از پدر خونه : سلام علیکم
پاورقی : علی و بر شما ، اهل خونش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ ... .
پاورقی : لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ... .
الان که تلویزیون ، شبکه ی پنج خودمون " ملکه برفی" رو نشون میده و گفتین ، مادر گفت ، گوشه تلویزیون نوشته هفته ی وحدت ، گفتم این هفته رو بهتون تبریک بگم .
آخه زودتر تو شبکه ی مثلا یک ، دو ، ... ، چشم نیفتاده بود به این که شبکه ی پنج ، پنج خودمون ، نشون میده ، چش شما هم اگه افتاده بود مثل الان می گفتین .
چراکه لازم نیس حتما چش من بیفته ، چش هرکدوم از شما هم که بیفته انگار چش من افتاده ، و چش ما افتاده .
... : سلام علیکم
... : مکتب امام
و عیدتون مبارک ، روز نو مبارک ، امیدوارم روز جمعه ی خوبی رو پشت سر بگذارین و هفته ای بهتر براتون مقدر بشه ان شاءالله تعالی .
هم در این دنیا و هم دنیایی که پیشرو داریم ، مثل امروز که صبح کردیم شکرخدا و دیروزو پشت سرگذاشتیم و بحافظه سپرده شد .
در حالی که درسوره ی واقعه ی بعد نماز مغرب وعشاش اومده بود :
... وَقَعَ ... ، لَیسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ ، ...
و در سوره ی وزاریات بعد نماز صبحم داریم :
... ، إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ، وَإِنَّ الدِّینَ لَوَاقِعٌ ، ...
ادامه ی بحث :
... : یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ ؟ ...
باز پس از یک هفته دیروز که داشتم بیاد می آوردم "نظریه سیاسی اسلام / کشورداری" حضرت آیة الله محمدتقی مصباح یزدی رو ، و باز بحافظه می سپردمش و بقول "آقا" صادق ال محمد علیه السلام در اینجا هم می نوشتمش ، یاد زمانی افتادم که شهردار اتاق کنجکاو شد که چه می نویسم ؟ و بلافاصله گفت : خاطرات زندونو می نویسی ؟
بنده خدا از اون یقه سیاهایی بود که می گفتن برا یه میلونو خرده ای تومن اونجا بود و با شهرداری اتاق یه مقداری جمع کرده بود و خدا خیرش بده مسئول اتاقو ، که اعدامی بود ، که یه کمی هم اون براش جمع کرده بود ، نه مثل یقه سفیدای امروزی که ...
و نه حتی مانند مثلا شهردار دوران سازندگی بعد امام ، که مثلا بتونه سند مندی بذاره برا این مقداری که براش زندونی بود که مثلا مرخصی هم بره .
با لبخند بهش گفتم آره ، ولی نگفتم کدوم زندون ، آخه یاد پاسخ "آقا" کاظم ال محمد علیه السلام افتادم به پرسش آنکه به ابر گفت هرجا بباری بقولی "کشور" منه ! ولی نتونست یه باغچه رو به "آقا" برگردونه !
جالبتر اینکه در تاریخ میگن ! همون کشورش سرزمینهای اسلامی بحساب میاد ! وقتی از بسط و گسترش اسلام گفته میشه ، ازمهد فرهنگ و تمدن اسلامی و شکوفایی اون !
آخه اون وقتم مثل دیروز از جایی می نوشتم قد دنیا ، قد کره ی زمینی که به نظر حضرت آیة الله ... ، رهبری تو اون ، از شرق تابان تا غرب مغرورش ، بره یه "راهکاری" ، یه آیه ، یه نشانه ای برای "کشورداری" پیدا کنه و مردمشو "موظف" به اون بکنه !
شاید به نظر فقیه عالیقدر ... ، بره یعنی تفقه کنه ! وقتیکه نشانی از آن در "دین" چی ؟ :
هیچکس مدعی نیست که اسلام شکل و ساختار مشخص را برای حکومت تعیین کرده ، نه در قرآن نه در روایات ،نه در سیره و رفتارمعصومان ، نه در کلام امام راحل (ق) و مقام معظم رهبری و سایر رهبران نظام ادعا نشده ... ( یادداشتی از : نظریه ی سیاسی اسلام / کشورداری) .
