سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به "بحث و مباحثه" بر می گردیم  :

... هُ ... . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَ ... . ( کتاب خدا ، قرآن عظیم ، سوره ی شمس )

سلام علیکم

حالا از نزولات یا واردات (1) نمیگم ، همون :"درس دین" (2) یم که گفته بشه ، علاوه بر فکر یا اندیشه ی :"درست " (3) یکی از دروسی که گرفتیم فرمانروایی اندیشه بر سرزمین :"مافوق عالم وجود" م (4) بود ، که هنوزم محل بحث و مباحثه هست !

خب ، این چه ربطی داره !؟ به اونکه گفتم : آمریکا ، رییس جمهور آمریکا ، می ترسه !؟ مثلا !

... : تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد ، حتی اگر ... :

خب ، حالا ما هم :"فرض" (5) می کنیم ! دیگه ، که در غرب ، اروپا و فرانسش انقلابی شده ! و تا ، پنجاه و هفت ما هم نه ! تا امروزم نمیشه انقلابم نه ! همون :"نون و القلم و ما یسطرون" ، حالا :"نهضت سواد آموزی " خودمون (6) م نه ! همون برا مثلا :"خوندن و نوشتن " یاد گرفتن و غافل از این گفته بشه برا :"دونستن" م به مدرسه (7) رفتنی هست !

حالا نیست !؟ هست !؟ فرضش چطور ؟ در :"مافوق عالم" کدوم یکی از این دو !؟ و اونم :"بهیج" ش !؟ بمونه ! کجا ؟ شم بمونه ! :"سیاست " مدارشم ؟ بمونه ! چراکه بقول آقا امیرالمومنین علیه السلام : فاجرشم که باشه !

راستی یا یادم نرفته :"کافر" ش چی ؟ نزولی یا واردیم داریم که : لا یبقی مع الظلم !؟

یعنی چی !؟ چه ربطی داره !؟

هیچی ! همینجوری گفتم ! آخه شاید سرزمین که نه ، بقول ما ترکا چرا راه دور بریم ، همین :"باغچه" ی "بهیج" درستو یادم اومد و برا اینکه خدای نخواسته ، خدای نخواسته یه وقت :"نادرست" م فکر نکنمی باشم گفتم که برم انقلابو بخونم و بیام بنویسم ! کدوم انقلابو !؟ همونو که آمریکا ، رییس جمهور آمریکا می ترسه دیگه ! که نکنه تاریخ مصرفش تموم بشه ، اگه نشده باشه ! پنجاه و هفت خودمون دیگه !

خب برا چی :"دور همی" رو گفت !؟ که در کنار هم بخوبی خوشی زندگی کنیم و مثلا : مرگ ... ، که نه ، نیستشم گفته نشه !

چی !؟

به " تحریم"(8) برمی گردیم ! :

خب یا کنار هم و یا تحریم ادامه داره ! دیگه ! نیاز به تهدیدم نداره ! که گفته بشه : ازش نمی ترسیم .

برید ببینم ، نه اینکه نمی تونید و گفته بشه : ما می توانیم .

ووو .

بلکه کجا !؟ می تونید برید !؟ آمریکا که نمیذارم ، دنیای بهیجم که اخه ! خب کجا می خواین شبتونو روز کنین !؟

فقط کافیه دم بده بدم من دنیا ! و یه دست بشه آمریکایی ! درست ! مثل من ! که :

انقلابیم ، حالا پس چی !؟

خب ، به بحث و مباحثه بر می گردم ! :

چی می خواستم بگم !؟ بگه من !؟ حالا بنا بر کدوم میلشم بمونه ! بچه که نه ، حتی حضرت عیسی بن مریم علیه السلامم در بغل مادرشون سلام الله علیها حرف زد ! و حالا بمونه که میلش به چی بود !؟ ولی اولش چی گفت !؟

خب از چی می گفتم !؟ از انقلاب ، در فرانسه ی اروپای غرب کره زمین ! که حتی فرض انقلابی بعد اونم محکوم به :"فروپاشی" مثلا که نه ، محکوم به تحریم آخرین دستاوردش ! م نه ! محکوم به همونیم که کودک قنداقی تو بغل مادرش گفتم ! نه !

بلکه : بشین بینیم بابا ! درس دین میدی بما !؟ مثلا ، سیاست یادمون میدی !؟ مثلا ، ووو .

خب ! حالا چی ؟ هیچی دیگه به "نون و القلم و ما یسطرون" برمی گردیم و ببینیم ! بشنویمم نه !؟ که مثلا :"کلاغ" ه چی گفت !؟ قار قار !؟ یا غار غار !؟ و مثلا بقول بچه ها بحث و مباحثه که تموم شد : هرکه رود خانه ی خود !؟ و یکی مثلا روی زمین و بهیجش و یکی زیر زمین و اونم بهیج !؟ حالا بمونه اون بچه قنداقی که آسمونی شد ! و اونجا هم بهیج ، همینطور نیرو دریایی در دریایی بهیج ! 


