پایان گام پ :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ ... وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ(سبأ/1) ... .
سلام علیکم .
ضمن تبریک امروز خدمت ته تغاری خودمون ، جونم برات بگه تو هفته ای که گذشت یکی دو اتفاق افتاد ، اولیش اینکه داداش میگه دیگه کارخونه هم ردیف بشه دیگه نمیره و قراره که بازم باهم کار کنیم ، ولی همونطور که قبلا هم گفتم ، امیدوارم این در کارت تاثیر نذاره و بچسبی بکارت و ولش نکنی .
میگن ، تخم مرغاتو تو کاری که باهم میکردیم نذار ! ولو اینکه فقط مثلا سنگکاری و نما نبود و علاوه بر نما کف و پله هم می زدیم ، کاشی سرامیک و موزائیک کاریم می کردیم ، اگه بنایی و مثلا دیوار کشی ، جدول کاری ووو هم بود می کردیم ، و خلاصه کار ساختمونیمون خلاصه نمیشد به نماکاری ، و یعنی یه کار که اگه خوابید بیکار بمونیم .
ولی اگه کار ساختمونی می خوابید چی !؟ تخم مرغامون کجا میذاشتیم !؟
البته اینو فقط برا این نگفتم ! اگه من خوابیدم چی !؟ که همش بخوین با من کار کنید !؟ حالا بمونه که تا حالا از کار با من هیچیم گیرتون نیومده باشه ! ولو اینکه مثل داداش بزرگه ، که رو پای خودش ایستاده و دیگه باهامون کار نکرد ، بقول معروف هشتش گرو نهش باشه ! و بمونه که مثلا تو کارخونش گویا یکی :"دست بزنم" داره و کارخونه هم صاحب نداره ! چه رسه به صاحب صاحب کارخونه !
یا مثل صابکار تو که دلش بخواد بگه برو ! در حالیکه اقرارم داره که مثل تو هم گیر نیاره ! ولی به تعبیر معروف نادره ! و روز بروزم از خودت ابتکار نشون میدی براش ، مثل همون که براش چند میلیون سود آوری داشت و بمونه که روز مزد تو هم تاثیر نداشت !
خب چی گفتم !؟ (الف)
خب ! دومیش بمونه برا یه فرصت دیگه ان شاء الله ! که تو این هفته یکیم اومد و کار داشت و خودشم به قیمت روز ! نه زیر قیمت ! علاوه بر این کاری که داریم تمومش میکنیم خدا بخواد ، که نوبت گرفتن و سر اینکه اول کدومشو بزنیم هیچکدومشونم نمی خوان وایستن به نوبت !
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام !
------------------------
زیر نویس :
الف :
اول الدین معرفته ، و کمال معرفته تصدیق ... . (ب)
نگفتم که دو یا چند تا کار داشته باشی که این نشد اون بشه !
بقول آقا امام رضا علیه السلام :
یه کار اصلی داریم ، و این اختصاص نداره به کاری علمی ! البته اگه :"به تعبیر معروف !"م کار :"دانش بنیان" نباشه و :"دانش"م :"اصل" کار نباشه ! و بقول همه که گفته نشه ! بقول بعضیا علم یا "دانش" با معرفت" یا شناخت یکی باشه !
بعنوان مثال ، قبلا گفتم که استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، با شاهد آوردن از :"تفسیر کبیر" امام ! فخر رازی ، در تفسیر آیه ای از کتاب خدا دارن که :
وقتی از شکم مادر بدنیا میایم ، چیزی نمی دونیم !
و نتیجه ای که گرفته میشه مثل همونه که مثلا نویسنده ی کتاب :
چرا مسیحی نیستم ؟
گرفته ! که مجموعه ی :"اصل" ی نداریم ! حتی در :
... ، إِیاکَ نَعْبُدُ ... .
چه رسه به :"نَسْتَعِینُ" ، :"إهْدِنَا" و :أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ" ! نه انعمت علیک ! بلکه مثل :"نعبد" ! منجمله خود ایشون ! مگه اینکه نویسنده ی اون کتاب ! بعنوان مثال در نوشتن اون کتابش از هیچ نعمتی برخوردار نبوده باشه ! و اگر و فقط اگر ! از نعمتی برخوردار باشه ! اون :"پارادکس" ی که مطرح کرده ، در برخورداری از اون نعمتم یادش نره ! که از کجا و از کیه !؟
خلاصه ، حالا نمیگم کارش :"شناخت بنیان" ! یا بقول آقا عالم ال محمد علیه السلام :
معرفت بنبان !
که بگن :"باب معرفت" ندارن ! ولی "دانش بنیان" چی ! از بدو تولد از مادر محترمشون !؟ تا قرنی ! که در این دنیا بودن ! و روز بروزم ! ابتکاری داشته اند ! در صحنه ی علم یا دانش ! و گویا :"گنگره ی وین" و :"منطق جدید" زیر سر ایشونم بوده !
