سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیر سایه ی شب ... ؟

سلام علیکم .

... ، اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیبًا ، ... .

شکر خدا باز امشب شب اول شب قدره ، یعنی یکی از سه شبیه که گفته شده شب قدر یکی از این سه شبه ، حالا بمونه که گفته شده هرسه شب قدره با تفاوتی .

در سوره ی قدرم سه باز شب قدر اومده :

... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی :"لَیلَةِ الْقَدْرِ" ، وَمَا أَدْرَاکَ مَا "لَیلَةُ الْقَدْرِ" ،  لَیلَةُ الْقَدْرِ ... .

که حکایت از نازله ای در شب اوله ، وَ درک یا دریافتش در شب دوم و شب سومم ... .

بعبارت دیگه مانند یه چیزی (الف) که مثلا به گوش (ب) برسه ، وَ دریافتی که ازش داشت و معنایی که داره ، علاوه بر دریافتی که ازش داشته باشه دارنده گوش ، که بعنوان مثال گفته شد .

حالا بمونه درک یا دریافت کننده ی دریافت کننده ی گوشم ! گوش دریافت کننده چیزی که بهش رسیده !

وَوَوَ

شب بخیر .

-------------------------------------

زیرنویس :

الف :

بعنوان مثال :"زیر سایه" .

ب :

یا به دیگر اعضای حسّی ، وَ یا حسّی از حواسِّ محل نزول باشه ، وَ یا جمعی یا قرآنی حواس (پ) !

پ :

نازله می تونه همین جمعی حواسم باشه ، که محل نزولشم میشه حواس یا حسّی ازش ! باشه ، که نازله اینم مانند گوشه که بعنوان مثال گفته شد که نازل شده باشه بر مثلا "زیر سایه" ای که گفته شد ! که یعنی چی !؟ که گفته شد !؟ حالا بمونه که :

زیر سایه ی ... ؟!

یادم میاد پیش از انقلاب که تومدرسه ی حافظ شهر خوی که کار می کردم ، رو دیوار دفترش یه قاب عکسی از شاه بود که توشم نوشته شده بود : شاه سایه خداست !

حالا یعنی چی !؟ بمونه ، ولی ! ننوشته شده بود : شاه زیر سایه ی خداس !

آخه ! اگه گفته میشد که دیگری زیر سایه شاهه فرق داشت با اینکه دیگریم سایه ی شاهه ! حالا اونم آیا سایه ای داره !؟ بمونه ! وَوَوَشم !؟ تو نظام شاهنشاهی! و اینم که : وَ ماادراک نظام ، شاهنشاهی و نظام شاهنشاهی !؟

البته به :"قدر" یا اندازه ی یا منزلتی (ت) در : نظام ... .

حالا مثل شاه مادام العمر !؟ یا متغیر !؟ روز بروز !؟ هفته به هفته !؟ ماه به ماه !؟ یا سال بسال !؟ بمونه .

ت :

... یا منزلتی اولیه ! مثل :"کلّ امر"ی که تو نظام آفرینش داره ، خصوصا بشر که قابلیت تغییرم داره و محکوم به ماندن در مقام عضو و مثلا گوش نیست که منزلگه مثلا :

زیر سایه

نیست ! حالا بمونه :"ما" در:

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْر، ... .

اونم در شب اول ! یعنی این فقط مثلا :"زیرسایه" نیست که نازل شده ! گوشیم نازل شده ! حالا بمونه ماقبلش ! برای شنیدن وَ ... برای درک یا دریافتش !


  

گفتمان تمدن اسلامی ب :

... الرَّحْمَنِ ... ، الرَّحْمَنُ ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ (الف) ، ... .

سلام علیکم

زبوریه :

خدا حافظ پدر ! سلام پدر !

میگم اگه امشب شب قدر باشه ، اونوقت نازله برا آقازاده ، تحت چه :"کلمه" (ب) ای !؟ خواد بود !؟

امشب ! چه "کلمه" ای !؟ و تحت کلمه ی :

... هُ ... .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ :"وَ"الْفَتْحُ ، "وَ" رَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ، فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .

پرسش بی پاسخ ! :

من کاری به این ندارم که بقول پدرم :

وقتی حضرت امام (ره) در پیامشون به نخستین گنگره ی بنیاد نهج البلاغه این پرسش رو مطرح کردن که :

مع کل شیئ لابمقارنه ، و غیر کل شیئ لابمزایله (پ)

یعنی چی !؟

مقصودشون از طرح این پرسش چی بوده ؟ ولی ! مقصود پدرم چی !؟

راستی ! پاسخی به پرسش حضرت امام (ره) داده شده !؟ تو بقولی :"گام اول" رو میگم !؟ تو :"گام دوم" چی !؟

یا مسئله مسئله ی دیگه ای هست !؟ تو "گام دوم"م !؟

خب بله ! شاید این و شایدم اینم ! :"تحت" مسئله ی دیگه هست ! البته اگه مسئله یا هنوزم مسئله باشه ! و امشبم ! تو :

... أسئل ... !

