آشناترین پیامرسان اسلامی :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ ... وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
سلام علیکم شب (الف) بخیر .
با غروب آفتاب امروز تو فکر (ب) این بودم که اگه تو شهر و حتی روستایی نبودیم (پ) و تو آسمونم ماه و ستاره ای درخششی نداشت ، مثلا هوا ابری یود و مانع تابشی از آسمون میشد ، و جلوی پایمونم بچشم نمی اومد ! چه ارتباطی با دنیا داشتیم !؟
جز مثلا هوایی که نفس می کشیدیم ؟ و زمین زیر پامون ، که روش ایستاده بودیم !؟
خب بله مثلا صدای بادیم که بهمون می خوردم بگوش می رسید ! و دیگر چی !؟ که پیامی برا ما داشته باشه !؟
خب بله ! مثلا آب (ت) دهنم میشه مزه مزه کرد ! و زبون پیامرسونش باشه ، مثل سه پیامرسون قبلی که برا دارنده اش ، که از نعمتش برخورداره ، آشناس ! ولو اینکه تا در اون موقیعیتی که گفتم قرار نگرفته باشه ، ازش خبر نداشته باشه .
در حالیکه لازم نیست آدم در چنین موقیعیتی که گفتم قرار گرفت ، برا آشنایی با آن ها ! اونم با بچشم اومد بدنی که بالای سر آسمون (ث) و زیر پا هم زمینه ! تو روز روشنی که شب شد .
حالا درون (ج) پیامگیر این پیامرسان ها بمونه ! و پیامرسانی ! اونم ! تا کجاشم !
ناگفته نمونه که ساعتی پیش ، پیش از سریال :"امپراتور بادها" ی کره ای که تلویزیون پخش کرد ، اون پیامرسون :"خارجی" رو که تعذیرات ! ی پلم کرده بود ، رفع پلم شد و بقولی بازار پلم شکنا رو از رونق انداختم ، بدون پیامرسونای آشنایی که گفتم پیامرسون نیستن ! بلکه به اسم پیامرسان هم نمیشه ازشون نام برد !
چراکه برا چی !؟ کی !؟ جز برا پیامرسونی بنام مثلا : گوش !؟
یا مکتوب ، یا نوشته شده اش برا : چشم !؟
پیامرسان های :"داخلی" م همینطور ! بعنوان مثال سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران !
روزنامه هاشم ! چه مثلا کیهانش ، و چه مثلا آرمانش ، فرقی نداره ، بتبع هرپیامیم که داشته باشن .
حتی گنبد و گلدسته های بهترین پیامرسان اسلامیم ! در شهر یا مدینه ی اسلامیم ! چه رسه به مساجدی که مثلا برجها ، آسمان خراشها مانع رسیدنشون به پیامرسان چشم باشن ! حتی عمارتی :"دو طبقه" ای که مانع رسیدن مسجد یه طبقه به پیامرسان چشم باشه ! اونم در شهر یا مدینه ی اسلامی ! که در نوشته ی قبلی گفتم در مثلا :"شهروند" و # :"جامعه ی مدنی" ش گفته میشه ! حتی در : جمهوری اسلامی ایران !
شب بخیر .
-------------------------------------------
الف : اول شب هفته ! شنبه شب .
ب : یا اندیشه و یا بهر زبونی که از اون نامبرده بشه ، حالا یعنی چی !؟ فکر یا اندیشه رو میگم !؟ ان شاء الله در بحث بعدی بهش میرسیم ، فقط همینقدز یا بهمین اندازه گفته باشم که مثلا بعد همین غروبی که گفتم ، غروب آفتابی که مثلا صبح امروز ، بعد نماز صبحی که در نوشته ی قبلی گفتم در اومد و غروب کرد ! البته با مثلا در اومدنشم میشد فکر کردن یا اندیشید ! مثلا برا :"کار" ی در نوشته قبلی گفتم ! ولی ! الانم میشه بهش فکر کرد ! یا اندیشید ! حالا اندیشید یعنی چی !؟ یا فکر یعنی چی !؟ ان شاءالله در بحث بعدی بیشتر میگم ، فعلا همون باشه که به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری قبلا نقل شده که عبارته از :
یادآوری زاینده
مثلا یادآوری آفتابی که امروز طلوع و غروب کرد ، در مغرب و بعد نمازش و ... بود که گفتم :
با غروب آفتاب امروز ...
پ : نه اینکه نبودیم ! بلکه مثلا بیرون از شهر و حتی روستایی بودیم ، مثلا تو بیابون و مثلا کویری .
ت : سلام برحسین .
ث : ی :"شگفت" بقول کانت آلمانی که در مباحث قبلی به نقل از استاد شهید گفتم نه ! چراکه کانت نگفت شگفت برا چی !؟ فقط گفت : برا من !
خب چی من !؟ درون :"شگفت" من !؟
آخه گفت : دو چیز منو به شگفتی وا داشت ! بیرون # و درون ! یا درون # و بیرون ! خب این :"من" ی گفت کجای این گفته ی اونه !؟ جز یکی از پنج پیامرسانیه که امشب گفتم !؟ که پیامرسونه بیرون به درونن !؟ یا پیامرسون درون به بیرونن !
اونم نه فقط در شبی مثل امشبی که گفتم ! بلکه در روز گذشته اش هم ! از صبح تا شب ! تا مغرب !
و هنگام نمازش ! که دو رکعت اولش مثل نماز صبحه و رکعتی هم داره که بهش :
صلاة النّبی
گفته میشه ! نماز پیام آور ! از طرف خدا ! و در این رکعت گفته میشه :
سبحان الله # والحمدلله # ولا اله الا الله # والله اکبر
که بهش تسبیحات اربعه یا چهار گانه گفته میشه .
