بدون ِ توقّفِ پایانی :
... ، مَالِکِ یوْمِ (الف) الدِّینِ ، ... .
سلام علیکم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ... .
ضمن شب بخیر ، و تسلیت مجدد بمناسبت بیست هشتم ماه صفر ، که پشت سر گذاشته شده ، و آخر ماه صفر ، که پیش روست ، امشبم می خوام همونو بگم که در قسمتای قبلی گفتم ، یعنی :
امروزم که از خواب بیدار شدم ، یعنی چشم بازکردم ، و از پنجره (ب) بیرونو نیگا کردم ، هوا ابری و بارونی بود ، با اینکه پیش از اذان صبح و نزدیک ساعت پنج بود ، خب بچشم میومد ! بعلاوه ماه و ستاره ای هم بچشم نمیومد ، مثلا ، زمینم که زیر نور چراغای روشن به :"عهد" ش وفا می کرد ! که بچشم بیاد .
فقط اونی که شاید ! در قسمتای قبلی گفته نشده باشه ! اینه که امروزم مثل دیروز صابکارمون زنگ زد و گفت :"گَنَه" ، یعنی "بازم" امروز نیومدین !؟
و بعدشم هرچی دلش خواست گفتم و منم همونو می گفتم که قبلا بهش گفته بودم ، که اگه بارون بیاد ، بندکشی رو خراب می کنه .
و بعدشم تلفنو قطع کرد ، و نه اون و نه من از :"پول" چیزی نگفتیم ! در حالیکه سه روز پیش بود که گفتم به سه نفریمون چقد داد ! در حالیکه ، حالا فقط نون خالی صبح و ظهر و شب خونه و ناشتایی سر کار و نهار نونی ظهرشم ، در یه روز بیشتر از :"ده" تومنی که به من رسید از اون پول سه روز پیش ، نشه ! کمتر نمیشه بمونه ! ولی اینکه گفته شد "بازم نیومدین؟" رو چه حساب کتابی گفته شد !؟
قبلا گفتم که کرایه ماشین رفت و برگشتمون میشد هفتاد تومن ! که راننده می گفت فقط :"ده" تومنش میره به :"گاز" ی که میزنه ! حالا :"چهار" تومن عوارضی رفت و بگشت از اتوبان ، که من گفتم میدم بمونه ! و "چهار" تومنیم که اون میدادم دیدم پیش کشید ! دادم و کرایه شد هفتاد و هشت تومن !
خب ! تازه ما که نگفتیم نمیام ! گفتیم بارونیه و بندکشی خراب میشه ! :"غیبت" (ت) ش نباشه ! خورد و خوراک بمونه ! نه گوشت ، مرغ و ماهی و ... ، نونخورم نداشته باشه ! ماشین که داره !؟ بهش بنزین و گاز میزنه !؟ یا از جایگاهی که می گفت خانومشون توش سهم داره ، شکر خدا ، میزنه و ... !؟ و امروزم ! گفت :
بازم نیومدین !؟ و ... !
البته منو :
... فِی مَخْمَصَةٍ ... .
نینداخت ! مینداختم که منم ! برا خودم حالا نمیکردم :
... مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ... .
ی رو ! خب حرام که فقط :"یازده" تای قبلی :
... الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ... .
نیست ! :"دوازده"میم داره !
ولی آیا تو اینم "مخمصه" !؟ یا برا :"مضطر" تو اون "یازده" تاس !؟ اون یازده :"مرده" یا :"میّت" ه !؟ آیا :"دوازده"می تحت :
... ، حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ ... .
اومده !؟ یا تحت :
... الْیوْمَ ... ؟
خب ! شب بخیر .
------------------------
زیرنویس :
الف :
... الْیوْمَ ... .
ب :
البته بعد ، یا بقولی قبلش از دریچه ی چشم !
و چشم بینا ! نه خدای نکرده حتی کور ! چه رسه به مرده یا میّتی ! که بیرون یا بقولی جهان خارج قرار نیست خودشو بهش نشون بده ! بده هم بستونی نداره !
