سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام علیکم .

ادامه ی بحث ، قسمت سوم :

امیدوارم که در این فرصت دست داده بتونم یه اشاره ای هم که شده به دوسه مطلبی که در نظر دارم بکنم ، که یکیش در رابطه با نوشته ی قبلیه و اونم اینکه آقا امیرالمومنین علیه السلام میگن چرا منو با معاویه مقایسه می کنین ؟!

خب ! امام علی علیه السلام رو هم که با معاویه مقایسه نمی کنن ، ولو اینکه مثلا عربستان سعودیم یه کتابی نوشته ، چاپ و منتشرم کرده باشه با عنوان : امیرالمومنین یزید بن معاویه !

امام رو با پیامبر مقایسه می کنن ، تازه خلیفه رو هم با خلفا و بلکه خلیفه ی قبلی مقایسه می کنن و نه با معاویه ! معاویه در زمان آقا کریم اهل بیت علیه السلام به خلافت رسید ! و پیش از این خودشو خلیفه خونده بود در شام ! و حالا بمونه که آیا مثل شاه ، قیصر و از این دست !؟ یا جانشین پیامبر !؟ اون حتی به شرطی از شرایط :"آتش بس"  آقا امام حسن علیه السلامم عمل نکرد ! مثلا دست درازی نکردن به بیت المال !

پس امام رو که با مثلا شاه وحتی :"اکبر شاه" م مقایسه نمی کنن ، با پیامبر یا امام قبلی مقایسه می کنن .

اما بعد :

در این ماه یه رخدادی روی داده که منکه ندیدم یکی منکر رخدادش شده باشه ، ولی هنوزم نیاز به تبیین داره !

مثلا به :"دنیا" اومدن در خونه ی خدا ! یا تو خونه ی خدا به "دنیا" اومدن ! اونم تو این ماه پیش از بعثت خاتم الانبیاء !

خب دنیا یه وقت خونه هست و بچه تو خونه بدنیا میاد ! یه وقتم زایشگاهش فراتر از خونه ی خانواده بحساب میاد ! حالا می خواد بقول تعلیمات اجتماعی علوم انسانی رایج تو دنیا و منجمله این :

ج.ا

باشه ، یا جماعت ، جمعه و حجّ ، البته نه بازم بقول همون تعلیمات ! که یکی از نهاد های مدنی بحساب بیاد ! و بعبارت دیگه :"دنیا"یی در "دنیا" ی جامعه ی مدنی ، چه شرقی و چه غربی اون ، مثلا زمان انقلاب و پیروزیش که دنیا دو قطبی بود ، و چه پس از فروپاشی قطب شرقی ، و ورودش در تو قطب دیگه و مسابقه در اول شدن ، مثل جنگ چین و آمریکا ، یا آمریکا و چین برا باقی موندن ! و فرو نریختن ، نه فروپاشی غربی مثل شرقیش ! که گویا بوده ! که فروریخته ! حالا کجا ریخته !؟ رو که قبلا گفتم بمونه ، مثلا فروپاشی شاهنشاهی در ایران ! نه دنیا ! که گویا هنوزم هست ! چه به اسم شاه و چه حتی خلیفه ! و اونم جانشین پیامبر و حتی با عنوان : امام !

وبعد :

کنش و واکنشگر :

تو برنامه ی :"خنداننده شو" ی اخیر ، یعنی شماره ی سه ی اون ، یکی از " خنداننده شو" ها پرسشی داشت ، که بما بگید چی می خواید ؟ که ما اونو اجرا کنیم !

از داورانی که هریک پاسخی دادن ، البته نه :"رای مردمی" ، یکی از سه نفرشون یه حرفی زد ، حرف این بود که : کارما پس از اجرای شما شروع میشه .

یا : پس از اجرای شما کارما شروع میشه .

خب ! حالا مسئله اینه که داورا ، مثل ما که تو خونه زدیم کانال پخش :"خندوانه" ، هستن ؟ یا مثل ما تلویزیون روشن بود و داشت یه چیزی پخش می کرد اون حرف بگوشمون خورد و بهش گوش دادیم !؟ حالا کریمانه اش هم بمونه !

مانند همونایی که مثلا شبکه ی افق سیمای این :

ج.ا

بهش برخورده بود و براش برنامه سازی کرده بود ! خودشم برا همش ! و نه فقط :"ترکیبی" از "ترکیبات" ش ! ک یکیش مقایسه ی اقتصادی بود ! البته یعنی : گرونی !

نه اقتصادی ! که دو دوتا چهارتاش فرقی نکرده ! یعنی آیا علم یا دانش اقتصادی چهل و سه سال پیش با الان فرق داشته !؟ یعنی الان تو مراکز علمی علم یا دانش اقتصادی حتی در این :

ج.ا

فرقی کرده !؟ البته نه اینکه علم یا دانش اقتصادی الان با گذشته فرق نداره ! و علم یا دانش پیشرفتی نداشته ! چه در این :

ج.ا

و چه در شرق و چه درغرب ! و حالا بماند که در اثری از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مرتضی مطهری ، اونم با عنوان :

آشنایی با علوم اسلامی

اومده : مراجع تقلیدم مقلدن ! (مقلدای بزرگ) شیخ انصاری ، که سیصد ساله مرجع تقلید در فقه !

همونطور که هنوزم در علم یا دانش مثلا ارسطو ، دکارت ووو مرجع تقلیدن ! دو دوتا چهارتای منطق قدیم ارسطویی و جدیدش ، یعنی منطق ریاضی که فرقی نکرده ! که مثلا اون داور خنداننده شوی سه ازش حرف می زد ، یعنی : منطق ! 


  

ریشه یابی دورهمی نخستین :

... ! الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ و صل الله علی محمد واله (الف) .

سلام علیکم .

فرار از دنیا !:

چه خبر !؟ آخه گویا بازم قراره :"پنج بعلاوه ی یک" یا بعبارت دیگه :"شش"ی داشته باشه !؟ کی ؟! خب این :

ج.ا

دیگه ! چرا !؟ خب برا دورهمیش با دنیا دیگه ! خب تو دنیا که نمیشه ازش فرار کرد و مثلا رفت به آسمون ! ش ! مگه اینکه بقولی رفت مثلا به جزایر قناری ! البته اگه تو دنیا یه جایی باشه که بشه توش رفت ! بقولی مثل خونه های مثلا تیمی ! و یا بقولی : امن !

تازه هیچ ارتباطیم با هیچ جای دیگه وهیشکیم نداشت ! البته راه (ب) ارتباط که تا :"الان" تو دنیا بوده ! و دنبال اینم نبود که : چه خبر!؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ، ... ، فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ .

البته مگه اینکه برا دنیا شناخته شده نباشه و ازش خبر نداشته باشه ! مثل آسمونی که حضرت عیسی بن مریم علیه السلام (پ) اونجاس و زمینی که :

... مولا صاحب الزمان ، ... .

اونجا ساکنه ! و یه دورهمی این دو باهم خواهن داشت !

ان شاءالله

---------------------------------------------

زیرنویس :

الف :

... ، یا محمد یا علی ، یا علی یا محمد ، اکفیانی ... .

ب :

مثل بقولی :"شاهراه" یا بقولی "اتوبان" اینترنت !

پ :

که بقولی آخرین پیام آوره ! مگه اینکه بقولی حضرت موسی علیه السلام آخری باشه ! و از دنیا هم نرفته باشه ! مگه اینکه ضمن اینکه :"خاتم" پیامبران باشه ، بقولی دنیا رو به حداقل (ت) دو نفرم نسپرده باشه ! چه رسه به "حداکثر"ش ، ولوبه "پنج بعلاوه یک" این : ج.ا (ث)

ت :

بقول علم یا دانش ریاضی .

بلکه به یکی سپرده ، البته نه بقولی صفر:"یک" !

