چرا یوسف !؟ :
پس : قَالُوا یا أَبَانَا مَا لَکَ لَا تَأْمَنَّا عَلَى یوسُفَ !؟ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ، أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یرْتَعْ ! وَیلْعَبْ ! وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ، ... .
سلام علیکم ، و تبریک مجدد .
چرا هابیل !؟
اول خدا رو شکر که در خبرای امروز تلویزون ، مثلا از شبکه ی یکش اومده بود که خروجی سدّی به پایی دست نزدیک به یک سومش کم شده و مرکز استان خوزستانم از وضعیت خوبی برخورداره .
البته نه اینکه مثلا خواهر بزرگترم ایران ، با خانواده اش در اونجا ساکن هستن ! و فقط نگران اونا باشیم ! و از این دست نگرانیا .
البته شاید بد نباشه که گفته بشه چرا برا سرریز سدّها یه فکری نشده !؟ و احتمال چنین روزاییم داده نشده !؟ مثلا برا احیای قسمت اعظم فلات ایران که خشکه مثلا چشم دوخته شده بود و هنوزم شاید دوخته شده باشه به اونم دریاچه ی خزر ! ولو اینکه بزرگترین دریاچه ی جهانم باشه ! خب برا اینکه باز متصل به آب (الف) های آزاد که نیست ! محدوده و نیازمند به ورودیهاشم هست ! بعلاوه بقولی :"مُشایی"م هست ! ولو اینکه سهم بیشتری از سواحلشم برخوردار بود ! در حالیکه خلیج فارس متصله به دریای عمان و آب (ب) های اقیانوس ... ! و تازه رشته کوهی مثل البرزم سر راهش نیست !
یادش بخیر جوونی ! اونوقتا که بقولی :"توپولوژی" فیمابین اون و فلات خشک داخلی ایرانو نیگا می کردم :"بلندی" های چندان غیر قابل عبور دادن آب (پ) های آزاد به اونجا بچشم نمیومد !
خب ! مسئله فقط :"حفظ" ورودی نیست ! که ، حتی اگه محدودیتم نداشته باشه ! اگه این بود براش :"دریچه" در نظر گرفته نمیشد ! که ، بعبارت دیگه :
پیش بینی
نمیشد ! که ، منتها چرا مثلا : وِل !؟
خودشم اینهمه که از رفته آسمون و از خدا رو شکر بلندیا هم مثل البرز ، زاگرس و ... نیگرش داشته که بباره که تا میشه :"ذخیره" کرد ، خب نمیشه اش چی !؟ ولش کرد به امید خدا !؟ که نهایشم از همونجا آمده آنجا رود !؟ خب ! برا چی اومد !؟ ووو !؟
حالا بمونه حضور و غیاب :"سوپرمن" و :"ومن"شم !؟ و :"من نبودم" و :"ما نبودیم" ا !
چرا حسین !؟
خب ! برم سر پرسش اصلی ! حالا :
چرا حسن !؟ (ت) بمونه ! خدا بخواد ! ان شاءالله در بازگشت به بحث :
علم و :"علم و پژوهش"
بقولی ! خب برا اینکه :"سر ریز" خواهد داشت ! دیگه ! در :"پایین دست" و مثلا در :"کوفه" و اون می بینه ! که براش خواهند گفت که نه ! بلکه بقول آقا اباعبدالله ثانی علیه السلام :"مکتوب" یا نوشته شده اش که در تاریخ خواهد ماند که گفته شد :
ما پدر نداریم !
در حالیکه :"پدر" یعنی چی !؟ آیا مثل همونی که گفت : این شمشیر و اسب من !
و امام فرمود : من با شمشیر و اسب تو کاری ندارم ! که ، با خودت کار دارم ! ای "پدر" نه تنها خانواده ای ! بلکه اینام که همراه تو هستن و با تو دارن از دور با کاروان ما میان و نمی تونن به من بپیوندند ! تا نجات یابن ! مثل تو ! ای :
پدر !
حتی :"پدر" همسرت ! که بقولی مثل تو : دلش با منه ! و برا همین ، تو نیومدی وقتی پیغام دادم بهت بیا ! من اومدم ! که فرادایی گفته نشه در تاریخ که : خب من نرفتم ! چرا پدرم نیومد !؟
بعضیا ، حتی برادر "بزرگتر" م گفت :
نرو !