حالا بعدش یا بقولی قبلش ، قبل بینایی رو میگم !؟ بمونه ! مگه اینکه دیدنم که بعنوان مثال گفتم آخرین توقّفگاه جهان خارجی باشه که یه شبیم اطراق کرد در چشمش ! البته جهان خارج چشم ! که مثلا با جهان خارج گوش فرق داره ! حتی مکتوب یا نوشته شدش ! که خواننده اش چشمه ! البته گفتم که چشم بینا ! حالا می خواد خوانده شده هرچی باشه ! می تونه :"کتاب الله" هم باشه ! یکی از آندو که پیامبر صل الله علیه و اله و سلم برا بعد خودش گفته ! و این دیگه عصر :"غیبت" نداره !
حالا اینی که در دسته همونه !؟ یا چه فرقی داره با اونی که نزد دخترشون گذاشته بودن و هنگام جمع آوری قرآنها تحویل :"خلیفه" (پ) نداد !؟ بمونه !
پ :
جانشین ، جانشین ! پیامبر صل الله علیه و اله و سلم ، نه :"امام" ! حتّی :
... بدون ِ توقّفِ پایانی :
... ، مَالِکِ یوْمِ (الف) الدِّینِ ، ... .
سلام علیکم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ... .
ضمن شب بخیر ، و تسلیت مجدد بمناسبت بیست هشتم ماه صفر ، که پشت سر گذاشته شده ، و آخر ماه صفر ، که پیش روست ، امشبم می خوام همونو بگم که در قسمتای قبلی گفتم ، یعنی :
امروزم که از خواب بیدار شدم ، یعنی چشم بازکردم ، و از پنجره (ب) بیرونو نیگا کردم ، هوا ابری و بارونی بود ، با اینکه پیش از اذان صبح و نزدیک ساعت پنج بود ، خب بچشم میومد ! بعلاوه ماه و ستاره ای هم بچشم نمیومد ، مثلا ، زمینم که زیر نور چراغای روشن به :"عهد" ش وفا می کرد ! که بچشم بیاد .
فقط اونی که شاید ! در قسمتای قبلی گفته نشده باشه ! اینه که امروزم مثل دیروز صابکارمون زنگ زد و گفت :"گَنَه" ، یعنی "بازم" امروز نیومدین !؟
و بعدشم هرچی دلش خواست گفتم و منم همونو می گفتم که قبلا بهش گفته بودم ، که اگه بارون بیاد ، بندکشی رو خراب می کنه .
و بعدشم تلفنو قطع کرد ، و نه اون و نه من از :"پول" چیزی نگفتیم ! در حالیکه سه روز پیش بود که گفتم به سه نفریمون چقد داد ! در حالیکه ، حالا فقط نون خالی صبح و ظهر و شب خونه و ناشتایی سر کار و نهار نونی ظهرشم ، در یه روز بیشتر از :"ده" تومنی که به من رسید از اون پول سه روز پیش ، نشه ! کمتر نمیشه بمونه ! ولی اینکه گفته شد "بازم نیومدین؟" رو چه حساب کتابی گفته شد !؟
قبلا گفتم که کرایه ماشین رفت و برگشتمون میشد هفتاد تومن ! که راننده می گفت فقط :"ده" تومنش میره به :"گاز" ی که میزنه ! حالا :"چهار" تومن عوارضی رفت و بگشت از اتوبان ، که من گفتم میدم بمونه ! و "چهار" تومنیم که اون میدادم دیدم پیش کشید ! دادم و کرایه شد هفتاد و هشت تومن !
خب ! تازه ما که نگفتیم نمیام ! گفتیم بارونیه و بندکشی خراب میشه ! :"غیبت" (ت) ش نباشه ! خورد و خوراک بمونه ! نه گوشت ، مرغ و ماهی و ... ، نونخورم نداشته باشه ! ماشین که داره !؟ بهش بنزین و گاز میزنه !؟ یا از جایگاهی که می گفت خانومشون توش سهم داره ، شکر خدا ، میزنه و ... !؟ و امروزم ! گفت :
بازم نیومدین !؟ و ... !
