قانون و قانونی ، قسمت هشتم :
... وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا ، ... .
سلام علیکم .
... ، وَالنَّاشِطَاتِ ... .
ضمن شب بخیر ، شب یازده ، برقم 11(الف) ، م دی هزار و سیصد و نود و هشت هجری شمسی ، اول امشبو که شب پنجم جمادی الاول هزار و چهارصد و چهل یک هجری قمریه نیز تبریک بگم ، همینطور ، که شب اول سال دو هزار و بیست میلادی رو .
دیشب فرصت نشد روز نامه ها رو یه نگاهی بیندازم ، بعداز ظهری که نیگا میکردم ، علاوه بر خبرای نه دی ، که خبر اول بعضی از اونا تو صفحه ی اولشون بود ، یه خبری رو هم همه تو صفحه ی اولشون آورده بودن و بعضا خبر اولشونم بود .
منتها مثل :"مستعمل و مهمل" یا :"مهمل و مستعمل"ی که تو نوشته ی قسمت قبلی گفتم .
مثلا یکی خبر اولش این بود :
جنگ و صلح
آخه بعضیم تعبیر :
صلح و جنگ
رو :"پیاده" (ب) کرده بودن تو صفحه ی اولشون ، و قبلا گفتم که این فرق داره با :"جنگ و صلح" مثلا .
حالا بمونه قبل و بعد هر کدوم از این دو تعبیر ؟ و ... ؟
ولی :"ترتیل" ایندو چی ؟ یعنی فرقی نمیکنه که گفته بشه "جنگ و صلح" با اینکه گفته بشه "صلح و جنگ" !؟
حالا با کیشم !؟ بمونه ! حتی اگه گفته بشه با :"خود" ! چراکه :"غیر خود" که باز روز از نو روزی از نو ! اونم تو یه جا مثل این :
ج.ا !
آخه منظور و مقصود از :"این" که جمهوری فقط اسلامی نیست ! که شامل :"به تعبیر معروف" غیر اسلامی و بقولی مثلا مسیحی ، موسوی و ... نشه ! حتی اگه منظور و مقصودم جمهوری مذهبی باشه از اسلام و حتی شیعه و دوازده امامیشم ! که شامل هفت امامیشم نشه ! (پ) یعنی بقولی :"خودی" بحساب نیاد !
حالا مثلا :"کافر" ؟ و چه در مقابل :"مسلمان" و چه :"مومن" این :
ج.ا
هم بمونه ! تازه :"تنگ"تر کردن :"اسلام" و :"ایمان" ، و گشاد کردن دایره ی کفرم بمونه ! و ... !
و بعلاوه این :"دوگانه"گی ها ! بقول ما تو بچگیمون :
تا سه نشه بازی نشه
هر کدومشونم ؟
بماند ! ولی اینکه اول کدومیک از ایندو استعمال شده !؟ یعنی همونطور که در قسمت قبلی گفته شد :
از دهن
خارج شده !؟ و "بشرح ایضا" قلمی شده !؟ مثلا تو روزنامه ! می بینیم که از یکی :
جنگ
و از دیگری :
صلح
ه ! و خبری از :"صلح" در یکی نیست و در در دیگریم :"جنگ" !
البته مگه اینکه اینم گفته بشه مانند مثلا این :
ج.ا
یه کلمه هست ! و ایندو ! نه تنها جدا از هم نیستن ! بلکه اصلا :"دو" در کار نیست ! و حالا "به تعبیر معروف" خرما فروشی رو که حرف از مثلا :"خودی و غیر خودی" می زنه !؟ تو این :
ج.ا
نه تو آمریکا ، اسرائیل و مثلا عربستان سعودی ! مگه اینکه از اونجا ها :"نفوذ" کرده باشه یکی ! تو این یکی ! و یعنی این : دو !
در این :
ج.ا !
و حالا جای مثلا اون دانشمند ، عالم و یا به زبون دیگرش خالیست که :"تناقض نما" یا :"پارادوکس" شو "پیاده" ! کنه ! و نه تنها پدر ایندو ! و حتی خداشونم ! بلکه مادر ! خودشم ببره زیر سوال !؟
تازه نشون مثلا :"فیلسوف" و خودشم :"شهیر" شم بهش داده بشه تو همین :
ج.ا !
