سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

 

ادامه ی سوره یا مجموعه (زیرنویس) :

سلام علیکم ، شب بخیر .

... وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکَافِرِینَ ، ... .

در مورد ماه محرم که نخستین ماه سال قمریه اینم بگم که سال قمری با سالهای سالهای شمسی ، میلادی ، ووو که گفته بشه ، گفته ای بشریه ، پیشتر گفته ام که سال دینی یا اسلامی با ماه شوال و روز اولش که عید فطره آغاز میشه ، که در ماه رمضان و شب قدر برنامه ریزی میشه ، برنامه ی یه ساله .

دیگه اینکه شاید برا همین باشه که بعضی بجای ماه محرم ، ماه شوّالو ماه حرام گفته باشن .

خب ، ماه های حرامو نگفتم ، ماه محرمم برا همین گفتم که بعضی بجاش ماه شوالو گفتن .

در سوره هم که گفته شده :

... أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ ...

تقریبا همه ی مفسرین اون چهار ماهو ماه های حرام گرفته ان ، یعنی ماه های ذیقعده ، ذیحجه ، محرم و رجب ! یا اونایی که گفته ان یعنی ماه های شوال ، ذیقعده ، ذیحجه و رجب ! یا شایدم چهار ماه پشت سرمو !

خب برا اینکه میان گفته ی اولم که محرمو ماه حرام گفتن باز فاصله هست با ماه رجب ، یعنی پشت سر هم نیست که گفته بشه :

... ، فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ ... .

خب ، حالا :" ... ، فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ "چی ؟

... وَاعْلَمُوا ... .

"... وَاعْلَمُوا" چی ؟

... وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَ ... .  

خب ، ان شاء الله تا فرصتی دیگه فعلا شب بخیر .

زیرنویس :

گفتم که گفته شده سوره ی : "بَرَاءَةٌ ... " یا توبه ، سوره نیست و ادامه سوره ای هست ، البته اگه سوره عبارت از مجموعه ای از آیه (2) گفته نشده باشه .

2 – البته گفته شده :" مجموعه ای از آیات " ! ، مثل چی ؟ مانند مثلا :"تئوری طبیعی مجموعه ها" (3) یعنی چی !؟ آیا یه سوره ! یا مجموعه ای که در باره ی مجموعه هاست !؟ بعبارت دیگه آیا یعنی "مجموعه ی مجموعه ها "!؟ یا "سوره ی مجموعه ها" !؟ مثل "مجموعه ی آیات" !؟ بعبارت دیگه آیا یعنی مجموعه ی (جامع) مجموعه ها !؟ که گفته شده نداریم !؟ وبعدش یه محموعه ی (جامعی!) فرض می کنیم داریم !؟

3 – نام کتابی که از غرب تابیده ! و بازتابش یا ماه ، شهر ، آی ووو ش ستاد انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بوده !؟ که مثل ماه اونو به ایران تابیده ، و تو همون گفته شده :"مجموعه ی جامع نداریم " !؟ و نه تنها خدا ، بلکه پدرم نداریم !؟ و ... بعبارت دیگه وَلی ، سرپرست ، ووو ، منجمله ولی فقیه هم نداریم ! و بعبارت مورد بحثمون مدیریتم نداریم ! و همونطور که گفتم ولی فرض می کنیم که یه مدیر داریم ! بجای نه تنها خدا ! بلکه مدیریم که توش جنگه ! اونم کی ؟ همون ماه ! اول ، مثل محرم ، که گفتم هم نخستین ماه دوازده ماه ساله و همو نخستین ماه از چهار ماه حرامه !

 


  

ادامه ی بحث یا کاوش ... : 

سلام علیکم ، شب بخیر .

... ، أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ ... . (1)

سقف مدیریت (2) :

سوره (5) ی توبه :

... ، فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا ... .

شهر همون ماه به زبان ماس ، البته نه زبان ما ترکا که به ماه میگیم :"آی" ، بلکه به زبان ما ایرونیا که زبون رسمیمون فارسیه .

و مقصود از ماه هم برج یعنی فروردین ، اردیبشت و آخرشم اسفنده نیست ، بلکه بقولی ماه عربیه ! یا همین ماهی که شبا در میاد ، البته روزم دیده شده ، منتها نه مثل شب و خصوصا هلال اول و آخرش که من تا حالا روزی نشده که دیده باشمش .

حالا چهار ماه یعنی چی ؟ یعنی چهارتا از دوازده ماه ، که اولش از قضا اسمش محرّمه ! چرا ؟ چون یکی از همون چهار ماه هم هست .

یعنی نه تنها اولین ماه دوازده ماهه ، بلکه اولین چهار ماهیم هست که بهشون ماه های حرام گفته شده .

