سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش برنامه ب :

بِسْمِ اللَّهِ ... ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (الف) ، ... .

نسبت تقارن

 

سلام علیکم ، عصر (ب) بخیر .

بِسْمِ اللَّهِ ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ،  إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ... ، قَالَ یا بُنَی لَا تَقْصُصْ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... . 

احدعشر و شمس و قمر 

پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده : بچه رو تا دوسالگی نزنید !

نه اینکه بعدش بزنید !

خب ! در موضوع آموزش ، همینطور پرورشم ، دانش آموز رو چطور !؟

دیگه اینکه خب وقتی :"حرف زدن"م :"زدن" بحساب بیاد ! که میاد و خودشم صد رحمت "به تعبیر معروف" تنبیه بدنی ! چطور !؟

آیا بقول پیامبر : دانش آموز می دونه که برا چی بهش "حرف"ی زده شد !؟

قبل از :"دوسالگی" شو میگم !؟  

ناگفته نمونه که "حرف زدن" فقط اونی نیست که به تعبیر معروف مثلا :"زخم" ش از "زخم" بدنی دردآورتره ، و ماندگارتره ، اگه از یادم بره ، بعبارت دیگه :"تنبیه"ش سختره ، حرف زدن :"تشویق"ی هم که باشه ، باز :

برا چی تشویق !؟ قبل از "دوسالگی" رو میگم !؟

خب ! با غروب آفتاب امروز ، شبی رو داریم مثل شب گذشته ، همینطور شب جمعه ای رو داریم مثل شب جمعه ی هفته ی گذشته ، در این ماه .

خب فردا هم جمعه ای مثل جمعه ی گذشته ، که یادآور نخستین جمعه ی این ماه بود .

شب سوم :

امشب که پنجشنبه شبه ، بعد از چهارشنبه ، سه شنبه ، دوشنبه ، یکشنبه و شنبه شب ، بلکه جمعه شب هفته ی گذشته ، شب جمعه هم هست و آخرین شب هفته هم بهش میشه گفت ، و در این ماه سومین شب جمعه و یا سومین شب هفته هم همینطور .

فردا هم همینطور ، سومین جمعه در بازه ی زمانی ماه بحساب میاد ، منتها فرقش با دومین جمعه چیه !؟

آیا مثل جمعه ی گذشته ، که یادآور جمعه ی اول بود ، اینم یادآور جمعه ی قبلیشه !؟ و همینطور جمعه ی بعدیم یادآور جمعه سوم !؟

خب اونوقت :"یادآور" جمعه ی آخر چی !؟ وقتی هر جمعه ای که بیاد "یادآور" جمعه ی قبلیش باشه !

بعبارت دیگه آیا :"صحنه" عبارته از گذشته و یادآوریش !؟ یا "صحنه" ، صرف نظر از :"ربط" گذشته :

وَ

یادآوریش ! سه :"عنصر" داره !؟ که عبارته از : گذشته ، حال و آینده !؟ بلکه هم :"چهار" تا !؟ که فعلا بمونه !

البته اگه صحنه بر :"محور" حال نچرخه ! بعبارت دیگه :"صحنه" یعنی :"حال" ، و گذشته و آینده یعنی گذشته ی حال و آینده اش .

حالا این حال می خواد در بازه ی زمانی روز باشه ، یا هفته ، یا ماه و یا سال .

خب ! برگردم سر فردا ! جمعه ی سوم در این ماه ، که هرچند یادآور جمعه ی دوم این ماهه ، ولی :"کار" یا بقولی :"کارایی"ش فقط تکرار "کار" و "کارایی" جمعه ی قبلیش نیست ! چراکه اگرم یادآور جمعه ی دوم باشه ، باز فرقش اینه که جمعه ی دوم یادآور جمعه ی اول بود ! نه اینکه هنوزم ، الانم و حالا هم هست !

بعبارت دیگه جمعه ی دوم :"گذشته" ی جمعه ی سوم بحساب میاد ! و اینم بمونه که استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، گفته اند که یادآوری :

زاینده

هم داره ! و کار ختم نمیشه به یادآوری !

شب بخیر . 

 --------------------------------

زیرنویس :

الف :

این نازله ، پیش از این ، البته نه بصورت یه آیه ی مستقل ، نازل شده ، بعد بسم الله سوره ، سوره ی حمد .

در ثانی بعد آیه ی :

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

دیگه اینکه بصورت یه آیه ی مستقل ، یه بار و و اونم در این سوره نازل شده ، یعنی در آیه ی سومش .

ب :

مثل :"عصر" دیروز ، که پشت سر گذاشته شد ، که بحثش گذاشت ، که گفته شد :"یاد" آور "عصر"یه که پشت سر گذاشته شده .

البته اگه عصری که پشت سر گذاشته شده باشه ، گفته شد که نخستین عصر باشه ! نه اینکه اونم "یادآور" قبلیش باشه و :"به تعبیر معروف" دور تسلسل و بعدشم به :"استناد" اون نخستین عصری نداشته باشیم و بلکه :

صفربک

شو داشته ! باشیم ! و نه تنها در :"عصر حاضر" یعنی الانم ! بلکه در آینده هم ! که خدا بخواد موضوع بحث الان منه ! ان شاءالله . 


  

فرهنگ گفتگو :

سلام علیکم ، وقت بخیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِذَا السَّمَاءُ ... ، وَإِذَا الْأَرْضُ ... ، وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ، ...

خب بوقت محلی نماز مغربو خوندم و تا عشا وقت داریم که با هم حرف بزنیم ان شاءالله ، چرا ؟ 

بعد نماز که از رادیو محلی زدم به رادیو معارف ، گفتگویی داشت و الان تموم شد و حالا تفسیر قرآن داره میگه . 

حالا کاری نداریم از چی حرف می زدن ، طرفین گفتگو مثل ما بودن ، مثل من و شما ، پس کی باکی هم بمونه . 

ووو 

مثلا وقت و زمان گفتگو ، مثل همین الان که داریم با هم حرف می زنیم ، و می خوایم از وقت طرفین حرف بزنیم ، چراکه زمان آن که همش مال من نیست و شما همش چشم ! وقتی که این نوشته داره باشما حرف می زنه .

اگه تمام وقتش من بخوانم بنویسم ، اینکه همش شد من ! نوبت شما چی ؟ مثل زمانیکه تو نمازمغرب گفته شد : ایاک نعبد ... 

یا مثل وقتیکه پیش از این شام خوردیم ، و بعد حرف زدن شام ! نوبت جویدن ووو ی ما رسید .

پس از وقتی که به دنیا اومدیم همش که دنیا حرف نمی زنه ! ما هم بحرفش گوش میدیم ، حس شنوایی میدیم ووو

حالا ما بدنیا میایم یا اول اون سر گفتگو رو باز می کنه ؟ بمونه ، ما بهش وقت ، زمان و عمر میدیم ؟ یا صاحب زمان اونه ؟ بمونه .

مثل امروز که آفتابش غروب کرد و الان شبه برای چشم ، در حالیکه چشم بخواب نرفته ! حالا وقت خواب خواب می بینیم و ... بمونه .   


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :597
بازدید دیروز :173
کل بازدید : 1344135
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