خانه ی ما :
بسم الله الرحمن الرحیم ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ، ... .
سلام علیکم .
ضمن تبریک بعثت خاتم پیام آوران ، در نوشته ی قبلی نقل شد که روانشناسان گفتن که ما حس و یاد آوری داریم و این وسطم حافظه .
و نخستین پرسش این بود که آیا بر فرض داده به حافظه آیا ختم داده حسه ؟
و کدوم حس خاتمه ؟ اگه (پ) و فقط اگه دو حس داشته باشیم .
خانه ی مادری :
اللهم صل علی فاطمة و ... و ... و ... .
خب ، حالا بمونه که حافظه فقط خونه ی حس یا خاتم حسه ؟ یا بر فرض داده یه داده هم با یادآوری داره ، حالا بمونه بعدش ، فکر و عقل .
خونه ی خالی ! :
ولی پرسش دیگری که مطرحه ، صرف نظر از اینکه مثلا گفته شده :
ما فاقد حافظه هستیم (پ2) .
آیا فرض بر داده هست ؟ بعبارت دیگه حافظه معطل حس یا خاتمش و یادآوریشه ؟
یا فقط منوط به داده ای نیست ؟ چراکه دهنده گیرنده هم داره ، و بماندم تقدم خانه ی خالی پر و بقولی دیجیتالیم باز پر و خالی شدن .
________________
پاورقی :
پ :
در نوشته ی قبلی موند که ، مثلا در منطقی گفته شده ، از قرن نوزده میلادی به بعد ، که :
اگر و فقط اگر دو حس داشته باشیم ، آنگاه حسی داریم که آن دو حس زیر مجموعه ی آنند .
ناگفته نمونه در حالیکه بیش از چهارده قرنه که گفته شده :
اگه و فقط اگه دو حس باشه ، یکی ازون دو «امام» دیگریست .
مانند مثلا امامت بینایی بر چهار حس دیگه ! ی انس گرفته با عضوشون با جهان خارج .
پ2 :
مثلا در پاورقیهای اصول فلسفه و روش رئالیسم مرحوم علامه .
مانفیست امامت ، قسمت چهارم :
... ، تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
سلام علیکم .
ما چند وقته که بجای جمعه ها که تو قرارداد با کارفرما اومده ، یکی دیگه از روزای هفته رو تعطیل می کنیم ، مثل امروز ، البته با توافق با طرف قرارداد ، چراشم اینکه صرف نظر از کارای اداری و تعطیلات ادارات سازمانها و موسسات و ... ، خب اگه مثلا تعمیرگاها هم تعطیل باشن اونوقت مثلا شاسّی ماشین جوشکاری بخواد چیکار کنیم ؟ که رفتن سرکار ماشینی شده ؟ ولو با پیکانم که شده ؟ (الف)
اشاره :
خب بازار افغانستان و طالبانی اون برا صدور حرفی اگه آمادگی نداشته باشه که داره ! خب بازار داخلی هشتاد میلیونی چی !؟
آیا مرزای صادرات مگه با مرزای واردات یکی نیست ! تو افغانستان که نه فقط ، توآمریکا و حتی سرزمین اشغالی فلسطینم مردم چشم و گوش دارن و مرزای ادراکی دیگیشونم "حفره" ای نداره ! که نیاز به قاچاقی حرف زدن باشه ! ویا ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، ... .
روز بخیر ! روز یکشنبتون بخیر !
کافیه مثل من ، که بشری هستم مثل شما ، از خواب بیدار شده و چشم باز کرده باشین ، و برای امامتم مثلا گوش باز کرده باشین !
حالا بمونه که بقول مرحوم علامه محمد تقی جعفری (ج) :
پیش از ؟ یا پس از ؟
اون ؟ سومیشو داشته یا خواهید داشت !؟
بچه که به دنیا میاد شیرشو خدای رحمان رحیم پیشتر در پستان مادر قرار میده .
بازم روز بخیر ، روز امامتو میگم ، بعد روز خلافتو میگم !
بازم روز بخیر !
برم شاسی ماشینو جوش بدم و فردا بریم سرکار ان شاءالله .
------------------------------------
زیرنویس :
الف :
تو خبرای دیشب تلویزیون یا سیمای این :
ج.ا
بود که مدارس بعد دو ماه باز میشه ، برا همه ی دانش آموزان ، خب الحمدلله ! آخه همشون که مثلا گوشی و اونم نه مثل گوشی من ، نداشتن ! که آموزششون ماشینی شده بود ! حالا بمونه مادرشون ! و یا معلموشون تو خونه ! که یکی از اونا چند وقت پیش می گفت گوشیم خراب شده وحالا چیکار کنم ! نوشو که ندارم بخرم ، :"توان"شو داشته باشم و تعمیرم بدم و درستم بشه تا تعمیر بشه چیکارکنم !؟ و ...
گذشته از این ! کی داره حرفو تحویل بچه میده !؟ مادرش مثلا !؟ که از چشم ، گوش و دیگه مرزای علمی صادر می کنه !؟ حالا بمونه حفظ و نگهدارشم !؟ یا بقولی انبارداریش (ب) .
که فردا مدرسه هم بگه من گفتم ! توی اونم مادر چرا !؟
خب ! حالا شکر خدا :"به تعبیر معروف" مدرسه ها باز میشه" و مدرسه نمی تونه گردن خونه و اونم مادرخونه بندازه ! (پ)
خب ! حالا مثلا :"رتبه بندی" مادرا بمونه (ت) ولی "به تعبیر معروف" دور از چشم و گوش مثلا معاون اقتصادی رییس جمهور این :
ج.ا
اجرت یا دستمزد مادرچی !؟ اینم بمونه ! مثلا پول گوشی یا تعمیرشم چی !؟
البته أجرش مثل رتبه ی اون مخفیه و یا صاحب الزمان ! (ث) .
ب :
بعد اذان و نماز و صبحونه ، البته بعد بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم :
لقمه ی ستون بدن ، بعبارت دیگه چشم باز کردن و به تعبیرمعروف "باز شدن مدرسه" !
و ... ، که مادر و دختر خونه رفتن ورزش صبحگاهی ، یا پیاده روی ، گفتم تلویزیون که مشتری نداره ببینم چی میگه ، خب شبکه ی یک و صب بخیر داشت و تا خواستم بزنم دو ، یه گفتگویی رو شروع کرد ، مجریش دو تا پرسش مطرح کرد ، اولیش :"قاچاق" بود و بعدیشم :"انبار" .
انبار چی !؟ خب واردات دیگه ، منجمله بقول مهمون برنامه قاچاقی که از :"حفره" های قانونیم وارد شده !
البته منظور انبارای خاصی بود ! نه :
انبار
به معنی کلمه ، که شامل هر انباری بشه ، البته لابمقارنه ، ولی آیا بمزایله !؟
البته در اینجا ! نه مثلا افغانستانش ! آخه اونجاش که مثلا تو رسانه ی ملیش گفته نمیشه :
یا محمد یا علی
چه رسه به :
یا علی یا محمد
که اکفیانی ، البته بقول آقا امام علی ثالث علیه السلام :
بشرط أنا !
