سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایان گام :

بِسْمِ اللَّهِ ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ (الف) (ب) (پ) لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ(سبأ/1) ... .

سلام علیکم ، شب بخیر .

ضمن عرض تسلیت بمناسبت شهادت آقا اباعبدالله ثانی علیه السلام ، جوم برات بگه که پیش از اینکه مطلب رو ، که تحت عنوان :

پایان گام

مطرح شده بگم ، بگم که یکی دو روزه تنهایی کار نمی کنم ، آخه دو سه روز پیش یه جوون زیر چهل سال ، که دست بچه ای هم دستش بود ، اومد سر کار و گفت کارگر کارخونه ای ، بیسکویت سازیه ، که تعطیل شده و بیکاره و سخت تحت فشار خرجی (ت) خونه هست ، و خواست که پیشم کار کنه . (ث)

گفتم روزی چند؟

گفت روزی شصت و شصت و پنج .

گفتم شصت و از فردا هم میتونی بیایی ، آخه دم غروب بود .

روز اول که بهش می گفتم چه بکنه و کارکردمون تعریفی نداشت و دو سومش رفت به مزد اون .

روز دومم که یه کمی راه افتاده بود ، عقب می موند و من وامیستادم تا اون برسه و باز کارکرد شد مثل روز اول .

امروزم که تعطیل کرد ، البته برا اینکه داربستی بیاد و برا دست بالای طبقه پایین و نمای ساختمون داربست ببنده و منم تا ظهر معطل بستن داربست بودم و بعداز ظهرم تعطیل کردم !

خب ! استراحتی بعد یه هفته کار بد نبود و انشاءالله ببینم فردا چه میشه !؟ کارکرد رو میگم .

------------------------------------

زیرنویس :

الف :

رَبِّ ... .

ب :

فَاطِرِ ... .

پ :

الَّذِی ... .

ت :

امروز پدر صابکار ، که رفته بودم مغازشون خرید کنم ، می گفت امروز نزدیک به صد در صد گذاشته شده رو قیمت دوغ !

البته مثل اونکه گفته شده :

یه مدت پیاز نخورید !

خب دوغم که واجب نیست ! فقط می خواستم بگم که مثلا گفته میشه قیمتا داره میاد پایین ! یا سیر صعودی دیگه نداره !

خصوصا که گفته میشه : کنار مردم هستیم ! نمی ذاریم فشار بهشون بیاد ! ووو !

حالا بمونه که آیا وقتی گفته میشه مثلا :

مقاومت

بشه ! مقصود از مقاومت اینه !؟ که مثلا گرونی رو تحمل کرد !؟ یا اون حرفا رو !؟ و یا نه ! و مقصود از :"مقاومت" ایستادن رو حرفه !؟ حالا چه مثلا پول پیش و کرایه خونه بالا رفته باشه ! و چه مثلا وزیرش از اون حرفا زده باشه ! خودشم نه برا مثلا مستاجرا و خودشم بیکار ! بلکه برا مثلا :

انبوه ساز

ا ! که گویا :"ارتش" م به جمع اونا پیوسته ! و از :"دو هفته" ی دیگه می تونه از وام مسکنی که بیشتر شده بهره ببره ! نه اینکه همه ! بتونن از مثلا این :"تسهیلات" بهره ببرن !

جالبتر خبر وام به مستاجرا بود ! که یادم میاد چند سال پیش امام جمعه ای به یه بانکی نوشت یه میلیون به من وام بدن ، اون بانک یه برگه داد بهم که اول برو از بانکها تسویه حساب بیار ! یعنی یه چیزم بدم ! تا بریم سر شرایط بعدی بانکها ! خصوصا :"ضامن" و خودشم کارمند و درجه یکشم ! و اونوقت برا چی !؟ یعنی چقد !؟

ث :

بیاد یکی دو سال پیش افتام که بیکار بودم و رفتم پیش یکی دو نفر که نما کار می کردن و گفتم اوستای سنگکاری و نما کاری هستم و اگه بخواین براتون کار می کنم و مزد کارگرم بدین !

از قضا آجر سه سانت کار بودن و دستشون تو سنگ مثل آجر نبود و از خدا خواسته گفتن بیا ! که رفتم و بعد یه هفته ای که گفتم پول !؟ زیر مزد گارگر اون روزا دادن ! در حالیکه تقریبا کارای سنگ نمای ترکیبی رو من کرده بودم و یه چیزاییم بهشون یاد داده بودم ! نه اینکه اونا برام وقت گذاشته باشن !

راستی ! با اینکه قرار گذاشته بودیم ، با کارگرم ، که هفتگی و آخر هفته بهش پول بدم ، ولی ازش شماره کارت گرفتم و روزی پنجاه تومن ریختم به کارتش ! گفتم شاید پول نداشته باشه ! و لازم نیست که به زبون بیاد !

البته این کجا و اونکه پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده کجا !؟ که تا عرقش خشک نشده مزدشو داد !

بله در پایان کارش ! ولی نه اینکه در پایان کار ! مگه اینکه حرفش زده شده باشه ! مثلا پایان روز ، پایان هفته ، و یا مثلا ماهیانه ، حتی پایان کارم ، مثلا پایان یه طبقه ، یا مثلا گام به گام و در پایان هر گام ! که بمونه برا فرصت دیگه ان شاءالله .

شب بخیر ! 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :527
بازدید دیروز :173
کل بازدید : 1344065
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