به وقت شبِ دو (قسمت سوم ، پایانی) :
بسم الله الرّحمن الرّحیم ، ... .
ضمن عرض تسلیت بمناسبت نیمه ی ماه رجب ، روز وفات خانم حضرت زینب سلام الله علیها ، که ندیدن ، و بقولی ! حتی روز عاشورا رو ، جز زیبایی ! و بتبع حتی ! اسارت امام را ، خب روز طبیعت و سیزده فروردینه و تعطیل ! و گفتم از این فرصت خدا دادی استفاده کنم .
خب با من بود که امروزم میرفتیم سر کار ، منتها صابکارمون که دو سه روزه رفته تعطیلات و کلیدار ساختمونشم که لابد میره سیزده بدر و کی درو باز میکرد اگه امروز اینهمه راه بریم و پشت در نمونیم ؟ که اگه از دیوارم بریم تو و از داربستم بریم بالا تا بریم تو ساختمون ، باز مثلا چسب و دیگر مورد نیازو از انبار برداریم !؟
... ، وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یعِظُهُ یا بُنَی لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ ، ... .
خب بحث به کجا رسید !؟ اینجا بود که ، لابد در راستای :
حمایت از کالای ایرانی (الف)
و کالای ایرانی یعنی نتیجه ی کار و کارگر ایرانی هم ، سیما یا تلویزیون سازمان (ب) صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خبری داشت در مورد دیروز که :"روز جمهوری اسلامی" نامیده شده ، و کارگر و افزایش دستمزدش .
در حالیکه جمهوری اسلامی ایران یه کارگر نداره !
نه اینکه :"دو" تا کارگر داره ! و یکیش مثلا ما هستیم ! نه ! یه کارگر داره ! و وقتی در جمهوری اسلامی ایران گفته میشه کارگر ، مقصود از کارگر همونه که دستمزدش افزایش پیدا کرده ! حالا کرده ؟ یا می خواد افرایش پیدا کنه ؟ و یا حرفشه ؟ بمونه !
ولی اینا شامل کارگری مثل ما در :"ایران" نمیشه ! حالا چرا "ایران" !؟
خب در جمهوری اسلامی ایران که نمی تونه "دو" کارگر باشه ! همونطور که :"کارگر" م نمی تونه هم تحت :"... ! ایران " باشه و هم تحت :"جمهوری اسلامی ایران" !
این "... ! ایران" دیگه یعنی چی !؟
یعنی مثلا بقول همون (پ) که آقای محمد تقی مصباح یزدی در سخنرانی های پیش از خطبه ی نماز جمعه تهران گفتن و بصورت کتاب در اومده و در کشورداری گفته شده لازم نیست برای کشور داری گفته میشد به شکل جمهوری اسلامی می شد ! بلکه هر به هرشکلی که حضرت امام (ره) بعنوان ولی فقیه می گفتن می تونست باشه !
بعبارت دیگه قضیه اون نبوده که تلویزیون در خبرش گفت ! که مردم منتظر "جمهوری اسلامی" بودن ! بلکه منتظر این بودن که امام چی میگه !؟ و در روزی مثل دیروز در سال هزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسیم ، اتفاقی که افتاد این بود ! نه اون که تلویزیون در خبرش گفت ! یعنی مردم ، البته اونایی که پیرو حضرت امام (ره) بودن ، حتی گفتم که مانند استاد شهید مرتضی مطهری هم ، چه رسه به مثلا اون پیرزنی که فیلمای مستندشو تلویزونم پخش کرده ! گفت :
من به آقای خمینی رای میدم !
نیز ، رای به جمهوری اسلامی که حضرت امام (ره) گفته بودن دادن .
و حتی در بازنگری هم که رای به :"پلت فرم" آمریکایی اون داده شد هم همینطور بود ! ولو اینکه هنوزم بعد نزدیک به چهار دهه هم تعریفی از :"جمهوری اسلامی" که حضرت امام (ره) گفتن نداشته باشن !
ولی منکه فکر ! نمی کنم به چیزی رای داده شده باشه که در اون :"کارگر" ش :"دو" تا باشه ! بقول سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ! همینطور "کارگر" هم تحت :"دو" یی باشه ! و یکیش :"جمهوری اسلامی" باشه !
چراکه بعنوان مثل این :"مشکل" رِ چجوری حل کرده در رای دادنش ! که مثلا :
اول به کدوم یکی از اون :"دو" رای داده !؟
آیا به جفتشو !؟ مثل :
جمهوری اسلامی !؟
مگه اینکه گفته بشه اونی که حضرت امام (ره) گفتن دو تا نیست ! بلکه بقول مثلا مقام معظم رهبری قضیه قضیه ی :" کلمه ی جمهوری اسلامی" ست ! نه :"جمهوری" و :"اسلامی" و یا :"اسلامی" اون !
البته اگه مثل :
خوردرو ، فیزیک و شیمی
همینطور بقولی دیگه که در مباحث امسال داشتیم :
ریاضی
:"جمهوری" هم اسلامی و غیر اسلامی نداشته باشه !
حالا چه بقول :"عقلای" مثلا فرانسوی اون ! و چه با "پلت فرم" مثلا آمریکاییش !
----------------------------------------
الف : که امسال به این عنوان نامگذاری شده .
ب : مراجعه شود به نوشته ی قبلی ، که سازمان صدا و سیما عبارت از :"دو" مجموعه ی صدا و مجموعه ی سیما نیست ! چه رسه به اینکه یکی از ایندو هم باشه ! بلکه مثل همونی که در مراکز آموزشی دنیا ! حتی در ایران و بعد جمهوری اسلامیشم خبری از اون نیست !