البته منو :
... فِی مَخْمَصَةٍ ... .
نینداخت ! مینداختم که منم ! برا خودم حالا نمیکردم :
... مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ... .
ی رو ! خب حرام که فقط :"یازده" تای قبلی :
... الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ... .
نیست ! :"دوازده"میم داره !
ولی آیا تو اینم "مخمصه" !؟ یا برا :"مضطر" تو اون "یازده" تاس !؟ اون یازده :"مرده" یا :"میّت" ه !؟ آیا :"دوازده"می تحت :
... ، حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ ... .
اومده !؟ یا تحت :
... الْیوْمَ ... ؟
خب ! شب بخیر .
------------------------
زیرنویس :
الف :
... الْیوْمَ ... .
ب :
البته بعد ، یا بقولی قبلش از دریچه ی چشم !
و چشم بینا ! نه خدای نکرده حتی کور ! چه رسه به مرده یا میّتی ! که بیرون یا بقولی جهان خارج قرار نیست خودشو بهش نشون بده ! بده هم بستونی نداره !
حالا بعدش یا بقولی قبلش ، قبل بینایی رو میگم !؟ بمونه ! مگه اینکه دیدنم که بعنوان مثال گفتم آخرین توقّفگاه جهان خارجی باشه که یه شبیم اطراق کرد در چشمش ! البته جهان خارج چشم ! که مثلا با جهان خارج گوش فرق داره ! حتی مکتوب یا نوشته شدش ! که خواننده اش چشمه ! البته گفتم که چشم بینا ! حالا می خواد خوانده شده هرچی باشه ! می تونه :"کتاب الله" هم باشه ! یکی از آندو که پیامبر صل الله علیه و اله و سلم برا بعد خودش گفته ! و این دیگه عصر :"غیبت" نداره !
حالا اینی که در دسته همونه !؟ یا چه فرقی داره با اونی که نزد دخترشون گذاشته بودن و هنگام جمع آوری قرآنها تحویل :"خلیفه" (پ) نداد !؟ بمونه !
پ :
جانشین ، جانشین ! پیامبر صل الله علیه و اله و سلم ، نه :"امام" ! حتّی :
... لِلنَّاسِ إِمَامًا ...
مثل حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام ، که ملکوت آسمونا رو هم به :"چشم" دید ! چه رسه به مثلا :"للمسلمین" ! حالا مومنین پیش کش !
ت :
که مثل خوردن گوشته و اونم نه مرده یا :"میّت" ! که حرامه ! بلکه زنده زنده ی غیبت شده ! حالا گوشت آدم که مثل گوشتای حیوانات حلال گوشت ، خوردنشم حلال نیست ! بمونه !
مثل حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام ، که ملکوت آسمونا رو هم به :"چشم" دید ! چه رسه به مثلا :"للمسلمین" ! حالا مومنین پیش کش !
ت :
که مثل خوردن گوشته و اونم نه مرده یا :"میّت" ! که حرامه ! بلکه زنده زنده ی غیبت شده ! حالا گوشت آدم که مثل گوشتای حیوانات حلال گوشت ، خوردنشم حلال نیست ! بمونه !
فرهنگِ اندیشه (پایانی) :
... ، تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یعْمَلُونَ ، ... ، تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُمْ مَا کَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یعْمَلُونَ ، ... .
سلام علیکم ، روز بخیر .
یادآوری :
... وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَ ... .
الْحَمْدُ لِلَّهِ (الف) این عیدی (پ) ، که تبریک میگم ، فرصتی شد تا بقولی از :"نقدینگی" راست ! بگم ، "نقدینگی" بینایی ! که فقط در :"مقام" نقد کردن اونچه میفته به چشش نیست ! (ت) ، که شامل مانند همینم که بچشم میادم میشه ! که شامل فقط بگوش شنوایی رسیده نمیشه ! که اینم شامل اونچه که از اعضای حسی دیگه که به زبون آورده میشه ! و :"بشرح ایضا" مکتوب یا نوشته شدش ، که گفتم بچشم بینایی میاد و بعنوان دیده شده :"نقد" میشه ! حالا بقولی :"بانگ مرکزی" شم بمونه !