حالا :"صمد"ش بمونه ! که بقول آقا امام باقرالعلوم علیه السلام : دانش ریاضیم ازش شکافته میشود ! و فیزیکشم ! و چی بود !؟ آهان ارتباط :"کوانتومی"!

ث :

راستی این پنج بعلاوه یک ، هفتیم داره !؟ این :

ج.ا رو نمیگما ! بقولی :"سازمان" شو میگم !؟ 


  

دورهمی پایانی من شش یا پایانی :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .

سلام علیکم ، روز بخیر .

هرچند امروز (الف) لازم نبود شال و کلاه کنی بری تبریز ، خیابون فردوسی و پاساژ فردوسی ، که فرزسنگبریروبدی تعمیر (پ) ، ولی خب زمستونه و دور ازچشم هواشناسی یهو یه سامانه اومد چی !؟ حالا :

... رَسُول ... .

کی !؟ بمونه !

از آقا امیرالمومنین علیه السلام پرسیدن چرا خدا یکیه !؟ پاسخ چی باشه خوبه !؟ پاسخ اینه که اگه خدای دیگه هم بود ! خب پیام آورش کو !؟ بعبارت دیگه : از کجا که یکی دیگه هم هست ؟! کی یا چی گفته ؟!

... شَمس ... ؟

... ضُحَاهَا ؟ وَ ... ؟   

خب ! پس لازم نیست که نازله (ت) حرف و سخن یه نفر و خودشم یه بشر یا انسان و حتی آدمشم باشه و نه مثلا :"شتر" که سر و صدایی داشته باشه تا بگوش برسه ! دنیا (ث) ی چشم ، گوش و اعضای حسّی دیگه (ج) بی حرف که نیست ! کافیه یه دورهمی باهاش داشت ! و دنیایی دیگر داشت ! از دنیای حسّیش گرفته تا دنیای عقلی !

ناگفته نمونه که درستکه به عقل یا بقول خودمون خرد گفته شده :"رسول الله" ، ولی "رسول الله" چی !؟ آیا رسول الله فکر یا اندیشه ؟ که مثلا استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، از اون تعبیر کردن به :"یادآوری زاینده" ؟

خب ، رسول یادآوری یا ذکر و :"نازاش" چی !؟ حالا قلب یا دل ، حسّ و عضو حسّی در دورهمیش با :"دنیا" بمونه !؟

و دورهمی این دو ! منِ بیرونی و درونی بمونه برا فرصت دیگه انشاء الله ! و محل یا خونه و یا بقولی بیت این دورهمی شش نفره !

البته نه مثلا :"سیلا"ی بقول سریال :"فرار از زندان" یا ... !

آخه یاد شورای شش نفره ای هم افتادم که بر خلاف "سیره"ی بعد :"سیره" ی پیامبر سیره شد ! و توش به یکی پیشنهاد شد که اگه به کتاب خدا و این سه سیره عمل کنه باهش بیعت می کنن ! و به این :"سیره"ی خوشون پی نبردن ! با اینکه در پاسخ به این پیشنهادشون بهشونم  یادآوری شد ! ولی گویا بقول استاد شهید "زاینده" نبود ! و فکرکردن پیشنهادشون رد شده ! و رفتن سراغ یکی دیگه از اون شش نفر ! و اونم :"به تعبیرمعروف" انگار شتر دیدی ندیدی ! و قبول کرد ! و ... !

تا فرصتی دیگه ان شاءالله ، فعلا خدا ! نگهدار .

---------------------------------

زیرنویس :

الف :

یاد زمستونی افتادم که یکی از شعارش این بود :

بکوری چشم شاه زمستونم بهاره !

حالا بمونه که فقط چشم !؟ نه اینکه گویا گوششم کر بود ! و بقولی :"بی محلّی" به دنیا می کرد و اونم بقولی :"درحدّ صفر" !

آخه دنیاش یا بقولی :"قبله" ی آمالش آمریکا وغرب بود ! نه خونه خدا ! اونم درونیش ! که خدا هیشکی رو ازش محروم نکرده ! حتی صهیونیست بین المللی ! چه رسه به مثلا رییس جمهور آمریکاشو ! و روسای جمهور اروپاشو! و ... ! خلاصه دنیاشو ! مگه اینکه از دنیا حرف و سخنی بجز حرف اون بگوش برسه ! وحتی رسولشم یکی مثل من نباشه ! آسمونیم نباشه ! زمینی و خاکم که باشه کافیه ! که بخدا ! حرف داره ! و بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم خاک دنیا هم :"مزرعه ی آخرت"ه ! اونم نه فقط در ساخت و ساز بدن خاکی !

بعنوان مثال مانند همون بدنی که در نمایش فیزیکی کوانتومی تو تلویزیون ، که در نوشته ی قبلی گفته شد ، دو دست داشت ! و این دو دست بقول شیخ اجل :"اعضای یک پیکر" بچشم من اومد ! نه جدا از هم و مثلا مرتبط باهم ! اونم نه حتی رو زمینی مثل بدنشون ! چه رسه به آسمون !

چراکه بقول دعای کمیل :"لا یمکن الفرار" از زندان ! دنیا هم ! و بعبارت دیگه دنیای بیرون یا بقولی خارجم ! چه رسه به دنیای درون که حرف :"علمی"م توش زده میشه ! ولو اینکه مراد از علم یا دانشم بقولی :"حسّی" باشه ! که حرف دنیای حتی دانش ریاضیم فراتر از این نیست ! چه رسه به حتی :"ریاضی فیزیک"ش !

چراکه بقول یکی از شاگردان آقا امام ششم علیه السلام (ب) ، حالا جمع حواس پنجگانه ی مختلف پیشکش ! جمع بعنوان مثال همون دو دست نمایش دهنده اش چی !؟ بعبارت دیگه هیچ دورهمی اون دو دستش ندارن !؟ حتی حسّی !؟ هم نه ! فیزیکیم نه !؟ و هیج جا !؟ مگه اینکه جا مثل این :

ج.ا

باشه ! که بی ارتباط باهمی داشته باشه !

ب :

نه بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم ، ششمین نام از شش نام امامان ، بلکه آقا امام اباعبدالله ثانی علیه السلام .

پ :

همین چهار پنج سال پیش بود که تو ارومیه آلمیچرسوخته ی فرز با هشتاد تومن بسر اومد ، ولی امروز شد ششصد وپنجاه تومن ! که با این مبلغ میشد اونوقتا مثل فرز ما نوشو خرید ، که الان شده شش میلیون ! و ارزونترینش که ایرانی بود دو و نیم میلیون و ولو اینکه مثل فرز ما کارکر و عمرم نداشته باشه !

ت :

مراجعه شود به نوشته ی قبلی !

ث :

مراجعه شود به نوشته ی ماقبل قبلی ! و بی محلیم نه ، کم محلی به دنیا !

ج :

مگه اینکه گفته بشه دنیایی علاوه بر اینکه به چشم ، گوش و دیگر اعضای حسّی پنجگانه میاد ، هست و من ازش خبر ندارم ! البته نه با علاوه بر حواس پنجگانه ! حتی قلب یا دلم ! که باهاش دنیا دوستی داشته باشم یا بقولی :"عشق"م باشه ! چه رسه به یاد ، فکر و تعقلش !

البته دور از چشم دورهمی های مثلا بقولی : عرفانی !

به اصطلاح :"فلسفی"م همینطور ! مخلص کلام :"علمی"م ! چه قدیم و چه جدید ، یا دانشگاهی ! حتی در این :

ج.ا 


  

پیدا و پنهان جهانی :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، تَنْزِیلٌ مِنَ :"الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" ، ... .

سلام علیکم

الان که آخرای شبه و نزدیک ساعت یازده بعد ازظهر یا بیست و سه هست ، و فرصت (الف) ی دست داد که موضوع :"زیارت" رو که در نوشته ی قبلی وعده داده بودم پیگیر بشم ، یه مطلبی رو تو روزنامه ها دیدم که گفتم این فرصت رو صرف اون کنم بهتره .