که این رکعت بعد تشهد رکعت دوم که بعد شهادت بخدا دارد :
# و اشهد انّ محمّد عبده # و رسوله
دیگر سلام نماز صبح را نداره ، برپا داشته می شود .
ج : مراجعه بشه به ث .
حرف ، حرف میداندار ، یه حرف (پایانی) :
سلام علیکم ، صبح بخیر ...
دیشب تلویزیون فقط "زنده" نبود حرفش ، "حذف و اضافه" رو میگم ، و نظر سنجیشو ، ساعت هشتم که زدم کانال یک ، "درسهایی از قرآن" شم شروع ! شده بود ، شایدم ساعت ما جلو بود .
البته نه اینکه اون زنده بود و این تو یه "جا" یی بود ، بلکه نه تنها اونم همش زنده نبود ، بلکه همش گفته شده بود ! بلکه اینم مثل نماز صبحی که خوندیم زنده بود !
راستی "ترجمه" و "برگردون" بسم الله الرحمن الرحیمِ :"الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم مالک یوم الدین " ی که تو نماز گفته ! میشه چیه ؟
آیا :"ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولا الضالین" ه ؟ که بعد اون گفته ! میشه ؟ حالا کی میگه ؟ بمونه .
آخه وقتی مثلا تلویزیونم حرف می زنه ، اونم وقتی مثل همون که من زدم به کانالش ، این زدن حکایت از همون : "ایاک نعبد و ... " رو هم داره ، ولو اینکه یکیم گفته باشه ربطی نداره و حرفی که تو مراکز علمی و مثلا دانشگاه زده میشه ، مخلوق و آفریده نداره !
و فقط مثل صلواتیه که گفته بشه "صل علی " مثلا "محمد" ! حتی بر "آدم" شم همینطور ، چه رسه به "نوح" ، "عیسی" ، "موسی" و ابراهیم" شم ، آخه آدم حتی در بهشتم تنها نبود ، چه رسه به اینکه تنهایی رو زمین ، حالا :"سقوط" ، "هبوط" و یا بقولی :"افتده " باشه ، و مثل درودی بر او داده بشه که مثلا شبکه ی خبر دیشب تلویزیون داشت که گفت :"هموطنان ... " ، حالا کدوم هموطن ؟! بمونه ! ال ، اهل بیت و خانواده ی آدمو میگم ؟ ولو یه نفر ؟
آخه مثلا همون درسهایی از قرآن دیشبشم مانند مثلا :"ماه عسل"ش با "یه حرف" ی در "میان" گذاشته شده ! یه حرف :"دوتایی" ، اونم :"هفت" دوتایی ! حالا کدومیک از این دو ، "حذف" که نه ! بلکه بی حرفه ؟ بمونه ! لابد گیرنده و مثلا شنودش دیگه !
آخه "تلویزیون حرف می زنه" رو که نمیشه منکر شد ! "تلویزیون" و بعنوان مثال گفتم ، کتاب و یا نوشته هم همینطور ، که خواننده نداشته باشه ، مثل شنونده ، حالا آسمونی و زمینی ایندو ؟ بمونه .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ، ... .
و "اضافه" بر آسمونی که زمینیش "تلویزیون" ، "کتاب" و حتی "آسمون" بالای سره ، هم همینطور ، بمونه رو میگم .
شنبه : 9 فروردین 1392
شب دوم 2 :
... ، وَ ... (الصافات/1)...إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ(الصافات/4)رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ... وَرَبُّ الْمَشَارِقِ(الصافات/5)...
روز و شب مدیریت زبان و نامگذاری :
صبح اول هفتتونم بخیر ، البته اگه ، الخوارزمی و الگوریتم ووو ، و بعبارتی نه تنها نقطه آغاز و روز هفته ، بلکه پایانش هم هنوز شنبه باشه و...
و نامش یکشنبه نشه و جمعه نشده باشه .
مثل انعمت علیهمی که در نماز صبح امروزم داشتیم ، البته اگه ادامه اش غیر مغضوب علیهم و ... باشه ، یعنی غیره هم داشته باشه ، که از نعمت زبان و نامگذاری که نه فقط ، بلکه ازنعمت مدیرتشم برخوردار باشه ، بعبارتی صبح کرده باشه ، بزبان اومده باشه ، وارد نامگذاری شده باشه ، حالا خروجی بمونه ، تو صف ورودیم که باشه کافیه !
یاد یه بنده خدایی افتادم که اسمشو گذاشته بودن "مرگ بر آمریکا" ، اونوقتا که تو قم بودیم ومیرفتیم راهپیمایی ها .
حالا چرا ؟ و به چه مناسبت ؟ برا اینکه اول می گفت مرگ برآمریکا و همه می گفتن مرگ برآمریکا ، ولی بعدشم که یه چیز دیگه می گفت ، مثلا می گفت : اسرائیلم میگه منم بگو ، همه همون اولی رو می گفتن : مرگ برآمریکا
کدواژه ای مثل مغضوب علیهم و ... ، که ناگفته مونده بود منو یاد اون بنده خدا انداخت .
بازم البته اگه بقول ما باشه ، نقل قول حتی مالک یا ملک یوم الدین رحمن رحیم رب العالمین نباشه ، بلکه مطبوع شده باشه بقول آقا که فرمود : ... ولا ینفع المسموع ، حتی فرمایش خودشون ، آقا رو عرض می کنم ، آقا امام علی علیه السلام .