تو همین ماهه که آقا اباعبدالله علیه السلام کشته شده ! در حالیکه شب همون روزی که کشته شد به اونایی که باهاش اومده بدون کربلا گفت از تاریکی استفاده کنین و برین ! خب حالا وقتی روشن شد یه تعدادی مونده بودن ، ولی بیشتر رفته بودن و به گفته ی امام رفته بودن .

خب مثلا خلافه انسانیته ! ولی آیا خلاف گفته ی امامه ؟

مگه امام بیعت رو برنداشتن ؟ و این یعنی چی ؟ آیا یعنی تعطیلی امامت ؟ ولایت ؟ سرپرستی ؟ ووو ؟ یا مثلا مدیریت ؟

یا مثلا واگذاری ... و مثلا مدیریت ؟ به خودشان ؟

خب ، تا ان شاءالله فرصتی دیگه  فعلا شب بخیر .

فقط ناگفته نمونه که اونایی که رفتن آیا همه رفتن تحت مدیریت یکی دیگه !؟

زیرنویس :

1 - نقله که یکی اومد پیش پیامبر صل الله علیه و اله و سلم و گفت علی برخلاف فرموده ی شما در هردو رکعت نماز سوره ی قل هوالله رو می خونه ، آقا علی علیه السلام احضار شد و وقتی از ایشون پرسیده شد که چرا ؟ فرموده ان من این سوره رو خیلی دوست دارم .

توضیح اینکه پیامبر صل الله علیه و اله وسلم فرموده ان نماز بدون این سوره نداریم ، منتها نه در هردو رکعت نماز ، مقصود از دو رکعت فقط دورکعت نماز صبح نیست .

2 – کف مدیریتو گفتم ، در نوشته ی قبلی ، که حتی مشرکم و بقولی :"بد عهد" شم محروم از اون نیست .

توضیح اینکه قضیه مدیریتم مثل دیگر قضایا بقولی ایجابی و سلبی یا سلبی و ایجابی جدیدش نیست ! که یکی یا مدیره و یا مدیر نیست و مدیریت نداره .

بعبارت دیگه یکی حق مدیریت داره و یکی نداره ، حالا بهر عنوان ، که در نوسته قبلی بعنوان مثال گفتم بعنوان یه ایرانی ، که در ایران ، و حتی ایران زمان مثلا داریوشم نداشته باشه ، البته بقول داریوش ! داریوش هخامنشی رو میگم .

توضیح اینکه اینو برا این گفتم که تو تلویزیون ، یعنی سیمای جمهوری اسلامی ایران ، همین یکی دوشب پیش ، حالا نمی خوام بقول درسهایی از قرآن شبکه ی جمعه ای که گذشت همون سیما از برنامه و کارشناس برنامه نام ببرم ، که گفت ایران یه سرزمینه ، و ایران یعنی آریایی نیست ، و شاهد مطلبم کتیبه یا نوشته از داریوش هخامنشی رو آورد که سرزمین به تعبیر من مدیریتش کجا و کجا بوده .

نقله ، پیش از این بمناسبتی نقل کردم در اینجا ، به مناسبت بحث الان میگم که خلیفه ای ، حالا جانشین کی ؟ که جانشینش کرده بمونه ، به امام هفتم (3) علیه السلام ، گفت میشه این باغچه ی مادرتونو بهتون بدیم و دست از سرمون وردارین ؟

آخه هر کاری که میشد تا امامو از مدیریت جامعه باز داره کرده بود و افاده نکرده بود الا کشتن امام ! که آخرش اینم کرد ! یعنی مدیر بدن امامو گرفت ! با مسموم کردنش ، اونم در حبس یا زندان !

خب ، امام فرموده باشن چراکه نمیشه ؟ و خلیفه با تعجب ! و خوشحالی حدّ و حدود باغچه رو جویا شده باشه و در پاسخ دیده باشه که نه تنها سرزمینشم تو ی اونه ! توی همون باغچه ! بلکه ...

کدوم سرزمینش ؟ خب همونجایی که رو که مدیریت می کرد دیگه ! که یه روزی وقتی رعد برقی شده بود رو به آسمون کرده بود و به ابر کرده بود و گفته بود چیه سر و صدا راه انداختی !؟ هرجا بباری تو سرزمین منه !

خب ! حالا میشه گفت که مثل ایران ، ... م یعنی سرزمین و شاهد بر مطلبم این گفته رو آورد !

ناگفته نمونه که اون کارشناس تو اون برنامه ی سیمای جمهوری اسلامی ایران چندین بار گفت که ما ادعای اون سرزمینا رو نداریم ! یعنی مثل یه وقتی که مدیریت همون سیما تو سیماش گفت یه جایی تو عراق مال ایران بوده ! یعنی هست !

بلکه مثل بعضیا که میگن سرزمین اسلام محدوده ! مثلا قسمتی از اروپا هم جزو اون بوده ! در حالیکه امام (4) سرزمین اسلامو محدود نکرد ! اونم در کره ی زمین !