مطلب این بود که گویا :"4+1" باز می خواد بشه :"5+1" !

خب بله ! بازگردوندن آمریکا سر میز خوبه ! و میشه گفت :"گام" مهمی هم هست !

حالا کاریم ندارم به اینکه برگرده چه اتفاقی میفته که تا حالا نیفته !؟ ولی همینم که برگرده ، اونم برگردونده بشه ! خب کم کاری نیست ! خصوصا اگه بنام جمهوری اسلامی ایران تموم بشه !

یعنی نه تنها سه کشور اروپایی ، که بگن با عدم تعهداتشون ! سهیم بودن در این کار ! بلکه چین و حتی روسیه ، که بگن هیچ مخالفتی با اجرای برجام نداشتن ! هم بگن بی نقش نبودن در این کار !

کدوم کار !؟ خب برگشتن آمریکا دیگه ! خودشم برگردوندنش دیگه !

خب ! حالا اگه آمریکا بگه ! چی !؟

چی بگه !؟

که اونم نقش داشته دیگه !

پنهان نمونه ! که شاید بگه ! جمهوری اسلامی ایران که هیچ ! سه کشور اروپایم نه ! حتی روسیه و چینم ! بدون اون نتونستن !

خب این یعنی چی !؟ جز :"جهانی" بودنش !

اصلا از کجا معلوم که از اولش برنامشم همین نبوده باشه ! که همه (ب) بهش رسیدن و ... (پ) .

--------------------------

 زیرنویس :

الف :

از همون روز اولی که از عراق برگشتیم و یه سرماخوردگی مختصری که داشتم ، بهتر بود برم دکتر تا مثلا خوددرمانی کنم ، که این دفعه جواب نداد .

ولی رفتم سرکار و کار به دکتر کشید و امروز صبح رفتم بیمارستان شهر اسکو ، نه اینکه شهر ما درمانگاهم نداره ! بلکه دفترچم دفترچه ی :"سلامت"ه .

خب بعداز ظهرم که یه خواب حسابی کرده بودم و گفتم از فرصت استفاده کنم .

ب :

یعنی بعد "5+1" ، "4+1" و این :

ج.ا

که در نوشته ی قبلی گفتم یعنی :

ج.ا.ا

پ :

مثل بقول مقام معظم رهبری ، رسیدن ، رسیدن جهانی به :

فشار حدّاکثری

در پناه خدای "رحمان رحیم " شب بخیر . 


  

باز ... ب :

وبعد (الف) :

... لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ (ب) ، نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَینَا إِلَیکَ هَذَا الْقُرْآنَ وَ ... .

سلام علیکم ، روز بخیر .

اشاره :

ضمن عرض تسلیت بمناسبت امروز ، یعنی بیست و پنجم ماه رجب ، و تبریک ، به همان مناسبت ، در :"گشت"ی ، در وبلاگی حرف از :"محدود" بودن دنیا زده شده بود .

خب "محدوده" اش چیه !؟ و مثلا :

 دیدن   

شم ، آیا محدوده ؟ آخه در اون :"ج.ا" ، یعنی اون وبلاگ ، حتی دیدنشم ، محدود شده بود به :

شرع

نکته :

از آقا امام موسی (پ) علیه السلام نقل شده که ، نه تنها آدم ! و انسان ! بلکه بشرم دو تا :"حجت" داره ، یکی "حجت" ظاهر و دیگریشم حجت باطن ، و بعبارت دیگه :"درون" ی یا بقول دیگه :"داخلی" در مقابل :"خارجی" ش و مثلا در :

دنیای :"خارج" !

حالا صرف نظر از اینکه مثلا استاد شهید مرتضی مطهری در اثری از آثار بدون استثناء خوبشون دارن که "کانت" آلمانی گفته بعد از فوتش بر سنگ مزارش بنویسند دو چیز منو به شگفتی واداشت ، یکی :

آسمان

که مثلا بقول روزنامه ای که بقولی :"لیدر" روزنامه های :"زنجیره" ای بحساب میاد ! و به روزنامه های "زنجیره" ای دیگه میگه :

همه چیزشونو "گره" زدن به خارج !

حالا بمونه که خب ! خودت و زنجیره ات به چی "گره" زدین !؟

بخونید :

دنیای خارج

و دیگری هم :

دنیای داخل .

و :"بشرح ایضا" مثلا کدوم یکی از این دو :"دنیا" یا بقولی :"جهان" ووو ، مثلا :

عالم

محدود به دیگریست !؟ ووو !؟ حالا :"شرع"ی ایندو هم بمونه ! که کدوم یکی "حجت"ه بر دیگری ؟ "شرع"ا ؟ ولی :"حجّت" یعنی چی !؟

آیا همون که پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرمود :

إنّ ال (ت) مصباح الهدی و ... ؟

 یا :"وَ" نداره !؟

و ! فقط چراغ هدایته !؟

بقولی :

امداد و نجات نداره !؟

فی زمان هذاشم !؟

بعبارت دیگه فقط :

آری !؟

وَ :

نه

نداره !؟

البته نه دوگانه ی :

نه آری

دانش پژوهش غربی اروپایی فرانسوی بعد رنسانش ! قرون وسطایی و ماقبلشم ! که فقط :"ماشینی" نشده بود ! و با انقلاب صنعتیش "ماشینی"ش اومد به بازار و با :"جلوه های ویژه"اش هم چشم ها رو خیره کرده ! در حالیکه نهایتیش چیه !؟ اینه که گفته میشه :

... نی رَأَیتُ ... .

خب بله ! همونطور که گفتم گفته شده که بعضیا : عقلشون تو چششونه ! و دنیای بیرونی براشون نهایتش :

دیده

میشه ! و دانش پژوهشونم به همین :"محدود" میشه در دنیای درونشونم ! در حالیکه دنیای درون "محدود" به این و با تمام :"جلوه" و بقولی :"جلوه های ویژه"ش که امروزه نشون داده میشه و چشما رو خیره کرده ! هم نیست ! چه رسه به :

شنیده

شدش و ... ، منجمله خوندن حرفای اون :"ج.ا" که گفتم و نوشته ی حرفی بود ! و بچشم اومد .

در حالیکه بقول آقا اباعبدالله ثانی علیه السلام همین دوتاشم ، یعنی :"دیده و شنیده" شدنشم داره چی میگه !؟ میگه ، صرف نظر از اینکه پیامبر صل الله علیه و اله و سلم گفته ، یکی از این دو حجته بر دیگری ، ایندو هم بی حجت نیستند ، که کارش فقط دیدن یکی از این دو و شنیدن دیگری نیست ! و اونه که میگه :

من می بینم و ... .

روز بخیر .

-------------------

زیرنویس :

الف :

بقول :"نهج البلاغه" .

ب :

بعد :

... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیا ... .

قبلا گفتم که استاد شهید مرتضی مطهری در آثار بدون استثناء خوبشون گفتن که وقتی یه حرفی زده میشه :"وّ" بعدش هرچی که گفته میشه تحت اون حرفیه که زده شده .

منتها اگه بعدش گفته بشه مثلا :

... لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ

چی ؟ همینطور :
برا خوندنش چی ؟ مثلا !؟ حالا برا :"شنیدن" و ... بمونه .

