سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پیدایش پدیده (قسمت پایانی) :

سلام علیکم ، شب بخیر

بسم الله الرحمن الرحیم ، ... .

آنچه گذشت :

یادم نمیاد یه سالی از سالهایی که در آموزش و پرورش بود ، پس از سلام علیک و "آشنایی" با دانش آموزای پایه ای که تدریس می کردم این کاری رو که می خوام بگم نکرده باشم ، چیکاری رو ؟  

... ، الم‌ ، غُلِبَتِ الرُّومُ ، فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیغْلِبُونَ ، فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیوْمَئِذٍ یفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ، بِنَصْرِ اللَّهِ ینْصُرُ مَنْ یشَاءُ وَهُوَ الْعَزِیزُ ... . 

البته نه وقتی که چشمشون به من بود ، یا حتی بعدشم که گوش می دادن ببینن چی میگم ، بلکه اونوقتی که حواسشون جمع بود ، اینکارو می کردم ، چیکارو ؟ دارم میگم دیگه . 

مثلا یه چیزی رو ، معمولا گچی رو که با اون روی تخته بسم الله الرحمن الرحیمو نوشته بودم ، به دانش آموزنشون می دادم ، بعد دستم می بردم پشتم و از اونی که بهشون نشون داده بودم پرس و جو می کردیم ! 

اصراریم نداشتم که همه به زبون بیارن ، اونچه رو که از اون بیاد میاوردن ، هرکدومشونم بیاد میاورد و می گفت ، میگفتم درسته ؟ و تو اینم اصرار نداشتم ، که همه بگن بله ، آره ... 

چرا ؟

... ، الم‌ ، أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یتْرَکُوا أَنْ یقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یفْتَنُونَ ؟ ... .

خب یکیش اینکه چیزی رو که بهشون میگم ، ازشون پرسیدم ، بیاد بیارن ، همونو ، و برا اینم که بیاد بیارن علاوه بر مثلا چشم و گوش ، و بینا و شنواش ، یه چیز دیگه هم دارن ، علاوه بر ایندو هم ، که نه تنها می تونن ببینن و بشنون ، بلکه می تونن بیادم بیارن ، ووو

حتی اگه دانش آموز پایه ی اول ابتدایی هم باشن ، که یادش بخیر سالهای آخر تدریسم تو همین پایه بود . 

و حتی نمی تونن بخونن ، بنویسن ، چه رسه به "محاسبه" و داشتن : " دستگاه محاسباتی" توانایی مثل اونچه که در درس ریاضی مدرسه ، اونم با چشم خودشون خواهن دید ! 

مثلا بشقابی رو که توش دوتا میوه هس ، بهشون نشون داده میشه ، بعد یکی دیگه توش گذاشته میشه ، و وقتی که چهار پنج تا شد ، یکی یکی ازش برداشته میشه تا اینکه می بینن توش هیچی پیدا میشه ! 

مثل چی ؟ مثل ماه تو آسمون ! مثل امشب ... ! در حالیکه اگه ماه نو پیدا نشده باشه ، ماه فعلی که پیداس ! پیدا هم نباشه ، ناپیداش که تو آسمون پیدا نیست ! که مثلا احمد و اکرم تو پایه ی سوم ابتدایی تو کلاس درس شیرین ریاضی ، اونو بین خودشون نه تنها تقسیمم بکنن ! بلکه به هرکدومشونم به " حساب " : " هیچ " م برسه و ... ، اونم در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، کِتَابٌ مَرْقُومٌ ، ... ، کِتَابٌ مَرْقُومٌ ، ... .

شب بخیر .  


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :523
بازدید دیروز :128
کل بازدید : 1342884
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