3 و 4 - یا بقولی آخرین امام !

توضیح اینکه نام امامان عبارته از : علی ، حسن ، حسین ، محمد ، جعفر و آخری هم موسی .

5 – مفسری گفته که گفته شده این سوره یه سوره سوره نیست ، بلکه دنباله ی سوره انفاله ، و ضمن ترجیح این گفته نکاتی رو هم شاهد آورده .

مثلا این سوره مثل سوره های دیگه نیست ! نه اینکه گفته باشه مثلا بسم الله نداره که مثلا سوره ها با بسم الله آغاز میشن و از سوره ی قبلی تمیز داده میشه ، نه بلکه این سوره مجموعه (6) ای از آیاتیه که هرکدوم به مطلب جداگانه ای پرداخته شده ، و مثل سوره های دیگه نیست که بشه گفت مجموعه ای از آیاتیه که مثلا غرض واحدی رو تعقیب میکنه و ... .

 6 – سوره ! یعنی مجموعه ای از آیات .

 


  

مدیریت داده ، بخش پایانی 2 :

سلام علیکم

واگذاری مدیریت :

... ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ .

دی رفت و بهمن آمد ، آخرین شاه شاهنشاهی ایران ، اونم نه از سرزمینی بنام ایران در مثلا زمان داریوش ! بلکه از ایرانی از سرزمین ایران ، در مثل همین دی رفت و بقول ایرانیانی چون ما ترکهای مادش :

مین اوشیوز الّی یدّی

ممد رضا تختن پتدی

و در مثل یازده روز بعد امروزی امام آمد .

و رفت بهشت زهرا و مدیریت یا بقول مقام معظم رهبری :"کلید" ایرانو داد به دولت !

فقط دوست منتظر نبود ، دشمن هم منتظر بود ! که خیالش راهت شد ! چراکه فکر نمی کرد مدیریت از دولت گرفته نشه ! اونم در حالیکه تقریبا همه ی ایران ، منجمله شهریم که ما اونجا ساکن بودیم ، از دست دولت خارج شده بود  و بیشتر هم این مساجد بودن که داشتن اونو مایوس می کردن ، که کار رو باز سپردن به دولت و دشمنو از نگرانی در آوردن !

چراکه نه تنها دوست ، بلکه دشمنم منتظر یه چیزی بود ! چه چیزی ؟ خب تغییر مدیریت !

منم مثل همه بنا شد که برم سرکار خودم در آموزش و پرورش ، دیگه مسجد حاج بابا کاری نداشتم که برم ، البته تا وقتی که ادارات ، سازمانها و موسسات قبل انقلاب ، منجمله آموزش و پرورشم که تق و لق شده بود راه بیفته ، میرفتم کمیته و بیشترم میرفتیم اطراف شهر و خصوصا ورودی ها و خروجی های شهرو مراقبت می کردیم ، با یکی دو دو نفری .

بعدشم که تفنگو گذاشتم زمین و رفتم مدرسه و جنگ که شد دوباره برداشتم و ...

واگذاری ولایت :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَیرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّیةُ وَالنَّطِیحَةُ وَمَا أَکَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِکُمْ فِسْقٌ الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ، ... .

خب بازم رفتم دنبال کتاب و مطالعه ، البته نه اینکه تو انقلاب مطالعه رو ول کرده بودم ، از قضا بازار کتاب و مطالعه خیلیم داغ شده بود و از همه رقمشم کنار خیابونم پهن بود .

مفسّری گفته که این قسمت :

... الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ...

از آیه ای که آوردم جاش تو این آیه نیست .

میخواد بگه که یازده حرمتی که اول آیه برشمرده شده ، با واگذاری مشروط اون در آخر سازگاری هست ، ولی میان این دو با اول و آخر آیه مناسبتی نیست !

در حالیکه مثلا "مضطر" که فقط مجبور به مثلا اکل میت نیست ! بقول مثلا آیه ی "أَمَّنْ یجِیبُ" (1) مضطری هست ، اونم در مدیریت ارض یا زمین ! منجمله سرزمینمون ایران ! اونم بعنوان یه ایرانی !

نه اینکه قد مثلا زمان داریوش ! و زمان محمد رضاشم نه ! قد استان ، شهر و محله هم نه ! که تحت مسجدش باشه یا نهاد دیگه ای از نهادهای مدنی علم یا دانش اجتماعی جهانی و منجمله ایران بعد انقلابم .

کف مدیریت :

حتی قد خونه خودمونم نه ! ولی قد خودم چی ؟ اینقدم نه !؟ یعنی قد چهار چوب بدن خودمم نه !؟ در حالیکه :

بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ، فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ ... . (2)

شب بخیر .

زیر نویس :

1 - سوره ی نمل ، که صرف نظر از بسم الله اول سوره ، دوتا بسم الله الرّحمن الّرحیم داره ! مفسری گفته که بسم اللهی که در نامه ی حضرت سلیمان علیه السلام اومده ، به نقل از گیرنده ی اونه .