پ :

آخرین نام از :"شش" نامی از نام امامان که پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده ، و بعضیا در امام هفتم توقف کردن ! در حالیکه همان پیامبر فرموده امامان :"دوازده" تا هستن ! نه شش تا ! بعلاوه چرا :"هفت امامی" !؟ و شش امامی نه !؟ یعنی آقا امام علی ثانی علیه السلام رو هم بحساب آورده اند !؟ و اونوقت آقا امام علی ثالث علیه السلام رو بحساب نمیارن !؟ که در چنین روزی به امامت رسید !؟  

ت :

حسین

و :

تسعة المعصومین من ذریة الحسین

چی !؟ مثلا در بقولی :"فاز" (ث) آقا امام موسی بن جعفر علیه السلام !؟ که بعد از آقا امام حسین علیه السلام ، آقا امام علی بن حسین علیه السلام بناشو گذاشت ، و آقا امام محمد بن علی بن حسین علیه السلام بسطش داد در جامعه ، و آقا امام جعفر بن محمد علیه السلام به اوجش رسوند ، تا جاییکه هارون خلیفه ی عباسی رو هم به مصالحه با آقا امام موسی بن جعفر واداشت که در مقابل واگذاری :"فدک" کاری به کارش نداشته باشه ! امام ! که داستانشو قبلا گفتم ! که هارون مغرور به ملک تحت فرمانروییش دید ابرا هرکجا ببارن در "فدک"ه !

حالا بمونه که ندید ! بارش ابرا هم بفرمان مالک فدکه ! که کجا ببارن و چقدر !؟ و سلام برحسینشو و یا بقولی :"فراوان" یا : سیل آساش ! 

ث :

یادش بخیر ، در دوران دانشجویی ، اوایل دهه ی شصت ، یه برادری که نمی خوام نامشو ببرم ، خب شاید راضی نباشه ، برا اولین بار که دیدمش داشت دوزانو بهمون نزدیک میشد و ما داشتیم ، در وقت تنفس ، راجع به مباحثی که در جلسه ی قبل مطرح کرده بودم و برا بعضیا گویا تازگی داشت حرف می زدیم .

خب به جمع که رسید ، و من متوجهش بودم ، در میان حرفای من گفت : من می بینم !

خب برا دیگران چیز عجیب نبود و هیشکی چیزی نگفت ، منم نگفتم ! خب بله می دید ! ولی چی و چقدرشم؟ نگفتم .

اون با برادر دیگه ای که از مثل من از قم میومد تهران و دانشگاه ، کم کم شدیم هم مباحثه و منبعدم تو یه نیمکتم می نشستیم ، و بعدشم شبهای جمعه تو خونه یکی از ما می اومدیم و اون برادر ، که از طرف نیروی دریایی بورسیه تحصیل در تکزاس داشت و بعد اتمام به ایران اومده بود به ما دوتا ، خصوصا به من که اصلا خوشم نمی اومد از زبون انگلیسی ! زبون یاد می داد ، حالا بمونه که من هرگز نتونستم از شش واحدش دو واحدشم به اصطلاح پاس کنم !

برادر قمیم که طلبه بود خب تو زمینه خودش کمک حال بود ، و منم که :

همه چیزو :"گره" زده بودم به :"دانش پژوهش" تو این مایه ها می گفتم .

اونوقتا هنوز منطق :"فازی" سر و کلش پیدا نشده بود ! و پرچمدار "دانش پژوهش" همین منطق :"ریاضی" بود که هنوزم یکه تازه !

یادش بخیر ، اون برادر رو میگم ، آخرین باری که با هم ارتباط داشتیم ، نه حضوری ، گفت : دیگه منطق ریاضی مطرح نیست و منطق فازی اومده !

خب ! ارتباط گفتم حضوری نبود و در حوصله ی ارتباطی که باهم داشتیم نبود که بهش بگم :

خب منطق فازی چی میگه !؟ مثلا آیا نمیگه که اومده تا منطق قدیم و جدید رو از :"بن بست" ی که توش موندن در بیاره !؟ ووو !؟ خب چرا در "فاز" ی از :

دوگانه

ی آندو !؟ ویا بقولی چرا در :"خاکستری" ی آندو !؟ و اینکه حرف تازه ای نداره ! و حرف همون حرفه ! فقط میگه : کاری به سیاه و سفید ، یا سفید و سیاه آندو نداشته باشیم ! نمیگه که با چی کار داشته باشیم ! هرچند مثل روز روشنه که داره فازی از ، خصوصا جدیدش حرف می زنه ! از جدیدش که صریح و بدون پرده میگه :

صفر یک !

که هرچند حرف قدیمیشم در اصل همینه ! و بقولی :"باغچه" ی اونم مثل :"فدک" اینه ! ولی دیگه بدون پرده نمیگه :"مجموعه ی جامع" نداریم ! چه رسه به اینکه بگه :

مجموعه ی تهی داریم !

خودشم به اصطلاح :"دیجیتال" شو ! که :"یک" شدنش همانا و :"باز" :

تهی ، خالی و یا صفر

شدن !

خب ! گویا داشت ، بعد کاشناسی که با هم بودیم ، دکتراشو می گذروند و گفت تو گویا تلویزیون بود و :"باشگاه خبرنگاران جوان" ش ! که براش آرزوی موفقیت هرچه بیشتر کردم و از هم خدا حافظی کردیم و دیگه خبری ازش ندارم تا الان ، هرکجا هست خدا نگهدارش .

اینا رو گفتم که بگم مقصودم از :"فاز" از این "فاز"ا نبود ! بلکه فازی از امامت بود که از مثل چنین روزی وارد فاز دیگری شد ، البته یه فازیم داره در زمان آقا امام علی چهارم علیه السلام ، بعد اینکه این فازم جواب نداد و کار به حصر و خودشم در منطقه ی نظامی کشید ! و بعدشم که رسید به فاز غیبت و صغری و کبراش ! در این زمان و عصر حجّتی بنام :"ولی فقیه" !

نه مراجع ! که قبلا گفتم استادشهید گفته اند :"مقلدان بزرگ" ن ! و نه مرجع تقلید آنانم که پیش نیاز اصول فقه فقاهتشم :"دانش پژوهش" غربی ، چه باستانیش و چه بعدقرون وسطایی اونه !

و هنوز دیده ! نشده فقیهی که گامی در "دانش پژوهش" برداشته باشه ! تا :"گام دوم" ش برداشته بشه ! بلکه اگه گامی برداشته شده باشه ! همش در غرب بوده و دیگران پیرو یا :"شیعه" آن بوده اند !

تازه خبر ندارن که مانند مثلا :"تقی زاده ها" هم هستن ! خودشم بنام دین یا اسلام ! و خودشم :"حجت" الاسلام ! و کی جرات داره بهشون بگه حتی مثلا : غرب زده ! چه رسه به : ... !  


  

 

به وقت توقّف :

الله اکبر ... .

بِسْمِ اللَّهِ ... (الف) ، ینَزِّلُ الْمَلَائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ یشَاءُ ... (ب) هِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا (پ) فَاتَّقُونِ ، ... .

سلام علیکم بچه های گلم ، و تبریک (ت) .

الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَالْآخِرَةُ خَیرٌ وَأَبْقَى ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

دنیا ، اونم دنیایی که مثلا بهش گفته میشه :"جهان خارج" ، یه توقف گاهه ، که با همه ی آسمون و زمین و شب و روزش ، عمر نوح (ث) م که داشته باشیم ، باز بقولی به پایان میرسه ! و به تعبیر دیگه آخرش :"عید" ه !

که بقول آقا امیرالمومنین علیه السلام یعنی بهتر از به پایان رسیده ، مثلا روز ، همینطور هفته ، ماه و سالی بهتر ، مثل امروز ، که بهتون تبریک میگم .

در سال گذشته که توقف کنیم ، یه روزی داشتیم که بهش روز :"مطالبات برحقّ" م میشه گفت ، که آخرش طلبکاراش بدهکارم شدن ! و بدهکارا باز طلبکار !

روز :"هفت دی" رو میگم ، که :"پیامرسان" ای داخلی با سکوتی که داشتن ، دارنم هنوز ! میدونو واگذار کردن به پیامرسانای خارجی و اونم بقولی :"صهیونیستی" (ج) و متهم اصلیم شد طبکارا !

فقط یکی نیومد بگه این :"مجموعه" ! یعنی متهمین چقدن !؟ آیا مثلا بقولی قد :"مسئول سابقی" !؟

آخه طلبکارای جدید ، نو ووو ! که مثلا قد :"صدای مردم" ! بود و روشن شد که مقصود :"مطالبات برحقّ مردم" بود ! و اون صدایی که در "هفت دی" در اومد صدای اینا نبود !  