و مقام یادآوریش ! یا بعبارت دیگه "نقد"ش و بقول مثلا استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشونم : زاینده !
ش ، یا به تعبیر ایشون : فکر یا اندیشه !
که محل بحثه ! بحث :"فرهنگِ اندیشه" ، که با مثلا "فرهنگِ دل" یا قلب فرق داره ! چه رسه با :"فرهنگِ رنسانس" ی که نهایتش چی ! مقام ! حس بینایی باشه ! نه حتی :
... ، وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَ ... . (ث)
مقام مکتوب یا نوشته شده ی شنواییم !
حالا تازه مکتوب یا نوشته شده داریم تا مکتوب یا نوشته شده !
یکی همینه که گفتم پیش چشم شماس ! و یکیم در :"مقام" یادآوریشه ! از مثلا بقولی :"کتاب خونه" ای که از اون"ج.ا" خونده میشه ! در مقام :
... ، إقرَأ بِ ... ، إقرَأ وَ ... .
عیددومتونم مبارک ! در مقام ... !؟
--------------------------------
زیرنویس :
الف : الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... . (ب)
ب : سوره ی انعام .
پ : عید سعید قربان ، البته به افق :"این ج.ا" ! یعنی ایران ، ایران جمهوری اسلامی ، که جمهوری اسلامیش عید اعلام کرده ، بعنوان مثال از رسانه ی ملیش ، یعنی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .
ت : که پیش از این ، بعنوان مثال در نقلی که از صاحب :"اصول فلسفه روش رئالیسم" داشتم که دارد : نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد ... .
گفته ام که این فرق داره با این که گفتم :" ... :"مقام" نقد کردن اونچه میفته به چشش نیست !
ناگفته نمونه که در مقام شنواییم همینطور ، رسیدن یه چیزی بگوشش ، با گوششو دادن به چیزی فرق داره ، در مقامات حواس دیگه هم همینطور .
آنگاه ! که مثلا رنسانسی در مقام هرکدوم از اونا ، حواس پنجگانه ، قیام میکنه ! برا :"نقد" چیزی از جهان خارج ، همینطورم "نقد"ی از خب :"جهان داخل" م دیگه !
چراکه :"نقدینگی" که فقط نقدی از جهان :"خارج" نیست ! حالا بمونه که این :"وسط"! رنسانسی بقولی :"بانک مرکزی" م باز کرده ! خب شاید ادعای :"امت وسط" م داشته باشه ! اونم با : صفر:"و" یک ! یا صفریکش ! که بمونه فرق ایندو ! مثل فرق مثلا :"فرهنگ و ادیشه" با :"فرهنگِ اندیشه" !
ث : سوره ی احقاف .
----------------------------
بعد نوشت :
راستی از یاد ! رفت بگم صبح عیدی صابخونه ، نه برادرش ! زنگ زد ، پیامکم داده بود ، که :"شماره کارت" بدم تا مبلغی رو که دیشب بهش زنگ زدم برادرش کم کرده بود از :"نقدینگی" ما :"پیش"ش ، بریزه ، وَ ریخت و ازش تشکرم کردم ، فقط خدا کنه که عیدی نداده باشه ! بلکه حقمونو داده باشه ! چراکه اونوقت تشکر کفایت نکرد ! حتی مکتوب یا نوشته شدشم ! طی پیامکم .
خب تو :"این" نزدیک به چهل سال برا اولین بار بود که صابخونه ای چنین کاری کرد ! ما همیشه مشکل گرفتن پول "پیش" رِ داشتیم ! پیش از "این" نه ها !