با این حساب گیرنده یا خواننده ی نامه هم گفته : بسم الله الرّحمن الّرحیم .  

2 – سوره ی توبه ، که رسول خدا صل الله علیه و اله و سلم ابلاغ اونو به علی بن ابیطالب واگذار کرده ، که از طرف خدا و رسولش برود به مشرکینی برساند ، که : فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ ... .


  

مدیریت داده ، بخش پایانی :

سلام علیکم

داده ی مدیریت :

... ، اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ ... .

ضمن عرض تبریک بمناسبت امروز جمعه خدمت شما ، البته بقول درسهایی از قرآن شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران : وقتی پیچ اینجا رو باز می کنین ، یعنی چشتون به اینجا میفته ، اول بگم که گفتم ولایت فقیه اختصاص به شیعه و شیعه دوازده امامی نداره ، حالا شاید نگفته باشم ! یعنی گفته نشده باشه که اختصاص به عصر غیبت آخرین ذخیره ی ولایتم نداره .

مدیریت علمی :

همونطور که پس از آخرین پیامبرم تعطیل نبوده ، حالا بمونه که پیش از داده ای بنام علم یا دانش به آدمم بوده ؟ یا اصلا داده همین بوده !؟ ولی اینو بگم که تنها پس از اومدن آخرین ولی بازم تعطیل نمیشه ! بلکه ان شاءالله در بحث امروز خواهم گفت که ذخیره ی ایشونم برا درک یا دریافت داده ای بنام ولایت فقیه ، بلکه ایشونم مثل آخرین پیامبر که اومدن برای آغاز ولایت ، میان برای آغاز ولایت فقیه ! نه اینکه بقولی ! ولایت فقیه ختم بشه به اومدن ایشون ، یا منتهی بشه به ولایت ایشون !  

مدیریت حفظ یا ذخیره سازی :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا فَتَحْنَا ... فَتْحًا مُبِینًا ، لِیغْفِرَ ... مَا تَقَدَّمَ ... وَمَا تَأَخَّرَ وَیتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیکَ وَیهْدِیکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ، ... .

دیروز که از سرکار اومدیم و پیگیر خبر بودم ، شبکه ی خبر در اخبار حوزه گفت که شهردار دیدارش با مراجع رو ول کرد و اومد تهرون ، در دیداری که با یکی از مراجع داشت گفت مساجدیم ساخته .

خب مسجدی که شهرداری بسازه با مسجدی که یکی دیگه بسازه فرق داره ! نه اینکه بقول ایشون سازه ی ایندو با هم فرق داره ! در قسمت قبلی گفتم که شاه هم اگه هنوز بود ساخت و سازش بروز بود .

در ثانی خب مدیریت این مساجدو به کی واگذار کرد !؟ یعنی مثلا تو محله ای از تهرون که مسجد نداشت ! حالا بعد نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلابم بمونه ، مسجد ساخته باشه ، خب برا کی !؟ آیا برا مجموعه ای بنام اهالی اون محل بدون خانه ی خدا !؟ یعنی محله ای عبارت از مجموعه ای بنام خانه ؟ یا مثلا مغازه هم ؟ حالا نمیگم برج چطور !؟ ولی مثلا مدرسه ، درمانگاه ، ووو چی ؟ حالا تو همون محل مثلا پاسگاه نیرو و مثلا نیروی انتظامی ، و دیگر قوا ؟ هم بمونه !

یادم میاد یه وقتی تو تهرون دو تا برجم که نگم ، دوتا ساختمون بلند بود که به دومیش ساختمان پلاسکو گفته میشد ، و نزدیک همون ته یه کوچه ای یه مسجد و یه سینما بغل هم بودن ، البته سینماهای زمان شاهو میگم که یکی از اهداف انقلابیون در زمان انقلاب بود ! مثل بانکهای زمان شاه ، ووو .

راستی بانک چطور ؟ تو همون محله ی نیازمند به مسجد ؟   


  

مدیریت داده ، قسمت دوم :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ( سوره ی صف ) ، ... .

دم غروب که از سر کار اومدیم ، بعد نماز مغرب می خواستم برم برا خرید خونه که انداختم بعد درسهایی از قرآن شبکه ی یک سیما ، که آخرین ضبطش در :"شهر مرجع پرور" گلپایگان بود .

خب مرجع فرق داره با ولی فقیه ی که گفتم ، من تا یادم میاد مرجع بود ، مثل ولایت فقیه بعد انقلاب سر زبونا نیفتاده ، اونوقتا هم مثل الان مراجع بود ، حتی یادم میاد زمان مرحوم آقای "بروجرد"یم ، که حتی در شهر قمم همه کاره ی نبودن ، چه رسه به کشور و کشور :"مرجع پرور" ایرانم .

