رویارویی علمی 2 :
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً ... .
فردا هم باز فکر نمی کنم بتونیم بریم سر کار ، برا همین لازم نیست که زود بخوابم و بشه بحث رویارویی رو پیگیر باشم ، که گفتم صرف نظر از تفاوت طلب علم یا در جستجوی دانش بودن با حرف سقراط که گفته دوستدار دانشه ، منم دوست دارم ، ولی گفتم که دوست دارم یا دلم می خواد برم ببینم عالم یا دانشمند چی میگه .
این گفته ی من معناش فقط این نیست که برم گوش بدم یا بخونم حرف دانشمندی رو ، چراکه علم یا دانش فقط اونی نیست که یکی برا یکی دیگه بگه یا بنویسه .
پس از سقراط شاگردش افلاطون ، علم یا دانشو عبارت از یادآوری دونست ، البته نه یادآوری دانسته ای که با شنیده یا خونده شده ، که رفت از یکی شنید یا نوشتشو خوند .
یعنی همونی که پس از اون شاگردش ارسطو بناشو گذاشت و همونطور که قبلا هم گفتم با برگردون آثار یونانی و منجمله آثار بجا مانده از ارسطو در عهد عباسیان ، مسلمانان و منجمله ایرانیان و حتی شیعیانش بیشتر به پیروی از ارسطو علم یا دانشو عبارت از رفتی و شنیدنی و خوندنی دانستن ، و هنوزم در مراکز علمی ایران این بقوت خود باقیست ، خصوصا در مدارس قدیم و ویژه علوم دینی .
در غرب و اروپا هم ، که یونانم اونجاس ، قبلا گفتم که با انقلاب صنعتی یا رنساس ، هرچند رویاروی ارسطوئیان ایستاده شد ، ولی اینکه علم یا دانش فراگرفتنیه ، خصوصا نزد اهل تجربه و تجربه ی حواس تغییری رخ نداد ، حتی دانش ریاضی هم که علمی تجربی بحساب نمی اومدم یه دانش فراگرفتی بود ، تا قرن نوزده میلادی که در گنگره ای در وین ، که بعنوان گنگره ی وین هم نامیده شده مشکل علوم غیر تجربی و خصوصا دانش ریاضی راه حلی یافت و بمرور نه تنها بقول راسل انگلیسی در :"حیطه ی ریاضی" ، بلکه حتی در علوم تجربی یا حسیم شد راهکار !
البته اخیرا مشکل این راهکار رو گفته میشه که یه ایرونی ، البته نه در ایران ! حل کرده ، حتی برخی در ایرونم اونو حتی برا علوم دینی و حتی قرآنیم به زبون آوردن ! ولی هنوزم حرف همون حرف ارسطوس ! که علم یا دانش رفتی و شنیدنی ، خوندنی و یا ما حصل کار حواس دیگس ! که در مقابل حرف افلاطون ، شاگردش گفته .
خب ، این چیزیست که در مراکز علمی دنیا و منجمله ایرانم ، اعم از قدیم و جدیدش گفته میشه ، که علم یا دانش ، که سقراط گفته بود دوستدار اونه ، یکی از این دوس ، یعنی یا بقول افلاطون عبارته از یادآوری ، و یا بقول ارسطو عبارته حس کردنی .
حتی اونیم که در قرن نوزدهم در گنگره ی وین گفته شدم ، هرچند که گیریم گفته شده باشه : حفظ کزدنیه !
ناگفته نمونه برا امشبم که بقول مرحوم علامه محمدتقی جعفری ، که قبلا به نقل از ایشون گفته ام ، خب از یونان باستان تا الان :"این وسط " دین یا اسلام حرفی زده !؟
مثلا پیامبر صل الله علیه و اله و سلم نفرموده علم یا دانش :"دوتاس" !؟
یا امام اول شیعیانم نفرموده !؟
خب مسلمانان ، شیعیانم همینطور ، خصوصا ایرانیان چرا !؟
چرا مثلا در زمان عالم ال محمد علیه السلامم رفتن دنبال آثار یونانی !؟ اونم فقط علم یا دانشی که ارسطو گفته !؟