وگرنه برا کی کافیه !؟
بگم !؟ بگم !؟ آموزش و پروش رسانه ی ملی رو میگم ! چند وقته این :"دو" رو باهم نمایش نمی ده ! جدا جدا نشون میده ! اونوقت سومی کدوم "دو" تا رو میگه :
یا صاحب الزمان ؟! یا بعبارت دیگه :
عرش
کدوم دو ؟!
پ :
حالا اگه مدرسه توپو بندازه تو زمین بچه چی !؟ یعنی بازم بگه من گفتم ، تو چرا !؟
خب کافیه آقا امام علی ثانی علیه السلام ، که توصحیفه ی سجادیه اومده ، بچه رو دعا نکرده باشه ! که :"مرزدار" چیزیه که از چشم ، گوش و اعضای حسی دیگش وارد میشه ! حالا "مرزدار" حسی و دلخواه یا دوستانیش ووو بمونه ! حالا :
انبار داریش
بمونه ، حتی موقت یا مریمیش !! چه رسه به فاطمیش ! که بعد مرز ذکر و فکر و حتی عقلشه ! مگه اینکه گفته بشه حتی بچه ی چشم و گوش بسته هم هست و اینم بمونه که برا کی : مدرسه ها باز شده !؟ برا بمزایله از نعمت حتی چشم و گوش و اعضای حسی !؟ و بقولی در عالم امکان ! یا بقول شیخ الرییس : خلأ !؟ و بقول جدیدش : صفر کیلومتر و خودشم دیجیتال !؟
ت :
رجوع شود به زیرنویس قبلی !
اللهم صل علی فاطمة و ... ، و سرّ مستودع فیها بعدد ما احاط به علمه !
ث :
رجوع شود به زیر نویس ب .
خلافت و امامت پ (الف) :
بسم الله الرّحمن الرّحیم ، الحمد لله ربّ العالمین ، الرّحمن الرّحیم ، ... . (ب)
سلام علیکم .
... ، اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیبًا ، ... .
مَن ! :
... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ (پ) ... .
ضمن تبریک باز جمعه ، امروز رفته بودیم پارکی در سرد رود ، که نزدیک تبریزه ، و ساعت شش بعد از ظهر بود که برگشتیم خونه ، برا همین فرصت نشد که بحث رو پیگیر بشم ، و الانم صاحب کامپیوتر با رایانه اش کار داره .
بحث به اینجا رسید که من ، من نَعبُد گو ، یعنی ما مانند حضرت ابراهیم علیه السلام که بعنوان مثال برای امامت مثال زده شد ، پیش از اینکه به امامت برسیم ! از نسل حضرت آدم علیه السلامیم ، که ان شاءالله به نخستین سوره ی مدنی رسیدم بیشتر میگم ، فعلا همینقدر گفتم که بگم امامت من ! پس از خلافت منه !
و اینکه این فرق داره با منی که مثلا میگه :"ریاست جمهوری" ما ! و بشرح ایضا دیگر که گفته شد مثل : شاه ، قیصر، مللک ، امیر و حتی خلیفه هم .
حتی اگه اینا هم انتخابی باشه ، یعنی یکی دیگه هم رای به مثلا شاهی ویا ریاست دیگری داده باشه و صرف نظرم از رای گیری ! یا بقولی بیعت ! و چگونگی اون .
چراکه خلافت ما یه واقعیته ، و مانده به رای یا بیعت یکی دیگه نداره ! بله یکی می تونه خلافتشو به یکی دیگه واگذار کنه ، ولی تحت خلافت اونم باز خلافت داره ! همچین نیست که هیچ خلافتی نداشته باشه ! مثلا درگوش دادن یا خوندن حرف یکی ! آیا گوش دهنده یا خوننده هم خود گوینده یا نویسنده ی !؟ یا ما ! گوش میدیم و یا می خونیم !؟ و میشنویم ویا می بینیم !؟ و بمونه جمعی یا قرآنیشم ! چه رسه به مابعد یا بقولی : ماقبلش !
در برنامه معرفت که شبکه ی چهار تلویزیون جمعه ی گذشته پخش شد گفته شد : فقط خداس که می تونه بگه من منم !
خب بله ! آخه وما ادراک من !؟ من چه درک یا دریافتی از من داره !؟ بقول ملای رومی ما هنوز اندخم کوچه ی مثلا حسّیم و خودشم نه :"قرانی" من !
بد نیست بگم که تو سوره ی حمد حرف از :"ربّ العالمین"ه ، و تو قرآن عظیم حرف از : ربّک !
حالا بمونه که تو نمازه بقول پیامبر صل الله علیه واله و سلم ، که بدون سوره ی توحید نداریم ، حرف از احدی صمدیه که بقول آقا ابا عبدالله علیه السلام یعنی :
... ، لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ ، وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ .
-------------------------------------------------
زیرنویس :
الف :
سومین حرف از سی و یک حرف الفبای زبان فارسی .
ب :
سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، وَلَقَدْ آتَینَاکَ :"سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی" وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ، ... .
پ :
... قُرْآنًا عَرَبِیا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ، ... . سوره ی یوسف
خلافت و امامت :
... (الف) غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُل ... وَ ... ، وَ ... .
سلام علیکم .
... ، اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیبًا ، ... .
فکر (ب) :
یادش بخیر ! چی !؟
روز گذشته ؟ هفته ی گذشته ؟ ماه گذشته ؟ یا سال گذشته ؟ ویا مثلا بقولی گام اول !؟ و گام اول امامت !؟ یا خلافت !؟ آخه ! امامت و خلافتم فرق داره با خلافت و امامت !
خب بله ! مثلا بجای :"حکومت اسلامی" یا به زبون اصلیش :
ولایت فقیه
آخه "حکومت اسلامی" که :"به تعبیرمعروف" من درآوردی نبود ! یکی گفته بود ! نگفته بود !؟ حتی بگوشم نرسیده بود !؟ مثل :
ج.ا (پ) ؟!
حالا بمونه که حتی استاد شهید در آثار بدون استثناء خوبشونم داشته باشن که :
من منظور حضرت :"امام" رو از :"جمهوری اسلامی" (ت) نمی دونم ، ولی جمهوری یعنی ... و ... .
یا مثلا همین پارسال گفته شد :
یارانه ها از سال بعد میشه نود تومن ! یا مثلا حرف از جا مانده ها از سهام عدالت زده شد ، ووو .