خب اون بنده خدا چه تقصیری داره !؟ وقتی ما خودمون ، نه اینکه راش دادیم و ... ! یکی نیستیم و دو تا هستیم !؟ خب هیشکیم نیاد ما دوتا رو جمع کنه و یکی کنه !؟ وقتی یکی نیستیم !؟ و یکیمونم حتی :
یکدهم
یکی دیگمونم نیست ! وبقول اونم علمیش نه حتی ! بلکه دینشم ! :
صفر دهم
یکی دیگمونه ! حالا بمونه که اگه گفته نشه مثل روز روشنه ، ولی همچین تاریک تاریکم نیست که نهایتش یکمون :"نه دهم"مونه ! اگه گفته نشه :
پنجاه پنجاه ، یا :
... ، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا ، أَوْ زِدْ عَلَیهِ ... .
شب بخیر .
-----------------------------
زیر نویس :
الف :
نخستین عدد دو رقمی !
البته قبل از :"کشف" صفر که در قسمت قبلی گفتم .
ب :
بقولی :"دان" لود ! حالا برا :"آپ" بچشم !؟ یا بازم "دان" ش !؟ بمونه ! حالا :"بشرح ایضا" مابعد !؟ یا بقولی ماقبل چشمم !؟ بمونه !
یه روز نامه ای تو صفحه ی اولش گذاشته بود :
حرف آخر
رو قلب یا عقل می زنه !؟ خب ! چرا نذاشته بود :
حرف اول
رو !؟ نشونیم نداده بود که تو کدوم صفحه رفت و دید ! منکه هرچه گشتم چیزی تو صفحه های دیگش ندیدم ! که در رابطه با اون باشه .
پ :
خب قبلا گفتم که شیعه ی هشت امامی نداریم و پیروان آقا عالم ال محمد علیه السلام پیرو آقا امام زمان ! عج هم هستن !
که گویا :"زمان"م از دوحال خارج نیست ! حالا چه بعنوان :"جنگ و صلح" و چه :"صلح و جنگ" !
راستی ! در عصر غیبت ! از جانشین امام زمان چه خبر !؟ که :"حرف اول" یا :"آخر" رو بزنه !؟ الان !؟ البته اگه الانم در "جنگ و صلح" یا "صلح و جنگ" نباشیم !؟ با ... !؟
ادامه داستان :
به ... .
داستان علم و پژوهش :
سلام علیکم ، شب بخیر .
سواری :
... : سواری یا ماشین !؟
... : ماشین یا جیپ !؟
خب جیپ که بعد از اون بود که :
اون چیه ؟
... : دلاور ...
اون چیه ؟
... : جیپ ...
که دیگه لازم نشد :
اون چیه ؟
خب برا اینکه دلاوری :"سوار" ش (الف) ... .
خب ! پیش از اینکه برم بخوابم یه تشکرم بکنم و نذارمش برا فردا .
آخه امروز که گذشت ، نوبت گرفته شده بود برا :"سونوگرافی" ، ضمن رفتن به همون بیمارستان تو شهر اسکو برا این ، که تو هفته ی قبل آزمایش خون و ادرار نوبت هم داده بود ، اول بگم که نتیجه ی آزمایش شکر خدا همش :"نگاتیو" یا منفی بود و فقط ادرار :"زرد" بود ، پس امیدوارم رفع نگرانی شده باشه ! برا :"اون" ی که اصرار داشت و گردنم گذاشت و ازم قول گرفت که برم آزمایش بدم !
که همراه با یه خاطره هم بود ! آخه وقتی وارد بیمارستان شدم ، آقایی که دم در نشسته بود که دید ایستادم ، گفت بله !؟ گفتم بذار اونا ، که حاج خانوم و دختر خونه بودن و داشتن میومدن ، بیان ببینیم چی میگن ! و وقتی اومدن و گفتن آزمایش می خوام بدم ! طرف یه نگاهی کرد بمن ! که گفتم الان داره میگه اینا منو آوردن که ازم آزمایش بگیرن و ببین ... !
خب ، برا رفع نگرانی از "سونوگرافی" بگم که سنگ و منگ و ... خبری نبود و فقط :"پروستات" بزرگ شده ، که دکتر ، یعنی پزشک بیمارستان گفت برم بیمارستانی در قره آغاج تبریز پیش متخصص :"ارولوژی" ، همین !
پس جای نگرانی نیست ، حالا اینکه گفته بشه :"شاید" نیاز به عمل داشته باشه ! خب : شاید !
خب ، ضمن تشکر از :"دختر" خونه و خصوصا حاج خانوم که منو بردن برا آزمایش ، یه تشکر لازمه بکنم از :
اون دختر
خصوصا برا اینکه دفترچه ی :"سلامت" م پیدا نشد که ازش استفاده کنم !
خب ! ازش استاده نمی کردم ، از قبلیشم که اونم تمیدد شده بودم استفاده نکرده بودم ، قبلیشم سفید سفید بود که داده شد برا تمدید ! خب ! برا همین اصلا یادم نمیاد کجا گذاشتم !؟
خدا :"خیر"ت بده دخترم ! تشکر .