خب ! ولی مردم کدوم مثلا :"مسئول" !؟ خب بلی مردم همه مسئولن ! ولی در سر زمین خودشون ! مثل :"من" و هرکدوم شما ها ! های "من" ! نه بازم ما یا :"إنّا" و یا به زبون دیگه ای از :"ما" ! بلکه : من یا أنَا و یا به زبون دیگش !

-----------------------------------------

زیر نویس :

الف : الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... . 

ب : عِبَادِ

پ : مَن

ت : بمناسبت امروز ، که عید فطر اعلام شده در جمهوری اسلامی ایران ، و همونطور که گفتم ، در اینجا هم , روز اول سال هم بحساب میاد ، خب اول ماه هم که هست .

خب جمعه هم هست و تبریک برا اینم و امیدوارم که هفته ی خوبی رو پشت گذاشته و بهترش پیش رو داشته باشین ان شاءالله تعالی .

ث : تعبیر :"عمر نوح" رِ که شنیدین یا خوندین !؟ حالا یکی شاید بیاد بگه عمر مثلا :"امام زمان" ! که بیشتر از عمر نوحه !

حالا عمر مثلا حضرت عیسی ، که تو آسموناس ، یا حضرت خضر که در زمینه و حضرت یونس که تو آباس ، ووو بمونه ! مقصود عمر طولانی تو این دنیاس ! دنیای بعد دنیای رحم مادر و بتبع بعد پشت پدرم ! البته بجز پدر بنی آدم ! حالا کاریم ندارم به اینکه یکی ، بنی آدمی ! گفته باشه حتی دنیایی بنام شکم ، یا بطن و یا ... به زبون دیگشو نداریم ! که دنیای پشت یا صلب پدرم داشته باشیم ! چرا!؟ خب برا اینکه :

چرامسیحی نیست !؟

و همشم این دنیاس ! و زمانشم مثلا یه قرنه ! و دیگر هیچ ! ولی ! مثلا بچه هاش ول کن حرف بابا نیستن ! و هنوز حرف حرف باباس که گفت :

چرا مسیحی نیستم !؟

که گفتم میگه : هیچی هستم ! پس هستم !

نه هیچی نیستم ! من نه ها ! ما ! خب برا اینکه حالا یکی اگه خواست ببینه چیه !؟ چی !؟ بعبارت دیگه در خودش توقفی داشته باشه چی !؟ آیا بقولی :"بدون توقف" !؟ "بدون توقف" چی !؟ بره ! کجا !؟ حالا از کجاش بمونه ! و بقولی :"فاز" توقف میون ایندوشم بمونه !

اصلا ! توقف تو فرمایش آقا یا خانم :"هیچ" چی !؟ داریم !؟ یا "بدون توقف" و :"به تعبیر معروف" شتر دیدی ندیدی !؟ اونم شتری که مدتی می خواد بقولی :"روزه" بگیره ! یعنی از ذخیره کرده تغذیه کنه ! و ...

الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیاهَا ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

ج : منظورم رزیم اشغالگر فلسطین نیستا ! این صهیونیست خاور میونه شده ! از طرف صهیونیست جهانی ! و البته مَنِش ! نه ماش ! که یکیش آمریکا باشه ! و سه تای دیگشم اروپایی و یکی دوتام شرقی داشته باشه ! و بعبارت دیگه روهم دیگه بهشون گفته بشه :"پنج بعلاوه ی یک" !

الباقیم نداشته باشه دنیا ! الا مثلا یکی ! بعنوان مثال :"جمهوری اسلامی ایران" ! البته نه مثل هرکدوم اونا ، اون شیش تا ! حالا تو دنیا هم نه ! تو سرزمین خودش چی !؟ تو دنیای خودش چی !؟

خب بله ! بعنوان یکی تو دنیا ! مثل آمریکا ! خب بله دنیا که یه :"من" بیشتر نمی تونه داشته باشه ! البته صد در صدش ! نه مثلا پنجاه پنجاه و هرکدومم حتی :"ولی امر" سرزمین خودش !

خب هرکی ، شما بچه های گلمم برا خودتون سرزمینی دارین ! مثلا بعنوان بیننده ، بینایی شما هم چشمی داره ، حتی :"نازل" تر شما هم بدنی برا لمس ! اونم نه فقط بقولی :"به وقت" یا بقول خودمون ! :"بهنگام" معرفت ! بلکه برا کار دیگر (چ) شم بقول مثلا مثلا معلم ثانی ، که با :"توقف"ی در آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مرتضی مطهری ، بعد ایشون ، معلم ثانی ، دیگران در فرمایش ایشون "توقف" کرده اند ! حتی علما یا دانشمندان اسلامی ! و حتی بعد انقلابم ! در حالیکه با توقف در فرمایشی از مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران که در نوشته ی قبلی ذکر شد ، یا بیاد آورده شد حرف از :"عدم توقف" است !

حالا مثلا مانند دنیای متوقف در غرب متوقف در اروپا متوقف در فرانسه ی بعد رنسانس !؟ یا "عدم توقف" در اینم ! اونم در :"علوم انسانی" و بعبارت دیگه مَنِ علوم مثلا سیاسیم !؟ بمونه !

حالا مَنِ منجمله علوم اون کار دیگر ! که گفتم بقول استاد شهید یکی از دو کار همه ی علوم یا دانشهاس ! بمونه ! همینطور مَنِ علوم :"اقتصادی" م که آفریننده ی :"هفت دی" سال گذشته باشه ! که من فکر نمی کنم ! و بمونه بوقتش ! بعبارت دیگه روز عرفه ! ان شاءالله ! و بعبارت دیگه کار اول همه ی علوم بقول استاد شهید .

چ : حالا دیگر کاری !؟ یا یکی از دو کار !؟ بمونه !

بعبارت دیگه آیا کار آخر !؟ یا مثلا :

اگر نباشد مثلا تصدیق ! :"والّا" تصّوره !

نه اینکه اگه تصور نباشه ! پس تصدیقه ! چراکه اون :"وقت" تصور تعریف شده ! 

---------------------------------------------------- 

ادامه ی :"دسته ها (کلیدواژه های موضوعی) : 

:"گستره"ی دنیای مدرنیته !؟ "گستره"ی دنیای عضو اعضای حسی!؟+گستره ی دنیای حس و حواس!؟ 


  

تولد امام و امام زمان (5) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .

سلام علیکم

خب هنوز که تماسی گرفته نشده ، البته صوتی ، و منتظرم ، خب پیگیر گرفته شده میشه شد ، و گفتم که به فرمایش حضرت امام ، به نقل از استاد شهیدم :"گرفته نشده" هم میشه مثل همون :"مسیحی نیستم" و مشمول :" وقوع و لا وقوع نداره" و گفتم که از مصادیق بگوش رسیده بحساب میاد و نهایتشم بچشم اومده که در اینجا بچشم اومد ، تصویرش .

... ، عَمَّ یتَسَاءَلُونَ ؟ ... .

خب اگه مسئله این باشه ، بدنیا اومده اونیه که بچشم بیاد ، یا بقول مثلا مرحوم علامه : چشم بیفته بهش .

در کجا ؟ خب محل تولدش دیگه ، رو فرش زمین و زیر سقف آسمون که بچشم میاد !

مگه اینکه مسئله که مسئله تولد یا بدنیا اومدنه ، این دنیا نباشه ! مثلا بقولی دنیای مجازی ! باشه ! یا بقولی دیگه فانتزی مثلا ! ووو

یا بقول مثلا مرحوم علامه :"دنیای داخل" ، البته دنیای داخل :"دنیای خارج" ی که بعنوان مثال چشم به اون میفته و محل تولد یعنی بدنیا اومدن در این دیناس و پرسش از تولد یا بدنیا اومدن در دنیای خارج نیست ، بلکه در دنیای داخله مثلا .

