یه نفر مثل (...) :
... رَبِّ ... الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ... .
اللّهم صل علی ... .
...
..
.
سلام علیکم :
بازنگاری (الفبا) :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
آشنایی ... با ... .
-----------------------------------------
پاورقی :
الفبا – ی:"سیمای جمهوری اسلامی (ب) ایران ، شبکه قرآن ، پخش زنده ی : گرامیداشت شهید مفتح – دانشکده الهیات (پ) دانشگاه تهران . " .
... : تو :"بازنگاری" حالا ، خانواده ی شهیدم بچشم اومد نیومد بمونه ، ولی :"ً ضروری" با :"نقش" و :"نگار" وووی مثلا لازم ، ووو ، و واجبم ، دور از چشم نمونه تو :"بازپرسی" .
چشم نگارم .
خوب شد پیش از ظهر دست به قلم نشدم ! و چشم و گوشم به تلویزیون بود ، البته بعد بازم ... سرپایی ، و بعد زنده ی :"صبحی دیگر"م باز برنامه ی زنده ای داشت تا اذان ظهر ، که بعد بازم ارتباط خاکی سرپایی ، یه آب (ت) ی به بدن یا همون پیکر سعدی علیه الرحمه زدم و جات خالی نماز ظهرم خونده بودم که از سر کار اومدی و گفتی ، خوبه گفتی .
ضمن تشکر بابت مشارکتی که دیشب واریز شد ، دیشب که نه ! اول ساعت امروز ، برا مشارکت در برنامه ی :"هدفمندی" ، "هدفمندی" اصلاح قیمت های حامل انرژی ، و مشارکت :"مالی" ما در این برنامه ی "مالی" ، حالا چه تحت پوشش :"حوزه" و چه :"دانشگاه" ی واحد :"جمهوری اسلامی" ما ، ایرانی ، گفتم بگم که در این :"مسئله" که برا "حل مسئله " مثلا کمیته ی امداد امام خمینی قدم پیش گذاشته بود ، حالا به نمایندگی "حوزه" یا "دانشگاه" ، این :"صندوق ملّی" م که حالا می خواد "حل مسئله" کنه ! حالا به نمایندگی حوزه !؟ یا دانشگاه !؟ بهتره اول بگه که کدوم یکی از این دو رو نمایندگی می خواد بکنه !؟
که اونی که از "مشارکت" کنار گذاشته میشه ، تحت کدوم یک از ایندو بازنگاری شده !؟
و این اختصاص به این برنامه هم نداره ، شاما دیگر مشارکتها هم میشه ! از :"ساختار حکومتی" گرفته تا دیگر مسائل و :"مشارکت در حلّ مسئله" .
چراکه کافیه در یکی از دو نهاد مشارکتی :"بازنگاری" شده :"نگار" بود ! چه به نگارش :"حوزه و دانشگاه" جمهوری اسلامی ، و چه به نگارش :"دیگر" ش ، چراکه هیچ ایرانی از قلم نیفتاده ! بعبارت دیگه :"حذف" یا :"سلب" نشده از :"مشارکت" و یا :"صفر" بحساب نیامده ! البته اگه :
صفریک
هنوزم :"تاثیر گذار" که نه ! بلکه تاثیرم نذاشته باشه ! حالا چه در دانشگاه حوزه ! و چه در حوزه ی دانشگاه ! و بعبارت دیگه در ما ! به یکی از این دو نگارش ! که در :"بازنگاری" م "پایدار" باشه ! نگار ما ! حالا چه به نمایندگی مثلا رنسانس غرب ! و چه پیش از قرون وسطیش !
بازپرسی :
صبح که خودم و خودم بودم و برنامه ی زنده ی شبکه ی قرآن (ث) رو گوش دادم ، گفتم :"بازنگاری" رو اول بگم ، بعد اگه بازم ضرورت داشت ، بعبارت دیگه لازم بود و واجب ! بازپرسی بگم .
خب ، دیر وقته و وقت خواب ، مثل وقتی که :"بازجویی" کشید به شب و موضوعی که داد و فریاد (ج) برادر :"شریف" ی رو در آورد ه بود و :"لازم" بود پیگیری بشه که شبکه ی افق سیمای جمهوری اسلامی ایران اونو همون شبش به بحث گذاشت .
