سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

آسمون اندیشه ، فکر و یا ... :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّبِی (1) ... ،  اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَینَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْمًا .

سلام علیکم

بازم ضمن تبریک و عذر اینکه تا الان فرصت نکردم ، در این روز تعطیل آخر هفته (2) بحثو (3) پیگیر بشم ، و الانم فکر نمی کنم فرصت زیادی داشته باشم که بتونم ولو کما فی السابق به اشاره هم مطلبو مطرح کنم ، فعلا همینقد گفته باشم موضوع مطرح شده مثل مطلب اندیشه در قرآنه که قبلا گفتم مثل افتادن مثلا چشم به جهان خارج باشه ، و می تونه هم مثل اندیشه در قرآنیم باشه که مثلا بچشم اومده ! یا بگوش رسیده ! حالا با هر روایت و مثلا بقول حافظ :

با چهارده روایت

ش بمونه .

چراکه به چی ؟ و آیا مثلا به گوش ؟ یا به حسش و یعنی شنواییم ؟ و یا به قلب ، دل و یا ... ؟ و نهایتش حافظه !؟

و حالا مثلا موقتش !؟ یا همونطور که بحثش گذشت ، تا اینجا برا اینه که بیاد بیاد و بهش فکر کرد یا اندیشید !؟

و حالا بمونه اندیشه در قرآن ؟ یا اندیشه در قرآن !؟

حالا برآسمون اینم بمونه ! آسمون ششم یا آسمون اندیشه ، فکر و یا ... رو میگم ، نه آسمون اندیشه ، فکر و یا ... رو که زمینش ذکر ، یاد و یا ... بود ! و آسمون بایگانی ، حافظه و یا مثلا آرشیو موقت !

حالا مثلا آرشیو یا کمپ چی ؟ بقول آقا امام علی بن حسین علیه السلام ! بمونه ! حتی موقتش ! که :"چراگاه" چیه !؟ اندیشه و اندیشه های علما و دانشمندان غربی !؟ اونم با عنوان :"شیطان بزرگ" !؟

خب ، بقول آقا عالم ال محمد علیه السلام :" ستاره " ها در اومد و نماز مغرب موند ! فعلا خدا نگهدار .  

زیر نویس :

1 – علاوه بر اینکه تا اینجا در سوره های انفال ، احزاب و ممتحنه ، در این سوره هم خدا پیامبر صل الله علیه و اله و سلمو با عنوان "یا أَیهَا النَّبِی" مخاطب قرار داده ، و این چهارمین سوره سوره هست ، بعد سوره ی احزاب ، در اینجا هم بعد بسم الله الرّحمن الرّحیم ! باز مخاطب "یا أَیهَا النَّبِی" هست ، مخاطب مطلبی که در این سوره مطرح شده . 

2 – آخر هفته ی سوم سال نو ، چراکه هنوز مقیاس هفته هست و ماه نوی در نیومده ! که مقیاس ماه باشه ! و هفته ی سوم ماه بگم ! مگه اینکه ماه رمضان رو سپری شده ، یا بحافظه سپرده شده باشه !

3 – که بحث رسید به چرا اندیشه ، فکر و یا ... در قرآن ؟ حالا به کدوم از دو معنی اون که گفته شد ؟ بمونه ! حالا آسمون این دو هم مثلا بقول علما یا دانشمندان علم یا دانش ریاضی بمونه ! چه رسه بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم که قبلا نقل شد ، که لازم نیست برا دو چیز سومی داشت ! مثلا برا دو بایگانی ، حافظه و یا ... ، چراکه گفتم که :

اگر و فقط اگر دو چیز باشه ، آنگاه یکی از این دو امام دیگریست .


  

 

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ، ... ، فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ .

 (سلام علیکم)

مقدمه ای بر خواندن و نوشتن :

خدا رفتگان شما را بیامرزد ، ابوی مرحوم ما یک حرفی از بچگی به ما یاد داده ، آنهم اینکه وقتی وارد یک جا می شویم اول سلام دهیم ، تازه بقول پیامبر ، ولو اینکه در آنجا کسی نباشد .