خب ، من با دنیای داخل کاری ندارم ! که به تعبیرات مختلفی که از اون میشه یکیم من بذارم روش !

پس با چی کار دارم !؟ آخه کار ندارمم شد مثل همون "گرفته نشده" ی من و "مسیحی نیستم" اون بنده خدای خدا بیامرز که دستشم از این دنیا کوتاه شده و تو این دنیا نیست که بهش بگم ! حالا کجاس ؟ بمونه ! آخه دارم ازش حرف می زنم ! چطور !؟

خب همونطور که اون حرف زد و گفت : چرا مسیحی نیستم ؟ دیگه ! تازه منم که با :"وقوع و لاوقوع نداره" شم که کاری نداشتم ! و حتی بعنوان یه نوشته هم حرفشو زدم !

خب چی پرسیدم !؟ آهان ! پس با چی کار دارم !؟ بود .

این :"مسیحی" که گفته مسیحه یا مسیحی !؟ آخه تولد مسیح با تولد مسیحی فرق داره ، نه اینکه یکشون مثل من که گفتم مادرم بدنیا آورده منو ، مادر داره ، نه جفتشم مادر داره و هرکدومشم مادر خودشونو دارن .

ولی مسیح با مسیحی فرق داره ، مسیحی پیرو یا بقول ما شیعه ی مسیحه .

یعنی چی ؟ یعنی فقط نمیگه : ... ، اشهد ان میسحا عبده و رسوله ، ... .

و بعدشم : حی علی الصلاح ، ... .

بلکه مثل ما شهادت میده که جانشین یا نایب و خلیفه ی مسیحه ! (1) (2) ، اونم رو زمین و زیر آسمون تا چشم کار بکنه ! یا جانشین این در این میون ، یا نه فقط مثلا رو زمین ، و یا جانشین اینم در جایی از زمین ، ووو ! البته وقتی که مسیح رو زمین نباشه ! و مثلا رفته باشه آسمون ! البته رو صلیب نه ها !

یا یه جایی که مسیح گفته باشه ! حتی آسمون ، حتی زیر زمینم ، حتی دنیای دیگه هم ! و بعنوان مثال همون :"دنیای داخل" ! و یا ... ، که نهایتش صوتی تصویری اون باشه که اختلافی نوش نباشه ! البته ! اگه اختلافی در محل تولد ایندو هم نباشه ! بعبارت دیگه دنیای این دو ! تازه بر فرض اینکه تو دنیای قبلیم ، مثلا :"مسیحی نیستم" زوج :"مسیحی هستم"ی نداشته نباشه ، حتی در دنیای صوت ! چه رسه به دنیای تصویر !  

که :"وقوع" ش قابل پیگیریه ! اگه :"لاوقوع"ی هم داشته باشه ! که دوتایی اومده باشن رو زمین و زاد و ولد کرده باشن ! حال کدوم مادر بچه هاس ؟ که بدنیا آوردشون ؟ بمونه !

زیرنویس :

1 – نقله که حضرت عیسی بن مریم علیه السلام با یکی از حواریون یا همراهشون داشتن میرفتن که رسیدن به آبی ، همراه ایشون پرسیدن حالا چیکار کنیم ؟ حضرت فرمودن بگو یا عیسی یا عیسی و دنبال من بیا و راه افتادن ، همراه ایشونم با گفتن یا عیسی یاعیسی دنبال ایشون افتادن ، کمی که رفته بودن ، همراه متوجه شد که آن حضرتم دارن یه چیزی میگن ، دقت کردن و دیدن که می گوید یا الله یا الله ، با خودش دادشت می گفت که خب چرا من نگم یا الله یا الله ؟ و همینکه یاعیسی یاعیسی گفتنو نگفت فرو رفت تو آب ، حضرت دستشو گرفت و گفت مگه نگفتم بگو یاعیسی یاعیسی ؟ قضیه رو گفت .

2 – تو یه نوشته ای در اینجا ، که یکی از دبیران محترم مجله ی اینجا هم اونو از میان تازه نوشته ها برگزیده بود ، منتها با عنوان دیگه ای ، به نام :"خطبه ای قابل تامل " ، گفتم که دعوت شده بودم به نماز جمعه ای که در نزدیکیای نماز جمعه ی تهران برپا ! شده بود و خطیب در خطبه گفت یعنی چی اشهد ان علیا ولی الله !؟ و پرسید : آیا علی هم شهادت داده به ولی الله بودنش !؟ یا من در آوردی پیروان ایشونه !؟

خب ، نخواستم پاشم نماز ظهرمو بخونم و یا ... ، صبر کردم تا خطبه ی داخلی و خارجیشو و همینطور دورکعت نمازو تموم کرد و رفتیم ، با دعوت کننده ام ، خدمتشون که پس از سلام علیک فورا جویای حال ابوی شد و فکر کرد اومدیم دیدنشون که پرسیدم آیا پیامبر شهادت (1) داده به بنده خدا و رسولش بودن ؟ که گرفت می خوام چی بگم و گفت سر نهار صحبت می کنیم ، که ... ، آخه سابقه ی از این بحثا رو خدا بیا مرز باهام داشت ! وقتی که مهمون پدر خدا بیامرزم بود .

3 – قبلا به نقل از استاد شهید گفتم که این شهادتین ، فرق داره با مثلا شهادت دادن در دادگاه یا محکمه ای که به شهادت شاهد مطلبی دستگیر بشه ، استاد شهید این شهادت ها رو درک یا دریافت معنی می کنن ، مثلا دریافت کرده ام که نیست خدایی جز خدا ، اوم نه به معنی اینکه خودش اومده ، به این دنیا و دنیای دیگه هم ! ووو ، مثل آدمی که بدنیا اومده باشه ! از دنیایی دیگه ، ووو ، نه مثل من که گفتم مادرم بدنیا آورده منمو ، و برام جالبه اگه یکی پیدا بشه که مثل من بدنیا نیومده باشه ! و شاهد بدنیا اومدنشم باشه ! آخه منکه یادم نمیاد بدنیا اومدنمو ! البته :"به تعبیر معروف" نخوردم نون گندم ، ولی بچشم خورده بدنیا آوردن مادری ، مثلا زایمان حیوانی ماده ای رو ، یا بعد زایمان مادری صدای گریه ی بچه ای رو که بگوشم خورده و بعدم خودش بچشم .

یا بره دنیایی دیگه ، حالا چه در این دنیا ! و چه خارج از این دنیا ! و تازه به شهادت ما ! و اونم با مثلا یا عیسی یا عیسی گفتن ! چه رسه به اینکه با یاهمراه یاهمراه عیسی گفتن ما هم باشه ! ووو ، اونم به دنیای خارج ! خارج از ما ! دنیای ما ! که نهایتشم دنیای دیدنی چشم ، شنیدنی گوش ، ووو باشه ! و ورد زبونشونم یاحس یاحس نباشه ! بلکه یکی یا بینایی یا بینایی و یکی دیگه هم یاشنوایی یاشنوایی باشه !

 

نه بینا و شنوای دنیای خارج ، بیرون و بقولی واقعی ! نه مجازیش ! فانتزیش  ! ووو ، و ذهنیش مثلا ! حالا آیا :"مسیحی" ش !؟ یا دینیش !؟ و یا اسلامیشم !؟ بمونه ! 


  

دهکده (2) :

امروز تلویزیون حرفی زد که فعلا کاری با این ندارم که  با عقل ناقص من جور در نمیاد ، یعنی عقلم اونو نمی تونه درک ! کنه ، هرچند که ایرونی باشم !

خب :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ ، ... .

پس با چیش کار دارم ؟

با دینی بودن و قانونی بودنش !

نه اینکه با دینم آیا جور در میاد ؟ یا نه ؟ چراکه بستگی داره به اینکه مراد گوینده ، یعنی تلویزیون از دین چیه ، همینطور بشرح ایضا قانون !