راستی مسئله ی امروز ، حالا امشب و این شبها ! بمونه ! بشر چیه !؟ البته مسئله یعنی مسئله ی بی جوابشو میگم ! وگرنه جواب دراش که دیگه مسئله نیست !

راستی ! تا یاد!م نرفته بگم که مسئله تو یه :

کلمه

رو میگم !؟

باز!م تا از یاد نرفته ! بگم که مسئله برا مثلا من ! یا مثل من نه ها ! بلکه مثلا برا رییس جمهور آمریکا ! البته اگه ادعای پدری دنیا رو داره ! یا مانند اون ! که چنین ادعایی رو داره ! اونم امشب !

خب وارد شب شدیم (ت) و شب بخیر ! 

--------------------------------------------- 

زیرنویس : 

الف : 

ب : 

پ : 

ت : 

البته به افق ما ، که الله اکبرش سر داده شد . 


  

تمدن اسلامی ت پ :

شهر رمضان الذی انزل فیه القران (الف)

سلام علیکم .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، لَمْ یکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیهُمُ الْبَینَةُ (پ) ، ... .

داوودیّه ! :

به خلافت که رسید (ت) خزینه رو جارو کرد ! حتی به ولید هم سه ریال یا تومن ما رو داد ! خب به عبد الرحمن بن ملجم مرادیم داده  دیگه ! حالا خرج بشه !؟ یا سرمایه گذاری کرد !؟ و کار انداخت و تو مثلا بقولی :"بورس" ! بمونه ، خب مونده به خودش ! و نه حتی سرپرست خانوارم ! بلکه به سرپرستی همونکه تو نماز فرادا هم میگه :"نَعبُد" و نمیگه :"أعبُد" !

خب ! ماه رمضان رسید به شب نوزدهمش و دهه دومشم داره پشت سرانداخته !میشه ! و گویا بیاری خدا یا به مدد الهی :"نقشه"ی ایران داره کم رنگ میشه و خدا کنه که مثلا :"خوزستان" و حتی مرکزشم سفید سفیدم بشه !

یعنی نیازی به :"فاصله" گرفتن از خونه ! هم نباشه ! برا رفتن به مسجد محل و نماز جمعه رو میگم ! هرچند من که فکر نمی کنم این کرونا ما رو به خودمون آورده باشه ! حتی در "نعبد" فرادا ! چه رسه به نعبد خونوادگی ! که مسجدی اونم آزاد شده ! گویا ! چه رسه به جمعه ی جماعتش ! و کمافی السابقشم ! بمونه !

بهداشت جهانی که کاری به این حرفا نداره ! مثل سند 2020 ! آموزشیش !

خب برا اینکه کاری به من نداره ! ماشم که خونوادگی ، مسجدی و ... ی تمدن اسلامی نیست ! شب بخیر .

-------------------------------------

زیرنویس :

الف :

کلمه (ب) ی قرآن !

ب :

گفته شده ، مثلا همین دم غروبی تو شبکه ی استانی تلویزیون ما ، تو برنامه ی :"افطاری"ش ، یا بقول پدرم : افطارلیق :

عرب به زخمی که واز شده میگه : کلمه

مثل زخمی که با ضربه ی شمشیر در فرق سر واز میشه در نماز صبح امشب !

اونم بجرم کفر ! و جالبتر ! اینکه در شام گفته میشه ! مگه نماز خون بود !؟

پ :

بیّنه : و بقولی ! بخونید :"پاسخ پرسش" :  

... ،  رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ ... .

ت :

البته نه :"انتخابی" مثل اولی ! و نه :"انتصابی" مثل دومی ! و نه :"شورایی" مثل سومی ! و نه حتی بقولی :"اقبالی" ! بلکه بطوریکه دید حسنین ! دارن زیر فشار جمعیت زیر دست و پا می مونن و دادستان تمدن اسلامی به اون ختم میشه !

در حالیکه تو داستان مثلا داستان کربلا هم هست ! داستان غیبتم هست ! داستان ولایت عامّه هم هست ! داستان :"من"م هست ! 

 


  

یادگیری اطّلاعات :

بِسْمِ اللَّهِ ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ (الف) ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

سلام علیکم

یادداشت :

اول تا یادم نرفته حلول ماه مبارک رمضان رو تبریک بگم .

حافظ گفته :

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ، با دوستان مروت با دشمنان مدارا

خدا رحمتش کنه ! آخه اگه :

پرسشی ...