خب زیر سر کی !؟
پرسش اول !م اینه ! کی دونست ! بعد اینکه از مادر بدنیا اومد !؟ و هیچی نمی دونست !؟ آیا :
یه مجموعه ی تهی !؟
تهی از علم یا دانش !؟ از معرفت یا شناخت چی !؟ و آیا :"گام" علم یا دانش ، حالا بقولی :"پژوهش" و اونم علمی ! و معرفتیم نه ! "گام" چندم اونه !؟ و بمونه که آیا پایان چی !؟ نداره !؟ گام پایانیست !؟ و نوبت به ما میرسه که تصدیقش بکنیم !؟ حالا :"تکذیب"ش ؟ بمونه !
خب کی !؟ من !؟ من از مادر بدنیا اومده و هیچی نمی دونم !؟ و صفر کیلومتر ! و حتی هیچ شناخت یا معرفتیم ندارم !؟ خب چی دارم ! و حالا بمونه :
... ، وکمال معرفته تصدیق به !؟
بمونه ! فقط ناگفته نمونه که ما وقتی از مادر بدنیا میایم ، تا وقتی که از این دنیا میریم ، بیکار که نیستیم ! بلکه یه کاری می کنیم ! هرچند تخم مرغامونو فقط تو مثلا سبد :"سمع"ی ، یا :"بصر"ی و فقط :"ایندو" هم نمیریزیم !
حالا کار اولی یا اصلی ما چیه !؟ بمونه ! و این اولیم یعنی :"گام اول" ما !؟ و پایانی داره !؟
نه وقتی از این دنیا میریما ! آخه مثلا پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده :
از این دنیا برید ! قبل از اینکه از این دنیا برید ! (پ)
ب :
نهج البلاغه ، خطبه ی اول
پ :
موتوا قبل ان تموتوا !
مرکز داده یا دیتا سنتر مقدس :
... سم الله الرّحمن الرّحیم ، ... .
سلام علیکم
اشاره :
نقله خلیفه ی عباسی با محافظان یا بقولی بادیگارداش و خدم و ... داشته میرفت که سر راهش کودکانی مشغول بازی بودن .
خب اگه کودکان میرفتن کنار و راهو نمیگرفتن که ، شاید ! جالب توجه نبود ، حتی فرارم که کردنم !
البته بجز یکی که سر راه ! بود ! و این دیگه نظر خلیفه رو بخودش جلب کرد !
خب خلیفه ی دانش دوست ! اول پرسید تو چرا مثل بقیه فرار نکردی !؟
خب من چیکار کردم که فرار کنم !؟
این دیگه خیلی براش جالبتر بود ! و گفته باشه کی هستی !؟
ابن الرّضا
خب اشاره شد ، در بحث قبلی که از مدینه اومده بود تا ... ، و خلیفه خبر نداشت ! از این چیزا ! که بخواد بدونه ! :"قائل" به دونستنیش نبود ! برا خلافت یا جانشینیم !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، کهیعص ، ذِکْرُ ... ، وَاذْکُرْ ... .
ضمن عرض تسلیت اول بابت خبری که از تلویزیون بگوش و چشمم رسید ، آزاد سازی :"بوکمال" و تبریک بگم .
خب صدای اذانم داره بگوش میرسه ...
"وبعد" :
مشهد مشهد ...
خبر دیگه اینکه شاید یکی هنوز تو بقولی :"بین الحرمین" ه که ، با اینکه :"ممنوع" شده ! دلش بخواد بره غرب ! برا چی !؟ امداد !؟ امداد در چی !؟ در بازسازی !؟ که :"سهم"ی تو اون داشته باشه !؟ خب تو این مرحله هم که نیازی به رفتنش نیست ! می تونه در حسابای اعلام شده ، یا بشود ، سهمی داشته باشه ! خب چرا :"ترافیک" !؟ ولو یکی !؟ ایجاد کنه !؟
خب بشینه تو خونه ، از مشدم که برگشت ، که مثلا تلویزیون خبراشو بده دیگه ! اصلا نیازیم شاید به اینم نباشه ! حالا سرفصل دولتم نه ! مجلس که در :"راس امور" م که هست یعنی چی !؟ تازه قوه ی قضائیه هم که هست !؟ که به سهم سپرده ی اونم رسیدگی کنه !؟ حالا نظارت بر کل قوا هم بمونه !؟ دیگه چی !؟ :"... ، به شروطها !؟ و أنا من شروطها" !؟ یا بعبارت دیگه همون :"نقطه ی ب بسم الله الرّحمن الرّحیم" !؟
خب اگه همونطور که درمباحث قبلی گفته شد ، اگه :"مطبوع" ه خودش می دونه ! و خودش دیگه ! فقط یادش نره که "ممنوع" ه ، البته نه :"برا" همه ! بلکه منجمله اونم ! مگه اینکه بره با اون یا اونایی که سهم "برا" یا بهشون :"داده" شده مشارکتی داشته باشه ! برا اینکه سهمی ببره ، نزد خدا .