آخه :"اون" وقت اگه با زبون خوش داده نمیشد ! جور دیگه می گرفتیم ! اسممون گذاشته نمیشد مثلا :"ضد اسلام" یا :"ضد انقلاب" و حتی :"انقلاب سفید" م !
ولی الان چی !؟ مثلا نزدیک به پنج ماهه که بعنوان :"خواهان" حق مراجعه کردیم به دستگاه قضایی :"این ج.ا" و یه چیز روشن رِ نه تنها نتونستیم بگیریم ! بلکه :"کارشناس" ش تاریکشم کرده ! و کار کشیده به :"سه" کارشنانسش و یعنی : نقد دستمزد این "سه" هم ! در حالیکه موضوع دادخواست دقیقا همینه ! و دستگاه قضایی "این ج.ا" نقدش نکرده ! بلکه نقدی کرده بر :"نقدینگی" ش !
حالا جرات داری حرف بزن و حتی مثلا :"مُخِلِّ" نظام این ج.ا هم نشد !
اشاره :
خب ! دو برادر ، از یک والدین ! با دو فرهنگ ! و یا با دو اندیشه ! به هردوشون گفتم اینو که از پول پیش کم میشه از کجا بیارم بذارم روش تا بدم به صابخونه ی بعدی !؟ یکی گوش داشت ولی نشنید ! یکیم نه تنها شنید ! بلکه دل یا قلبشم قفل نشده بود ! بلکه نگهدارشم بود !
چراکه اگه نبود ! از کجا بیاد آورد و بهش فکر کرد یا اندیشید !؟ و :"اقدام و عملی" داشت !؟
مگه اینکه یکی ! بهش بگه :"سفیه" یا :"به تعبیر معروف" دیوانه بود ! اونم پس از تسویه حساب ! که پشت قولنامه ی اجاره خونه کتبا گرفته ! شده !
عمل :
حالا بمونه سر فرصت دیگه انشاء الله ! البته قبلا گفتم که که در این مورد نظر مثلا استاد شهید اینه که برا :"عمل" علم یا دانش کافیه ، و نظر "به تعبیر معروف" جانشین ایشون ! کافی نیست ، بلکه به شرط منطقی بودنشه ، و به یه نظر دیگه که یکی از اعضای :"ستاد انقلاب فرهنگی" داره ، بازم کافی نیست ! بلکه نیازی به یه جیزی داره بنام :"مادرین" ! تا به دانسته عمل بشه !
حالا بمونه ، بازم برا فرصت دیگه که : کدوم دونسته !؟
یادآوری :
یادش بخیر برنامه ی :"معرفت" شبکه ی :"دانایی" سیمای سازمان صدا و سیمای :"این ج.ا" ! که گفت : قرآن معجزه
ای داره به این تعبیر : بپرسید از اهل یاد ! اگه می خواید دونسته بشه !
چی !؟ دونسته بشه !؟ اینو دیگه نگفت اون :"برنامه" !
و دیگه اینکه خب بحسب :"مکتوب" یا نوشته شده ی مثلا : باب معرفت و حجت !؟
یا بقول جدیدش : تئوری طبیعی مجموعه ها و جبر گذاره هاش !؟
آخه یکی از دونسته ها مگه :"تصور" نیست !؟ که یعنی : و إن لم یکن اذعان بالنسبة !؟
خب یعنی معجزه ی قرآن اینم هست که برا معرفت ، و یا تصوّرم بیاد آورد !؟ تا :"دونسته" بشه !؟
مگه نشده که بشه !؟ چه بقول منطق قدیم !؟ و چه بقول جدیدش !؟
مکتوب !؟ یا نوشته شده !؟ در خونش !؟ خونه ی نوشتن !؟ نوشتن :"تصور و تصدیق" یا :"معرفت و حجت" و یا ... !؟ و همینطور جدیدش "تئوری طبیعی مجموعه ها و جبر گزاره ها" !؟ در عصر حاضر !؟ عصر مثلا علم و دانش !؟ منجمله در :"این ج.ا" هم !