سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گزاره ی پایانی :

سلام علیکم .

اول اینو بگم که امروز برای بار سوم ، بعد سهمیه ای و آزاد شدن بنزین ، رفتم بنزین زدم و تا حالا نه تنها :"کمک" ، :"حمایت" و یا ... ی :"معیشتی" رو برگردوندیم ! بلکه نزدیک به بیست تومنم علاوه بر اون بر "معیشت" ما تحمیل شده !

تازه حدود بیست و چهار روزم مونده ، تا :"ده"می که معلوم شد "ده"م هر ماهه ! و نه :

هر ده روز !

ی که گفته شد ! به شهادت گوش ما !

اینم بگم بد نیست ! آخه شاید گفته بشه ما از مثلا :"دهک" یا "دهک" هایی هستیم (الف) که مثلا :"به تعبیر معروف" دَدَر میریم ! و مصرفمون بالاست ! و از این حرفا ! خیر ! اول اینکه :"پیکان" ما مال این حرفا نیست ! در ثانی هنر کنه ما رو ، و وسایل کار ما رو ببره سر کار و برگردون ! و نهایتش مثلا حاج خانومو باهاش ببرم همون شهر نزدیکتر از شهر خودمون ! که چیزی رو بخره که تو فاز ما پیدا نشه ! یا مثلا شبی بریم دیدنیه پسر و عروسمون که تو همین فاز خودمون ساکنن !

اینم بگم و برم دنبال بحث !

اونم اینکه شکر خدا امسال کارامون تو فاز خودمون بود ! بجز یکی که تو روستایی بگمانم از روستاهای تابع شهر نزدیکتر از شهرمون ! که بعد تعطیلی آخرین کارمون تو هفته ی گذشته ، یکی تو همون روستا کارشو می خواد به من بده ، آخه ! پسره که باهام کار می کرد ، با تعطیلی کار رفت تاکسی تلفنی مشغول شد ! و باز تنها شدم .

خب این یعنی چی !؟ یعنی حساب بنزین رفت و اومد به اون روستا فرق داره ! تو این مدت مونده به اون :

دَه !

با حساب بنزینی که :"آزاد" زدیم تا امروز و گفتم ... .

حالا ! صرف نظر از گفته هایی که تا حالا گفته شده ، خصوصا تو خطبه های نماز جمعه ی دیروز گویا :"ام القرای"ی جهان اسلامم گفته بشه ! گفته شد (ب) !

و ، "به تعبیر معروف" یه چیز بامزه بگم !؟ که تو خبرای امروز اومده بود ! مثلا تو :"بیست و سی" ! که یکی که نمی دونم کجا :"برنامه بودجه" رو خونده (پ) بازم داره میگه :

پرداختی معیشتی !

آقا ! تا حالا که از ما بیست هزار تومن :"دریافتی" داشتین ! بیست چهار روز دیگش ت :

ده

تون ! بمونه ! تا ببینیم چقدر دیگه خواهید داشت !؟ دریافتی ! نه :"پرداختی" !

خب ! بمونه ! مثلا اونی که در :"درس" ی گفته شد :

بعضیا فکر می کنن به ضررشونه !

یا اون که تو یه :"گفتگوی خبری" گفته شد :

اگه چیزیم نگیریمم به :"نفع"مونه !

ووو

شاید گفته بشه ! اگه همینم :"پرداخت" نمیشد چی !؟ پس همینم که دریافت میشه کمکه دیگه ! حمایته دیگه ووو  

خب ! کجا بودیم !؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ ، ... .

رسیدیم به گزاره ی پایانی ! اگه و فقط اگه دو گزاره داشته باشیم ! بقول :"معلم ثانی" !

که گویا :"معلم اول" به تعبیر معروف :"یه کاره" بود !

خب ! آقا زاده ! شاهزاده رو میگم !؟ چیکاره بود !؟ هیچکاره !؟ خب استادش برا کی میگفت !؟

مثلا :"شکل اول" شو !؟ که :

موجبه بودن صغری

رو !؟ یعنی :"سالبه" نبودنش رو !؟ بعبارت دیگه :

منها

از :"بودن" رو !؟

مگه الان جز همونه !؟ علم یا دانش !؟ خب الان تو مراکز علمی ، حتی تو این :

ج.ا

هم ، هم در حوزه و هم در دانشگاهش ! هر گزاره ای دو حالت داره ! یا ایجابیه ! یا سلبی !

البته همونطور که قبلام گفتم ! سلبی و ایجابیه ! و این اون چیزییه که :"شفاف" گفته نمیشه به طلبه و دانشجوی این مراکز ! که :

تو هیچکاره ای ! و اصلا کاره ای نیستی ! بلکه :

تهی ، خالی و یا صفر !

هستی ! و هرچیم که پَرِت کنیم ! باز :

تهی ، خالی و صفر !

ی ! دیجیتالی !

روزت مبارک طلبه ! دانشجو !

تا روزی دیگه ! شب بخیر .

--------------------

زیرنویس :

الف :

به ما که هنوز که هنوزه گفته نشده کدوم :"دهک"ی هستیم ! از وقتی که سردارسازندگی دهک :"بندی" کرد !

و گویا قرارم نیست ! که کمتر یا بیشترم بشه ! توسط سرداری :"ثانی" !

ب :

که با پولش میشه چند تا :

عسلویه

ساخت ! و منکه ندیدم یکیم تعجب کنه !

خب بله ! عاقل تعجب نمی کنه ! ولی ! مگه قراره :"ریالی" از اون صرف ساختن چیزی بشه !

حالا بمونه که آیا هرچی ساخته میشه ، کما فی السابق ! نیست !؟ که باز یکی :

بیست و سه برابر

یکی دیگه بهش برسه !؟

آخه ! چی چیه که از این قاعده مستثنی باشه ! یکیشو بگین !؟ تو این :

ج.ا

که یکی از اشکال حکومت در علوم اجتماعی علوم انسانی غربییه ! تو فرانسه و آمریکاشم همینه ! یکی چند برابر دیگریه ! البته نه در علم یا دانش ! گفتم که یکی :

تهی ، خالی و یا صفر!

ه و حتی :"یکدهم" ، :" یکصدم" و :"یک هزارم" و ... دیگریم نیست ! که :"حساب"یم دستش باشه !چه رسه به اینکه به "حساب" اون یکی برسه ! خدا هم که قربونش برم ! گویا بعدا ! حسابرسی میکنه ! بعد این دنیا ! گویا ! و بمونه هم که :

اگه و فقط اگه دو گزاره داشته باشیم ، آنگاه گزاره ای خواهیم داشت ، که بحساب آندو رسیدگی میکنه !

فعلا که گویا یکی :

همه کاره !

و منها

هیچکاره !

پ :

آخه یکی ، که یه زمانیم همه کاره ی آموزش و پرورش این :

ج.ا

بود ، بود که گویا هفده سالی تو آمریکا درس خونده بود ! شایدم برا همین بوده باشه ! که هفتیرکش از آب دراومد ! و ... ، آره ! حیف ! که بیشتر از :"چهل" سال نتونه به ما خدمت بکنه ! گویا ! 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :422
بازدید دیروز :581
کل بازدید : 1383597
کل یاداشته ها : 1765


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