حالا بهر عنوان که بشه مشارکت داشت ، که گویا فقط حساب یا حسابا ی اعلام شده ظرف مشارکته !؟ و ظروف دیگه تکمیله ! گویا ! خب سابقه دارا در :"سازندگی" که از این بابت کم و کسری نداشتن که حالا داشته باشن ! شکر خدا .
خب :"باز" سازی که از "اون" م راحتره ! نقشه مقشه و طرح و مرح و این چیزا لازم نداره ! مثل اولش ! ه دیگه ! چطور بود !؟ همونطور، چطور !؟ خب تو اینم سوابقی دارن ! مثلا : بم .
... ، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ ... .
اما بعد :
ضمن تبریک بمناسبت حلول ماه ربیع الاول ، پیش از اینکه وارد بحثی که دارم بشم ، بعنوان مثال که از بم نامبردم ، خوبه که یادی بشه از مرحله ی امداد و نجاتش ، و اونایی که در مرحله ی ، مثل مرحله ی امداد و نجات ... کرمانشاه زلزله زده تلاش کردن ، بعنوان مثال فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که جاشون در میان برادرشون در ... کرمانشاه زلزله زده خالی بود ، هرچند برادرشون اینبارم گل کاشتن ، خصوصا در روستاها و علی الخصوص جاهایی که دسترسی به اونجاها از راه زمین برای امداد و نجات سریع آسون نبود .
خب فردا به نقل تقویم روز هجرت پیامبر صل الله علیه و اله و سلمه که مبدا تاریخ شمسی ما هم هست و امشبی بود که هفت نفر از هفت طایفه قصد جان ایشونو کرده بودن که آقا علی بن ابیطالب علیه السلام جوان جای ایشان در بستر دراز کشید و ایشان مخفیانه قصد خروج از مکه رو داشتن که به خلیفه ی اول برخوردن و اونم با خودشون بردن و شد یارغار و ... .
مبدا تاریخ :
خب مبدا تاریخ ، مثلا عام الفیل ، یا سالی که ابره با فیل سوارن به مکه و بقصد تخریب اون حمله کرد بود ، البته نه در دنیا ، در دنیا و خصوصا میون علما و دانشمندا ! میلاد حضرت مسیح علیه السلام بود ، که بعنوان تاریخ میلادی هنوزم مبدا تاریخه و بین اللملیم هست ، و هنوزم بعنوان مثال گفته میشه در یونان قبل از میلاد بعنوان مثال سقراط ، افلاطون و ارسطو پایه گذاران علم یا دانش بوده ان ، و پیشینیان اونا که میرسه به :"هرمس" که برخی اونو حضرت ادریس علیه السلامم گفته ان .
فکر می کنم قبلا اینو گفته باشم که حضرت امام (ره) در کتاب :"کشف الاسرار" اساتید قبل از سقراط را به شاگردی حضرت سلیمان علیه السلامم رسونده ان .
ولی غرب می خواد بگه که این علم و دانشی رو که امروز داره در نتیجه ی تفکر یا اندیشه ی دینی یا اسلامی نداره ! که برسه به آموزه ای از پیامبری و در نتیجه از خدا ، بعبارت دیگه مبدا تاریخ علم یا دانش مبدایی دینی یا اسلامی و خدایی نداره ، بلکه بشریه .
مبدا علم یا دانش جدید :
نمونشم علم یا دانش عصر حاضر بشره ، که نه تنها سبقه و سبغه دینی یا اسلامی نداره ! بلکه در مقابل فکر یا اندیشه ی دینی و اسلامی ! م بوده ! که در قرون وسطی با رنسانس و حتی انقلاب صنعتیم در غرب ، اروپا و فرانسش اتفاق افتاده و مثلا با :
فکر می کنم ، پی هستم
دکارتی .
خب ! آیا ایشون و دیگران هم که پایه گذاران علم یا دانش جدید و امروزه و :"عصر" حاضرن ، یکیشون گفته که :
دین یا اسلام دارم ، پس هستم !؟ یا گفتن :
فکر یا اندیشه دارم ، پی هستم !؟
حالا شما بعنوان مثل برادر حسن رحیم پورازغدی در سنخرانی تلویزیونم بفرماید که اونا : دیندارم بودن و بی دینم نبوده اند !
اصلا :"پدر روحانی" م توشون باشه ! چه ربطی داره به مبداء علم یا دانش که برسه به دین و اسلام !
ووو اصلا : "چرا مسیحی نیستم !؟" !؟
میگین مسیحیم مسلمونه !؟ خب : چرا مسلمان نیستم !؟ خوبه !؟ اینو می خواستین بگم !؟ یا اینم می خواین بگم :
چرا شیعه نیستم !؟
تا خیالتون راحت بشه !؟ که مذهبم ربطی به علم یا دانش نداره !
ادامه ی بحث بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله تعالی .