داستان پس از دانستن ... :
سلام علیکم ، صبح بخیر وتبریک ، امیدوارم روز خوبی داشته باشی و هفته ی بینابینی زیباترشم .
بسم الله ... ، ق وَ ... .
دیشبم مدرس درسهایی ازقرآن شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران ، وجدانا داستان زیبای رو تعریف کرد ، هرچند تکراری بود ، یعنی خودشون گفتن که قبلا برا جمعی گفته بود .
ای کاش من یه چوپان بودم ! ولو بقول امام ششم ، بقول شمارنده ای یازده گوسفند ، اصلا بقول امام فبلی بگو یکی ! که از زیبایی گوسفند ، که ایشون هفتاشم نگفتن ، یکی از سیزده تاشم برا زیبابین کافی بود که بیست بگیره .
اشاره :
بعنوان مثال مرحوم علامه در تفسیر المیزلن یه حرفی در رابطه با سوره ای که در اون اومده بود :
... نَشْرًا ، فَالْفَارِقَاتِ فَرْقًا ، ... .
و از تفریق ، پس از جمع ، که مونده بود و می گفتم ، دارن ، اونم اینکه یه آیه ای در این سوره ده بار تکرار شده .
... ، وَیلٌ یوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ ، فَبِأَی حَدِیثٍ بَعْدَهُ یؤْمِنُونَ ؟
ادامه "پس از دانستن معرفت یا شناخت ِ ... " :
قبلا که اینطوری بود ، الان که بچه مدرسه ای نداریم خبر ندارم که آیا تو مدرسه بازم تفریق بعد جمعه ؟ البته خبر دارم که دیگه به بچه مدرسه ای گفته نمیشه :
1+1=2
بلکه جمعو به خود بچه مدرسه ای ، حتی کلاس اولی گذاشته میشه و مدرسی پس از اونه ، یعنی مثل سابقه ، البته هنوز متحول نشده باشه ، مدرسی ، معلمی ، آموزگاری ووو
چراکه هرچند بینابینی اون مثل توپم صداش پیچیده باشه تو مدرسه ، و صنعتم مدرس ، معلم ووو ش شده باشه ، ولی فکر نمی کنم نه تنها حاکم نشده باشه ، بلکه تا الان که رسمیتشم به گوش و چشم منکه نرسیده و هنوز مدرسی ، معلمی همون آموزگاری سابقه .
که تا الان از دو عمل چهار عمل اصلی ،پس از جمع ، البته جمعه :
یکی + یکی = دو
بچه مدرسه ای حتی کلاس اولی و قبل از به مدرسه رفتنشم ، مدرس ، معلم و آموزگارش کار بعدی ، یعنی تفریقو میگه ، یعنی کارو تموم میکنه ، البته اگه در اصل دو کار باشه ، یعنی جمع و تفریق ، جمع و تفریقِ ضرب و تقسیم البته .