نخستین پرسش کتاب خدا : أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى ؟ (نخستین سوره ی قرآن العظیم ، سوره ی علق)

حالا ما گیریم که مثلا آنهایی که به آرامگاه حجربن عدی اهانت کرده اند بزرگتری مثل ابوی مرحوم ما نداشته و ندارند ، پیامبر را هم قبول که قبول نداشته باشند ! خب جواب خدا را چه می دهند ؟ آیا خدا که مثلا ده سال پیش از بعثت دیوار خانه خودش را شکافت و حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله را وارد خانه کرد ، با بتهای سنگی و چوبی ووو دیگران که در خانه اش گذاشته بودند کاری داشت ؟ اهانتی کرد ؟

خب بله مولود کعبه که از کودکی تربیت شده در مکتب وحی ، یک روزی خانه ی خدا را از این سنگ و چوبها ووو جارو کرد و بیرون ریخت ، یک روزی هم بجایی رسید که بیزاری خدا و فرستاده اش را از دو گانه پنداران پیمان شکن برای آنها برد و به آنها ابلاغ کرد .

خب بله اگر اینها جرم است ! حجربن عدی و پسرش بجرم طرفداری از مولود کعبه و پاک کننده ی خانه خدا از آثار شرک و بت پرستی و فرستاده خدا و رسولش برای ابلاغ سوره ی توبه به مشرکین پیمان شکن جای کشته شدن دارد ! ولی آنچه که بعنوان جنازه ی مرده ی بخاک سپرده شده خوانده می شود در کدام حافظه ای نوشته شده که به آن اهانت شود ؟

تاریخچه ی خواندن و نوشتن :

زمان ما یعنی نیم قرن پیشتر از نهضت که نه ، از پیکار با بیسوادی پادشاهی هم خبری نبود ، حالا اگرهم بود ابوی مرحوم ما ما را اول فرستاد مکتب ، ابجد ، هوز ، حطی ، کلمن ، سعفص ، قرشت ، ثخذ ضظغ را و عمه جزء را که جزء سی قرآن نامیده می شود در آنجا یاد گرفیتم .

البته با الفبای فارسی پیش از رفتن به مکتب آشنا شده بودیم ، و فقط به زبان مادریمان که ترکی بود آشنا نبودیم بلکه فارسی هم حرف می زدیم ، ولی به نوشتن فارسی فکر می کنم در پایه ی اول ابتدایی دبستان مشغول شده باشم . یعنی یادم نمی آید پیش از آن بفارسی چیزی نوشته باشم ، چرا در مکتبخانه که علاوه بر سوره هایی از قرآن که می خواندیم ازگلستان و بوستان سعدی و کلیله و دمنه ویکی دو کتاب دیگر فارسی هم می خواندیم ولی نوشتنش یادم نمی آید ، فقط یادم می آید که مثل مثلا آموزه های پدر که از کتاب خدا نخست سوره حمد و بعد هم سوره ی توحید را یادمان داده بود که نماز هم بتوانیم بخوانیم ، و چند سوره کوتاه دیگر ، و داستانها و مطالبی از کتابها که بیشتر قرآنی و روایی بودند برایمان می خواند ، و دیگر حرفهایی که مادر برایمان می گفت ، و آنچه که از خواهر و برادر در خانه و همبازیها در بیرون از خانه می شنیدم و دیگر از دیدنی ، شنیدنی ووو را در جایی می نوشتم ! که الان یادم می آید تا برایتان بگویم .

آن زمان که مثل الان رایانه نبود که در آن نوشته شود و نگهداری شود ، نهایتش اگر کاغذی بدست می آمد روی آن یادداشت برداری می شد ، ولی اگر هم مثل امروز هم بود باز پس از خواندنی از حافظه یعنی یادآوری از آنست که در حافظه ی یارانه نوشته می شود ، مثل همین که بنده دارم از حافظه ی خود مایه می گذارم در این نوشته که پیش روی شماست .

بعبارت دیگر اینکه گفتیم خواندن و نوشتن ، برای اینست که نوشته ای خوانده می شود و بعد آن در حافظه ی ما یا مثلا رایانه مثل این که چشم شماهم بر آن افتاده نوشته می شود ، حالا نخستین نوشته ای که خوانده شده و در حافظه ما نوشته شده چیست ؟ هرچه باشد و هرزمانی که رخداده باشد رخدادی مثل این نوشته است که در این صفحه پیش چشم ماست .

مثل سلامی که وارد این صفحه شد و خیر مقدم چشم آسمانی شما .

تا بعد فعلا خدا نگهدار .   

 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :793
بازدید دیروز :2409
کل بازدید : 1341740
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