مطرح بشه که میون ایندو با اون دوتا :"حرف" چه مناسبتی بر قراره !؟ خدا بیامرز که زنده نیست جواب پس بده ! حالا بمونه اون دوتای :

آسایش

گاه ! که نه تنها این دو "حرف" ، بلکه :"دوست" و :"دشمن" م تحت اون گفته شده باشه ! این وسط ! خب ختم به چی شده !؟ این بیت رو میگم !؟ شش گوشه ، یا سه :"دوتایی" شو میگم !؟

خب بگذریم ! گویا از یه خدا بیامرزی که یه جفت چشم ، علاوه بر چشم ما داشته پرسیده شده :

چیکار کنیم !؟ (پ)

به این پرسش :

چه نکنیم !؟

پاسخ داد ! خودشم تو یه :

کلمه !

:"کلمه" ی : گناه !

خب ! بازم بقولی :"در دسترس" نیست که اگه پاسخ :

چیکار کنیم !؟

م یه "کلمه" باشه ! اونوقت کلمه ی :

عَرش

ی ایندو چیه !؟

سرباز ! :

خب ! حالا بریم :"مهمون"ی ! :"سحر" یا :"افطار"ی !؟

یادش بخیر اونوقتا که گفتم :"یادداشت" برداری می کردم ، تو دهه ی شصت ، شبا ! روزشم نه تنها میرفتم مدرسه ، دبستان شهید سید مصطفی خمینی ، تو قم و شاه ابراهیمشو و خیابون بیست و دوی بهمنش ، بلکه در هفته کم کمش روزیم میرفت تهران و دانشگاه !

یه روزی استاد که داشت از حافظ می گفت ، همین مونده بود که چشم بیفته به رقص :"کلاس" ! حتی خانوما و دختراش ! و خودشم با حجاب ! بلند شدم و گفتم همون حافظ میگه :

زان می ناب که پخته کند هرخامی ، گرچه ماه رمضان است بیاور جامی !

نه اینکه اون روز یکی از روزای ماه رمضانی بود ، فقط ! بلکه استاد نزدیک بود "کلاس" رو از :"خود" بی "خود" کنه ! آخه داشت از :"بی خود" شدن می گفت و پختگیش ! یعنی می سرود ! البته به مثلا :"نیابت" ! یا بقولی :

سربازی !

حالا بمونه که بازم طبق معمول نه تنها استاد ، بلکه شاگردانشم ، اکثرا ! بجز یکی دوتا ، هر کجا هستن خدا حفظشون کنه ، خصوصا برادر امیر فراهانی رو ! که گفتم آخرین خبری که ازش دارم مال وقتیه که داشت دکتراشو میگذروند و مشغول بود تو تلویزیون و باشگاه خبرنگاران جوانش ، بقولی خمار شدن و پرید ! و باز من شدم مثلا برهم زننده ی کلاس و درس !

خب ! کجا بودیم !؟ تو "مهمونی" ! و مهمون یکی مثل همون :"گفتگوی خبری" که در نوشته ی قبلی گفتم ، منتها مهماندار ، هرچند مثل اون :"سربازی" می کرد ، خودشم به "نیابت" ! مثل اون ! یا مثلا به :

نمایندگی

ولی ملبس نبود ! نه اینکه خدای نخواسته مثلا :"لخت" یا بقولی :"بی حجاب" بود ! نه :

لباس شخصی

ش ! بود ! و با :"قرآن" نم پذیرایی نمیکرد ! نه اینکه با :"هیچی" ! بلکه با :

یادداشت

و خودشم :

روز

ش ، که پهن کرده بود و توشم یه چیزی گذاشته بود که بهش میگفت :

2030

:"سند"شو البته ! منتها می گفت :

نفرما ، بفرما !

"بفرما"ش برا مثلا : تجربی ، ریاضی فیزیک و البته با :"هنر" و خوشمزه ترشم :"زبون" بود !

خب ! با این حساب :" نفرما" چی میشه !؟ حالا با "هنر" و "زبان" !؟ یا بی هنر و زبونم !؟ بمونه !

خب شکر خدا این دیگه ، مثل خدا حفظش کنه "گفتگوی خبری" ، در :"دسترس" ! و میشه ازش پرسید این :

صفر یک

:"دانش پژوهش" ، گیریم فقطم "دانش پژوهش" ریاضی فیزیک ، معقوله که بمونه ! مقوله ی کدوم یک از علومه !؟ علوم "سند" ! علوم نفرما !؟ یا بفرمای سند !؟

که اینهمه :"سرباز" داره ! نه فقط در دانشگاه ! دبیرستان و دبستانش ! حتی در پایه ی اول ابتدایی :"نظام" آموزش و پرورش این :"ج.ا" ! حالا بمونه اگه به درجه ی مثلا :"همیار"ی مفتخر نشده باشه برا "سرباز" گیری در خانه و خانواده اش ! اونم وقتی حرف از :

مدرسه محور

یه ! و نه فقط :"محور" خانه ی خانواده ، بلکه جماعت و جمعه هم ! اگه گفته نشه حجّم ! و :"کیهان" م بر اون محور ! و یادش بخیر نهضتیش : ایران را سراسر مدرسه کنیم !

