دهداری ، زیرساخت خروج :
سلام علیکم
... وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ، َالَّذِینَ آمَنُوا (وَ) عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ (وَ) آمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ ... .
خروجی شبکه خبر (بقول شبکه ی افق :"جمهوری اسلامی علی" ) : رییس جمهور از (کشور) خارج شد .
ضمن تبریک بمناسبت امروز ، خروج جماعت در جمعه ، اول بگم که امروزم مثل سابق ! (دل) م نمی خواست بزنم بیرون ، گفتم که ! بیرون از (خود) و میگم ، حتی بخاطر تو ! پسرم ، مثل دخترم که در نوشته ی قبلی گفتم ، که : ... معکم اینما کنتم ... .
هرچند ، فکر می کنم گفته باشم ، در اینجا هم ، که در نخستین پیام حضرت امام رحمة الله علیه به بنیاد نهج البلاغه دیدم آقا امیرالمومنین ، البته نه رقم (علی) ش ! یا بقولی :"ناب " ش ووو ، که رقم (معاویه) ، و مثلا :"آمریکایی " شم داشته باشه ، علیه السلام در تفسیر :"مع" فرموده : مع کل شئی ...
یعنی فقط نه تنها بقولی با :"علی" و امیرالمومنینشم هست ، بلکه "مع کل شئی" ، مگه اینکه (چیزی) نباشه که در تو خبری از اون نباشه !
بلکه امروزم که از خواب بیدار شدم ، حتی مادرتم برا خروخ بیدار نکردم ، با اینکه کما فی السابق ، مثل گذشته ، وقتی بیدار می شد ، همونطور که بیدار شد و پرسید چرا برا نماز بیدارم نکردی ، گفتم هوا روشن شده بود و گفتم وقتی بیدار شدی قضاشو با هم می خونیم .
ولی دیروز در نماز عید ، تلویزون خبر از :"نفوذ" که داد ، با خودم گفتم بشینم تا بیاد به من برسه !؟ خونه به خونه ؟ کشور ، شهر ، خونه ؟ و بعدشم فتح الفتوح و نفوذ در ما ؟ و نفوذ در منم ؟ :"اونم" در (دل) یا (قلب) من ؟
و من مثل شاهی از شاهان ، :"اونم" در دوران :"صفوی" مشغول دعا و ... ؟
گفتم حتی (حج) منو ! رها کنم و ببینم ، نه در جهان ، کشور ، شهر و حتی دهم ، بلکه پشت سرم به خونه هم نفوذ شده ؟ از کجا !؟ شده که راه نفوذو ببندم تا به من نرسه و چشم بازکنم ببینم پشت در (دل) مه و بقول معروف هرآنچه دیده بیند دل کند (یاد) !
هرچند ، که فکر می کنم به نقل از اثری از آثار بدون استثنا خوب استاد شهید مرتضی مطهری برات گفتم ، در اینجا هم ، که بقول من یادآوری فقط یادآوردن (دل ، قلب ووو) نیست ، :"اونم" از اونچه که پشت سر گذاشته مثلا با حس بینایی و نفوذی در چشم ، و (یاد) دیگه ای هم مثل همین (داریم) ما دیگه !
در کجا ؟ هرچند که استاد شهید نفرموده باشن ، در من دیگه !
البته اگه فاقد اون ! :"اونم" اون که گفته شده :"مع کل شیئ" ، نباشیم ! ما دیگه ! علی و معاویه هم نداره ! بلکه یکیش (... ) ه .
قبول باشه ! نماز ظهرو میگم ، برای نزدیکی به من ! البته با : الله اکبر تکبیر الاحرام و بعدشم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ، ...
خب ، یا اینکه اگرم فاقدش ، منو میگم ، نباشیم ، صفر ، تهی ووو باشه و آماده ی نفوذ (چیزی) که نداره ! بقول آقا امام (علی) ثانی علیه السلام :"چراگاه " ...
چراگاه چی ؟ اونی که نداره ! خبریم ازش نداره !؟ (ربط)یم به من نداره ؟!
مثل همین سازمان یا هرچه که تو این مایه ها گفته بشه برای برگذاری مراسم حج !؟ یا اونی که به من رب داره ؟ مثل :"سازمان حج و زیارت " که در نوشته ی قبلی گفته شد ؟
البته اگه سازمان حج و زیارت (من) باشه ! وگرنه چه ربط به من داره که کاری به اون داشته باشم !؟ ولو اینکه بقولی سازمان حج و زیارت (علی) هم باشه ! چه رسه به اینکه (من) سازمان حج و زیارت (معاویه) هم داشته باشم بقولی ! که بقول آقا امیرالمونین علیه السلام در همون تفسیر "مع" : "ثانی" سازمان دیگه ای باشه ، اونم وقتی که به اون (اشاره) بشه به (خود) اشاره نشه ! یعنی از من (علی) خبری نباشه !
مگه اینکه همونطور که گفتم تو بی خبر از هیچکدومش نباشی ! و بقول دانش ریاضی تو یعنی آندو ! بقول شبکه ی افق در خانه ی ما ! از کجا ؟ لابد از در خونه دیگه ! از پنجره ، ویندوز ووو که نفوذ نکرده ! کافیه مثل من ، بقول مرحوم علامه : چشت به اون شبکه افتاده باشه ! یا گوشت برا شنیدنش خارج شده باشه !
خروجی شبکه ی خبر : رییس جمهور برای شرکت در اجلاس سالیانه ی سازمان ملل از کشور خارج شد .
حالا بمونه که چشا و گوشایی ، اونم (خراسانی) بدنبالش خروج می کنند تا ببینن با مثلا :"کدخدا" هم حرفی می زنه ؟ ووو ؟ بمونه ! چراکه به من ربطی نداره !
چراکه در من :"کدخدا" یعنی چی ؟! خبری از اون نیست و من ربطی با اون نداره ؟ اونم بقول آقا امیر المومنین علیه السلام : بمزایله ؟