مرجع مثل حافظه ای ی مونه که برا یادآوری داده ای به اون مراجعه میشه ، به ولی فقیه هم مراجعه میشه ، ولی برای فقط یادآوری نیست !

مدیریت خانه :

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ ... .

بعد خرید خونه به مادر خونه گفتم یکی از اخبار تلویزیونو خبرم کنه که ببینم .

بیست و سی شبکه دو در خبر ساختمان پلاسکو شهردار رو نشون داد ، همچنین معاون رییس جمهور رو ، از دستگاه قضاییم گفت که احکام لازمو صادر کرده ، ولی از ولی یا سرپرست خونه منکه ندیدیم خبری بده !   

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ ، ... .

بدون شک هیچکدوم از اونایی که نشون داد و گفت از طرف ولی یا سرپرست خونه نیومده بودن !

می خوام بگم اگه این حادثه در جای دیگه هم افتاده بود ، در هر کشور دیگه هم ، اونجا هم مثل همین بود که تلویزیون نشون داد و گفت ، یعنی بیست و سی شبکه ی دوی سیمای جمهوری "اسلامی" ایران .

"سازه" ی مدیریت :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ ، ... .

راستی تا یادم نرفته بگم که شهردار به :"سازه" ی ساختمان پلاسکو اشاره کرد .

البته این ساختمون در زمان شاه ساخته شده بود ، و البته اگه هنوزم شاه سرکار بود ساخت و ساز مثل ساخت و ساز امروزی بود ! و البته با "مراجعه " به ساخت و ساز امروزی در دنیا ! و سازه ی جهانی ، هم در یادآوری و هم در ساخت و ساز !

بعبارت دیگه بنابر داده ی جهانی ، مثل الان در جمهوری اسلامی ایران ! منتها بنام دین یا اسلام نه !

شب بخیر .


  

مدیریت داده :

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ ؟ ... .

ابتدا یکی دونکته بگم بعد برم سر بحثی که امشب دارم .

در نوشته ی قبلی گفتم ولایت فقیهی که بعد پیروزی انقلاب بر سر زبانها افتاد اختصاصی مثلا حوزه ، یعنی مدارس ویژه ی علوم دینی نیست ، چراکه گفتم حرف از تفقهی هست که گفتم نه تنها مثلا چشم بینا داره ، بلکه فقط بیناییم نیست که تقدم بر چشم داره ، بلکه مقدم بر حسم ، منجمله بیناییم فقیهی داره ، یعنی چنین نیست که این داده ای که در مدیریت داده گفته میشه اختصاص به داده ی حس بینایی داشته باشه ، بلکه کافیه حس مثلا شنواییم داده ای داشته باشه .

بعبارت دیگه این فقط مثلا چشم و حس بینایی نیست که ولایت بر آنچه که به چشم و حس بینایی داده میشه داشته باشن ! بلکه سوره یا مجموعه ی حواسم ولی داره ، بعبارت دیگه مدیر داره و مدیریت داده ای دارن ! که به آنها داده شده .  

حالا چرا داده !؟ :

خب این ولایتو که مثلا چشم داره از کجا داره !؟ از داده یا داده ای که ولایت بر اون یا اونا داره !؟ چراکه چشم با چشم ولی فرق داره ! آیا از ولی چشم ، یعنی بینایی داره ؟ یعنی بینایی بهش داده ؟

خب به حس و منجمله حس بینایی چی ؟ آیا جز ولی حس و منجمله حس بینایی ؟ و این تسلسل بقول مقام معظم رهبری :"حد یقف" نداره ؟ یا بقول مثلا راسل ، برتراند راسل انگلیسی در کتاب :" چرا مسیحی نیستم" ، یا در کتاب :"تئوری طبیعی مجموعه ها" که به تفقه ! ستاد انقلاب فرهنگی یا شورای انقلاب فرهنگی قبلی ترجمه یا برگردون به فارسی شده ، این تسلسلم باطله !؟

خب چه فرقی می کنه که تسلسل داده "ولی" باشه ، یا مجموعه جهانی ! تهی !؟ چراکه آیا حرف از داده ای به حافظه نیست !؟ خب اینم که مسیر مثلا چشم ، بینایی و ... ! رو طی کرده تا داده شده باشه به حافظه !

مگر اینکه همونطور که من گفتم باشه ! یعنی این داده هم مقدم بر ... ! بینایی و چشم باشه ! البته اگه حد یقف حافظه باشه !

وَ أمّا الفُقَها ... :

بعبارت دیگه مدیریت ختم بشه به حافظه ! و حافظا لداده ! داده ی ولو دو حسم ، مثلا بینایی و شنوایی ، که با چشم یه داده ! ای رو خونده ، یا با گوش شنیده !

حالا می خواد خونده یا شنیده شده در مثلا حوزه باشه یا در دانشگاه !