بلکه ! از حتی حوزه هم چه خبر !؟ یا هنوزم گفته میشه که طلّابش از :"سربازی" معافن !؟ آخه :"سرباز امام زمان" هستن ! سربازی امام زمانو میکنن ! و فی زمان هذا هم سربازی نایبشو ! نه ...

--------------------------

زیرنویس :

الف :

این آیه در سوره ی قدر چی میگه !؟

اولش میگه :

إِنَّا ... .

یعنی : ما ... .

قبلا به نقل از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مرتضی مطهری گفتم که ایشون میگن ! حرفی که زده میشه ، هرچه که بعد اون گفته بشه ، تحت اونه .

ناگفته نمونه که اگه اینم که اول گفته شده :

إِنَّا ... .

اگه بعد :"بسم الله ..."ش گفته شده باشه ، حرف اول عبارته از :

بِ ... .

"بسم الله ..."ش .

نا گفته نمونه که این سوره ، یعنی سوره ی قدر که گفتم ، در مکّه نازل شده ، بعبارت دیگه آیات یا آیه هاشم :

مکّی

بحساب میاد ،  ولی مثلا آیه ی :

... (البقرة/184) شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَینَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیامٍ أُخَرَ یرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیسْرَ وَلَا یرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ(البقرة/185) ... .

در مدینه نازل شده ، بعبارت دیگه از آیه های :

مدنی

شمرده میشه ، اولش گفته شده :

... ، شَهْرُ ... .

ختمم شده با :

... وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ، ... .

ولی آیه ی :

... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ ، ... .

چی !؟ ختمشو میگم !؟

حالا بعدش :

وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ !؟ ... .

بمونه ! که گویا پاسخی داده نشده که بعدش اومده :

لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (ب) ، ... .

ب :

یعنی ماه ، و آیا مانند :

... (البقرة/184) شَهْرُ رَمَضَانَ ... .

یعنی :"ماه رمضان" هم !؟

راستی ! بعد :

... وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ(البقرة/185) ... .

چی اومده !؟ پرسشی مطرح شده !؟ در باره حتی "ماه رمضان" !؟

پ :

بقول نوشته ی قبلی : چی بخوریم !؟ 


  

بِوَفتِ سلام :

سلام علیکم ، شب بخیر .

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

اللهم لک ... و علی رزقک ... تقبل منا .

السلام علیک یا خلیفة (الف) الرحمن .

یادآوری :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

گفتم (ب) که استاد شهید شهادتی مثل تشهد نماز رو به معنای :"درک" یا بقول خودمون دریافت گفته اند ، حالا درک کی !؟ خب بله درک کننده یا دریافت کننده ، ولی روشن نفرموده اند ، صرف نظر از انواع و اقسام :"ادراکات" ی که گفته میشه ، مثلا :"حسی" ، "قلبی" و عقلی ، پرسش اینه که اگه بقول ایشون ، که در مثلا اثری از آثار بدون استثناء خوبشون اومده باشه ، البته بعد معلم ثانی یا فارابی ! یه درک :"تصور" ی و یه درک "تصدیق" ی داشته باشیم :"ما" و صرف نظرم از "ما!" ، که :

اگه و فقط اگه یه "تصور" و یه "تصدیق" داشته باشه ، آنگاه ما فقط یکی از ایندو که نمی تونه باشه ! بلکه :"جامع" ایندوس و بقولی :

آندو زیر مجموعه ماست !

و حتی صرف نظرم از اینکه پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده باشن که آنگاه :

یکی از این دو :"امام" دیگریس !

ووو ؟ که در حوصله ی این فرصت (پ) نیست ، پس سلام نماز بعد تشهده !

یعنی چی !؟ یعنی پس از درک یا دریافت اینه که خدا یکیست و محمد (ت) بنده و رسول اوست .

بشرح ایضا سلام دهنده هم !

در سلام دادنای روزمره هم همینطوره ، مثلا وقتی یکی رِ می بینیم بهش سلام میدیم ! و میگیم :

سلام علیکم !

یا بجایی وارد میشیمم ، ولو اینکه بفرموده خدا و پیامبرشم ، در اونجا هیشکیم نباشه ! و بچشم نیاد !

همینطور سلامی که در مثلا زیارت داده میشه و زیارتنامه ها اومده هم پس از درک یا دریافتی از سلام دهنده هست ، حالا چه :"قدر" !؟ مونده به :"اندازه" ی درک یا دریافت ما و بقول پیروان مثلا معلم ثانی : معرفت و حجت ما!

یا :

علم یا دانش ما !

چراکه بقول ایشون و پیروان ایشون :

علم یا دانش عبارته از :

تصور و تصدیق !

