سلام علیکم
هر چند مثلا در نماز جمعه ی اخیر ایران ! یعنی پایتخت یا مرکز ایران تهران امام جمعه فرموده اند : همت و کار مضاعف، مفهوم مبهمی نیست ، در حالیکه : فصل الخطاب هم نیاز به توضیح دانسته که گفته مضاعف یعنی : بیشتر و مثلا دو ، سه ووو ، ولو یک و نیم برابر ، و مراد از کار بیشتر هم در ساعت کاری مضاعف یا بیشتر از ساعت کاری نیست که مثلا روزنامه ی کیهان با کارشناسانش مطرح کرده باشد : لازم است همه مسئولین و ملت در این مسیر، تمام توان، همت و اراده خود را به کار گیرند. تشکیل گروهی برای ارتقا و افزایش ساعات کار بانک ها ! ولی نه تنها در مفهوم هم این روزها حرف زده می شود بلکه چه مانعی دارد فهم بیشتر ؟
خب برویم سر اصل مطلب که عبارت بود از توانایی انجام کار بیشتر در بازه ی ساعت کاری که چگونه می توان در ساعت کاری کار بیشتر کرد ؟ و پرسش از بیشترین کار که چه کاریست ؟
البته پرسش اصلی ما مضاعف یا بیشتر است ، همین امروز که وارد شبکه شدم در تازه نوشته ای دیدم که مقصود از کار بیشتر را کیفیت کار دانسته بود نه کمیت و حتی مثلا یک و نیم برابر !
این را بعنوان مثال عرض کردم که مسئله ی اصلی را طرح کنم ، یعنی بیشتر را ، چراکه یک وقت ما می آییم بنا را بر این می گذاریم که بیشتر از دو معنی خارج نیست و آندو مثلا کمی و کیفی آنست ، آنوقت مقصود از کار بیشتر را یکی از این دو می گیریم ، یعنی یکی کمی آن مثل مثلا همان دو ، سه ووو و حتی یک و نیم برابر ، و یکی هم کیفی آن که در آنجا مفصل توضیح داده شده بود ، ولی این وقتی کارایی دارد که مبنا این باشد که بیشتر خارج از ایندو نیست و بعبارت دیگر بیشترین مبنا باشد ، و در ثانی بر فرض که بیشتر یا کمی است یا کیفی ، مقصود بقول ایشان کیفی باشد و نه کمی و لو یک و نیم برابر هم .
خب ، پس نه تنها علیرغم فرمایش مثلا امام جمعه ی ایران ! می بینیم که یکی مفهوم بیشتر را فقط کمی نگرفته ؟ و مقصود فصل الخطاب هم یکی از این دو مفهوم نباشد ، بلکه بیشترین مفهوم بیشتر باشد که مسئله ی دیگر ما بود .
یک وقت هم خیر قضیه مثل اینکه گفته شد نیست بلکه ما یک مفهومی داریم از بیشتر که نه تنها مثل مثلا کمی و کیفی آن دو ندارد ، بلکه یک و حتی نه دهم هم ندارد چه رسد به یک و نیم یا پنج دهمش ! یعنی همان بیشترین مفهوم ما از بیشتر هم .
بعنوان مثال ، البته بر فرض مثال ، مثلا آنچه که در چشم انداز افق 1404 آمده که بیشترین کاری است که مد نظر است ، و تاکنون مقداری از آن به انجام رسیده و امسال بیشتر از یکسالش در ظرف همین یکسال مطالبه شده .
خب در اینصورت سهم امسال هم از آن چشم انداز می شود بیشترین کاری که در امسال در نظر گرفته شده و از این هرچه بیشتر بلکه تمامش را هم می توان انجام داد ، مگر اینکه چشم انداز بیشتری داشته باشیم و سهم امسال هم بتبع بیشتر باشد یا در چشم انداز حرف باشد که هست !
چراکه مبنا در مفهوم جامعه تعلیمات مدنی رایج در دیگر کشورهاست ، مثلا در تفهیم جامعه می فهمیم که مثلا مسجد یکی از نهادهای مدنی در کنار دیگر نهادهاست ، و کارش در محل یک کاری است ولی نه بیشترین کار یا بقول امام جمعه ی ایران ! فصل الخطاب خانه های محل ، که مثل جمعه ی شهر و دیار فصل الخطاب باشد .
حالا با دنیا کار نداریم که فصل الخطاب خانه ی خداست یا سازمان ملل مثلا ، و در سازمان ملل هم فصل الخطاب مثلا آمریکاست یا کشور دیگر ؟ ولی در ایران چرا ؟ برای اینکه هریک از ما در خانه ، محل و شهر و دیارمان ایران که بخواهیم کارمان را بدانیم چرا ؟ از کجا بفهمیم ؟ بعلاوه فصل الخطاب سنجش کار هریک از ما کیست ؟ که چقدر امسال کار کردیم ؟ تمامش را ؟ نصفش ؟ کمتر یا بیشتر ش ؟
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ، قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا ، نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا ، أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا ، ... ، إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَیَکُونُ مِنکُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ . صدق الله علی العظیم .