یه چیز جالب بگم !؟ بگم !؟ "به تعبیرمعروف" جهنم و ... ، شبکه ی نسیم یه کار جالبی کرده ! یه خانواده ی پنج نفره رو هم گذاشته رو صفحه ی نمایش برنامه هاش ! و منو یاد یه چیزایی میندازه که برا بچه ی سوم گفته میشه ! مخصوصا بانکی اونا ! که برفرض به تعبیرمعروف :"راستی آزمایی" ، خب آیا مانند مثلا وام ودیعه ی مسکن ؟! یعنی بچه با :"ضامن"!؟ و خودشم کارمند !؟
خب ! هفته و روز گذشته هم بمونه ! آخه صاب کامپیوتر یا رایانه وسیله ی کارشو می خواد و قیچی کنم و برم سر اصل مطلب ! یعنی امروز !
البته صبح ! و مثل الانشو که گفتم ! صاب یارانه رو میگم دیگه !
صبحم (دو) رکعتشو میگم ! نه اینکه چرا دو رکعت ؟! ولی آیا رکعت دوم مثلا تکرار رکعت اوله !؟ خب رکعت اول چی چیه !؟ خودشم واجب ! یا بقولی : مکتوب ! و مثل کتب علیهم ! دقت شود :"علیهم" !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ ، ... .
این سوره که نازل شده ! یه چیزی توشه مثل همون "علیهم" ! که اگه شامل مثلا نازله ی مکتوب یا واجب :
... ضَّالِّینَ . ... . (ث)
هم نشه ! چه رسه به :
... مَغْضُوبِ عَلَیهِمْ ! ... .
بازم کمر شکنه ! حتی اگه آدم اول صبحی فقط و فقط بفکر خودشم باشه ! چه رسه بقول پیامبر صل الله علیه وَ اله :
من اصبح لا ... فلیس بمسلم !
خب برا اینکه من که تو نماز نمیگه : ایاک اعبد !
ولو اینکه ششدانگ منشم قدّ حس که نه ! حتی همین بدنش باشه که بچشم میاد و بهش میگه : من !
خب ! تا محترمانه بهم گفته نشده بلند شو ! برم سراغ زیرنویسا .
---------------------------------------------
زیرنویس :
الف :
چی !؟ و بقولی در آیه ی ششم !؟
ب :
یا بقول خودمون : اندیشه .
نعمت فکر یا اندیشه !
پ :
جمهوری اسلامی
ت :
ج.ا
ث :
فقط سوره ی حمد نیست که پیامبر صل الله علیه وَ اله فرموده باشن نماز بدون اون نداریم !
امامت وَ خلافت :
... ، إِیاکَ نَعْبُدُ (وَ) إِیاکَ نَسْتَعِینُ ، ... .
سلام علیکم .
... ، اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیبًا ، ... .
یادآوری :
امروز چن شنبس !؟ فردا ، پس فردا و ... ! نه دیگه ! (شش) شنبه که دیگه نداریم ! بعد عید امسال (الف) که تو نوشته ی قبلی گفتم تلویزیون (پ) فردا رو عید اعلام کرد ، یعنی پنجشنبه ی هفته ی گذشته رو ، خب جمعه بود دیگه ! و شیش شنبه که گفته نشده آخر هفته رو ! نا گفته نمونه که :"جمعه" رو که فقط ما نمیگیم ! عربم میگه ! میلادیام میگن و ... .
"جمعه" رو میگم ! نه آخرهفته رو ! و بقولی دو روز آخرهفته رو ! یا تعطیلات آخر هفته رو ! که ... بمونه ! خودشم تو :"نظام" آموزشی این : ج.ا !
آخه پیامبر صل الله علیه و اله وسلم گفته جمعه داریم ! روز جمعه ! نه دو یا چن روز جمعه ! حالا چرا !؟ بمونه ! فقط بازم بگم که بقول باز پیامبر: اگه و فقط اگه دو روز جمعه داشته باشیم ، آنگاه ... !
خب ایندو هم اولی و آخری داره دیگه ! خب ! جفتشو که تو یه روز نداریم ! حال :"جا"شم بمونه ! که کجا !؟ آخه بعضیا :"به تعبیرمعروف" : چاهشو نکنده منار رو ... !
حالا با غربیا و دانشگاهشونم کاری ندارم ! ولی حتی استاد شهید در آثار بدون استثناء خوبشوم دارن که :
ما فاقد حافظه هستیم !
حالا این کیه که مثلا بقول مرحوم علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسمشون : میره جهان خارج و توش چشش میفته به یه :"سیاهی" مثلا !؟
و بموندم بار :"دو" مش ! یا بقولی :"گام" دومش ! حتی با :"یادآوری" یا بقولی با :"احضار" اولی ! و جا و محل "احضار"شم بمونه ! ولی :
زیر سایه
ی چی !؟ مثلا بقولی :"مشاهده" شده و مثلا :"دیده" شده !؟ خب ! کدوم دیده !؟ مگه داریم !؟ کجا !؟ دیگه چی !؟ تو بگو :
دو
تا !؟ خب ! اولی !؟
فقط بگم که باز پیامبر فرموده : بچه رو تا دوسالگی نزن !
نه اینکه بعدش بزنا ! آخه اول بدونه که چی کرده !؟ که برا اونه زدنش !
خب ! اول سالی (ت) چی دارم میگم !؟
سال گذشته در آخرین ماهش یه پرسشی مطرح شد ! البته طرح شده شاید پرسشی به نظر نیاد ! آخه حرف از :
فرق یا تفاوت :"امامت و خلافت" بود !
خب بله فرق دارن این دو هم ! یا امامت با خلافت تفاوت داره ، ولی :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ، ... .
آخه ! وقتی که مثلا گفته شده باشه :
امامت با خلافت فرق داره ، ... .
حالا بمونه مثالی از امامت و مثلا :" امامت ابراهیم"ی ! و مثال مثلا شنوایی !؟ و حتی مکتوبشم !؟ و بقولی :"واجب"ش !؟ وَ ... !؟
خب ! :"الان" این گفته چه گفته ایه !؟ آیا حکایت از حکمی نداره !؟ حتی بقول مثلا دانشگاههای غربی و وارداتی به حتی این :
ج.ا
حسّی و مثلا شنیدنی ! یا مکتوبش !؟ یعنی نوشتش !؟ حالا بحکم یا فرمان ، و به تعبیرمعروف :
ده فرمان
شم ، بمونه ! و ... !
ولی ! به :"تعبیرمعروف" حالا چرا !؟ آخه مثل همون می مونه که تو یکی از سخنرانی های برادر حسن رحیم پور ازغدی تو تلویزیون ، یکی حالا اومده باشه برا بقول خودش :"کشورداری" یه نظریه بده ! خب این نظریه حالا به نظرش رسیده !؟ خب چه نظری داشت وقتی که بجای :"حکومت اسلامی" حرف از :"جمهوری" هایی داده شد که ختم شد به :
جمهوری اسلامی ، نه یه کلمه کم وَ نه زیاد !؟
خب ! پرسش اینه که این برا چی !؟ برا امامت !؟ (وَ) یا خلافت !؟
یادش بخیر ! تو ماه رمضونو میگم ! که گفتم آقا امام دوم علیه السلام خلافت رو به حتی معاویه هم بخشید ! امامت رو چی !؟ حتی با شرط و شروط !؟ که آقا امام سوم علیه السلامم یکی از شرطا رو تا معاویه زنده بود رعایت کنه !؟ آخه ! نقله که معاویه کاری با بلایی که سر کاروانای تجاریش میومد نداشته ! اصلان کاری با آقا ... اباعبدالله علیه السلام نداشت و حتی اینو به :"جانشین" یا :"خلیفه" ی بعد خوشم کرد !