خب حالا برم بخوابم ، شب بخیر .
------------------------------
زیرنویس :
الف :
"شاید" م شده بود !
حالا اینم چه تاثیری در من میذاشت ؟ بمونه !
و برا همین نپرسیدم ، و پرسش این بود که : آیا تا حالا (ب) سوار ماشین شدین !؟ ماشین چطور !؟
ب :
تا الانم ، که روز دوازدهم اسفند 1397 هجری شمسی شب شده !
همچنین تا زمان (پ) یا وقتیکه چشتون به این نوشته میفته و می بینید !
تا :
"گام دوم" ماشینو مطرح کنم ! ان شاءالله ، بعد پاسخ پرسش ، و این یعنی اگر به این پرسش پاسخ ندادین ، یعنی بعد طرح :"گام دوم" به جمع پیوستین ، چنین پرسشی مطرح شده .
پ :
بمونه انشاءالله به :"زمان" یا وقتیکه "گام دوم" رو مطرح کردم ! خودشم با اولین یا :
نخستین
بارش ، بار "زمان" رو میگم .
ترس از علم یا دانشجویی (پ) :
... ، ألحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... وَ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم
دانشجویی یا طلبگی :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
آشنایی با علوم اسلام ( الف) ... .
-----------------------------------
زمان لرزه :
پیش از ادامه ی بحث ، شاید ، ممکنه که آقای مدیر (ب) توضیحی بخوان برا :
هواخوری
که در نوشته ی قبلی گفته شد و شاید ، ممکنه معنی حبس و حبس خانگیم بده ! اول اینو بگم ، یعنی یه توضیحی بدم و بعد برم !؟ کجا ! خب همونجا که گفته شده :"هتل پنج ستاره " رو بسازه ! به نمایش بذاره ! و ... بازم بگم !
چی نگم !؟
بذارین بازم :"بیت" و بگم ! شاید ! ممکنه :"بیتوته" بشه ها ! از من گفتن بود ! اونم :"حبس" و :"حبس خانگی" یما ! خود آقای مدیرم خودش می دونه ! یه وقت ، یه زمان نگه من نگفتم ! فردا نه ها !
چی !؟ پس کی !؟
حالا میگم ، ان شاءالله تعالی .
وبعد :
ضمن شب بخیر (پ) ، اولو بگم که درستکه گفتم :"هوا خوری" ، اونم نه بیرون از در حیاط خونه هم که نه ! بلکه تو حیاطم خونه هم نه ! ولی صرف نظر از اینم که گفتم :
تازه ! رفتم نون شبم گرفتم
برا "هوا خوری" هم میشه رفت تو مثلا بالکن خونه هم ، که بادی به صورت ، چشم ، گوش ، بینی و دهان اونم بخوره !
مگه اینکه نه تنها خونه ، حیاط اونم ، بلکه بیرون تو محل و شهرم که برم ، برا مثلا گرفتن نون ، بازم در بند باشم ! یا گفته بشه مثلا : شهرما ، خانه ی ما .
حتی : استان ، کشور و اصلا دنیا هم ، خانه ی ما !
و آسمونشم همینطور ! نه فقطم زمین ما ، خانه ی ما !
و مثلا مقصود از :"شهروند" م :"آسمون و زمین وند" م باشه ! همینطور :"جهان شمول" مثلا :"جامعه ی مدنی" شو و جمهوریشم ! حتی اسلامی یا دینیشم ! و اونوقت یکی نباشه که در این :"محبس" حبس :"خانگی" نباشه ! ولو تو خونه ی خودش ! همینطور در بقولی :"مجازی" شم ! یعنی "مجازی خونه ی :"آسمونی زمینی" جهان شمول ! که شب شده و تاریک شده و نخود نخود هرکه رفته خانه خود تو اون :"خونه" ی :"جهان شمول" و بقولیم بعنوان :"شهروند" م .
مگه اینکه هیشکی شب که شد ، تاریک که شد ، به خونه ی خودش برنگرده ! و اونجا :"بیتوته" نکنه ! مثلا همه :"دورهمی" شبو زیر آسمون و رو زمین بسر برند !
اما بعد :
ضمن شب بخیر مجدد (ت) ، خب چی شد !؟ : شهروند !؟
بریم خونه !؟ یا صبح زیر آسمون و رو زمین بمونیم !؟ البته همگی ! یعنی :"شهروند" ! :"دورهمی" که نداشت امشب ! تلویزیون ! سریال جومونگم که تموم شد ! دهن باز کن ! و بگو بریم خونه ! یا بمونیم همینجا !؟
لطفا سکوت رو رعایت فرمایند مثلا :"کارتن خواب" ا ! الان روشن میشه شهروند یعنی چی !؟
اول بذارین تکلیف مثلا :"اجاره نشین" ها رو روشن بکنیم ! که زیر آسمون و روی زمین ، یه وجب زمین ندارشون ، خونه ای نساختن رو زمینشون ! که مثلا اگه ... کرمانشاه زلزله اومد ، صاب خونه نبودن که بهش :"کانکس" داده بشه ! موقتا .
