مسجد نخستین :
... ، وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ، قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ ، قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ ، ... .
سلام علیکم
به خونه (1) خوش اومدین (2) .
زیر نویس :
1 - ... ی مثل خونه ی خودتون ، خونه ی نخستین خودتون .
2 – البته نه مثل welcome بعضیا ، البته فعلا یکی ! (3) همونی که در خبرا اومده بود در ورود حالا پنج بعلاوه یکی !؟ یا یه یک پنجی !؟ بمونه ، در ورودیشو بشرطی باز میکنه برا اونا !؟ و شایدم اون !؟ که جاشو بگه که کجا بوده ؟ ووو ؟ و جالب اینکه :"کدخدا" از دهش خبر نداشته باشه ! مثل چی !؟ مثل منی که از خونه ی من خبر نداشته باشه ! نه مایی که از خونه ی ما خبر نداشته باشه !؟
: چی !؟
... ، فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیهِمْ بِعِلْمٍ وَمَا کُنَّا غَائِبِینَ ، ... .
3 – مگه اینکه بفکر :"تولید" مثل خودش نباشه ، که فکر نمی کنم بتونه ! آخه من و من که ما نمیشه ! حتی من :"مشغول" بکار پس (4) کار منم !
4 – بعد ، ثمّ ، و مثلا next