حالا بمونه که وقتی جلوی امام در کربلا گرفته شد و راه پس و پیش گذاشته نشد ، حتی بعد شهادت آقا علی اصغرعلیه السلام ، امام گفت بذارید برم ! نه به جایی تو قلمرو خلیفه !
خب ! برا چی !؟ برا امامت !؟ یا خلافت !؟ (ث)
-----------------------------------
زیرنویس :
الف :
منظورم عید نوروز سال هزار و چهارصد هجری شمسی نیست ، یا اول قمریش و یا میلادی و خلاصه هر اول سال دیگه ای که به مناسبتی به حساب سالها محاسبه شده و بشه ، سالهای متعدد ، به عدد دراومده یا بقول نهج البلاغه (ب) شمرده شده .
ب :
خطبه ی اول :
... حدّه عدّه ... .
پ :
یا سیمای سازمان صدا و سیمای این :
ج.ا
ت :
ضمن مراجعه به زیرنویس الف ، منظورم از اول سالی تا جمعه دوم نیومده و تو این هفته هس .
البته جاش جمعه ی اول بود ! ولو اینکه قبلش یه روزم بود ! که پشت سر گذاشته شده باشه ! حالا بمونه بلکه همون روز عید و خطبه های نمازش ! که یه سالی ... ! خب ! کجا گذاشته شده !؟ که یادیم بشه ازش کرد !؟ مثلا در "گام دوم"ش !؟ یا "به تعبیر معروف" : جُمعَش !
ث :
حالا چه به سیره ی خلیفه ی اول ، یا سیره ی شورای :"شش" نفره ی دومی و یا ... ، بمونه !
ان شاءالله تا جمعه فعلا خدا نگهدار.
زیر سایه ی شب دوم ... ؟
سلام علیکم ، شب بخیر .
... ، اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیبًا ، ... .
دیشب فرصت نشد ! خب از اذان مغرب گذشته بود که به خونه رسیدم و اونقد خسته بودم که چیزی خورده نخورده جنازه شدم ، شایدم قسمت بود که امشب نوشته شه !
آخه امشب شب امامت دیگه شب نیست ! اگه بعد پیامبر صل الله علیه و آله وسلم روشن نبوده باشه ، امشب دیگه روشنه !
آخه بعد شهادت آقا امیرالمومنین علیه السلام دوتا امام داریم که بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم (الف) یکی امام یکی دیگس ، اونم امام حتی آقا امام حسین علیه السلام ، چه رسه به دیگری (ب) .
خب ، گفته شد که در شب دوم شب قدر که در سوره ی قدر اومده حرف از درک یا دریافت شب قدره (پ) ، حالا اگه (ت) دوتا درک کننده داشته باشه درک یا دریافت یکی زیر سایه ی درک یا دریافت اون یکی دیگس .
نقله که حضرت عیسی بن مریم علیه السلام (ث) با یکی از همراهاشون سفر می کردن ، وقتی به آبی رسیدن ، همسرشون گفت حالا چیکار کنیم ؟ قایق مایقی هم که نداریم ! حضرت فرمودن دنبال من بیا و بگو یا عیسی ، راه افتادن و روی آب که میرفتن ، همراه دقت کرد و دید خود حضرتم دارن یه چیزی میگن و دارن میگن یا الله .
پیش خود گفت خب منم بگم یا الله ! گفتن همانا و فرو رفتن در آب همان ، که حضرت دستش را گرفتن و گفتن مگه نگفتم بگو یا عیسی !
گفت من دیدم شما میگین یا الله ، گفتم منم بگم یا الله !
شب بخیر .
---------------------------------------
زیرنویس :
الف :
اگه دو نفر رو زمین باشه ، یکی امام دیگریست .
ب :
که از امامت درک یا دریافتی داشته باشه ! یعنی امامتی داشته باشه ، مثلا امام جماعتی ، جمعه ای و یا ...
حالا بماند که آقا امیرالمومنین علیه السلام فرموده باشن :
الحواس ائمة الاعضاء ، القلوب ائمة الحواس ، الافکار ائمة القلوب ، العقول ائمة الافکار .
و :"بشرح ایضا" نزولیشو :
العقول ائمة الافکار، ...
چراکه صرف نظر از امامت حافظه (حتی موقتش !) و ذکر یا یاد این وسط ! شاید اینم مطرح بشه که خب امامت :"اعضاء" چی !؟ و بماندم "بشرح ایضا" بچشم ، گوش و دیگر اعضای حواس پنجگانه اومده هم ! و جریان امامت در دنیای جهان خارج !
البته اگه سر و کلّه ی مثلا راسلی پیدا نشه و دور تسلسلی رو پیش نکشه ! آخه دور تسلسل که :"به تعبیر معروف" سر بالایی ، صعودی ویا بقول قرآن :"یقوم الروح و الملائکه" نیست ! زیرسایه ای و نزولی و باز بقول قرآن :"تنزل الملائکه و الروح"یم هست !
ملای رومی میگه :
زانکه از قرآن بسی گمره شدن ، زین رسن قومی درون چه شدن
مرسن را نیست جرمی ای عنود ، چون تو را سودای (سر بالا) نبود
مقصودم از آوردن حرف ملای رومی :"سربالا"ش بود ، نه چیز دیگرش !
پ :
مگه اینکه گفته بشه مثلا در پرسش :
... ، وَمَا أَدْرَاکَ مَا "لَیلَةُ الْقَدْرِ" ؟ ... .
حرف از درک یا دریافت شب قدر نیست ! حتی یکی از ششدانگ ادراکات یا دریافتا ! حتی عضوی از اعضای حسّیم !
ت :
یا بقول دانش شیرین ریاضی :
اگر و فقط اگر :
دو مجموعه داشته باشیم ، آنگاه مجموعه ای داریم که آندو مجموعه زیرمجموعه ( بقول جرسومه ای بخونید : زیر سایه) ی آنند !
ث :
که صرف نظر از حضرت زکریا علیه السلام ، حضرت یحیی علیه السلامم همزمان با ایشان بوده اند ، ولی صاحب شریعت حضرت عیسی بن مریم علیه السلام بوده ان .
گام دوم دورهمی ماندگار من :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ ، ... .
سلام علیکم .
یا مقلب القلوب و ال ... .