اما نکته ی دیگر :

استاد شهید مرتضی مطهری در مقدمه ی اثر خوبشون :" آشنایی با علوم اسلامی" تعریف هایی از علوم اسلامی میدن و از میون داده ها اون تعریف از علوم اسلامی رو بعنوان تعریف میدن که حتی علومی رو که وارد حوزه ی اسلامی شده رو هم شامل بشه ، بعنوان مثال علومی که در یونان باستان بوده و خصوصا منطق و فلسفه ی یونانی ، و در معرفی هم ابتدا همین منطق و فلسفه رو در اون اثر خوبشون به خواننده میدن !

امروزه علوم دینی یا اسلامی زیر مجموعه ی علوم انسانی تعریف میشه ، در کنار علوم ریاضی فیزیک ، علوم تجربی ، و ... ! که در دانشگاه یا مدارس جدید ! بعنوان علم یا دانش به خواننده یا شنونده داده ! میشه .

یعنی به کی داده میشه ! جز با ولی فقیهی بنام چشم !؟ یا گوش !؟

و این اختصاص به مدارس جدید نداره ! در مدارس قدیمم همین بوده ! یعنی مدیریت داده با چشم یا گوشه ، حالا می خواد بقول مرحوم علامه : "بعنوان مثال " چشم بیفته به داده ی حوزه ، یا دانشگاه ، و مثلا در دانشگاهم به داده ای بنام ریاضی فیزیک ، یا تجربی ، و یا علوم انسانی که زیر مجموعه ای داشته باشه بنام علم یا دانش فقه !

بعبارت دیگه علم یا دانشی محروم از مدیریت ! مدیریت نه تنها ریاضی فیزیک ، تجربی و هنر دانشگاهی ، بلکه علوم انسانی اونم ! اونم در مدیریت داده ! هرچند خودشم تحت مدیریت داده ی ریاضی فیزیکه ! یعنی این مجموعه ی تهی اونه که داره مدیریت داده میکنه !

در حالیکه خودشم علم یادانشی انسانیه ! حالا بمونه که علم یا دانش انسانیم علم یا دانش دینی یا اسلامیه ! مگه اینکه علم یا دانشی باشه که انسانی و مقدم ! بر اونم دینی یا اسلامی نباشه ! و برا خودش مدیریت داده ای داشته باشه ! البته نه "بعنوان مثال " با چشمی که به اون افتاده باشه ! برا درک یا دریافتش ! نه صرف دادن ، بلکه گرفتنشم !

حالا مدیریت بینایی ، جمعی حواس و ... بمونه ! چراکه حرف از فقط محرومیت مدیریت مثلا چشم و دیگر اعضای حسی که نیست ! حرف از محرومیت حافظه هم هست ! اونم نه فقط در دانشگاه و مدارس جدید ! بلکه در حوزه ای هم که خروجیش ولی فقیه !

شب بخیر .

 


  

سوره یا مجموعه ی جهانی پایانی :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ، ... .

سوره یا مجموعه جهانی ولایت فقیه :

شانزده روز پس از رفتن شاه ، در همچو فردا بیست و شش دی هزار و سیصد و پنجاه هفت ، و اومدن امام ، تعبیر ولایت فقیه کم کم فراگیر شد و میرود که جهانی بشه .

پیش از اونم فراگیر و جهانی بود ! منتها نه به این معنی که یکی موافق باشه و یکی مخالفش ، حتی در ایران پس از انقلاب ، مثل مخالف :"اصل ولایت فقیه" ی پس از انتخابات هشتاد و هشت .

چراکه ولایت فقیه اختصاص به فقط شیعه و شیعه ی دوازده امامی نداره که پس از قبول ولایت خدا ، پیامبرش ، و آخرین پیامبر ، و امام ، و در عصر غیبت آخرین امام ، ولایت رو تعطیل نکرده باشه .

معنی ولایت فقیه :

مخالف ولایت فقیه اونه که هیچ ولایتی نداره ، بعبارت دیگه ، همونطور که در قسمت قبلی گفته شد ، هیچ شهادتی نداره ، حتی شاهد مثلا افتادن چشش به چیزی ، یعنی مجموعه ای ، یعنی سوره ای نبوده !

و بقول علم یا دانش عصر حاضر ، نه تنها شاهد مجموعه یا سوره ای جامع نبوده ، بلکه شاهد مجموعه یا سوره ای هم نبوده ، بلکه شاهد ! عدمشم بوده ! بعبارت دیگه شاهد هیچی نبوده ، بلکه شاهد هیچی بوده !

حالا با چی ؟ ولایت فقیه در پاسخ به این پرسش معناش روشن میشه !؟

چرا ؟ خب برای اینکه وقتی بعنوان مثال چشم می افته به چیزی ، به سوره یا مجموعه ای ! حالا نمیگم بعنوان مثال آب (سلام برحسین) ، به مجموعه یا سوره ای از اکسیژن و مجموعه یا سوره ی هیدروژن افتاده ، بلکه اگرم به عدم این مجموعه یا سوره افتاده باشه هم ، خب به عدم چی افتاده ؟ در این تفقهی که با ولایت چشم بوده ؟

خب ولیِّ چشمم گیریم شاهد عدم چشم بوده باشه در تفهی که داشته !

