سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مانفیست نهضت :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (الف) ، ... .

سلام علیکم ، شب بخیر .

بعد برفی که از جمعه شروع به باریدن کرد و دیروز ، بیست و ششم دی راس راسی بارید ، طوریکه ماشینو زمینگیر کرد که نشه باهاش رفت سرکار و فرصتی داد که چرتی هم زد ، خب ! نیمه های شبه که از خواب بیدار شدم و بعد نمازی که زدم دیدم بد نیست از فرصتی که داده شده بی بهره نمونم ، خب ! فردا ، بیست و هفتم دیم که نمیشه رفت سرکار و کار کرد . 

نهضت ملی مسکن :

بحث :"نهضت" و ابتدا سابقه ی اون تو کتاب خدا و سنت ، عترت و یا ... ، و خلاصه به تعبیرمعروف مثلا برنامه ی پیش اذان صبح شبکه استانی ما ، یعنی تلویزیون یا سیمای :"سهند" :

ثقلین

بمونه ، آخه مثلا از یکی پرسیدن کجای قرآن عشق اومده ؟ پرسیده شما به من بگین کجاش نیومده ؟

خب برم سراغ :"ملی" ؟

شب بخیر .

--------------------------------

زیر نویس :

الف :

یادمه که قبلا گقتم ، اینجا ، که ابوی خدا بیامرز ما ، ما رو که بچه بودیم وادار می کرد که بعد نماز مغرب و عشا سوره ی اذا وقع (ب) رو بخونیم ، شبا ی جمعه هم بعلاوه ألرّحمن ، و بعد نماز صبم سوره ی والذاریات رو بعلاوه سوره ی یس (پ) جمعه ها .

ب :

خب ! قبلا گفتم ، اینجا ، که بعد مدتی کار بجایی رسیده بود که دیگه از رو نمی خوندم ، البته قرآن رو جلو روم می گرفتم که پدر ببینه ، آخه از حفظ می گفتم :

... ، وَالذَّارِیاتِ ذَرْوًا ، فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا ، فَالْجَارِیاتِ یسْرًا ، فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا ، ... .

رو که پدر گفته بود روزی رو زیاد میکنه ! 

ولی یادم نمیاد که گفته باشه چرا : وَقَعَ ؟ و آیا مثل :"... میکنه" ؟ زمان اینم مثل زمان زیاد شدن روزیه !؟

پ :

همینطور در مورد ألرّحمن و یس ، آخه ! یادش بخیر که بقول امام جمعه ای بعضایا بجای :"یاسین" میگن : یِس !

اونم تو این :

ج.ا

و شایدم بقول مقام معظم رهبریم بعد : گام اول !

که براشون برداشته شده ! اونم مثلا از طرف : "جامعه" و خودشم مثلا :"جامعه ی مدزسین حوزه" ! حالا مثلا آموزش و پرورش و آموزش عالیم بمونه ! حتی :"به تعبیرمعروف" اسلامیشم ! چه رسه به غربیش که حتی ازعلوم انسانیشم انتظار برداشتن گامی نمیره ، چه رسه به ریاضی فیزیک ، تجربی و هنرش و زبونشون (ت) ! و بین المللیشم ، منجمله بله یا یس در این :

ج.ا

ت :

زبان علم یا دانش ، منجمله "به تعبیرمعروف" علوم انسانی ! 


  

مانفیست امامت پایانی !

... ، وَفِی خَلْقِکُمْ وَ ... (الف) ، ... .

سلام علیکم ، صبح جمعه ی شما بخیر (ب) .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، ... ، مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى ... .

خندوانه می دیدم که خوابم برد ، خب ما یه تلویزیون داریم ، نه اینکه برا اینکه یه چیز دیگه ببینم ، حالا بمونه که هروقت خندوانه

یادم میاد یا خارج و ... میفتم ، نه عراق و نجف ، کربلا ، سامرا و کاظیمینشا ، آخه خدا پدر دختررو ، که خودمم ، بیامرزه ! ما رو یه بار فرستاد خارج .

طبق معمول رومو کشیده بودن و نیم ساعتی به اذان صبح مونده بود که بیدار شدم ، بعد نماز جماعت ، با حاج خانومو میگم ، خب بعد برفی که گفتم ، آفتاب مافتاب ، بارون مارون و باد و مادی نیومده بود که برفا رو آب کنه یا ببره (ح) ، آسمون این یه هفته ای همش ابری بود و تازه ریزه میزه هم برف رو برف نشسته بود و مخلص کلام اینکه هنوزم فیتیله ، گفتم از فرصت استفاده کنم و دست به قلم بشه .

البته بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم بعد لقمه ی صبح ستون بدن ، صبحونه بمونه برا بعدش ان شاءالله .

تا بعد یا علی

--------------------------------------

زیرنویس :

الف :

... آیاتٌ لِقَوْمٍ یوقِنُونَ ، وَ ... .

ب :

یاد(پ) ش بخیر ! آخر هفته ، شب جمعه که کارفرمای ما طبق قرارداد پول نمی زد ، صبحش بهش این پیامک :

سلام علیکم ، صبح جمعه ی شما بخیر

رو می زدم ، که یعنی پول واریز نکرده معنی می کرد ! وقتیم که داشت این باب میشد ، شب بهش پیامک دادم :

سلام علیکم ، شب جمعه ی شما بخیر.