حالا اگه بقول استاد شهید ، در آثار بدون استثناء خوبشون : این کار همه ی علما و یا دانشمندا در دیگر علوم ، که گویا مراد از دیگر شامل همه ی علوم یا دانشهای دیگر از نه تنها :"فلسفه" ! بلکه :"منطق" م میشه ! منجمله :"منطق جدید"م ! و حتی :"فازی" ی اونم ! باشه ، که :"ابتدا تعریفی دارن و سپس براش دلیل میارن" ، سلام اونا هم بعد نه تنها معرفت یا شناختشونه ! بلکه بعد تصدیقشونم هست !

حالا سلامشون چه سلام آغازین باشه ، و چه پایانی ! البته بعد سلامی که بهشون رسیده باشه ! و گرنه این :"سلام" رِ از کجا آوردن !؟ مثل هر حرف دیگری که بخوان بزنن و روزیشون نشده باشه :"به ! وقت سکوت" ی که شکسته شد و بگوششو رسید ! نه گوش دادن ! ولو بفرمان شنواییم ! چه رسه به :"دل" خواه ! که اگه تو یه کتاب یا نوشته و یا مثلا مقاله ی علمی ازش ، بعنوان فرمانده حواس ! و منجمله شنوایی ، حرفی زده شده باشه سلام منو بهش برسونید !

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا (ث) بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

یاد تعبیری از مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران افتادم ، ولی حرکت بعد :"توقف" ی هست ! بعد "توقف ی در استاد شهید" ، که داشته ام .

حالا بمونه که مقصود از عدم توقف یا حرکت چیه !؟ مثلا ادامه ی راهه !؟ یا ... ؟

شب بخیر .

----------------------

الف : جانشین ، نایب ، ...

ب : در نوشته ی قبلی ، با عنوان :"به وقت شهادت" .

پ : آخه علاوه بر اینکه بعد یه روز کاری خوابم فرصت بده ، فردا چی !؟ که ان شاءالله صورت حساب یه طبقه رو بتونیم تحویل صابکار بدیم و دریافتی داشته باشیم ! # و ...

ت : اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم .

ث : شب قدر ، شب چهارم ! پیش از شب پایانی :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ . ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... . 


  

چرا هیچی نیستم !؟ (2)

عید فطر :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا النَّبِی اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا ، ... ، وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا ، ... وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِی إِنْ أَرَادَ النَّبِی أَنْ یسْتَنْکِحَهَا خَالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیهِمْ فِی أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَکَتْ أَیمَانُهُمْ لِکَیلَا یکُونَ عَلَیکَ حَرَجٌ ... .

سلام علیکم

ضمن تبریک عید سعید فطر (1) امیدوارم که عید عید ما بعنوان دیندار یا مسلمانم (3) باشه !

مگه اینکه بعنوان مثال گفته بشه :

چرا مسیحی نیستم ؟ (4)

بعبارت دیگه :

چرا برنامه ی سالانه ی دینی یا اسلامی نداریم !؟

حتی :

برنامه ی سالانه ی ملّی هم نداریم !؟

بلکه :

برنامه ی سالانه ی بشریم نازل شد ! در ماهی که گذشت !؟

حالا خانوادگی ، محلی ، شهری ووو ی اونم پیش کش !؟

چراکه به کی نازل شد !؟

به اونکه بقول علم و دانش بشر امروزی میگه :

نه اینکه هیچی نیستم !

بلکه هیچی هستم !؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ کَفَرُوا بِمَا جَاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ یفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ ، ... .

زیر نویس :

1 – قبلا گفتم که سال جدید یا نو با حلول ماه شعبان آغاز میشه ، الان می خوام بگم این آغاز سال اختصاص به نه تنها دین یا اسلام محمدی صل الله علیه و اله و سلم نداره ، بلکه اختصاص به اسلام عیسوی ، موسوی ، ابراهیمی و نوحی علیها سلام قبل از ایشونم نداره ، بلکه حتی اختصاص به اسلام آدم نبی علیه السلامم نداره ! چراکه نازله بر آدم ابوالبشرم ، بعنوان برنامه ی سالانه ، در نماز امروز ، در خطبه ی نماز امروز ابلاغ میشه ، ولو به مجموعه ای از ما ! که عبارت باشن از آدم و زوجش ، حالا چه تو بهشت و چه طبقه ی اولش ! و چه رو زمین و طبقه ی بهشتی اون ! که یه عید فطرم مونده باشه برنامه ی بهشتی سازیش در نماز اون عید ابلاغ میشه (2) .

2 – به نمازگذاران از طرف خطیب نماز عید ، که شب های قدر نازل شده و بعد هم به ائمه ی جمعه ی شهر و دیار ابلاغ شده و به امامان جماعت محله ها هم ابلاغ شده و در روز عید به اهالی محل ابلاغ میشه ، تا خانواده های محل در جریان کار آخرین سال زندگی رو زمین هم قرار گیرند و مهیای زندگی در زمینی بهشتی یا طبقه ی اول بهشت گردن !

حالا بشر امروزی در چه مرحله ای قرار داره ؟ و برنامه ی کدوم مرحله در ماهی که گذشت نازل شده !؟ از خطبه ی نماز امروز میشه دریافت !  