بلکه اینکه با دین یا مثلا بقول گوینده ی اون ، یعنی تلویزیون ، با قانونم جور در اومدنشو به کی سپرده ؟ بعبارت دیگه با پاسخگوی این پرسش کار دارم .

... ، وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ، ... .

یعنی با اونی که بگه با دین ، همینظور قانونم جور در میاد یا نه ؟

و اینکه چون با عقل منکه جور در نیومد ، و اگه جور در میومد حرفی نبود ! پس میمونه ناجورش !

پس مسئله درک و دریافتش نیست ! حالا چه درک و دریافت عضوی از اعضای حسی من باشه ، و چه مابعدش و مثلا بقول تلویزیون : "عقل" .

چراکه گفتم : امروز تلویزیون حرفی زد که ... با عقل ... من جور در نمیاد ، ... .

هرچند که بعدشم گفته باشم : یعنی عقلم اونو نمی تونه درک ! کنه ! ... .

چرا ؟ خب برا اینکه درک و دریافت عقل با درک دریافت مثلا عضو حسی و ادراکات و دریافتهای دیگه ی من فرق داره ، من یه وقتی ، مثلا همین حرف تلویزیونو که باگوش شنیدم ، هرچند که گفته باشم "شنیدم" ، ولی فرق داره با اینکه بگم مثلا یادم اومد که براتون بگم ، همینطور ادراکات و دریافتهای دیگه ای که منسوب به من باشه ، مثلا بگم حفظم ، می دونم و دونستنیمم قبول دارم و

همین :" قبول دارم" که گفتم با داشتنی های دیگه که دارم فرق داره .

حرفیم که از تلویزیون دارم با قبول دارمش فرق داره ، همینطور با قبول ندارمش ، ندارم چی ؟ همون حرفی که درک و دریافتی از اون دارم ، ولی قابل درکم برام نیست ، البته فعلا تلویزیون پای عقل منو پیش کشیده و مسئله قابل درک برا عقل من نیست !

حالا اگه تلویزیونم !؟ مثل سخنرانی که در نوشته ی قبلی گفتم :"روشن" کنه درک ودریافت عقلو ، اونوقت  درک و عدم درک عقلم روشن میشه .

فقط همینقد گفته باشم که مخاطب تلویزیون ، مثلا برنامه ی سمت خداش ، چیه ؟ مثلا گوش منه ؟ یا عقل من ؟

البته این اختصاص به این برنامه که بعنوان مثال گفته شد نداره ، همینطور تلویزیونم ، حتی حرف خدا رو هم شامل میشه ، چه رسه به حرف پیامبرخدا و ... ، پس فکر ! نمی کنم مقصود تلویزیون این باشه که من بگم شنیدم حرفشو ، بلکه میخواد منم مثل اون بپذیریم که دین با دنیا کار نداره و اون سپرده به قانون و عقل !

یعنی می خوام ببینم پذیرفته که دینش با دنیاش کاری نداره و قانون و عقلش با دنیاش کار داره ؟

البته مسئله همونطور که گفتم : اینو با چی پذیرفته ؟ مسئله اینه . 

حتی نه تنها اگه بقول اون  این حرف حرف امام باشه ، حضرت امام خمینی رحمت الله رو عرض می کنم که تلویزیون به ایشون نسبت می داد ! و عقل من قد نداد ! بلکه حرف حرف پیامبری از پیامبران خدا هم باشه که قد عقل مردم حرف زده ان ! 


  

دنیای ... مشترک :

سلام علیکم

... ، خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ،  إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ، وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ، فَکَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا ، وَکُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ، فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَةِ ... ، وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ... ، وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ، أُولَئِکَ ... .

اول سالروز تولد آقا امام حسین علیه السلامو تبریک بگم ، که آخرین در دنیا و آخرت رو که نه ! آخر دنیا و آخرتو به اشتراک گذاشت ! در کجا ؟ حالا میگم ! فقط اینو نگفته نذارم که آونچه پیامبران از آدم تا خاتم ، و خاتم انبیاء و امام اول و دوم به اشتراک گذاشتنو به آخر رسوند ، حالا اینو آقا علی بن حسین علیه السلام ، که پیشاپیش بعد سالروز تولد آقا ابوالفضل علیه السلام سالروز تولد ایشونم تبریک میگم ، به اشتراک گذاشت و خاتم اوصیاء عجل الله تعالی فرجه به آخر می روسنه بمونه ! چراکه بازم میگم :"در کجا ؟ " .

امروز سرکار نرفتیم ، آخه مهمونی از خانواده به جمعمون پیوست و صبح رفتیم از ترمینال آوردیمش خونه و ...

پس همونطور که در بحث قبلیم گفتم بیکار نبودیم ، چراکه هرچند گفتم :"نرفتیم" ولی گفتم که صبح :"رفتیم ... 

ضمن قبولی نماز مغربتون ، رفتن مثل نشستن پای تلویزیون امروز ، خصوصا برنامه ی معرفت شبکه ی چهار که از اول تا آخرشو دیدم ، که اگه سرکار می رفتیم تا بیایم بریم دوش بگیریم و ...

و همچنین بحث قانون گذاری برای دنیای مجازی در شبکه خبر ، که بقول برنامه ی معرف شبکه چهار ، گویا آمریکا می خواد قانون گذارش باشه ، برا اینکه بقول برنامه ی معرفت شبکه ی چهار ، حق تقدم داره در به اشتراک گذاشتنش ، و بقیه "قدیم" نیستند مثل اون و سابقه ی اونو ندارن .

مثل کی ؟ مثل همونی که در مثلا ایران در به اشتراک گذاشتنش "سبقت" داره ! د همینطور در ایران ! مثلا خانه ی ما ، چراکه به ما ربطی نداره بیرون از خونه ، حالا تو مسجد محل ، جمعه ی شهر و دیارمون ایران ؟ یا مثل مثلا همون آمریکا موسسات ، ادارات و دیگر نهادهای مدنی غربی ؟ بمونه .

خب حالا در خونه ی ما چطور ؟ و در ما و هریک از کاربرانش چطور ؟ آیا مثلا چشم ما اونو به اشتراک ؟ گذاشته ؟ یا حسش ؟ و یا ... ؟

آخه در برنامه ی معرفت شبکه چهار برای :"حواس جمعی" بعد حس حرف از عقل زده شد ! در حالیکه بعد حس قلب یا دله که اونو به اشتراک میذاره ، حالا بعدش حافظه ی فاطمی ، یاد علوی ، اندیشه ی حسنی و عقل حسینی بمونه !

چراکه گفتم که :"در کجا ؟"

حرف جالبی زده شد در برنامه ی معرفت شبکه ی چهار ، که گوینده ی "قدیم و حادث" قدیمه ؟ یا حادثه ؟ بعبارت دیگه در کجاس ؟ در دنیای به اصطلاح واقعی ! می خواد برا دنیای به اصطلاح مجازی قانونگذاری کنه ؟ یا در .... ؟

یه حرف جالب دیگه هم زده شد در برنامه ی معرفت شبکه ی چهار ، اونم تعریف ! وحی بود ، که اومده تا عالم ظاهرو ببره به عالم

باطن ، مثل اندیشه و فکر ، نه وهم و خیال ، ی که میاد برا بردن دیدنی ، شنیدنی ووو دنیا ، حالا به کجا ؟ بمونه !

آخه قانونگذار این دنیا می خواد این دنیا رو به کجا ببره ؟ آیا مثل دنیاش ، آخرتش ؟ یا آخرتم مثل دنیا واس ماس !؟ و فقط دنیای مشترک نداریم ؟!

به دونام خدای رحمان رحیم ، طسم ، ... ، وَالشُّعَرَاءُ یتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ، ... ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ... . 


  

پیدایش 5 :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ، ... .  

سلام علیکم ، شب بخیر بچه ها .