البته زمان پخشش زمانی بود که هرچند صدای تلویزیونو کم کردم که مزاحم خواب دیگری نشه ، ولی اونقد نبود که هیچ صدایی به گوشم نرسه .
اونشبو تا اوناش گفتم که هر سه چهار نفر جوان میهمان برنامه موضوع رو آب (ت) ی خاکی عنوان کردن .
ادامه ی بازجویی :
پیش پرده ای نشون داده شد و دو نفر از اونا که نان نشونشون در اون گفته شد به جمع میهمانان اومدن ، بعنوان کارشناس ، و نفرسوم نیومد ، نه اینکه کارشناس نبود ، بلکه موضوع رو مثلا جدیدی نگرفته بود .
یکی از کارشناسا هرچند منکر موضوع نبود ، ولی موافق دامن زدن به اون نبود . دیگری موضوع رو اصلا انکار نمیکرد و براشم راه حل هایی بعنوان نمونه ارائه می داد ، که یکی از آن سه جوان به این اشاره کرد و کارشناسم انکارش نکرد ، هرچند چهره اش نشون نمیداد که این اشاره براش سخت نیومده باشه .
خلاصه موضوع جندان :"بحران" ی ، اونم آب (ت) خاکی نبود ! که جای نگرانی چندانی داشته باشه ، و مسئله سازیم باشه که برا :"حلّ مسئله" مدیریت بحرانم :"ضروری" باشه و موضوع بحث شده بایگانی شد ، و از اون به بعد تا الان منکه ندیدم باز به بحث گذاشته شده باشه .
خب ، فقط یه چیز موند که نه اون برادر "شریف" و نه اون سه چهار تا جوان و نه دوکارشناس برنامه ی شبکه ی افق به این چیز اشاره ای هم نکردن .
البته منم زیاد بچشم نخورده ، چرا بگوشم رسیده ، ولی با چشم یه بار شاهد این بودم که یه دختر خانومی پس از توافق :"مالی" سوار یه ماشینی شد که با یکی از سرنشیناش به توافق رسیده بود ، و اون یکی دیگه پشت فرمون بود و نیشخندشم پس از توافق بچشم اومد .
امیدوارم مثلا این یارانه ای که دیشب واریز شد چند روزی خرج زندگی خانواده ای رو که دختر جوان داره رو ببینه !
خب ، شب بخیر .
-------------------------------------------------
ب – یا :"مردم سالاری دینی" و یا :"مشارکت" دینی :" حوزه و دانشگاه" ، مثلا در :"ساختار" و خصوصا ساختار :"حاکمیتی" ، علی الخصوص زمانی حاکمیت اقتصادی ، اقتصاد مقاومتی ، تولید و اشتغال .
یا بقول دیگرش :"مردم سالاری دینی" و یا :"مشارکت" دینی :"دانشگاه و حوزه" ، مثلا در :"ساختار" و خصوصا ساختار :"حاکمیتی" ، علی الخصوص زمانی حاکمیت اقتصادی ، اقتصاد مقاومتی ، تولید و اشتغال .
که گویا در نزدیک به :"چهار دهه" ی آن ، قول اول :"تاثیر پذیرتر" بوده از قول دیگرش !
پ – حالا : " ... و معارف اسلامی" ش مثلا بمونه ! چه رسه به باب دیگرش ! و بقولی :"هارمونی" ! ایندو ! و هماهنگ کننده ی ایندو ! باب ! و تاثیر گذاریشون بر یکدیگر ! و بقول دیگر :"وحدت" ایندو ! و نهایت مسئله ! که موضوع وحدت باشه ! موضوع :پایدار !
پایداری هردو ! بعبارت دیگه : وحدت هردو ! یکی شدن هردو ! در عین کثرت ! زمانی و مکانی ! تقدم و تاخر ! ووو .