خب ولی حتی بعنوان مثال بینایی چشم چی ؟

و تقدمشم بر ولایت اون !؟

چراکه قضیه این نیست که بقولی مثلا چشم افتاده باشه به مثلا کلیدی که دوحالت داره ، و بعد دیده شده باشه ، پس حافظه دو حالت داره !

چراکه چنین نیست که مثلا بقول دانش ریاضی عصر حاضر : اگه و فقط اگه دو حس باشه ، مثلا آنگاه ، یعنی پس آن دو ، مجموعه یا سوره ای جامعه این دو خواهد بود ، بلکه  بقول قرآن مجموعه یا سوره ای :"اعلی" داره :"صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى " .

حالا چرا ایندو !؟ خب ولی فقیه در حال تفقه در قرآن که قرآنو بو نمیکنه ! یا نمی چشه و یا لمس نمیکنه ! قرآنو می خونه یا گوش می کنه .

البته گفتم که با اعلی ایندو ! مقدم بر ایندو ! نه پس از این دو و آنگاه ایندو زیر مجموعه یا سوره ی اونن .

برا همین قرآن در آیه ذکر یا یاد شده (1) گفته :

... ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا ... .

و مسلمان (2) رو مخاطب قرار نداده .

... ، قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ، ... .

زیرنویس :

1 - به هر معنا ، مثلا همونطور که به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری نقل کرده ام ، یعنی به یکی از دومعنایی که استاد شهید گفته ان .

2 – البته به معنایی که آقا امیرالمومنین علیه السلام فرموده ان : الاسلام هو التسلیم ، و ... . مثلا تسلیم جهانی به اصل ولایت فقیه ! اونم نه فقط در این عصر ! عصر غیبت ، آخرالزمانی ، عصر پایانی ! و ... .

 


  

 

سوره یا مجموعه ی جهانی 3 :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ... إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ، ... .

گفتم که شاهد ، یعنی شهادت دهند ، چیزی رو که درک یا دریافت کرده شهادت میده ، حالا هرچی رو که درک یا دریافت کرده باشه ، ولو بقول عالم یا دانشمند امروزی اون چیز ! هیچی باشه !

خب با چی درک یا دریافت کرده ؟ با یکی از اعضای حسی خودش ؟ با حسی از حواسش ؟ دیگه چی ؟

مگه اینکه گفته بشه ، اونم یه عالم یا دانشمند ریاضی ! بگه که ما ، نه مای سوره یا مجموعه ی یه خونه یا خونواده ، و سوره یا مجموعه ی یه محله ، بعدشم بقول بقول عالم یا دانشمند علوم اجتماعی مای یه شهر مثلا ! بلکه همه ! البته گوش عالم یا دانشمند ریاضی کر ! که همه !؟ مگه داریم !؟ مگه میشه !؟

بله ، گفته بشه که درک یا دریافت کننده همین بینایی ، شنوایی ووو ی چشم ، گوش ووو ی ! چرا ؟ خب مثلا به تصویب گنگره ای جهانی رسیده ! همه ! قبول کردن دیگه ! اجماع جهانیه دیگه !

خب !؟ یعنی داریم !؟ سوره یا مجموعه ای جهانی ؟ یا اینجا هم اونی که داریم هیچه !؟

خب آقای عالم یا دانشمند ، یا خانم عالم یا دانشمند ، سوره یا مجموعه داریم ؟ یا هیچ داریم !؟ اونم بعنوان سوره یا مجموعه !؟

مقصودم عالم یا دانشمند ریاضی نیست ! مقصودم شنونده ی حرف عالم یا دانشمند ریاضیه ! که حرف اونو بعنوان یه حرف علمی داره گوش میکنه و متوجه سوره یا مجموعه ی اعضای حسی خودش نیست ! که با یکی از اونا داره به اون حرف علمی گوش میده !

حالا سوره یا مجموعه ی جهانی حسی که با اون میشنوه ، و سوره یا مجموعه ی جهانی حواسش بمونه ! اونوقت سوره یا مجموعه ی جهانی حافظه رو هم دربست میده دست اون ! که هرچی می خواد بده به بحافظه ، حافظه ای که هیچ وقت پر نمیشه !

چرا ؟ خب گفتم که هیچ جای همه رو گرفته ، و همه که محدود نمیشه ! خب هیچم کمثل همه !

خب چه فرقی داره ؟ هیچی ! فقط خدا جاشو داده به عدم خدا ، پیامبر جاشو داده به عدم پیامبر ، و ... .

