سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دهداری ، زیر ساخت (4 – 2 ) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ ... .

صبح بخیر ، با سلام به آقا اباعبدالله علیه السلام ، که نه تنها از خانه و شهرش ، بلکه از خانه ی خدا و اونم در ایام حج بیرون کردن حالا به کجا !؟ بمونه !

آخه شاید تو ! هرچند که تو بگی من نمی گم ، خب یکی مثل تو بگه که تو رو سَنَ نَ ؟ بقول ما ترکا

تو ، یعنی من ، قد این حرفا نیستی ! ووو ، که نه تنها از مثلا (سازمان) ملل جهانی ، بلکه کشوری ، شهریشم بگی !

نه اینکه بخوام بگم خب از (ده) ، روستا ووو ش چطور ؟! خانه ی خود چطور ؟

بلکه اگه بقولی بخوام بگم : "کارت شناساسی " چی !؟ چطور !

یعنی بخوام خودشو ، گوینده ، (معرفی) کنه چی ؟ که اونو بشناسه قد :"منی" بقول آفا اباعبدالله علیه السلام .

حتی اگه (یه) رقمی از معرفت و شناختم بقول علم و دانشی که معرفت و شناختشم (دو) رقمیست ، رقم منفی اون باشه ! یعنی : (نتوان) شناخت !

چراکه همونطور که درقسمت قبلی گفته شد ! دستکم (منکر) من نشده ، ولو بعنوان : (ناتوان) از شناختش ! حالا چه بعنوان (قد) جهان ، یا کوتوله تر بقول اون ، یعنی علم و دانش اون ! در حالیکه به نقل از (باب) علم و دانش علیه السلام گفته شد که قد شهر بلندتره ، و (در) و پیکر خونه هم بلندتر از شهر ، (مدینه) ووو . 

خب ، تا صابکار (مون) خبر بده ، به (ما) ، که بریم سرکار ، فرصت دارم برات بگم ، آخه نه تنها (چارچوب) ، فِرِم ووو ی پنجره های طبقه ی آخرو نذاره ، بلکه داربستم که میخوره به ستونهای نما عقب نکشه که نمیشه کارو ادامه بده !

یا بخواد ادامه بدیم ، (ما) ، یکی از چهار نفرمونم !

آخه دیروز خانم صابخونه اومده بود خونه ی (خودشون ) یا ما و می گفت یه در از زمین خالی بغل خونه وا کنن که نه تنها چهار تایی از در حیاط خونه نریم سرکار و برگردیم ، بلکه از اونجا رفت و اومد کنیم !

خب وقتی (گفته) میشد مثلا :"فرزند کمتر زندگی بهتر" لابد برا همین روزا بوده دیگه ! که هرکجا بری خونه بگیری پرسیده میشه

و نوشته میشه : چند نفرین ؟ که یه حرف دیگه خانم صابخونه بود که تو قرارداد اجاره نوشته شده چهار نفر و زیادتریم ، که مادرتونم گفت یکیمون مهمونه و منم یادآوری کردیم که گفته شده یکیمون زن قاطی مرغا شده و ان شاءالله میره سر خونه زندگی خودشون ، حالا پول آب مشترک تو همون قراردام بجای نصف نصف گفتم یک و دو ، بمونه ، ووو

خب مثلا :"کنترل جمعیت) برا مثلا اعزام به خدمت (مقدس) سربازی ، یا مثلا همین کارکردن برای بساز بفروشی مثل صابکارمون ووو که گفته نشده ! چراکه جهان دار ، کشوردار ، شهردار ، دهدار و هر کارداری کارگر از کجا بیاره ؟ 

یعنی کار(فرما) پیمانکاری داره ؟ که به او ب(فرم)اید ؟ حالا (توانا) و رقم دیگرش (ناتوان) بمونه ! و فرمایش اونم هرچی که باشه !

مثل فرمایش تو ، ولو اینکه تو (بگی) من نمیگم ، چراکه (من) که دارم میگم !

مثل (اون) که داره میگه ، حالا بهر طریق ، (زبون) ، ی ، مثلا با تلویزیون ، اینترنت ووو ، خب به کی میگه ؟

کارت شناساییم ازش نمی خوایم که خودشو معرفی کنه ! در حالیکه خدا هم نه تنها خودشو معرفی می کنه : بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمدلله رب العالمین ، الرحمن الرحیم ، مالک یوم الدین ، بلکه به کی معرفی میکنه ؟ به : ... نعبد ... نستعین ... ، نه معضوب علیهم و ضالین !

مگه اینکه گفته بشه ! طرف حرف (توان) معرفت و شناختم نداره ! نه تنها گوش شنواییم نداره ، بلکه گوشم نداره ! که حرفی به گوشش بخوره ! البته کی !؟ (طرف) حرفو میگم !

که بقول تو : مگه میشه !؟ مگه داریم !؟ (بی طرف) و میگم ! که علما و دانشمندا یی ! میگن این (رقم) یشم داریم !

در چه روزی ؟! در روزی مثل امروز ! روز معرفت و شناخت ! نه شب و حتی شب قدر ! که نه تنها بقول آقا امیرال(مومن)ین علیه السلام (اول) دینه ، بلکه بقول آقا عالم ال محمد علیه السلام در خطبه ی توحیدیه ! :"اصل" ، پایه وووی همون :" ... نعبد ... " گو هم هست ، چه رسه به مثلا (نحکم نعلم ) ی که در نوشته قبلی گفته شد ، یا : ... می توان ... 

چه بعنوان (کارفرما ) و چه پیمانکارش .

 

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ (مِنْهَا) زَوْجَهَا وَبَثَّ (مِنْهُمَا) رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیکُمْ رَقِیبًا ، ... .


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :714
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1339252
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