چراکه اگه :"معارف" هم دوتا باشه ! مثل :"جمهوری اسلامی" و حالا :"حوزوی و دانشگاهی" م ، و نه :"دانشگاهی و حوزوی" م ، صرف نظرم از همون :"تاثیرپذیری" و تاثیر پذیری دانشگاه ! از غرب و مثلا رنسانش ! اونم با "هارمونی" مثلا :
چرا مسیحی نیستم !؟
شم که نگارش نشده باشه هم ! بلکه گوش نه فقط ، چشم نگارش :
صفریک
م باشه ! چی !؟ خب لابد با :"ایجابی" و سلبی حوزه نه ! بلکه با سلبی و "ایجابی"ش هم نگاری داره که "تاثیرگذار" بوده دیگه !
اصلا هارمونی بوده ! و :"اتفاق" تازه ای نیست که بچشم بیاد ! و مسئله ای پیش نیومده که دنبال :"حلّ مسئله" بود !
ت – سلام برحسین ، نه اینکه مثلا :
رکعتان فی العشق ، ولا یصحّ الوضو الّا بدّم
ث – ناگفته نمونه که میشه بحث اینم باشه :
سلام علیکم :
بازنگاری (الفبا) :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
آشنایی ... با قرآن .
و مسئله یا پرسش این باشه که :
آشنایی کی با قرآن !؟
حوزه !؟ یا دانشگاه !؟
یا دانشگاه !؟ یا حوزه !؟
حالا آشنا کننده بمونه ! یعنی :
جمهوری اسلامی !
که از ظاهرش پیداس ، یعنی اونی که نه تنها بگوش ! بلکه بچشم میاد ، این دانشگاهه ربّ اسلامیه !
بعبارت دیگه شکل و شمایلش و قیافش به :
دانشگاه و حوزه
اگه گفته نشه میخوره ، میشه گفت بیشتر میخوره !
خب :"عقبه" ی دانشگاهم ، بعبارت دیگه :"دانشگاه پایدار" م که :"چشم انداز" ش روشنه ! اگه به قبل از قرون وسطی نرسه ! به بعدش و رنساس غرب ، اروپا و فرانسه که میرسه !
نشون به اون نشونی که اولش چی بود !؟ رییس جمهورش :"کلید" دار قوه ی مجریه نبود ! و در :"بازنگاری" ایندو یکی شد ! حالا بازم چه جوریش !؟ بمونه و بیشتر این :"بازپرسی" پایدار ! نباشه بهتره !
فقط به این مسئله یا پرسش بسنده می کنم که :
آیا مسئله تاثیر گذار بودن :"جمهوری اسلامی" ایران به دنیا ، یعنی دیگر کشوراست !؟
یا تاثیر پذیریش !؟
و یا متقابل ؟
و در :"حلّ مسئله" هم :"حوزه و دانشگاه" یعنی :"جمهوری اسلامی" !؟
یا :" دانشگاه و حوزه" !؟
و یا متقابل ؟
برا ما ، یعنی من ! فرقی نمیکنه که مسئله یا پرسش کدوم یک از آنسه یا اینسه باشه ! چراکه هرکدوم از اینا که باشه :"هارمونی" خودشو داره ، برا نوازندش ! یا :"بازنگار" ش !
البته مسئله یا پرسش :"پایدار" به جمهوری اسلامی ایران و دنیا ، و یا دنیا و جمهوری اسلامی ختم نمیشه !
که ان شاءالله در بحتی که دارم به آن خواهیم رسید که :
آیا من تاثیر گذارم بر دیگری مثل من !؟
یا اون !؟
و یا متقابله ؟
و :"پایدار" ترم انشاءالله ! یعنی در منم! در مام ! و ما و همسایه های جماعت محل ، و جماعت محل و جمعه ی شهر و دیارمون ایران ، و بعد ایران و دیگر دیار که پرسیده شد !
ج – البته سر کی !؟ خب :
هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید
البته نه مردم آمریکا ، بلکه :
دولت
ش ، خب بله سر دولت :
آمریکایی
هم میشه ، ولی :
دا
چی !؟ خب مثلا :
داعش
چرا ، ولو اینکه :"ازدواج" م با ناموس تحت اشغالشون کرده باشن ! یا مثل اونی که یکی رو به مجبور و منجمله :"نیازمند" ی :"مالی" رو به :"عقد" خود هم در آورده باشه ، حتی ! اونم در
دا
نه مثلا :"داعش" ها !
فضای کار علمی :
سلام علیکم
اشاره :
... ، وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .
... ، وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .
یاد کرد مورد اشاره ای که در نوشته ی قبلی (1) به آن اشاره شد ، قبل از انقلاب (2) هم مطرح بود .
منتها الزامی نبود ، اونم دینی ! یا اسلامی و انقلابی مسلمانم ملزم به یادکردش ! اونم بعنوان یادکردنی :"زاینده" که بقول استاد شهید مرتضی مطهری یادآوری زاینده نامش فکر یا اندیشه هست ، یا است و توصیه شوندگان به آثار بدون استثناء خوب ایشان ، فضای کار فکریشون باشه !
که فضای نو ، جدید و از این دستی رو انقلاب صنعتی یا رنسانس بروشون گشوده ، که اگرهم فضایی به دین یعنی اسلام در آن داده شده باشه ، حتی در حد و اندازه پیش از انقلابم نیست ! حالا بمونه عبودیت و یا بندگی اون ! برای تفکر یا اندیشیدن ! چرا !؟
فضای کار فکری :
... ، وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ، ... .
ان شاءالله بحثی که مطرحه اینه !
پس از اینکه :
1 – برای دانستن کار ختم نمیشه به ارتباطی که اعضای بدن ما با فضای اطرافش داره .
2 – ختم به حسی و حس فضای قبلش نمیشه .
3 – صرف نظر از حس که در قسمت دوم گفته شد که بحثش شده ، ختم به یادکردی از اونم نمیشه .
4 – نیاز به یادکردی زاینده داره ! بعبارت دیگه نیاز به فکرکردن یا اندیشیدن داره .
بحثش شده باشه من قبل یا پیش از آن .
و پرسش اینه که با انقلاب صنعتی یا رنسانسی که شده آیا حتی فضایی بروی اعضای حسی باز شده ؟ علاوه بر زمین ، آب و هوایی که اعضای حسی ما دوران آنرا سپری کرده ؟ که دیدنی ، شنیدنی ووو هم نباشه !؟
یا فضای نو یا جدید و یا ... برا حس ! حواس گشوده شده !؟ که در قسمت دوم ماند !؟ و به سوم نمیکشه تا روشن نشه !
خلاصه ! برا یادآوری چه یادکردی شده که سابقه نداشته باشه !؟ تا بقول استاد شهید بشه اسمشو گذاشت فکر یا اندیشه و دست بکار شد برا اونکه گفتم ، دونستن !
مگه اینکه حرف نو یا تازه ای برای دانستن زده شده باشه که برام سابقه نداشته باشه ، که بر فرض رسیدنشم تازه :
... أَنَا فَاعْبُدُونِ ؟ ... .
در آستانه اذان ایّاک نعبد ظهر ، به افق ما ، التماس دعا .
زیرنویس :
1 – نوشته ی : دوران اندیشه در قرآن .
2 – انقلاب اسلامی در ایران ، نه حتی انقلابی بهمین عنوان در جایی دیگه ، چه رسه به عنوان مثلا :"بیداری" و حتی اسلامی اونم ، حتی در ایرانم ، که بقول مثلا استاد شهید مرتضی مطهری نوعی یادآوری اسلامی باشه که یادآور اسلامی بوده باشه که فراموش شده ، حالا با مثلا خواب و یا مثلا غفلت و مانند آن ، بعبارت دیگه سابقه ای داشته و بی سابقه نبود که بقول استاد شهید یادآوریش سابقه ی آن بحساب بیاد و نیاز به فکر یا اندیشه داشته باشه که معلوم بشه چیه ؟
چراکه منجر به این پرسش می شود که :
اسلام یعنی چی ؟
آیا یعنی مسحیت ؟ یا ما قبلش یهودیت ؟ و یا ... ؟
همانطور که بعنوان مثال آخرین نخست وزیر دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی و مشروطه اونم براش مسئله بود و بعد این که گفت حضرت آیة الله خمینی قدمشون روی چشم ما ، تشریف بیارن و ما حتی مثل واتیگان یه جایی ، مثلا قم رو ، در اختیار ایشون می ذاریم ، ولی گفت اگه یه چیزی مثل دولت بخوان بذارن ، مملکت که دوتا دولت نمی تونه داشته باشه !