اول پیشاپیش آخرین جمعه (الف)ی سالو تبریک بگم وبعد هم پیشاپیش سال نو (چ) رو ، همچنین سوم شعبان سالروز تولد آقا امام حسین علیه السلام رو .
اما بعد !
گام دوم دورهمی علمی :
گفتم که مراجعه کرده بودم به بایگانی برای یادآوری حرفی از استاد شهید مرتضی مطهری در اثری از آثار بدون استثناء خوب ایشون ، که در بایگانی چشم افتاد به نام کتابی ، که از کتب آموزشی آموزش و پرورش بود ، ودر این کتاب پرسشی مطرح شده بود .
و پرسیدم این پرسش برا کی مطرح شده ؟ حالا برا چی مطرح شده اش بمونه !
پاسخم برای این پرسشم این بود که از دانش آموز پرسیده شده .
خب ، علاوه بر چشم دانش دانش آموز که به این پرسش افتاده شده ، یا پیش چشمش گذاشته شده ، و حس بینایی او که دیده ، و دلشم خواسته باشه که ببینه ! خب چیکارش کرده !؟ دیده شده رو میگم !؟ حالا دوست داشتنیش یا ... ! بمونه !
که نه تنها در دانشگاه دبیرستان و دبستانش ، بلکه آیا در حوزه ی مدارس علمیه هم کاری صورت گرفته شده که طلبه یا دانش آموزش چی چی داره و چیکار کرده تا اینجای کار !؟ که پرسش مطرح شده بایگانی یا نگهداری شده !؟
خب ! در گام دوم چی ؟! آخه پاسخ پرسش بعد یادآوری اونه که بایگانی شده ! البته اگه استاد ، چه دانشگاهی و چه حوزویش بخود که دانش آموزش یا طلبش پاسخ مسئله رو بدونه !
مثل خودش ! که می دونه ! استاد رو میگم ، چه دانشگاهی و چه حوزویش !
مثل همونکه در پرسش اون کتاب درسی اومده : کدامیک از این ! سه (عقل ، دانش و تجربه) مهمترن در زندگی .
یا کدومیک از این ! دو !؟
یا ! نه این ! دیگه کدوم مدوم نداره ! پرسشم نداره ! آخه یه حرفه ! مثل همونی که :"بایگانی" شده ! البته نه به :"سبک" علوم و :
متدولوژی علوم !
علومی که :"بر بنیان" اونا ! نه اون ! مسلط بر زندگی دانش آموز و طلبه هم شده اید استاد ! در حالیکه زندگی علمی دو طرفه هست ! نه یه طرفه ! و بقول طلبه ها از باب تفاعله مثل :
تَوَاصَوْا
حتی پیامبرم که از طرف خدا مبعوث شده یه شنونده و یاد آورنده حرفشو داره !
تا فرصتی دیگه فعلا خدا نگهدار!
---------------------------------
زیرنویس :
الف :
امروز با حاج خانوم رفتیم بیرون برا خرید ، صرف نظر از خبر دیشب تلویزیون ، که جایی ندیدیم میوه ای توزیع بشه ، فاز چهار شهرمون که تا بحال سابقه نداشته ، بلکه نه تنها تو شهرمون ، بلکه تو شهر اسکو هم که نزدیکتر از شهرمون به فاز ماست ! هم خبری نبود ، یه چیز جالبم دیدیم ! یکی از مرغ (ب) فروشیای اسکو که مرغ داشت و الباقی درشون تخته بود ! یه صفی داشت بیا و ببین ! خودشم تو یه فلکه ی کوچیک ! و خدا رو شکر ! که گویا تو صفیا ماشیندار نبودن ! آخه خیابونای منتهی به او فلکه هم همچین گنجایش پارک کردن ندارن !
حالا بمونه که اهالی شهر اسکو ، شایدم شهر ما ! و شهر خسرو شاه که بهم چسبیده هستن ، از کجا خبر دار بشن که بیان اونجا ! مرغ بگیرن !؟ آیا مثلا شهرداری و :"شورای شهر"ش اطلاعیه بده !؟ یا مثلا فرمانداریش !؟ و یا ... !؟ بقول جامعه ی مدنی غربی !؟ یا بقول جامعه ی مدنی دینی ! مثل مسجد جماعت محل !؟ و جمعه ی شهر !؟
خب بله ! کرونا هست ! ولی مساجد جماعت و جمعه که کارشون فقط نماز جماعت و جمعه نیست ! یا بقول سند چشم انداز که یکی از نهاد های مدنی و خودشم طبق آموزه های غربی نیست !
و بمونه هم که اقامه ی نماز یعنی چی !؟ و نماز جماعت و جمعه ، یا جمعه و جماعت ! یعنی چی !؟ آیا آخرین توصیه ی آخرین پیام آور خدا !؟ و بعد ایمان به غیب !؟ و شهادت به خدا ، رسولش و حجتش (پ) :
حی علی الصلوة !؟ و ... !؟
و بمونه که تو نماز بعد : ... ، مالک یوم الدین :
ایاک نعبد و ... .
ب :
حالا چرا مرغ !؟ آیا به خروسم گفته بشه مرغ !؟
پ :
ازآقا امیرالمومنین (ت) علیه السلام که پرسیده شد چرا خدا یکیه ؟ در پاسخ گفت : اگه خدای دیگه ای هم بود پیامبر می فرستاد !
مفهموم این پاسخ اینه که حرف پیامبر اینه :
اشهد ان لا اله الا الله
و :
اشهد ان محمد رسول الله
حرف امامه ، و :
اشهد ان علیا ولی الله
حرف شیعه یا پیرو امامه . (ث)
ت :
ان شاء الله در ماه مبارک و میهمانی خدا بیشتر میگم ، فعلا همینقد گفته باشم که مومنه که میگه :
اشهد ان علیا ولی الله
ث :
اونی که بگه :"اشهد ان علیا ولی الله" نداریم (ج) ، یا ادعای ولایت داره ! یعنی خودشو مخاطب حرف پیامبر می دونه ! و یا برا حرف پیامبر مخاطبی قائل نیست ! و مبعث یعنی خدا پیامبرشو رو برا هیشکی نفرستاده ! حتی برا خود پیامبرشم !
وعلی ای حالا :"نماز"ی نداره ! حتی در فرادی ! آخه در گام دوم :
ایاک نعبد و ... نستعین ، اهدنا ... .
گفته میشه ! نه : اعبد و ... .
حالا امام جمع یا مجموعه ی من :"نعبد و ..." کیه !؟ بمونه ! که بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم که :
هرکی امام زمانشو نشناسه و از دنیا بره ، به دین جاهلیت مرده
شامل امام مجموعه ی منم میشه .
ج :
بعنوان مثال مراجعه شود به حرف این امام ! جمعه .
چ :
خب زمستون داره میره و :"به تعبیر معروف" روسیاهیش می مونه به فشار حداکثری خارجی و کم انصافی داخلی ! خب از سرمایه داری صهیونیست جهانی و آمریکاش و نوچه های غربی ، شرقی و خاورمیانه ای اون جز این انتظار نمیره ! ولی ... !