بعدشم ، وقتی خونه ها ساخته شد ، بازم می تونه بره "اجاره نشین" بشه ! یعنی پول پیشی بده و ماه به ماهم اجاره بها ! این چه ربطی داره به :"شهروند"یش !؟ زیر آسمون و رو زمین !
ساکت ! کی بود خواست دهن باز کنه و بگه : کدوم زمین !؟ اجازه بده این دهنی که باز شده گفته :"شهروند" به حرفش برسه !؟ تا بعد نوبت دهن دیگه ای برسه که باز بشه !
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
خب ! گویا به همه ی شهروندا زمین نرسیده ! که روش خونه بسازن ! و نخود نخود هرکه رود خانه ی خود ! پس لابد :"شهروندی" برا اینجا گفته نشده ! خب برا کجا گفته شده !؟
برا تو خونه گفته شده ! حالا چه کاخ و چه کوخ مثلا ، حتی اجاره ای اونم .
خب ! مثل خورشید ، چراغ خونه هم خاموش ، صدایی هم از دهن نفس کشی بگوش نمیرسه و نخود نخود هرکه رفته خانه ی خود ، تو خونه !
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
تو خونه ! کجا !؟ خب شنوایی دیگه ! چرا !؟ خب :"شهروندی" از دهن بیرون اومده بود ! مکتوب یا نوشته شده که نبود ! که بره بینایی !؟ خب بله ! وقتی اونجا نوشته شد ، چشمم بهش میفته !
کجا !؟ خب تو خونه تو خونه دیگه ! یا همون :"بیت" تو "بیت" دیگه ! البته :"بیت المسموع" تو بیت یا خونه ! و یا خانه .
خب ! دیر وقته و دیگه داره خوابم میاد ! مکتوب و اونم مطبوعش بمونه ! شب بخیر و روز ، آسمون و زمین روشنی پیش رو داشته باشین ان شاءالله تعالی .
---------------------------------------
الف : دین .
ب : اینجا ، پارسی بلاگ : www.parsiblog.com
پ : خب شب شده دیگه ! آسمون و زمینم تاریک شده دیگه !
ت : خب هنوز شبه دیگه ! دوباره روز نشده که باز آسمون و زمین روشن بشه ! هنوز تاریکه ، خب کمی به عقب برمی گردیم ، در شب ! و به نخود نخود هرکه رود خانه ی خود .
پیدایش 3 :
ب ...
سلام علیکم
زمان ... :
خب بحث از پیداس و با نا پیدا کاری نداریم ، و منبعدم ، و بعنوان مثال شما دوتا ، و مثلا تو خونه ، ووو ، حالا آسمون سقف خونه کجا ؟ مثل روسری سقف هر خونه ای که رو سر اهلش از "اولیات" بحساب میاد ، نه ثانوی ووو ، یا بحساب دو ، سه ... ، و آخریات مثلا .
... سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْکَافِرُونَ ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، تَنْزِیلٌ ...
ادامه ی بحث :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا الْمُزَّمِّلُ ، قُمِ اللَّیلَ إِلَّا قَلِیلًا ، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ ... ، أَوْ زِدْ عَلَیهِ وَ ...
خب هوا روشن شده و وقت رفتن سرکار که ...
... إِنَّ رَبَّکَ یعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَی اللَّیلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ ...
صبح که نشد ، الانم که وارد روز بیست و دوم خرداد شدیم ، هرچند مثل روز پیداست که شبه ، پس بمونه برا فردا که سر کارم نمیریم ، آخه صبح که بازم ماشینو هل دادیم و اول رفتیم ده تایی بنزین به قیمت مرحله دوم ، که هنوز به قیمت مرحله اول یارانش واریز نشده ، زدیم و رفتیم سرکار مصالح آماده نبود و بیکار ایستادیم تا کارفرما بیاد و بعدم افتاد به شنبه تا ان شاءالله آماده بشه و بعد بیرون اومدن از زندون و رسوندن خودمون به خونه که در بحث قبلی گفتم ، مشغول کارم بشیم !
خب ساعتی از شب گذشته و وقت خوابم گذشته ، هرچندم که فردا سر کار نریم و زمانش به شنبه موکول شد .