  

 

رویارویی نرم و سخت 2 :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، المر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یؤْمِنُونَ ، ... .  

نرم افزار و سخت افزار رویارویی :

در رویارویی ارسطویی (1) گفتم که بسنده نشده به اینکه برو مثلا ببین ، بشنو ووو ، و چشم ، گوش ووو هم که داری ، اونم بقول سقراط : دوست داری برو ... .

یا بیا بشنو از من و گوشم که داری ، اونم دوست داری بیا ... .

چراکه اونوقت در همون غرب و همون اروپا انقلاب صنعتی یا رنسانسی رخ نمی داد !

بلکه بحث من بحث در شهر یا مدینه بود و هنوزم هست ! و نخستن آیه و نشانه ی شهر یا مدینه رویارویی یکی با یکی دیگس !

حالا چه ایندو آدم و زوجش باشه ، و بنی آدمی با بنی آدم دیگه ، چه در خانه و چه در شهر یا مدینه .

خب ، وقتی گفته بشه برو ببین ، کجا بره !؟ پس در واقع حرف اینه که بیا ببین .

اینجاس که انقلاب صنعتی و رنساس در همون غرب و اروپا رخ میده ! که مثلا خوب چرا من بیام ؟ اونم دلبخواه ! و دیگه چی ؟ علاوه بر دل یا قلب ؟! که منم نداشته باشم ؟ و روی میز معامله (2) ؟ باشه ؟

مگر اینکه همون که گفتم ! گفته بشه برو ... ، ولی ... !

آیا در شهر ؟ یا مدینه ؟

یا به تعبیر معروف نخود نخود هرکه رود خانه ی خود !؟ مثلا ، مثلا دو شهر ؟ یا دو مدینه ؟ اونوقت اونجا چی ؟ حالا دهکده ی این دو هم بمونه !

رویارویی در اونجا ، یعنی اینجا (ی همون من که گفت : خوب چرا ...) چی ؟

اینجاس که گفتم در رویارویی ارسطویی فقط بسنده نشده به اینکه علم یا دانش فراگرفتنیه ، بلکه برا فراگرفتنم نه تنها سخت افزارشو ، بلکه نرم افزارشم گفته ، و اگرم ، اگرم ، بازم میگم اگرم مثل استادش و استاد استادشم (3) ناگفته مونده باشه ، شاگرداش منسوب به او کرده ان که : فاقد حس فاقد علم یا دانشه .

خب عضو حسیم که عیانه و حاجت به بیان نداشته ، فقط موند دلخواه ! نه مثلا دستورالعمل ! که کار به انقلاب صنعتی و رنسانس کشیده بشه و مثلا دستورات دیگه ای پیدا بشه .

البته ربط به من نداره ! :"به تعبیر معروف " صلاح مملکت خویش خسروان دانند " ، فعلا کاریم به این ندارم که دهکده ی خسرو فراگیر کوخ منم هست ؟ و ایا فراگیریشم ارسطوییه ؟ یا افلاطونی ؟ و یا ... ؟

بلکه فعلا حرف همونه که گفتم ! چی !؟

خب گفتم که اینا در غرب و اروپاس ! تو شرق و ایران و اونم اسلامی چی گفته میشه ؟ حالا حرف مسلمان شیعه و اونم دوازده امامیم بمونه !

همینطور بازم بقول مرحوم علامه محمد تقی جعفری ، البته به تعبیر من ! تو خاور میانه یا بقولی :"غرب آسیا" (4) چه خبر !؟ حالا :"نه شرقی و نه غربی " ؟ یا منسوب به عوامش :"هم شرقی و هم غربی" ؟ شم بمونه !

ان شاءالله (5) تا فرصتی دیگه فعلا خدا نگهدار .

زیر نویس :

1 - که گفتم علم یا دانشو فراگرفتنی خوانده ! پس از مذاکره خواندن استادش افلاطون ، پس از دوست داشتنی خواندن استادش سقراط حکیم .

2 – بقول طلبه ها بر وزن باب تفاعل ، که قبلا بحثش شد ، مثلا در بحث گفتگو .

3 – که در نوشته ی قبلی گفتم که بنا بر تحقیقی سلسله ی اساتید میرسه به کی ؟ و چه گفته ای ؟ اونم مکتوب یا نوشته شده .

4 - مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران .

5 - هم ارسطویی و هم افلاطونی ، و منسوب به خواصش دیگه ! در خاور میانه ی ایندو دیگه ! شایدم هم افلاطونی و هم ارسطوییش ! و خاصشم !


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :610
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1339148
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