سفارش تبلیغ
صبا ویژن
1 2 3 >

جنبش تبیین اشتغال :

... ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا ( پ) بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ، ... .

الان (پ) پیش از اذان مغرب گفتم یه سلام و علیکی داشته باشم بعد برم با اهل خونه ی روزه دار همسفره بشم و بگم نماز روزه تون قبول .

چرا ؟! خب مگه پیامبر نگفته :

مَن قُبل قُبل ماسوی ؟

یه چیزی بپرسم !؟ کِی مشغول نماز میشیم !؟

خب معلومه دیگه ! وقتی اذان داده بشه !

خب بله ، ولی آیا وقتی که گفته بشه :

الله اکبر ... ، اشهد ان لا اله الا الله ... ، اشهد ان محمد رسول الله ... !؟

یا وقتی که گفته شد :

حی علی الصلاة !؟

یه چیز دیگه بپرسم !!؟؟

آیا مثلا در نماز جمعه و جماعت امام داره نماز !؟

وقتی که انفرادی نماز خونده میشه چی !؟ آیا وقتی که گفته میشه :

ایاک نعبد ، نستعین و اهدنا هم ، کی میگه !؟ من ؟ یا مثلا حس و بعنوان مثال حس بینایی من؟ یا چشم من ؟ یا مثلا اعضای ی هفتگانه ی من در کار سجده !؟ یا یکیشون !؟

خب برم ، که سفره بازه .

--------------------------------------

پ :

الان دیگه ماه رمضونه ، هرکجای کره ی زمین که باشی ! همین دیشب تو آسمون هلال ماه چشمو روشن کرد ! و ... ! یا بروایتی :

چشم افتاد بهش و دیدمش ! و ... .

چشتون روشن ! حتی به مهتابش ! 


  

جنبش تبیین ، قسمت چهارم :

سلام علیکم ، روز بخیر، ششمین روز بهمن هزار و چهارصد هجری خورشیدی .

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَ ... .

اشاره :

بحث از شکر خدایی بود که نازل کرده بر :

بنده اش ... .

خب چی نازل کرده ؟

کتاب :

خب ، کتاب یا نوشته تا کجا نازل شده ؟ حالا بمونه خوندنش ! که فرموده باشه هم :

... ، إقرأ ... ، إقرأ ... .

و همچنین چقد :

... فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ... .

و واجبشم ، که گفته شد حتی اونیم که برای آخرالزمانیا ، مثل زمان ما الان ، نازل شده ، سوره ی حمد و از قرآن عظیمم سوره ی توحیده که در نماز واجب شده ، که ازش تعبیر میشه به :

حمد و سوره (الف)

خب ، حالا آیا خوندن حتی حمد و سوره هم از رو ؟! مثل خوندن حتی مثلا :

آثار بدون استثناء خوب شهید مزتضی مطهری ؟

یا اینکه حتی همینم مرتبه ی نازلترم داره و متوقف نمیشه در اونچه که بچشم میاد (ب) ؟ یا مثلا بقول مرحوم علامه در اصول فلسفه و روش رئالیسمشون  :

برای نخستین بار چشم ما ... .

بر اون میفته ؟

خلاصه به تعبیر دیگه مثلا :"حدّ یقف"ش کجاس ، خوندنو میگم ، خوندن کتاب رو میگم ، نوشته رو میگم ، که نازل شده ؟

خب ، برم یه چیزی بخورم ، آخه سفره بازه ، پیش از اینکه حاج خانم بگه بیا ! (پ) 

روز بخیر و به امید فرصتی دیگه ان شاءالله

-------------------------------------------------

زیرنویس :

الف :

نقله که اومدن پیش پیامبر و گفتن شما گفتین در یکی از دو رکعت نمازا سوره ای از قرآن بخونید ، ولی علی تو هردو رکعت سوره ی توحید رو می خونه ! پیامبر علی رو صدا کرد و پرسید و چراشم ، در پاسخ گفته شده که من سوره رو خیلی دوست دارم .

ناگفته نمونه که این سوره ثلث یا یه سوم قرآن بحساب میاد و با خوندنش در هر دو رکعت میشه دوسومش ، و هیچ سوره ای نیست که اینقد از قرآن رو جایگزینش کرد در نماز ! بعبارت دیگه واجبش کرد !

ب :

البته بقول مرحوم علامه ، پیش از این ، یعنی افتادن "چشم ما بر ..." دیگر آعضای حسّی ما بویژه :"از راه لمس" قرائت یا خواندی داشته اند ، حتی در شکم مادر . 

---------------------------------------------- 

پاورقی :

بیا بخور ، بعبارت دیگر :

بیا بخون

که خوندنش با خوندن تو شکم مادر فرق داره ، مثل خوندن با بینی ، که با پا گذاشتن بچه به این دنیا توش مستقل از مادر میشه . 

البته با دهن و زبون ، و محل بحث فقط این نیست و نازلتر از اینم بچه داره و داشته در شکم مادر . 


  

 

خلافت و امامت پ (الف) :

بسم الله الرّحمن الرّحیم ، الحمد لله ربّ العالمین ، الرّحمن الرّحیم ، ... . (ب)

سلام علیکم .