خودشم بنام علمی ! و بر بنیان دانش ! خودشم :"گام دوم"ش !
به :"امید" بهار علمی ! و خودشم "گام دوم"ش ! ان شاءالله تعالی .
نکته ای ظریف در آموزش (پایانی) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .
سلام علیکم ، شب بخیر .
اشاره :
در دوره ی قبل گفتم که نقله سوره "تَبَّت یَدا" یا بقولی سوره ی :"مَسَد" در قرآنی که آقا امیرالمومنین علیه السلام گردآوری کردن و عرضه داشتن ، و مورد قبول واقع نشد ! آورده نشده .
خب نبوّت با امامت فرق داره ! پیامبر رسالت ابلاغ داره ، ولی در مقام امامت فقط ابلاغ نمیکنه ! علاوه بر ابلاغ مجریم هست .
خب برای اجرا فقط خودش مجری نیست ، دیگری ، ولو یه نفرم که باشه ، اگه بهش هیچ امکان اجرا داده نشه که نمی تونه مجری ابلاغیه باشه ! مثل این می مونه که به :"دست" بسته ای گفته بشه که "دست" بکار بشه ! حالا هرکاری که از دست بربیاد .
مثلا :"آموزش " که محل بحثه .
هزینه ی آموزش :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ، لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یسْتَقِیمَ ، ... .
پیشگفتار :
قبلا گفتم که استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، در تعریف فکر یا بقول خودمون اندیشه ، گفته ان که فکر قسمی از یاد آوریست ، نوع :"زاینده" ی اون .
و اینم گفتم که استاد شهید در مورد یادآوری گفته ای دارن به این معنا که یه وقت یکی از یه چیزی خبری نداره و ما بهش یادآوری می کنیم ، و یه وقتم نه ، خبر داره ! منتها فراموش کرده ، حالا به تعبیر من شایدم خودشو به فراموشی زده ! حالا چرا !؟ بمونه !
مثلا می خواد بهش فکر! نکنه ! بعبارت دیگه براش هزینه ای پرداخت نکنه ! حالا این هزینه می خواد مثلا چشم ، گوش و یا اعضای حسی دیگه باشه ! یا همین که گفتم ، فکر یا اندیشه رو میگم ! و خودشو راحت کنه و مثلا بگه :
نمی دونم
و خلاص ! مثل :"ندیدم" ، :"نشنیدم" و ... خلاص !
و اینم بمونه که اگه گوینده هم ادعای اینو داشته باشه که مثلا :
بگوش من میرسه !
یا :
از ... خبر دارم و بی خبر نیستم !
و این منم دعوی جانشینی نه تنها پیامبر ! بلکه امامم داشته باشه ! امامت ولو یه نفرم ! ولی بی خبر از اونم باشه !
خب ! محل بحث گفتم آموزشه ! پس حرف از مثلا استاد ، معلم و یا به تعبیر دیگری مثلا آموزگاریه که خبر از دانش آموز یا دانشجوش نداشته باشه ! در حالی که ادعای استادی ، معلمی و یا مثلا آموزگاری داره !
اونم از :"هزینه " ای که شاگرد ، و یا مثلا دانش آموزش داره میکنه ! و بعبارت دیگه همون :"تبت یدا"! یا دسته بسته بودنش در آموزش !
خب ! برا اینکه ، هرچند گفته شده مثلا :"معلمی شغل انبیاء" ست ، ولی نبوت بدون امامت معنی نداره ! که معلم کارش ابلاغ باشه و بره دنبال کارش ! کدوم پیامبر اومده گفته و رفته پی کار خودش !؟
ان شاءالله در این :"دوره" هم که رسیدم به سوره :"مائده" ! بیشتر خواهم گفت که رسول خدا صل الله علیه و اله و سلمم ! اگه "اینو" ابلاغ نمی کرد ، رسالتشو ابلاغ نکرده بود !
خب ! چی گفتم امشب !؟ گفتم که این فقط استاد و یا به تعبیرات دیگش نیست که در "آموزش" هزینه میکنه ! بلکه شاگردشم "هزینه" می کنه ! ولو اینکه استاد بخواد یه چیزی رو مثلا به :"گوش" ش برسونه ! همونطور که استاد استادم به "گوش" اون رسونده !
مگه اینکه بازم مثلا سروکلّه ی :"راسل" ی پیدا بشه و بگه :"دور تسلسل باطله" ! و نه تنها :
عَلَّمَ آدَمَ
، بلکه :"آدم" م نداریم (زیرنویس) !
پس : کَمَثَلِ آدَم
م نداریم ! و بعبارت دیگه :
چرا مسیحی نیستم !؟
شب بخیر .
--------------------------------
زیر نویس :
مثلا در کتاب :"تئوری طبیعی مجموعه ها "
که قبلا گفتم به کوشش :"ستاد انقلاب فرهنگی" و یا بعبارت دیگه :"شورای انقلاب فرهنگی" سابق ! به فارسی برگردان و چاپ و منتشر شده ! اونم برا تدریس در :"دانشگاه" !
بعبارت دیگه رسوندش به مثلا :"گوش" دانشجو ! دستکم ! حالا مابعد ! یا بقول ما قبلش حس ، ووو ش بمونه !
نقطه ی آغاز شناخت یا معرفت علمی (پایانی) :
... ، وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ، ... .
سلام علیکم و تسلیت .
اشاره :
در قسمت قبلی یادم رفت که برنامه ی بعدی برنامه ی :"ثریا" ی شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایرانو بگم ، که گفته شد عازم ... کرمانشاه زلزله زده خواهند بود ، که ضمن سفر بخیر امیدوارم دستاوردی بهتر از برنامه ی قبلی داشته باشن !
آخه آخرین حرف در باب علم یا دانش و در "ثریا" شم ، حتی اگه همون که در قسمت قبلی گفته شد باشه ، بازم بقول آقا امیرالمومنین علیه السلام : العلم علمان ، ... ، ولا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوعه ، هنوز ! حالا :"ضرر" دارشم بمونه ، هرچند اونم تا مطبوع نشه چه ضرری می تونه داشته باشه !؟ جز آنکه پیامبر صل الله علیه و اله وسلم فرموده : مثل درختیه که :"ثمر" نداره !؟ که نویسنده ی بنام مثلا کشاورزی که :"درختکار" ه اونو :"برا" بقول شاعری :"عسل" ی نکاشته باشه ! رو زمین ! حتی "برا" اینکه سایه ای داشته باشه ! حالا مثلا چوبش و ثمراتش الی ماشاءالله بمونه !