نه اینکه پیامبر نیست ! گفتم که پیامبر نیست هست !

حالا خدا ، پیامبر خدا و ... بمونه ! شنوده ی حرفش چی ؟ خب معلومه دیگه ! یک حافظه ی خالی هست که داره دم به دم ضبط میکنه ! بمبارانم که بشه ، چی میگم ؟ اصلا برا بمبارانه !

 


  

سوره یا مجموعه ی جهانی 2 :

خونه هنوز گرم نشده ، مثلا پام که به میز کامپیوتر یا رایانه می خوره احساس می کنم ، با اینکه پیش از ظهر برق خونه وصل شد و از ساعت یازده وسیله ی گرمایش خونه بکار افتاده .

پیش از ظهر نوزده دی بود که مادر خونه پیامک داد و گفت برق خونه قطع شد ، خب سرکار بودم و کاری از دستم برنمی اومد ، سرکارم که نبودم بازم کاری ازم برنمی اومد!

یاد گور خوابا افتادم ، یاد اونا که تو این فصل خونه ای ندارن ، حتی سردشو !

یاد چیزای دیگه هم افتادم ! مثلا آب و برق مجانی ! دولت موقت ! خرج دولت ! دولت انقلابی ! دولت سازندگی ! ...

خب ! کجا بودیم ؟ خب نه تنها سه روز خونه نبودیم ، بلکه بودیمم برق نبود که کامپیوترو روشن کنه .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ ... .

... وَاللَّهُ یعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یشْهَدُ ... .

... إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ، ... .

قبلا به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری گفتم که شهادت یا گواهی دادنی مثل اینجا ، بقول استاد شهید مثل شهادت دادن در محکمه یا دادگاه نیست ، و به این معنا نیست که نه تنها خدا ، بلکه پیامبر خدا هم به شهادت شهادت دهنده ای خدا باشه و پیامبرم پیامبر خدا باشه !

بلکه بقول استاد شهید این شهادتها به معنی اینه که شهادت دهنده می خواد بگه که من درک کردم یا دریافتم که مثلا تو پیامبر خدایی ، برای همینه که قرآن میگه :

... إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ ، ... .

نه اینکه شهادت دهنده دروغ میگه ! یعنی تو پیامبر خدا نیستی ! و تازه بقول علم یا دانش امروز بشر ! تو پیامبر خدا نیستی هستی !

 


  

سوره یا مجموعه (1) ی جهانی :

سلام علیکم

... . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ ... .

قبول باشه .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّاسُ (2) ... .

بحث یا کاوش "رویایی" ، به بیانی که من از اون داشتم ، رسید به آخرین گفته ، و اونم اینکه ما مجموعه یا سوره ای نداریم ، و داشته هم همینه ، همین نداشتن و نداریم .

که نه تنها به تصویب جهانی رسیده ، بلکه مورد قبول حتی ایران و جمهوری اسلامی ایرانم هست و در مراکز آموزشی ، اعم از قدیم و جدیدش ، آموزش رسمیم داده میشه .

امام بحث امروز ، که امروز می خوام مطرح کنم ، اینه که ما دو مجموعه ی آدم ، انسان و بشر ، نر و ماده ی اونو ، و همینطور دو خانواده ، که با ازدواج آوندو شکل می گیره ، ووو داریم ، ولی آیا دو مجموعه ی جهانیم داریم ؟

خب بله ! البته اگه مثل همون نر و ماده رو داشته باشه ! که باهم ازدواج کنن و تشکیل یه مجموعه ای مثل خانواده بدن ، و بهشم مثلا گفته بشه خانواده ی جهانی !

ولی مگه خانواده ی نر و ماده هم داریم !؟ که مجموعه ی مثل محله ی خانه های خانواده ها هم داشته باشیم و بعدشم مثلا مجموعه ی بنام شهر یا مدینه ؟

حالا بعدشم مثلا مجموعه ای بنام کشور و نهایتشم مجموعه ای بنام سازمان ملل مثلا .

نخستین مجموعه ی شهری یا مدنی :

حالا بقولی پدر (3) یا بقول ما ترکا آتای ملل ، و مادر یا آنای مللم داریم !؟ مثل نخستین سوره یا مجموعه ای از آدما ، انسانا و یا بشرا ؟ یا اسمش مثلا رییس سازمان ملله ؟ بمونه .

خب ، برم نون بگیریم و بعدشم که بریم سر کار ان شاءالله .

زیر نویس :

1 - مراجعه شود به نوشته ی قبلی .

2 - سوره ی حجّ .

3 – ضمن تبریک بمناسبت سالروز تولد آقا امام حسن ثانی علیه السلام ، قبلا به نقل از ایشون گفتم که بد ترین یتیمی یتیمی سیاسیه ، که از یتیمی علمی یا دانشیم بدتره !


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :488
بازدید دیروز :488
کل بازدید : 1305308
کل یاداشته ها : 1756


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