گام سوم :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الم(لقمان/1) ... (لقمان/12) وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یعِظُهُ یا بُنَی لَا تُشْرِکْ (الف) بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ (لقمان/13) ... .
سلام علیکم و تبریک (ب) .
... (پ) اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ (العلق/3) الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(العلق/4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ(العلق/5) ... .
گام آموزش :
جونم برات بگه که ، هرچند قراردادی نبستم برا کاری که پیدا شد و از بیست و سوم ماه مبارک و تعطیلی هم نداشتم و از صبح :"سرساعت " میرفتم و تا افطار مشغول بودم ، خب قراردادیم در میون نبود که جمعه رو هم تعطیل نکنم !
جات خالی ! تنهایی هم کار کردن برا خودش عالمی داره ! خودشم طبقه ی دوم ! که بالابرم خراب باشه ! و ماسه ، سیمان ، آب سطل سطل و کاشی و سنگم با دست ببری بالا !
خب حالا قدر ! شما رو درک می کنم و یا درمیابم که برام مصالح رو میاوردین دم دستم و مثلا می گفتم ده پونزده متر کار کردم ! البته من می گفتم کار کردیم !
الان از صبح تا غروب میانگین شش متری کار می کنم ! خدا بده برکت و شکر !
اینا رو که گفتم یه وقت تو کارت تاثیر نذاره ها ! سفت و محکم به کارت بچسب ! کار ما ! کار من رو میگم حساب کتاب نداره ! پیدا بشه ! فصلی نباشه ! دستمزدش مشخص باشه ! ووو کجا !؟ کاری که رفتی سرش کجا ! خیالت راحته که سر برج چی دستتو میگیره !
منم اگه سن و سال تو رو داشتم میرفتم :"کاریابی" و این شغلمو عوض می کردم ! مگه اینکه میرفتم زیر :"بلیط" مثلا :"قرارگاه" ها ، :"بنیاد" ها ، ووو هایی که وقتیم که زلزله ، سیل ووو میادم کارشون :"رونق" نگیره ! ولی :"کسات" نمیشه !
ولی اونا که دنبال پیر مردی مثل منی نیستن که نزدیک به هفتاد سالشه ! نه اینکه دنبال :"جوان" ی مثل تو و مثلا :"زیر چهل" سالشم هستن ! نه ! دنبال هر "جوان"یم نیستن !
خودشم برا :"آموزش" دادنش ! حتی "آموزش"یم مشابه خارجیش ! مثل همون جهانیش ! سند 2030 رو میگم دیگه ! پس چی !؟ دینی یا اسلامیشو !؟
خلاصه اینکه بنده خدا ! حتی آموزش :"بنده زاده" ها با آموزش :"آقا زاده" ها هم فرق داره !
آموزش گام :
... مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ(الفاتحة/4) إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ(الفاتحة/5) ... . (ت)
خب ! برا اینکه :"گام" آموزش با "گام" آموزش دهنده فرق داره ! گام آموزش دهنده :"گام" آخرشه ! "گام" بعدی رو آموزش گیرنده برمی داره !
خب ! وقتی که به این که گفتم فکر (ث) کردی و :
پرسش
ی برات پیش اومد ، بپرس ! هرچند که ماه رمضانم نیست !
------------------------------------
زیرنویس :
الف :
اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس السوال !
پرسشی که مطرحه اینه که :"شرک" گام چندمه !؟
حالا "شرک" به چی !؟ بمونه ، یعنی شرک من به چی !؟ حالا میگیم :
من به من !
خب :"شرک" من به منم که گفته بشه حرف از :"من" سومه ! یعنی این "من" :
من سومه !
یعنی پس از :"من" و "من"ی هست که نسبت به اون من ، یا اون به من ! مشرکه ، یعنی این سومین منی میشه که اون دوتا ، یعنی من و من رو :"یکی" نکرده ! حالا چه اولی رو با دومی ، و چه دومی رو با اولی !
بعبارت دیگه چه به اولی :"ظلم" کرده باشه ، و چه به دومی !؟ که :"مظلوم" واقع شده باشه ! توسط :"سومی" !
البته شاید گفته بشه توسط یکی از آندو :"من" ! که خودشو با اون "یکی" دیگه یکی نگرفته ! که بازم فرقی نمیکنه ! مقصود "ظلم"یه که یکی به یکی دیگه بکنه ! خودشم به خودش !
خب منی که به خودم ظلم کنم ! :"به تعبیر معروف" :
با دیگران چه ها کنم !؟
ب :
اللهم انی اسئلک ... .
خب ، ماه :"الهم انی اسئلک ... " رفت و نخستین ! ماه سال نو ! با تقدیرات یکساله اش اومد و در اولین جمعه ی اون هستیم و تبریک !
حالا اگه نخستین :"سال نو"ی باشه برامون ! بازم میشه سال :"سوم!" ! البته اگه ماه رمضانی که در سال قبلی داشته باشیم که مهمونی رفته باشیم ! که اجازه داده شده هرچی می خوایم سوال کنیم !