در ثانی اگه هم که می خواهی بری ! دیگه زن و بچه ، آخه علی اصغر ! رو با خودت چرا !؟
خب ! فردا اگه گفتن تو تاریخ ! ما با خانه و خانواده :
پای کار
بودیم ! ولی امام تنها آمد چی !؟ یا مثلا با بقولی :"بادیگارد"اش !؟ حتی با مثلا : عباس و اکبر و ... !؟
خب ! چرا حسین !؟
آیا حسن پسر نداشت !؟ آیا برا اینکه در صلح نامه فقط معاویه تعهد کرده بود که موروثی نباشه !؟
حالا چرا بعدشم علی بن حسینم !؟ بمونه ! مگه حسین برادر نداشت !؟ که بعضیا متوقف شدن در حسین !؟ و بعضیم وقتی از علی بن حسین طرفی نبستن رفتن سراغ برادر ! برا مجوز خون خواهی ! ووو !؟
چرا حسین !؟
ضمن تبریک مجدد به مناسبت سوم شعبان ، و پیشاپیش بمناسبت پنجمش و این :"وسط " میلاد برادر و عموی آقا اباعبدالله و علی "اوسط"ش ، برم که بقول مثلا کتب دبستانی آین :"ج.ا" هم میگه :
فکر کنید و پاسخ دهید !
پاسخ پرسشو پیدا کنم ! منتها نه مثل اونا ! که بنده های خدا از کجا بدونن که مقصود از :"فکر"ی که بهشون گفته میشه چیه !؟ و اونا دارن بهشون میگن :
صفریک
فکر کنید ! یا بیندیشید ! حالا :"صفر یک" شونم یعنی چی !؟ بمونه ! بچّه مگه تا حالا :"معنی" کرده !؟ کرده باشه هم ، مثلا معنی :"پدر" رو ! لازم نیست که معنی :"فکرکردن" یا بقول خودمون :"اندیشیدن" رو هم داشته باشه که فکر کنه ! یا بیندیشه ! خودشم :"ریشه" ای و اونم "ریشه" ی :
علم و علمِ پژوهش
رو ! بزرگ که شد و مثلا :"جوان" و مثلا زیر :"چهل" سال ! می بینه ! که این :
گونه
که ما فکر می کردیم و می کنیم و :"خواهیم کردم" فکر می کرده و ...
روز بخیر !
آخه اذان ظهر به افق ما داره داده میشه و الانه که حاج خانم صدام کنه ! تا صدام نکرده برم !
-----------------------------------------
زیر نویس :
الف :
سلام برحسین
ب :
زیرنویس الف
پ :
زیرنویس ب
ت :
که پیش اونم :
چرا علی !؟
مطرح باشه ! در حالیکه مثلا آیا پیامبر مگه فرزند نداشت !؟ یا بقول دوران :"جاهلیت" داشت !؟ یا از ذریه ابراهیمم اگه داشت مثل اسماعیل و اسحاقشو نداشت !؟ ووو !؟
چرا علی !؟
نقله که خلیفه ی دوم علیرغم انتخابات در انتخابات خلیفه ی اول ، و تعیین جانشین خودش ! شورایی شش نفره تعیین کرد ! حالا چینش اون بمونه ! ولی یه :"کلمه ی حقّ" ی در اول جلسه مطرح شد و به علی به اون شرط خلافت پیشنهاد شد که اون در پاسخ اون "کلمه ی حقّ" رو یاد آور شد ! آخه پیشنهاد کننده ! یا کنندگان بقولی :"به یاد آر" ی نداشتن از کلمه ی حقّشون ! که این :
رای من یا رای ماست !
هم چنانکه رای خلیفه ی اول آن بود و رای دومیم آن و شما هم :
به سیره ی شیخین !
خب منم :"به رای خود عمل می کنم !" !
ولی گویا گوشی برا شنیدن حتی حرف خودشان هم نداشتن ! و شایدم داشتن ! ولی خلیفه ی سوم برگزیده شد ! و حالا بماند که در دوران اون چه شد و دمشق شد برا خودش مدینه ی ثانی ! و ... .
منتها نه مثل :
مسجد
النبی ! بلکه مثل نظایرش در ایران ، روم و ... ، کمافی السابقش قبل از : مسجد النبی !
که گویا هنوزم همونه ! با اینکه مسجد کوفه ای داشت علی مثل مسجد النبی ، و سلمان هم در مدائن پیروی خواست بکنه ازش ! ولی گویا صدای بعضیا رو در آورد و ...
گام دانش و پژوهش :
به نام اللهِ ... .
سلام علیکم ، روز جمعتون بخیر و مبارک .
قال رسول الله فی :"کتاب الله" : ... ، إِذْ (الف) قَالَ یو سُف ... .
یادآوری :
دیروز ، که نه تنها آخرین روز گذشته بود ، و آخرین روز هفته ی گذشته هم بود ، آخرین روز ماه گذشته هم بود ، و همینجا امروز رو که روز اول ماه رجبه تبریک بگم .