3 - ... جعلنا للمسلمین عیدا ...

4 – که گفتم عنوان کتابیه ، و ناگفته نمونه که این حرف در مثلا قرن شانزدهم میلادی ، و مثل :

من فکر می کنم ، پس هستم !

زده نشده ، که در مقابل فکر یا اندیشه ی ارسطویی روحانیّت دینی اون زمان در غرب و اروپا زده شده باشه ! بلکه در قرن اخیر ، که از فکر یا اندیشه ی قرون وسطی در غرب ، اروپا و آمریکاشم خبری نیست زده شده !

یعنی مسئله دیگر حاکمیت قرون وسطی روحانیّت دینی یا اسلامی نیست ! بلکه همونطور که گفتم مقصود علمی نبودن دین یا اسلامه ! و این رو نه تنها شرق و خاورمیانه ، یا بقولی غرب آسیا ازش غافل بوده ! بلکه زمزمه ی :"مرّ دین یا اسلام" بودن اونم سر داده شده !

 

اونم در خطبه ی نماز عید فطر ! 


  

پیدایش پدیده (قسمت پایانی) :

سلام علیکم ، شب بخیر

بسم الله الرحمن الرحیم ، ... .

آنچه گذشت :

یادم نمیاد یه سالی از سالهایی که در آموزش و پرورش بود ، پس از سلام علیک و "آشنایی" با دانش آموزای پایه ای که تدریس می کردم این کاری رو که می خوام بگم نکرده باشم ، چیکاری رو ؟  

... ، الم‌ ، غُلِبَتِ الرُّومُ ، فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیغْلِبُونَ ، فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیوْمَئِذٍ یفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ، بِنَصْرِ اللَّهِ ینْصُرُ مَنْ یشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ ... . 

البته نه وقتی که چشمشون به من بود ، یا حتی بعدشم که گوش می دادن ببینن چی میگم ، بلکه اونوقتی که حواسشون جمع بود ، اینکارو می کردم ، چیکارو ؟ دارم میگم دیگه . 

مثلا یه چیزی رو ، معمولا گچی رو که با اون روی تخته بسم الله الرحمن الرحیمو نوشته بودم ، به دانش آموزنشون می دادم ، بعد دستم می بردم پشتم و از اونی که بهشون نشون داده بودم پرس و جو می کردیم ! 

اصراریم نداشتم که همه به زبون بیارن ، اونچه رو که از اون بیاد میاوردن ، هرکدومشونم بیاد میاورد و می گفت ، میگفتم درسته ؟ و تو اینم اصرار نداشتم ، که همه بگن بله ، آره ... 

چرا ؟

... ، الم‌ ، أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکُوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ ؟ ... .

خب یکیش اینکه چیزی رو که بهشون میگم ، ازشون پرسیدم ، بیاد بیارن ، همونو ، و برا اینم که بیاد بیارن علاوه بر مثلا چشم و گوش ، و بینا و شنواش ، یه چیز دیگه هم دارن ، علاوه بر ایندو هم ، که نه تنها می تونن ببینن و بشنون ، بلکه می تونن بیادم بیارن ، ووو

حتی اگه دانش آموز پایه ی اول ابتدایی هم باشن ، که یادش بخیر سالهای آخر تدریسم تو همین پایه بود . 

و حتی نمی تونن بخونن ، بنویسن ، چه رسه به "محاسبه" و داشتن : " دستگاه محاسباتی" توانایی مثل اونچه که در درس ریاضی مدرسه ، اونم با چشم خودشون خواهن دید ! 

مثلا بشقابی رو که توش دوتا میوه هس ، بهشون نشون داده میشه ، بعد یکی دیگه توش گذاشته میشه ، و وقتی که چهار پنج تا شد ، یکی یکی ازش برداشته میشه تا اینکه می بینن توش هیچی پیدا میشه ! 

مثل چی ؟ مثل ماه تو آسمون ! مثل امشب ... ! در حالیکه اگه ماه نو پیدا نشده باشه ، ماه فعلی که پیداس ! پیدا هم نباشه ، ناپیداش که تو آسمون پیدا نیست ! که مثلا احمد و اکرم تو پایه ی سوم ابتدایی تو کلاس درس شیرین ریاضی ، اونو بین خودشون نه تنها تقسیمم بکنن ! بلکه به هرکدومشونم به " حساب " : " هیچ " م برسه و ... ، اونم در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، کِتَابٌ مَرْقُومٌ ، ... ، کِتَابٌ مَرْقُومٌ ، ... .

شب بخیر .  


  

پیدایش پدیده 21 :

سلام علیکم ، شب بخیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ ، قُمْ فَأَنْذِرْ ، ... .

