#یادمان_می_ماند :
باب الحسن ثانی :
سلام علیکم
... (الإسراء/1) وَآتَینَا مُوسَى الْکِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِی إِسْرَائِیلَ (الف) أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی (ب) وَکِیلًا (الإسراء/2) ذُرِّیةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ # عَبْدًا شَکُورًا(الإسراء/3) ... .
خب ! خواستم شب بخیر بگم ، شنبه شب یا شب یکشنبتون رو .
#ان شاءالله روز بهتری رو پیش رو داشته باشین .
----------------------
زیر نویس :
الف : پیرو حضرت موسی علیه السلام ، که قبلا گفتم آخرین پیامبر پیرو آن حضرت ، حضرتِ یحیی علیه السلامه و حالا اینم بمونه که قبلنم گفتم نه تنها فرزندی نداشته ان ، بلکه تا زمان شهادتشان ازدواجم نکردن ، که فرزندی از ایشون بعنوان پیامبر بعدی عنوان بشه ، و پیامبری ایشونم در عصر پیامبری حضرت عیسی بن مریم علیه السلام بوده ، و پیروان حضرت موسی علیه السلام ایشون رو حتی پیامبر بحساب نمیارن ، چه رسه به اینکه آخرین پیامبر خودشون بحساب بیارن ، بعبارت دیگه # خاتم الانبیاء اونا اگه حضرت یحیی علیه السلام بحساب نیاد ! حضرت موسی علیه السلام بحساب میاد !
ناگفته نمونه که حضرت عیسی بن مریم علیه السلام رو هم خواستن به شهادت برسونن که نتوانستن و روزی آشکار خواهند شد ! یعنی بچشم خواهد آمد ! دوباره !
البته اینم ناگفته نمونه که این به اون معنی نیست که پس ایشون آخرین پیامبر خداس ! تا قیامت ! و کتاب ایشونم آخرین کتاب خداس ! تا قیامت ! خب برا اینکه کتابشونو به کی سپردن از اون وقت تا حالا ، حالا الی یوم القیمة بمونه ! که ما امروزه به اون و کتاب در دستش مراجعه کنیم !؟ به پسرشون !؟ یا دخترشون !؟ قبلا گفتم که ایشونم تا اون وقت ازدواج نکردن ! مگه اینکه گفته بشه گذاشتن به مثلا :"رای" مردم ! یا بقولی :"مردم سالاری دینی" یا :"دمکراسی" ش !
حالا مثلا :"آری نه" یا :"نه آری"شم بمونه ! و مثلا :
پنج بعلاوه یک
شم !
نه نُه دهمش !
چرا !؟
خب "رای" غایب از نظر چی !؟ خب بله گیریم واگذار کرده ! ولی به کی !؟ جز به بقیه !؟ بقیه ی چی !؟ ده !؟ یا صد !؟ و یا ... !؟ خب بقیه میشه نُه ، یا نود و نه ، و یا ... دیگه !
مگه اینکه قضیه قضیه ی مثلا غایب نباشه و اون حضرت رو شهید کرده باشن ! بحث جانشین مانشین و این حرفام بعد ایشون مطرح نباشه !
تازه :"کتاب"شون چی !؟ مگه اینکه اینم مطرح نباشه !
خب ! حالا چی !؟ دمکراسی ، یا بقول بومی شدش برا ما ، کتابم مردم سالاری ! خب ! کتاب من !؟ یا کتاب ولو یکی دیگه !؟ به رأی گذاشته بشه !؟ اگه و فقط اگه #همه_ی_ما دو نفر باشیم !؟
حالا نرو مادُه ، یا مادّه و نرشم بمونه ! و مثلا نصف نصفم حقّ رای داشته باشیم !
خب ! اون بعلاوه # یک رو از کجا بیاریم !؟ اگه رایمون یکی نباشه ! کتابمونو میگم ! #یادمونه که !؟
ب : "مَن"
برگردان به فارسی برگرفته ازترجمه ی آقای محمدّ کاظم معزّی .
فضای کار علمی :
سلام علیکم
اشاره :
... ، وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .
... ، وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .
یاد کرد مورد اشاره ای که در نوشته ی قبلی (1) به آن اشاره شد ، قبل از انقلاب (2) هم مطرح بود .
منتها الزامی نبود ، اونم دینی ! یا اسلامی و انقلابی مسلمانم ملزم به یادکردش ! اونم بعنوان یادکردنی :"زاینده" که بقول استاد شهید مرتضی مطهری یادآوری زاینده نامش فکر یا اندیشه هست ، یا است و توصیه شوندگان به آثار بدون استثناء خوب ایشان ، فضای کار فکریشون باشه !
که فضای نو ، جدید و از این دستی رو انقلاب صنعتی یا رنسانس بروشون گشوده ، که اگرهم فضایی به دین یعنی اسلام در آن داده شده باشه ، حتی در حد و اندازه پیش از انقلابم نیست ! حالا بمونه عبودیت و یا بندگی اون ! برای تفکر یا اندیشیدن ! چرا !؟
فضای کار فکری :
... ، وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ، ... .
ان شاءالله بحثی که مطرحه اینه !
پس از اینکه :
1 – برای دانستن کار ختم نمیشه به ارتباطی که اعضای بدن ما با فضای اطرافش داره .
2 – ختم به حسی و حس فضای قبلش نمیشه .
3 – صرف نظر از حس که در قسمت دوم گفته شد که بحثش شده ، ختم به یادکردی از اونم نمیشه .
4 – نیاز به یادکردی زاینده داره ! بعبارت دیگه نیاز به فکرکردن یا اندیشیدن داره .
بحثش شده باشه من قبل یا پیش از آن .
و پرسش اینه که با انقلاب صنعتی یا رنسانسی که شده آیا حتی فضایی بروی اعضای حسی باز شده ؟ علاوه بر زمین ، آب و هوایی که اعضای حسی ما دوران آنرا سپری کرده ؟ که دیدنی ، شنیدنی ووو هم نباشه !؟
یا فضای نو یا جدید و یا ... برا حس ! حواس گشوده شده !؟ که در قسمت دوم ماند !؟ و به سوم نمیکشه تا روشن نشه !
خلاصه ! برا یادآوری چه یادکردی شده که سابقه نداشته باشه !؟ تا بقول استاد شهید بشه اسمشو گذاشت فکر یا اندیشه و دست بکار شد برا اونکه گفتم ، دونستن !
مگه اینکه حرف نو یا تازه ای برای دانستن زده شده باشه که برام سابقه نداشته باشه ، که بر فرض رسیدنشم تازه :
... أَنَا فَاعْبُدُونِ ؟ ... .
در آستانه اذان ایّاک نعبد ظهر ، به افق ما ، التماس دعا .
زیرنویس :
1 – نوشته ی : دوران اندیشه در قرآن .
2 – انقلاب اسلامی در ایران ، نه حتی انقلابی بهمین عنوان در جایی دیگه ، چه رسه به عنوان مثلا :"بیداری" و حتی اسلامی اونم ، حتی در ایرانم ، که بقول مثلا استاد شهید مرتضی مطهری نوعی یادآوری اسلامی باشه که یادآور اسلامی بوده باشه که فراموش شده ، حالا با مثلا خواب و یا مثلا غفلت و مانند آن ، بعبارت دیگه سابقه ای داشته و بی سابقه نبود که بقول استاد شهید یادآوریش سابقه ی آن بحساب بیاد و نیاز به فکر یا اندیشه داشته باشه که معلوم بشه چیه ؟
چراکه منجر به این پرسش می شود که :
اسلام یعنی چی ؟
آیا یعنی مسحیت ؟ یا ما قبلش یهودیت ؟ و یا ... ؟
همانطور که بعنوان مثال آخرین نخست وزیر دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی و مشروطه اونم براش مسئله بود و بعد این که گفت حضرت آیة الله خمینی قدمشون روی چشم ما ، تشریف بیارن و ما حتی مثل واتیگان یه جایی ، مثلا قم رو ، در اختیار ایشون می ذاریم ، ولی گفت اگه یه چیزی مثل دولت بخوان بذارن ، مملکت که دوتا دولت نمی تونه داشته باشه !