خب بله ازش مثلا تیروکمونم ساخته میشه ، طبق پیش نویس سازندش ، یا رونویسش ، مثلا از :"اتریش" ، :"فرانسه ی قبل از آمریکا" اون ، مثل همون علم و علوم انسانی پیشنویس رونویسی شده موضوع برنامه ی قبلی ثریای ... اسلامی ایران ، که گفته شد .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، تَبَارَکَ الَّذِی (پ) نَزَّلَ ... .
امروز (پ6) که به سر آمد و شب شد ، بمناسبتش دیشب ، آخر شب تلویزیون فیلم :"محمد رسول الله" رو نشون داد ، با اینکه بازم بعد از ظهرش خوابیده بودم ، ولی درست وسط جنگ اُحُد بود که خوابم برد و ندیدم که تنگه رو که رها کردن چی شد ؟
البته قبلا دیده بودم ، نه فقط در زمان جمهوری اسلامی در ایران ، بلکه اولین بارم که در زمان شاهنشاهی رو پرده ی سینماها به نمایش گذاشته شده بود ، ولی این بار یه چیزایی برام تازگی داشت !
اونوقتا منم دوست داشتم فیلمشو ببنیم ، مثل خیلیا در زمان شاه هم ! که مشتاقانه استقبال کردن و شاید همینم در ساخت اون برای تهیه کننده اش نقش داشته !
خب شروع فیلم ، با نوشته ای که مجوز ساختم داشت ، از دانشگاهی در مصر و علمایی در لبنان ، اونوقتا برا من یکی که اصلا مطرح نبود ، حتی شروعش با سه (پ7) سوار کاری که می اومدن که برن نامه ی پیامبرو برسونن به اونایی که براشون نوشته شده بود و بعدشم بقولی فلش بکم همینطور .
الانم زیاد برام مسئله نبود اینا ، ولی بعنوان مثال اونجاش که پیروان پیامبر در جایی مثل خونه مخفی گرد اومده بودن ، صرف نظر از زمانش که میگم ، یکی وارد شد و نوشته ای در دست داشت که برا دیگران هم خوند ، آیاتی رو که تازه نازل شده بود ، ونوشته هم شده بود .
حالا کی !؟ درست قبل از اینکه باز در همین صحنه یکی وارد میشه و میگه دستور علنی کردن خودمون اومده و اون بقول تظاهرات و مقابله و واردشد نقش اول فیلمو ختم ماجرا .
صبحم که داشتم :"تنهایی" تلویزیونو نیگا می کردم که مورد نیازی پیش اومد برا خونه و رفتم بخرم و تا بیام تموم شده بود ، که بمناسبت امروزم نبود سریالش ، اونجاهاشو دیدم که بازم بعنوان مثال بقولی بادیگاردای امام وسط نمازم اینور اونور می رفتن و مراقب اوضاع بودن .
سریالی که مجوز ساخت گرفته بود و بدون مجوز تهیه نشده بود .
خب تنها برا من که اینا یه :"داده" بحساب نمیاد ! که در بقولی همزاد پنداری معادلی براشون در خودم نداشته باشم و :"مطبوع" نشه ! خیلیا دوستدار پیامبرو امام هستن و مشتاق داستان زندگی ایندو و اونم با جذابیت فیلم و سریالش ، نه فقط خواندنش بچشمم ، چه رسه به شنیدنش با گوش ، حتی در عصریم که مثل نوشته دم دستشم مهیا باشه .
حالا بمونه اونیم که هنوز در خود از ایندو خبری نداره و با شنیدن و خوندن و دیدنش بخود بیاد ! ولو بحکم دل یا قلبش ! حالا :"بحکم عقل بفکرعلم" یا دونستنش بمونه ! که هیچ بنی آدمی بدون اینم نیست ! که "داده" ای رو بیاد نیاره و بهش فکر نکنه یا نیندیشه !
کافیه بهش :"داده" بشه ! اونم با جذابیت فیلم ! ولی چی !؟ خب چی داره !؟ همونو ! نداره ! خب سازنده ی فیلم از کجا آورده !؟ از خودش درکه نیاورده ! از مثلا دانشگاهی در مصر و یا عالم و دانشمندی در لبنان بهش رسیده !؟ خب به اونا از کجا رسیده !؟ کافیه در جایی برسه که رسولی بعنوان مثال مانند چشم یا گوش به اونا رسونده باشه ! تا برسه به "محمدرسول الله " .
حالا اشهد (پ8) انّ علی ولی الله بمونه !
پ - ... ، الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیءٍ (پ2) فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا ، ... .
پ2 – و لاشیئی هم ! البته اگه شیئ بحساب بیاد ! حالا بعد شیئ یا قبلش !؟ خب اینم پرسشیه برا خودش و پاسخم بهش داده شده در تاریخ علم یا دانش ! خصوصا وقتی که جفتشم بحساب اومده باشه ، البته نه در :"پلت فرم" حرف ! حرفی از حروف الفبا ، مگه اینکه حرف برا عددم بحساب اومده باشه ، مثل علامت های علم یا دانش ریاضی که امروزه برا خودشون هرکدومشون یه دنیا حرف ، که نه ! بلکه :
می نویسم ، پس هستم !
دارن ! که ان شاءالله تعالی بقول ما ترکا ، اللهم بیربیر، یکی یکی می بینیم که چی میگن !؟
خب فعلا صدام میکنن که نمازه ! برم بیام ان شاءالله تعالی !
راستی جنّا چی بود !؟ حرف آخرشون !؟ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ ... !؟
بعد از ظهر :
جالبه ، نه فقط برا علوم انسانیا ، برا تجربیا و دیگرم ، که مثلا بقول استاد شهید مرتضی مطهریم گفته نمیشه که دوتا کار می کنن ، بعبارت دیگه که در :"می نویسم ، پس هستم" ، گفته میشه که دست بقلم تعریفی نیستن ! حتی بعنوان مثال در یه کتابی به اسم :"منطق ریاضی" ، که به فارسی نوشته شده و بکوشش :"جهاد دانشگاهی" چاپ و منتشر شده گفته شده که اصلا طرف حساب :"باب معرفت" یا شناخت منطق قدیم ، منطق ارسطویی نیستن ! طرف حسابشون باب حجت ، تصدیق ووو ی اونه که :"ادعای" منطق داره !
در حالیکه :"تئوری مجموعه ها" ی ژرژکانتور رو اگه نداشته باشیم ! اونوقت :"جبر ... " ژرژ بول چه حکمتی داره !؟ و حکم و احکامشو برا چی !؟ صادرکنیم ! جز همون و همونایی که در حوزه ی فقط علوم انسانیم یافت نمیشه !
حالا بمونه که مثل پیشینیش ! میگه شیئ یا چیزی رو تعریف نمی کنه ، مگر محسوس ! که نیازی به تعریف نداره ! و قابل مشاهده هستند و آزمایشم ! و در باب یا مرحله ی بعدم قابل تجزیه و ترکیبم ! ولی چون مجموعه ی جامع قابل تعریف نداریم ! همینو! بعنوان :"یه" داشته تعریف شده داریم ! همو که : لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ (پ3) وَخَلَقَ کُلَّ شَیءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا !
پ3 – حالا می خواد بعنوان علوم انسانی باشه ! یا تجربی و یا هنر و غیره هم ، منجمله به اصطلاح علم یا دانش :"نظامی" م ! حالا چه بعنوان نیروی زمینی ، و چه هوایی و دریاییم ، چه ارتشی و چه سپاهیم ! چه عینی ! و چه مجازیشم ! ووو
البته نه طبق آخرین گفته ، یعنی نوشته شده در باب علم یا دانش ! چراکه این گفته هم تا مطبوع نشه ، نفعی بحال گوینده ، یعنی نویسنده ی اونم نداره ! پس بعنوان مثال علوم تجربیم مشغول باشن !
بعد غروب آفتاب :
ضمن شب بخیر ، البته مگه اینکه نه تنها علوم تجربی ، بلکه انسانی و هنر و غیره هم ، بجای نقطه ی آغاز شناخت یا معرفت علمیشون ، مثلا :"صفر" آغاز ... ی داشته باشن ! البته نه مسموع ! بلکه مطبوعشو ! ساده بگم ! خودشون ! یا :"برا" خودشون نوشته باشن ! رونویسیم که کرده باشن ! م همینطور !
چراکه به :"مرکز داده" ای می مونه که نه تنها یه کاره هست ! بلکه بقول مقام معظم رهبری کارشم :"حدّ یقف" م نداره ! که به نقطه ی :"امن" (پ4) ی برسه !
چه رسه به نقطه ی ب (پ5) آغاز ! یا دو کار آغازینش ! که کار دیگرش به :"اشتراک" گذاشتن باشه ! به "اشتراک" گذاشتن داده ! داده ی رسیده به مرکز ! تمام و کمالش ! بعنوان یه داده ! حالا بهر عنوان که نامبرده شه ! یعنی نوشته شه ! در مرکز ! حالا بعنوان محسوس و دوستداشتنیشم !؟ و قابل ذکرشم برا دونستنش !؟ بمونه ! که برا مرکزعلمی :" داده " بشه !
پ4 – ی حتی بعنوان :"مرکز" داده ! چه رسه به :"مادر"یش ! که گفته میشه ! و گویا بگوش مثلا دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران برسه هم : ولش ! خب بله لابد مسموعه و مطبوع نشده در جمهوری اسلامی ایران دیگه ! ولو رونویسی شده ی اونم ! اونم در مراکز علمیش و دانش بنیانشم ! و نه تنها مثلا آموزش و پرورش دانشگاهی ، بلکه حتی حوزه هم از این مادر خونده ها پاک پاکن !
پ5 – نه نقطه ی حتی شورای :"دو" نفره هم ! ولو بعنوان مادر و نامادری ! چه رسه به نامادری و مادر ! و نامادری مادر ! و :
... لَا یخْلُقُونَ شَیئًا وَهُمْ یخْلَقُونَ وَلَا یمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا یمْلِکُونَ مَوْتًا وَلَا حَیاةً وَلَا نُشُورًا !
پ6 – که مثل همچین روزی پیامبر غسل داده شده باشه ، بر او نماز خونده شده باشه و تشیع شده باشه
حالا تشیع آقا امام حسن علیه السلام بمونه !
و دفن شده باشه ، یا ...
خب بنده خدا ! کی پیامبر و غسل و کفن نمیگیم ، بر اون نماز می خونه !؟
اینکه دیگه نیازی به گفتن نداره ! که براش جلسه ملسه گذاشت و انتخابات راه انداخت ! و ... .
پ7 – حالا بقول مثلا برنامه ی :"سمت خدا" ی تلویزیون :"شش" سوارکارم بمونه .
پ8 – بقول استاد شهید مرتضی مطهری که اشهد یعنی درک یا دریافت کردم ، حالا معرف یا شناخت پیدا کردم و شناخت یا معرفت علمیم بمونه ! همینطور به ایندو هم با چی !؟ که یکیش همین رسول یا فرستاده اونه برا درک یا دریافتی مثل دیدن مثلا فیلم :"محمدرسول الله" .
یه وجب (قسمت چهارم) :
ضمن وقت بخیر براتون بهترین اوقاتو ، یعنی همونطور که در مباحث قبلی گفتم ، بروز ترینشو ، آرزومندم .
امروز سالروز شهادت آقا امام حسن عسگری علیه السلامه ، ضمن تسلیت ، امروز روز به امامت رسیدن آخرین امام ، یعنی فرزند پنج ساله ی آن امامم هست ، که ضمن تبریک ناگفته نمونه که آخرین امام مثل حتی پدر و جد بزرگوارشونم نتونستن امامت کنن و پنهان شدن و هنوزم در غیبت بسر می برن .
بعبارت دیگه دوران امامت که تا آنزمان بصورت آشکاز بود ، با غیبت ایشون پنهانی و دور از چشمه ، البته نه اینکه به چشم نمیاد ، چراکه حتی چشمم که امام دیگر پنج عضوه ، بدون امام نیست ، بلکه صرف نظر از حسشم در درون ، داخل و یا ... ، کافیه بقول پیامبر دو چشم در بیرون باشه که یکی از این دو امام دیگری باشه ، که هست ! هرچند به چشم دیگری نیاد ! همونطور که آخرین امام در پنهانی ، غیبت و یا ... به امامت نرسیدن ، بلکه مدتی به چشم هم می اومدن و بعد پنهان شدن و ...
خب :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ؟ ... .
کجای بحثیم ؟
پیش از اینکه وارد وقت نماز مغرب به افق خودمون بشیم خلاصه اش اینکه گفتم حرفی که زده میشه یا مطرح میشه یه کالای داخلیس ، حتی اگه اونو مثلا رسانه ای مثل شبکه خبر تلویزیون به گوش سونده باشه مثل همون طرح کارت خرید کالای داخلی ، چراشم اینکه اونو هرچندم گفته بشه که مثلا بانک مرکزی داده ، ولی صرف نظر از اینم که نماینده ش ، نایبش ، ووو در تلویزیون گفت ، آخرش یکی گفته ، و حرف دو نفرم نیست ! چه رسه که بازم بحساب ریاضیات حتی جدید عصر حاضرم ، حرف سه ، چهار ووو باشه ! که هرکدوم برا خودشون یه حرفی داشته باشن ، مثل یه وجبی که گفتم هرکدوم از ما برا خودشون دارن !
پس اول اینکه بحث از حرفه ، و گفتم که به چشم اومدنیشم ، یعنی مکتوب یا نوشته شده ی اونم ، چه دستنویس ، و ماشینویسش ، و رسانه ای اون در عصر حاضزم هنوز حرفه .
در ثانی همونطور که گفتم از اون سه قسمش که در قسمت قبلی گفتم با یکیش کار دارم ، چراکه اوندو ی دیگرشم کالای داخلیه ، درونیه ، ووو