امشب حرف زیادی براتون ندارم ، فقط می خوام بگم که دستاوردمون هرچندم که چشمگیر نباشه ولی اول اینکه بقول آقا امام باقر علیه السلام ، از هیچی بهتره ، و در ثانی بی نیاز از بیرون هم هستیم که بریم پیشنویسی از مثلا بلژیک ، یا فرانسه و یا آمریکا رو ، نه تنها وارد ، بلکه پاشم امشب امضاء کنیم !

شب امضاء :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ ... ، یدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یعْرُجُ إِلَیهِ ... .

البته بازم یادآور بشم که به ما ، یعنی من ربطی نداره که که بیرون چی میگه !؟

چرا ؟! برا اینکه از سر تا پا ی بدن منم مثل شما دوتا حکایت از مجموعه ای داره ، نشون به اون نشونی که امضاء حس لامسه پاش خوابیده ، به شهادت میان ایندو ، دستی که مس کرد ، بهنگام وضو ، طهارت پیش از برپایی نماز .

خب در نمازم که امضای : " نعبد" ، و نه اعبد ، رو داره ، حالا پیشنویس پیشنهادی بیرون این باشه که : مجموعه ی جامع نداریم ، یا مثلا دم غروبی در تلویزیون شبکه ی چهارش بگه : "ما نیستیم ، هرچه هست اوست" .

ما با دوچشم همون بدنمون دیدیم که با دولب بدنشون اینو فرمودن در بحث از : " کمال انقطاع " .

ولو اینکه لب بربندیم و سکوت اختیار کنیم ، بر : "عشق" برگردون : "محبت" ی هم در دعایشون داشتن ، ووو

مگه اینکه بخوان پاشو امضاء کنیم ! اونم نه با بدنمون ! بلکه با حسی از حواسش ، که بهش قلب و دلم گفته بشه و دریافت کننده ی فرمایش ایشونم باشه .

بعدشم یادمون نره و شاید بخوان بهش فکرم بکنیم ، تازه علاوه بر این ، یعنی اندیشیدن ، مهر و امضای عقل و خردمونم پاش بزنیم !

خب ! محضر خونش کجاس این وسط من !

که بقولی : " بمجرد حسش به اونجا سپرده میشه " ؟

که یادمون بمونه ! فراموش نشه ! که به اون استناد بشه ؟

وقتی دولب باز میشه برا گفتنش و به زبون میاد ؟ مثل فرمایش ایشون ؟ لا ینقطع از بدن ؟ مثل بدن ما ؟ 

البته فعلا حس لامسه بالاسر بدنه ، از اون می تونن امضاء بگیرن . 


  

پیدایش پدیده 17 :

سلام علیکم ، شب بخیر

گزینه ی پدیده ی ... :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَ ... ، فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ ، هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیفِ إِبْرَاهِیمَ ... ؟ إِذْ دَخَلُوا عَلَیهِ فَقَالُوا سَلَامًا ... ، ... وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ، ... ، قَالُوا کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ ، ... .

امشب شب نوزدهم ماه رمضان و یکی از سه شب قدری که گفته شده : "تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ " در اونه ، و : " سَلَامٌ " در اون تا سپیده دم .

ساعت ... :

سپیده دمش فرق مولود کعبه در مسجد بهنگام سجده شکافته شده ، توسط یکی از اونایی که شبیه داعشی های امروزین ، با این فرق که اگه نگیم جای مهر که نه ! بلکه اثر سجود بر پیشانیشون پیدا بود ! و حرفشون حرف خدا بود ! ولی برعکس امروزیهاشون فقط با حکم و حکومت علی که کار نداشتنن ! که امروزیهاشون با فرمان و فرمانروایی معاویه ها و عمرعاص های امروزی کار ندارن ؟!

و حالا عشق که نه ! محبت قلبیشون به پول یا ریال دوستی شونم بمونه ! برعکس اونا که زهدشون از ظاهرشون که پیدا بود !  

بگذریم ، گزینه ی روی میز چی باشه ؟

حالا روی میز مثلا چشم ؟ یا رو میز حس ، قلب و بقول خودمون دل و بعبارت دیگه مرکز بینایی ؟ بمونه ، بشرح ایضا دیگر میزها ... ؟

بعد نماز مغرب برا یه مطلبی رفته بودم به سایتی دیدم که در پاسخ به پرسشی گفته : قلب در قرآن یعنی روح !

یاد یکی از استادام در زمان دانشجویی افتادم که سر کلاس یکی از درسهایی که با ما داشت وقتی گفت : اونی که عالم با حسش میگه ، عارف با دلش میگه و فیلسوفم با عقلش ! گفتم اونی که با فکر و اندیشش میگه کیه ؟

نمی خواد بقول ما ترکها زیاد راه دور برید ، باغچه نزدیک ! قرآنو از رو طاقچه بردارین ببینین چند جاش عقلو فکر ترجمه شده و چن جاش برگردون اندیشه خرده ؟

حالا برا نمونه بمونه تفسیری که همشو یه کاسه کرده و گفته : روح ، عقل ، فکر ، قلب و حس همش یکیست " تو قرآن " !