خب ، سالروز تولد آقا امام محمدبن علی بن الحسین (ب) علیه السلامم هست و بهمین مناسبت هم جای تبریک گفتن داره و تبریک میگم .
بله ، دیروز گفتم که یکی دوتا حرف ، که شبکه ی خبر سیمای سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، زنده پخش می کرد ، گفته شد (پ) .
ساعت نُهِ شب که مشروح اخبار رو گوش می دادم ، پس از خبری که در صدر اخبارش داشت ، در خبر بعدی هرچه گوش دادم خبری از اون :"دوتا" حرف بگوشم نرسید .
قبلش :"پژوهش"ی داشتم تو یه خبر گزاری که :"اون" خبر و داشت ، رفته بودم که مکتوب ، یعنی نوشته شده ی اونو داشته باشم ، که :"مطمئن" بشم از بگوش رسیده ، بعلاوه کتبی :"اونو" هم داشته باشم ، که اگه خواستم بنویسم هم :"اون" طور بنویسم که نوشته شده ، منتها اینم مثل تلویزیون !
خب ! ولی اون دوتا حرفی که زده شده رو که نمی تونم منکر بشم ! که :"دوتا" نبود ! و از قضا محل بحث هم همینه ! که آیا اون "دوتا" یکیه !؟ مانند مثلا :
ماشین حساب
که در نوشته ی قبلی گفتم ؟ یا مانند مثلا :
ماشین حساب
ه !؟ که منظور از اون :"دو" چیزه ! یکی :
ماشین
و دیگریم :
حساب
ه !؟ و حالا :"دوّم" یم :"ب" یا :"به"حساب میاد !؟ بمونه ! و "بشرح ایضا" کدوم :
حساب
م !؟ قبل از :
ماشین !؟
و مثلا حساب دوران قرون وسطی !؟ در غرب ، اروپا و فرانسه و رنسانس !؟
یا حساب دوران انقلاب و انقلاب صنعتی و عصر ماشین !؟ و برا :"محاسبه" یه چیز کم داشت و اونم :
ماشین حساب !؟
خب ! در این مدت ! با چی و چه جوری محاسبه می کرد !؟ با مثلا دو دست و انگشتاش ؟ یا :"ماشین حساب" ای دوران قبل از انقلاب و انقلاب صنعتی و رنسانس !؟ یعنی :
چرتکه !؟
که یکان ، دهگان ووو داشت و تو هرکدومشم :"نُه" تا مهره داشت !؟
یا ... ؟
خب ! نقله که خلیفه ای مروانی ،که بعد امویان سر کار اومدن ، فرستاد که شنود بشه محمد بن علی بن حسین چی میگه !؟ خبر آورده شد که چه نشستی !؟ اون میگه :
قال الله فی "کتاب الله" : ... ، إِذْ قَالَ یو سُف ... .
تا فرصتی :"دیگر !" فعلا خدا نگهدار .
-----------------------------------
زیرنویس :
الف :
این عبارت ، هم معنی زمانی داره ، یعنی زمانی یا وقتیکه مثلا گفت ... ، که نوشت ... رو هم شامل میشه ، هم معنی یادآوری مثلا اون گفته و :"بشرح ایضا" نوشته اش .
ب :
در این ماه سالروز شهادت آقا امام علی بن محمد علیه السلام رو هم پیش رو داریم و پیشاپیش تسلیت عرض می کنم .
بد نیست که در اینجا گفته بشه که هرچند آقا امام علی بن ابیطالب علیه السلام از کودکی پیش پیامبر صل الله علیه و اله و سلم بودن و نزد ایشون بزرگ شدن ، ولی فرزند :"خاتم الانبیاء" ، فقط حضرت فاطمه سلام الله علیها هستن ، و بقول مثلا حضرت امام (ره) که مثلا در پیامی به بنیاد نهج البلاغه ، تعبیری دارند به این صورت :
فرزند وحی
برای آقا امیرالمومنین علیه السلام ، مقصود فرزند حضرت محمد علیه ! السلام نیست .
خب ، بعدشم سالروز آقا امام محمد بن علی بن موسی علیه السلام رو که پیشاپیش تبریک میگم .
و سیزده رجب رو که آخر سال هجری شمسیه و ضمن تبریک اونم میریم که تبریکیم داشته باشیم به مناسبت سال نو ان شاءالله در شب عید .
پ :
خب :"به تعبیر معروف" شنیدن کی بود مانند دیدن ! دنبال این افتادم که بقول آقا اباعبدالله ثانی علیه السلام نوشتشم داشته باشم !
برا یاد آوریش دیگه ! که گویا در نوشته ی قبلی یادم رفته بگم ! البته اگه نگفته باشم !