زمین قانون ، منطق و راه کار :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ ... .

پیش از این که وارد بحث جدید بشم بگم ، امروز که سر هردو کاری که در دست داریمرفتیم ، یعنی اول رفتیم سر کار دوم و گفتیم ماسه نداره ، موزائیکم کم داره ، و بعدشم اومدیم سر کار اول و مشغول کار شدیم ، برا این بود که ما کارو تعطیل نکرده باشیم .

پس هرچند مهمتر از صرف وقت و بنزین رفت و برگشت ، از جلوی پلیس راه مستقر در مسیر و در حال حرکتم رد شدیم ، با وجعلنا ، هم برای هردوشون ، و هم برا دنبالشون ، چه در نیروی انتظامی و نظامی ، و چه نیروی قضایشون ، ولی " بی فایده " نبود .

چراکه در بحث قبلی گفتم که هرچند ما پیگیر قراردادی که با پیمانکارن می بندیم نیستیم ، ولی چرا بهونه دستشون بدیم ؟ اونم در حالیکه نیاز به کار داریم ؟ در حالیکه خودمونم سرمایه ی کار نداریم ؟ اولشم زمین ؟ یا پول خریدشو برا ساخت و ساز رو اون ؟ هزارم که اوستای خونه سازی باشیم ! و کار بلدم باشیم .

اختصاص به کار ما و کارای ساختمونیم نداره ، هرکاری زمین کار خودشو داره ، مثلا راه سازیم رو زمین ساخته میشه ، اختصاص به راههای زمینی هم نداره ، مثلا همین اینترنتم زیر ساخت خودشو داره و رو اون سوار کاره .

پس ما اگه این کارو که در دست داریم ، یا اصلا این کارم ول کنیم ، و بهر کار دیگه دست بزنیم همینه ، مگه اینکه بکل کار نکنیم ! خب برا چی بدنیا اومدیم ؟! یه بیکار تو دنیا پیدا میشه که ما دومیش باشیم !؟

  ----------------------------------

شنبه اول شهریور 1393 ، پیش از رفتن سر کار :

سلام علیکم صبح بخیر

در اظهار نظری آمده :
زمین کار یعنی کار روی چه چیزی انجام میشه؟
خب این از چه جهت مهمه؟ 
و آیا مهم تر از خود کاره؟
البته کار به زمینش بستگی داره. درسته؟ که اگه زمینش نباشه انجام نمیشه...
دلیل این بحث چیه؟ نبودن زمین کار؟

----------------

... ، وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ ...

وقتی یا زمانیکه مثلا حرف می زده میشه ، حالا کی این "کار" رو می کنه یه مطلبه ، به کی میگه هم یه مطلبه ، پس یه کار پیدا شده مثل "حرف زدن" ، مسئله زمان اون ، که می تونه محدود به زمانی در گذشته هم نباشه ، با مسئله ی مکان و محل این کار فرق داره ، که اینم می تونه محدود به یه آدم نباشه که فقط به اون گفته شده باشه .

----------------------

مرتبط :  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، لَمْ یکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیهُمُ الْبَینَةُ ، رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ ... . 

 

اظهار نظری در وبلاگ " سلمان علی (علیه السلام) " . 

و : 

نظر در وبلاگ " رو به آسمان " . 

------------------------------------------------------------------ 

جمعه 21 شهریور 1393 :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ، ... .

سلام علیکم ، ظهر بخیر بچه ها .

خصوصا به اونی که در قسمت اظهار نظر پرسیده :

...

هر کار زمینی داره؟ زمین از چه جهت؟ منظور از زمین بستر اون کاره؟

ضمن عرض تبریک بمناسبت امروز ، جونم برات بگه که بعد یکی دوهفته کار بکوب ، از صبح زود تا غروب آفتاب ، امروز مهمونای مشهدیمونو که می خواستن برن بردیم راه انداختیم و گفتم حالا که سرکار نرفتیم در مورد پرسشت حرف بزنیم .

جات خالی دادش سربازتم اومد مرخصی و مهمونارو دید ، یه چهار پنج روزیم تو زمین ما بازی کرد و روزیم پنجاه هزار تومان مزد براش از صابکار گرفتیم و تونست بره دیدن مادر بزرگ و یه چیزاییم برا خودش خرید ، هرچند وقت رفتن ، مثل زمان اومدنش کرایه رفتن سرخدمت نظام وظیفه اجباریشو از من گرفت .  

جالبتر اینکه برا شش ماه اضافه خدمتش یه کاغذی رو تهیه کرده بود که علاوه بر سه نفر آشنا مسجد محل هم مهر و امضاش کنه ، شورای مسجد محل .

حالا کدوم مسجد و شوراش ؟ جالبش اینه !

آخه ما از شهر قبلی که شبونه در رفتیم ، نه تنها مسجد محل مبدا خبر دار شد ! بلکه در هر دوتا محلیم که در اینجا خونه اجاره کرده ایم مسجدش خبردار نشده !

چرا مثلا یه کدی برامون پیامکش اومد که کجا و به چه مقدار رهن و اجاره کرده ایم ، ولی شک نکن که مسجدی در اینجا از : "وجود" با وجود یا بقول تو بی وجود ما خبر نداره !

چرا ؟ برای اینکه جماعت محل تو زمین جمعه ی شهر بازی نمیکنن که خونه و خونواده ما هم تو زمین مسجد محل بازی کنه ! تا خبر از بازی داداشت تو زمین نیروی انتظامی داشته باشه !

حالا مثلا کرایه ی رفت و اومدش بمونه ! که منو یادروزی انداخت که با خواهرت از زندان آزادمون کردن و به امون خدا رها کردن ! حال تحویل مثلا مسجد محل ندادن پیش کش ! تحویل اونیم که اون اس مسی رو که گفتم داده نیز ندادن ! بلکه مثل داداشت رفتیم ترمینال و بلیط گرفتیم و اومدیم خونه ! پس نه تنها مسجد محل ، بلکه هیچ نهادی از نهادهای جامعه ی مدنی غربی جمهوری اسلامی ایران ، که میگن خانه ی ماست ! نیز خبردار نشد !

چرا تو ترمینال ثبت شد ! ولی اگه مثلا ماشین داشتیم یا با ماشین شخصی می اومدیم ، کی خبردار می شد ؟ که از کدوم زمینی به زمینی دیگر اومدیم ؟ تو زمین : "جمهوری اسلامی ایران" ؟

حالا پیدا کن "زمین" جمهوری اسلامی ایرانو ؟

جمهوری ها و اشکال دیگه ی حکومت بشریم که تو دنیا رایجه همینه !

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ...

در حالیکه نه تنها :

... ، سَبَّحَ ... .

بلکه :

... یسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ . 

می دونی وقتی خدا اونو میگه فرشته ها ، اعم از آسمونی و زمینی ، چی میگن ؟ میگن :  

... وَنَحْنُ نُسَبِّحُ ...

و خدا چی میگه ؟ میگه :

... إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ، ... .

روایته که بعدش فرشته ها دخیل می بندن به زمین خدا ! که :

... وَسِعَ کُرْسِیهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ... . 

راستی قرار بود بیاین اینجا ، چی شد ؟ ان شاءالله وقتی اومدی تو زمین ما بیشتر حرف می زنیم ، سلام و تیریک ما رو به آقاتونم برسون ، صاب زمینتونو میگم ، خداشو میگم ! البته جانشین خدا در اونو میگم ، مثل جانشینش در مسجد محلتون ، جمعه ی شهرتون ووو 

 ---------------------------

مرتبط :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ، وَرَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ، فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا .

اظهار نظر در وبلاگ : " مدهامتان (پینوشت) " .

-------------------

پینوشت : 

قرآن ، سوره ی الرحمن ( آیه یا نشانه ای که گفته شده کوچکترین آیه یا نشانه ی قرآنه ) . 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :341
بازدید دیروز :163
کل بازدید : 1331588
کل یاداشته ها : 1760


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