و ریخت و به فردا نذاشت ، چند بارم و یه بارم از قول حاج خانمشون گفت که پولو این آخر شبی برای چی می خوان !؟ که صرف نظر از اینکه مثلا همکارانم مثلا زنگ می زدن که حاجی پول ریخت ؟ و چقد ؟ و ... ؟ واینم بمونه که شب جمعه ها دیر می خوابیدم ، و ... ، خب قرارداد رو برا چی نوشتیم ؟! جز اینکه بهش عمل بشه ؟ حالا بمونه که توش تصریح نشده باشه که آخر هفته شامل آخر شبشم میشه یا بعد دست کشیدن از کار و بقول پیامبر صل الله علیه واله وسلم : تا عرق کارگر خشک نشده .

پ :

در مورد یادآوری دوتا حرف گفته شده (ت) یکیش اینکه فکر یا اندیشه نوعی از اونه ، نوع :"زاینده"اش ، حال بمونه که آیا :

زاینده و نوع دیگرش ؟ یا زاینده نوع دیگرش ؟ که عبارت باشه از: نازا ، یا به تعبیر دیگر نا بارور مثلا ! و اینم بمونه که آیا یعنی از این دوحال خارج نیست ، یعنی یا زایاست یا نازا ؟ یا به تعبیر دیگرش : نازا و زاینده ؟ ووو ؟ هم بمونه ، ولی مسئله قبل وبعدشه ، و مابین چی و چیه ؟ مگه اینکه آخرش باشه و کار ختم بشه به یادآوری و بعدی نداشته باشه ، چون قبل که داره ! وگرنه یاآوری چی !؟ بقولی هیچی ؟ یا به تعبیر دیگه صفر یا تهی !؟ و : علم یا دانش آغاز شد ؟! مثل بقولی : یا علی گفتیم و عشق آغاز شد !؟

و اما حرف دیگه ، اونم اینکه گفته شده (ث) یه وقت یه چیزی رو یکی میدونه و بهش یادآوری میشه ، و یه وقت مثلا نمی دونه (ج) و براش یادآوری میشه .

خب بله صرف نظر از مقصود از دونستن ، می مونه که برا چی بیادش آورد ؟ آیا برا دونستن ؟ یا ... ؟ بعبارت دیگه مگه :

بربنیان علم یا دانش

بوده ؟ و مبنای دیگه ای نداشته !؟ حالا چه :"به تعبیر معروف" مثلا :

نازا

یا :

نادانش !؟

بگذریم ! یادآورنده !؟! آخه نقله که آقا امیرالمومنین علیه السلام فرموده :

الحواس أئمة الاعضاء ، القلوب أئمة الحواس ، الافکار أئمة القلوب والعقول أئمة الافکار.

همینطور نزولیش :

العقول أئمة الافکار، الافکار أئمة القلوب ، القلوب أئمة الحواس والحواس أئمة الاعضاء .

خب ! حال پیدا کنید گوینده رو ! :"بشرح ایضا" ناقل رو هم ؟ ومستمع هم بمونه ! آخه شاید مأموم یکی از اعضای حسّی باشه ! مثل زمین زیر پا ، آسمون بالاسر و مابینشم ! گفتم که ! نگفتم :

پا ؟!

یا مثلا :"دست" که تو متن گفته میشه ؟ حالا بمونه که به امامت چی ؟! نه کی ؟! خب من دیگه !

یادش بخیر ! یه زمانی برا یکی از شاگردام که افغانی و اسمشم محمد ظاهر بود و تو روز معلم یادی ازم کرده بود و نامه ای نوشته بود و ... ، در مقابل تو نوشته ام براش گفتم :

... ، آنچه در ظاهر تو بینی من بود ، باطنی دارد که آن هم من بود ، ... .

ت :

مثلا در آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مرتضی مطهری .

ث :

مراجعه شود به زیرنویس قبلی .

ج :

حالا بمونه که در اثری از آثار بدون استثنایی تحت عنوان :"نقدی بر مارکسیسم" اومده که :

آقای خمینی یه حرف خوبی دارند و اونم اینکه قضیه سالبه (چ) که وقوع و لاوقوع نداره !

چ :

مانند مثلا ... نازا ... ، ... نادان ... و منجمله همین :"... لاوقوع ... " هم .

ح :

اونم تو از محل کارمون .

آخه منو یاد ویلا میلا هایی میندازه ! خب مثل خونه مونه ای نیست که آدم دلش خوش باشه که مسئله ای مسکن یکی رو حل کنه ! راستی تا یادم نرفته بگم که تو هفته ی گذشته یه پیامکی از طرف :"شرکت عمران" شهرمون اومد که گفته بود متقاضی مسکن گرامیم ، برای اطلاع از :"نهضت ملی مسکن" به این نشانی مراجعه کن ، دختره رفته بود ، وقتی جویا شدم گفت هیچی یه ساخت و سازهایی رو تو سایت گذاشته بود !

منکه تا یادم میاد اونا نه تنها قبل از "نهضت ملی مسکن " بلکه قبل از دولت جدید این :

ج.ا

نه تنها کلنگش زده شده بود بلکه بتن کاری یکی دو طبقه اش هم ساخته شده بود ، البته مگه اینکه مثلا :"پروژه ی ناتمام"ی بحساب بیاد و تو این چیه بیلان کاری بحساب بیاد .

حالا بمونه که تو شهر ما ! و ما به هیچ عنوانی در این :"نهضت" چه :"ملی" و چه :"مردمی" دخیل نباشیم ! حتی بعنوان کارگر ساده ی ساختمانیم ! چه رسه به ... تو شهرمون ، و بریم شهر دیگه کار کنیم و ... 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :419
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1338957
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