خب بله ، آسمان و زمین ، شرق و غربش هم محل تفقه ، نه تنها جهان "بیرون" بلکه جهان اکبر "درون" م محل این کاره ، ولی ...
خب بله ، از قضا منم در همین جهان "بیرون" بود که به کتابخانه ی زندون رفتم ، حتی خبر نداشتم که صدای سخنرانیهای حضرت آیة الله ... هم به صورت کتاب دراومده باشه ، که تصویری از صوتشو در "درون" داشته باشم ، یا بفرموده مکتوبشودر "بیرون " تا اینجا بازگو کنم .
این کار هر بنی آدمیست و اختصاص به رهبری نداره ، از مادر زاده شدن همان و نه تنها با زمین زیرپا ، بلکه با آسمون بالای سر و وسط ایندو هم ارتباط داشتن همان ، خدا احدی رو از این کار محروم نکرده ، همینطور بلاتکلیف و "سرگردان" ! یا منتظر اینکه رهبر یا : "سایررهبران" مشغول کارش کنند ، پس تصویر این صورت :
"ساختار حکومت از احکام متغییر و احکام ثانویه ی اسلام است که به برحسب شرایط زمانی و مکانی تغییر می یابند و تشخیص و معرفی آنها بر عهده ی ولی امر مسلمین نهاده شده "
واین :
"و پس از آن مردم موظف اند به آنها عمل کنند ، با این راه حل که اسلام ارائه داده است مردم از سرگردانی و حیرت نجات می یابند و تنش و اختلافات از بین آنان بر طرف می شود"
چیست ؟ مگر اینکه حکم و احکام حکومت " درون " هم بر عهده ی ولی امر "بیرون" باشد ، و یادم بیاد که تصویری هم داشته باشم به این صورت :
هیچکس مدعی نیست که اسلام شکل و ساختار مشخص را برای حکومت "درون " تعیین کرده ، نه در قرآن نه در روایات ،نه در سیره و رفتارمعصومان ، نه در کلام امام راحل (ق) و مقام معظم رهبری و سایر رهبران نظام ادعا نشده ... ( یادداشتی از : نظریه ی سیاسی اسلام / کشورداری)
اونم مکتوبشو ! که پس از محفوظش می توان داشت ! که نه تنها شامل کتاب "نظریه سیاسی اسلام / کشور داری" ، که ازش یادداشت برداری کردم می شود ، بلکه هر نوشته و سخنی مثلا در رابطه با "شکل" حکومت ، و بعنوان مثال "جمهوری" هم که رهبر یا رهبران از آن یادی کنند نیز می شود ، که گوینده یا نویسنده ی اون چه "شکل" ی صورت و تصویر سازی کرده ؟!
آیا با مثلا منطق" صوری" اخذ شده ؟ پس از برگردانش از صورت یونانی آن ؟ در دارالترجمه های عباسیانی که یکیشون به ابر گفت هرجا بباری تو کشور منه ؟ اونم در عصر و زمان "آقا" عالم ال محمد علیه السلام !؟
خب داریم به نماز عصر به افق خودمون نزدیک میشیم ، می خواستم ازتفاوت نظریه ی ایشون با نظریه ی مقام معظم رهبری به صورت "جمهوری اسلامی" بیشتر بگم ، و همینطور با پیش آن به صورت جمهوری اسلامی مد نظررهبر انقلاب رحمت الله علیه ، که استاد شهید مطهری پیش از رای گیری برای آن اومدن در تلویزیون و گفتن که نمی دونن منظور حضرت امام چیه ، ولی جمهوری "شکل" حکومتو و اسلامی محتوای این ظرفو میرسونه .
ولی امروز ایندو یه چیزو میرسونه و به صورت یه "کلمه" تصویر سازی میشه .
نه به "شکل" نظریه ی مذکور بصورت رهبرمردم "معرفی" شده ، یا یکی از رهبران ، حالا رسمی در ساختار جمهوری اسلامی یا "جمهوری اسلامی" ؟ بمونه در فرصتی دیگر ان شاءالله که مطلب طولانی تر این نشه و خدا نخواسته از حوصله خارج .