در حالیکه یکی ازشاگردان آقا اباعبدالله امام ششم علیه السلام به آن پی برده ! و آقا هم در تاییدش دو آیه ی آخر سوره اعلی را آورده اند :
... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ، صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى . ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .
پ : که در نوشته ی قبلی گفته شد .
و تنها نظریه ی قابل قبولم همونم می تونه باشه ! وگرنه کافیه برا مثلا :"کشور داری" دو نظریه باشه و مانند مثلا :"سازمان" صدا و سیما ، آندو نیازمند به "سازمان" ی داشته باشن !
تازه اگه آندو جفتشونم بقول خانم زینب سلام الله علیها :"زیبا" باشن ! و برا :"زیبا" ترش عقلی یا عقیله ای بیندیشد یا فکر کند !
حالا اندیشه با فکر ! و منجمله اندیشه سیاسی ! یا منزل داری و مثلا :"کشورداری" ، یعنی چی !؟ بمونه !
فعلا بقول ملای رومی :
"اندر خم کوچه" جمعی حواسیم !
یا بقول سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران :
سازمانش !
ولو :"سازمان" دوتاش ! و مثلا صدای که بگوش میرسه ! و سیمایی که بچشم میاد ! و تا یادم نرفته یادمون باشه که این فرق داره با مثلا بقول مرحوم علامه :
افتادچشم به سیمایی !
این نزولیه و ماه مبارک رمضانی !
فعلا نیمه ماه رجبه ! و هنوز نیمه ماه شعبانم مونده ! تا برسیم به نیمه ماه رمضان ان شاءالله ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
پیدایش 6 :
ادامه ی بحث :
... اسْمِ ...
سلام علیکم
نیمه ی پنهان :
ظهر دیروز ، جمعه و نیمه ی شعبانو هم پشت سر گذاشتیم ، و ماه رمضانو پیشرو خواهیم داشت ان شاءالله ، پارسال همین روزا دنبال کار بودیم و امسال الحمدلله هم یه کاره نیمه تموم داریم که آماده بشه میریم تمومش میکنیم ، و هم قرارداد کار جدیدی رو بستیم و بمحض آماده شدن میریم که مشغول بشیم ان شاءالله ، که قرار بود امروز خبرمون کنه کارفرکاش .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ، ... ، إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ، صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى .
امروز یکی از ما هم که رفته مسئله ی روزمونو که خونس با فروش یادگاری های بابا بزرگ خدابیامرز حل کنه ، مسئله ای رو که سال پیش همین روزا نداشتیم ، چیزی که پنهونه و بد نیست یادمون بیارم اینکه ، او "دوتا" تنها یادگاری پدر مادر خونه نیست ، یادمون نره که سهم مادرشم ، زنده زنده بچه هاش بین خودشون تقسیم کردن ، البته من نمیگم مادر خونه چرا گرفت ؟ ولی می خواستم بگم که او دوتا یادگاری مامان بزرگم هستن ، که پارسال همین روزا از سر بیکاری نزدیک بود به فروش برسه و خورده بشه ، ولی خدا خواست که الان پیش از فروششون مادرگم یادمون باشه .
منکه میگم خدا کنه با فروش یکی از "اوندو" مسئله ی روزمون حل بشه ، تا ببینیم قیمت روز چقده ؟ آیا قد حق بنگاه و کرایه ی ماه اول خونه ای که پیدا شده میشه ؟ چراکه برا پول پیش تا اوایل برج دیگه فرصت گرفتیم ، که چک بدیم و ببنیم خدا چی می خواد ؟
خب پیش از ادامه ی بحث ، هرچند پیشتر ، مکتوب در اینجا هم ، براتون گفتم ، که نیمه ی ماه شعبانو ، اونم ظهرشو که الان گفتم ، در حالی داشتیم که یه طرفش نیمه ی رجب بود و طرف دیگشم نیمه ی ماه رمضان ، و چون یادی از پدرخدا بیامرز و مادر مادرتون کردم ، منم مثل شما دوتا یاد پدر و مادر خدا بیامرزم افتادم ، ولو اینکه هیچ یادگاری از اونا الان برای فروش نداشته باشیم که ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَى ، وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ، وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ، ...
مثل دوتا یادگاریهایی که مادر فروخت و نزدیک اذان ظهر بود که اومد خونه ، که الان بعد نماز عصر زنگ زدم به بنگاه که ببینم هست برم بقیه ی پول بنگاه و کرایه ی ماه اولو بدم و قولنامه و کلید خونه ی جدیدو بگیرم ؟ آخه دیروز یه کمی بیانه دادم که مثل خونه ای نشه که پیدا کرده بودیم و قرار بود سربرج خالی که شد بریم قراردادش نوشته بشه و رو اون حساب مادرتون به خانم صابخونه قول داده بود که سر برخ میریم از خونشون ، و داده شد به یکی دیگه برا اینکه بیانه ای نداده بودیم برامون نگه داره .
خب خدا بخواد داره مسئله ی خونه حل میشه و ان شاءالله تو خونه ی جدیدم میشه براتون حرف بزنم ، برا شما دوتا ، که بعنوان مثال گفتم شما دوتا رو ، گفتم که بحثمون شامل هر دوتایی مثل شما دوتا توخونه ، هم میشه ، و برا اون دوتا هم ، مثل شما ، بیرون از خونشون مخفی و پنهان مونده باشه ، تو خونه پیداس مثل هریک از شما دوتا : ... الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ، ...