حالا بمونه که چه پاسخی داده شده به پرسشی که داشتیم ! برای "سال نو"ی که وارد اون شدیم و در اولین جمعه ! بلکه بازم سومین ! جمعه ی اون هستیم !
پ :
پس از گام :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ(العلق/1) ... .
و :
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ(العلق/2) ... .
ت :
البته اگه آنچه که از :"ماانزل الله" در دسته ، این نباشه :
... مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ(الفاتحة/3) إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ(الفاتحة/4) ... !
ث :
پیدایش پرسش :
مثلا بقول استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، یعنی بعد یادآوری اینکه گفتم ، که بقول استادشهید یادآوریت :
زاینده
باشه ، حالا زاینده ی چی !؟ رو استاد چی فرمودن !؟ بمونه ، ولی اسم یا نامشو ، یعنی یادآوری :"زاینده" رو ، گذاشتن :
فکر
یا بقول خودمون اندیشه .
تولید دانش و پژوهش پایانی :
بِسمِ اللهِ ... ، إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ ... .
سلام علیکم
:"یاد"آوری :
شب بخیر (الف) .
"یاد"مون باشه :"یه" چیزی رو که دیده بودم ، با شما :
در میان
گذاشتم ، پیش از اینکه بپرسم یا بپرسین :
چی رو !؟
بد نیست یادی کنم ، و انشاء الله که یادی کنیم ! از استادشهید مرتضی مطهری یکی :"دو" نکته دارن از :"یادآوری" ، که قبلا نقل کردم از آثار بدون استثناء خوبشون که :
الف :
وقتی "یه" چیزی یادآوری میشه ، بعبارت دیگه :"در میان" گذاشته میشه ، خب برا :"گفتگو" ، اونی که گوش میده ، قبلا به گوشش خورده ، یه وقتم نه ، بگوشش نخورده و حتی همینقدم نمیدونه !
بعبارت دیگه بقول آقا امیرالمومنین علیه السلام دانش یا :"علم مسموع" هم بهش نداره .
ب :
رونق :
یه ! وقتیم نه ! مقصود اون نیست که گفتم ! حالا بقولی برا مثلا :"بیدار" کردن یا شدن ، و یا بعبارتی دیگه :
فعال سازی
بلکه برا این که بقول استاد شهید یادآوری :
دو
قسمه ، و یکیش :
زاینده
ی اونه ، که بهش گفته میشه :
فکر
یا بقول خودمون :"اندیشه" .
خب ، پیش از شب بخیر بد نیست یادآورم بشم که :
عقل
یا بقول خودمون :"خرد" رو بعضیا بجای "اندیشه" بکار بردن و هنوزم می برن و من فکر نمی کنم که "عقل" یا "خرد" یکی از اقسام "یادآوری" باشه ! مگه اینکه :"به تعبیر معروف" ، همونطور که گفته شده مثلا :
بعضیا عقلشون تو چششونه
باشه ! یعنی :
بعضیا عقلشون تو فکرشون باشه
خب این مانعی نداره ! یعنی نزول عقلو میگم ، مثل :"پایین" اومدن پول ، :"ارزش" پول و اونم پول ملی ! که گفته شده و میشه ! مانند مثلا :
... أَوْ آذَانٌ یسْمَعُونَ بِهَا ... .
که ان شاءالله بهش که رسیدم بیشتر میگم (ب) .
خب ! راستی هنوزم :
همه پای کارن !؟
خب ! شب بخیر .
------------------------------
زیرنویس :
الف :
یعنی :"وقت" بخیر ، "وقت"ی که اینو می خونین ، با چشتون ، که امیدوارم :"خونده" فقط :"دیده" نباشه ، بلکه ان شاءالله بقولی :
ایده
یا یه فکرم باشه براتون ! بعنوان یه :"اندیشمند" نه ها ! یا بقول دیگش :"مُتِفَکِّر" ، بلکه ان شاءالله :
عاقل
یا بقول خودمون : خردمند .
بعبارت دیگه "ارزش"گر ! برا :"ارز" یابی حتی یه اندیشه ، فکر و یا ... به زبون دیگش ! چه رسه به یه مثلا بچشم ، گوش و دیگر اعضای حواس پنجگانه رسیده !
حالا در :"پرتو" چی !؟ بمونه ! آفتاب مهتابشم !
ب :
به سوره ی :"حج" رو میگم ، بیشترشم یعنی بیشتر از مثلا :"شنیده" شدنش !
حالا چرا پیشاپیش !؟
خب برا اینکه در :"گفتگو" هم یه "حجّ" ی اتفاق میفته و شایدم ثوابش بیشتر از زیارت خانه ی خدا باشه !
خصوصا که گوینده برا "گفتگو" به زیارت یه شنونده رفته باشه ! به زیارت یکی که :"یادآور" زمانیکه خودشم مثل اون شنونده بود و یکی ! به زیارتش اومد و گفت : ... .
التماس دعا و علیکم السلام .