تو اون سایت که امشب رفته بودم یه سایت : " اندیشه " هم بود اسمش ، یه چیزی  پرسیدم مثل این که : آیا مثل امشب ، یعنی شب قدر  روح برا روح پیدا میشه ؟ یا قلب برا قلب ؟ ووو ؟

خب بله : " إنّا " یا بقول خودمون : " ما " برا ما پیدا میشه ، ولی ما یه بدن داریم که روح داره ، بدنی که روح در اون دمیده شده ، حالا چقد ؟ بمونه ، بشرح ایضا اینکه بدنم سر و دست و پا داره ، چشم ، گوش ووو 

و همون بدنی که بمونه که اگه دماغشو بگیره ، اگه لباش باز نشه جونش در میاد ، ولی دستشو بهش بزنه هردوش ! یه حس دارن ! دوتایی ! جمعی ، یا قرآنی ، یکی از همون پنج حس اعضای پنجگانشو .

بِ ... ، هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیةِ ؟ ... . 


  

پیدایش حرف :

بِ ... .

... ، إ ... بِ .

سلام علیکم

... ، ن ... .

وضعیت پیدا :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالنَّجْمِ ... .

بقول کارشناس برنامه ی آفتاب شرقی دیروز شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران در : "بسته بندی" آخرین نوشته ، بقول امروز مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران : "چهارماده و یه تبصره" داریم تا حالا ، که اگه به تصویب طرفین برسه میشه سر حرف بعدی رو باز کرد .

البته نه طرفینی که یه طرفش بیرون از مثلا خونه باشه ، چراکه همونطور که در آغاز این بحث گفتم ، در ماه رجب ، لازمه اش اینه که طرفین مثل دوتا مرد بشینن با هم حرف بزنن ، نه این که یه طرف نه تنها مثلا تریبون دستش باشه ، و نه تنها سخنرانیش مکتوب و نوشته هم بشه ، بلکه رسانه مثلا صدا و سیما رو هم در اختیار داشته باشه که هرچه می خواد بسته بندی کنه و به تصویبم برسونه و طرف دیگه هم بقولی موظف به نه تنها پذیرش ، بلکه عمل و حتی خیرالعملشم طبق فرمایش طرف دیگه باشه .

پیشواز پیدا : 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، عَبَسَ وَتَوَلَّى ! ... . 

خب ، در آخرین نوشته اینم اومده که نه تنها ما ، منجمله شما دوتا توخونه ، بلکه من کاری به بیرون ندارم ، نه اینکه حرفی ندارم و مصوبه ی بیرون به تصویب رسیده باشه ، که بیرونم صفر ، خالی و تهی از حرفه .

چراکه بیرونم مثل ما حرف داره ، ولی اگه زحمت میشه که قدم رنجه بفرماید و بیاد خونه ی ما ، ما برا اینکه ببینیم چه حرفی داره که ما اونو کم  داریم ، مثلا برا نظریه دادن ، که همش نظریه رو بیرون نده و ما موظف به پیاده کردنش تو خونه باشیم ، مثلا برای شکل خونه داری ، بقول طبله ها بر وزن کشور داری ، برای مثلا این که بعنوان مثال گفته شد حاضریم که بقول پیامبر تا چینم بریم ، چه رسه به بیرون از خونه تو کوچه ، خیابون ، شهر و کشور ایشون !

یا هر آدرس و نشونی که مثلا برای : "ثبت املاک" داشته باشن !؟ ملک ، اماکن و خونه ی ایشونو میگم ، برای شنیدن حرف بیرونو میگم ، یا با مثلا همون چشم برا دیدن که در مکتبخونه ی "رئالیسم" ایشون اومده .

تا اندام ، پیکر ، ووو ی ایندو عضوبدنم خدمت مجموعه ی جامع ایشون حضور بهمرسونه . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ ... ، ... مَا لَیلَةُ ؟ ... ، لَیلَةُ ... .  

خلاصه ما که برای پیدا شدن حرف بیرون ، نه تنها تا هرکجا که نشونی داده بشه آماده ایم که به پیشوازشم بریم ، بلکه هر زمانم که بخوان تا اونور چین و شرقی ترشم میریم ، مثلا به همون جایی که تو اون سریال کره ای که باهم دیدیم ، و نقلش تو مباحث سال گذشته ، تواینجا هم اومده ، استاد جوان برای همزبانی با شاگرد جوانش حرف نه تنها همزبون با زبون اونور کره ی زمین ، بلکه با فضا هم همزبون شد ! 

پس نه تنها در زمین ، بلکه تو ثریا هم تشریف داشته باشن ، کافیست نشونی بدن تا کنار ستاره ی پیدای ایشون حضور بهمرسانیم و ما رو رویت بفرمایند . 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :48
بازدید دیروز :52
کل بازدید : 1338510
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