزی از سال و روز شهادت !؟ و حتی یکده از ماه محرمم !؟ بلکه کل یوم عاشورا ! الی یوم القیامه ! تا روز قیام یا برپایی !
بحث من فقط این نیست !
بحث دلدادگانه ! که چهارمی داره !؟ و والسلامم !؟ یا بعد ، یا بقولی :"قبل" ! شم داره !؟
مثل چی !؟ خب مثل یادآوریای قسمت آخر سریال دلدادگان دیگه ! مثلا مانند یادآوریای :"هاتف" از :"نداشته" هاش که یه ماشین اومد زد بهش و قطعش کرد !
حالا بقیش موند برا اونجایی که رفت بمونه ! که اونجا بیاد بیاره ! چی رو !؟ خب همونو که به :"امیر" گفت دیگه ! ولی به :"ارغوان" نگفت ! و جور دیگه ! ازش انتقام گرفت !
خب بله ! مثلا :"به تعبیر معروف گفته شده :
آنکس که نداند که نداند ، در جهل مرکب ابد الدهر بماند !
ولی :
آنکس که بداند که نداند ... !
چی !؟ خب مثل "امیر"ه دیگه ! و بقول سریال بیاد :"نداشته" هاش میفته دیگه ! و مثلا :"اقتصاد مقاومتی" که پیش نمیگیره ! که :"داشته" هاشو بیاد بیاره !
خب ! برا اینکه بیاد "داشته" هاش که نمیفته !
حالا بمونه که مانند بعضی ! مانند مثلا اون :"روغن" فروش ، که در قسمت اول این بحث گفتم ، گرون میده به :"نونوا" ! اون بنده خدا هم مثل قبلیش ! گرون میده به بعدیش ! یا بقولی "قبل"یش ! و سریال :"گرون فروشی" چی !؟
خب اگه ادامه داشته باشه که مانعی نداره ! ولی اگه مثل :"اول" ، :"آخر" م داشته چی !؟ و آغازگرشم پایان بخشش نباشه چی !؟
حالا می خواد آغازگرش گفتم که مثلا :"شیطان بزرگ" باشه ، و یا مثلا :"دشمن" و یا خدای نخواسته :"بعضی از مردم ایران" ! و پایان بخششم "بعضی" دیگش ! تا روزش برسه ! روز ... !
پ :
در قسمت قبلی گفتم که وقتی گفته میشه :"حس" ، فقط شامل حتی حس شنواییم نمیشه ! چه رسه به حس بویایی ، چشایی و لامسه هم ! بلکه شامل حتی بیناییم میشه !
و ناگفته نمونه که به بینایی میشه گفت حس ! حالا انشاءالله فرصت که شد بیشتر می گم ، فعلا با خالی نبودن عریضه همینقد گفته باشم که در باره اش داریم :
و جعلنا لنّاس اماما !
خب ! وقتیم که گفته میشه :"عضو" نیز همینطوره و فقط شامل حتی گوش و حتی موسوی اونم نمیشه !