... ، اقْرَأْ کِتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیوْمَ عَلَیکَ حَسِیبًا ، ... .

مَن ! :

... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ (پ) ... .

ضمن تبریک باز جمعه ، امروز رفته بودیم پارکی در سرد رود ، که نزدیک تبریزه ، و ساعت شش بعد از ظهر بود که برگشتیم خونه ، برا همین فرصت نشد که بحث رو پیگیر بشم ، و الانم صاحب کامپیوتر با رایانه اش کار داره .

بحث به اینجا رسید که من ، من نَعبُد گو ، یعنی ما مانند حضرت ابراهیم علیه السلام که بعنوان مثال برای امامت مثال زده شد ، پیش از اینکه به امامت برسیم ! از نسل حضرت آدم علیه السلامیم ، که ان شاءالله به نخستین سوره ی مدنی رسیدم بیشتر میگم ، فعلا همینقدر گفتم که بگم امامت من ! پس از خلافت منه !

و اینکه این فرق داره با منی که مثلا میگه :"ریاست جمهوری" ما ! و بشرح ایضا دیگر که گفته شد مثل : شاه ، قیصر، مللک ، امیر و حتی خلیفه هم .

حتی اگه اینا هم انتخابی باشه ، یعنی یکی دیگه هم رای به مثلا شاهی ویا ریاست دیگری داده باشه و صرف نظرم از رای گیری ! یا بقولی بیعت ! و چگونگی اون .

چراکه خلافت ما یه واقعیته ، و مانده به رای یا بیعت یکی دیگه نداره ! بله یکی می تونه خلافتشو به یکی دیگه واگذار کنه ، ولی تحت خلافت اونم باز خلافت داره ! همچین نیست که هیچ خلافتی نداشته باشه ! مثلا درگوش دادن یا خوندن حرف یکی ! آیا گوش دهنده یا خوننده هم خود گوینده یا نویسنده ی !؟ یا ما ! گوش میدیم و یا می خونیم !؟ و میشنویم ویا می بینیم !؟ و بمونه جمعی یا قرآنیشم ! چه رسه به مابعد یا بقولی : ماقبلش !

در برنامه معرفت که شبکه ی چهار تلویزیون جمعه ی گذشته پخش شد گفته شد : فقط خداس که می تونه بگه من منم !

خب بله ! آخه وما ادراک من !؟ من چه درک یا دریافتی از من داره !؟ بقول ملای رومی ما هنوز اندخم کوچه ی مثلا حسّیم و خودشم نه :"قرانی" من !

بد نیست بگم که تو سوره ی حمد حرف از :"ربّ العالمین"ه ، و تو قرآن عظیم حرف از : ربّک !

حالا بمونه که تو نمازه بقول پیامبر صل الله علیه واله و سلم ، که بدون سوره ی توحید نداریم ، حرف از احدی صمدیه که بقول آقا ابا عبدالله علیه السلام یعنی :

... ، لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ ، وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ .

-------------------------------------------------

زیرنویس :

الف :

سومین حرف از سی و یک حرف الفبای زبان فارسی .

ب :

سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، وَلَقَدْ آتَینَاکَ :"سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی" وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ ، ... .

پ :

... قُرْآنًا عَرَبِیا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ ، ... . سوره ی یوسف

 


  

شنبه ها !؟ (الف) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (ب) ، ... .

سلام علیکم ، روز (پ) بخیر .

--------------------------

زیرنویس :

الف :

ب :

پ :

جمعه ها :

روز اول هفته ، یا :"اولین" روز هفته ، هفته ای که پیش رو داریم .

البته ناگفته نمونه که "اولین" روز ما ، نه اولین روز پیروزان حضرت عیسی بن مریم علیه السلام ! چه رسه به پیروان حضرت موسی علیه السلام ! یعنی :

یکشنبه ها !

خب برا اینکه :"جمعه ها" ی اونا :"شنبه ها" ست !

حالا ان شاءالله ، در این :"دوره" ، که قبلا گفته ام ! ، وقتی رسیدم بهش بیشتر میگم ، فعلا همین :"قدر" گفته باشم که ، صرف نظر از :"تعطیلات آخر هفته" (ث) که گفته میشه ، و دوروزه ، شنبه یا بعبارت دیگه :"سَبت" مثل روز جمعه ی ماست ! البته بوده ! برا پیروان حضرت کلیم الله علیه السلام ، که روز حرف زدن یا گفتگو بوده ، حالا بعدش ، بعد حضرت :"کلیم الله" این روز ، روز :"گفتگو" رو میگم ، چرا شده روز :"یکشنبه" و :"یکشنبه ها" !؟ بمونه ! ولی برفرضم که شده باشه ، خب روز "یکشنبه" و "یکشنبه ها" میشه روز :"جمعه" و :"جمعه ها" ی پیروان حضرت روح ! الله علیه السلام !

خب با این فرض چرا :"شنبه ها" هم :

تعطیل !؟

موضوع بحث امروز منه !؟

روز نامه ای که دیشب نیگا می کردم ، در صفحه ی اولش به نقل از یکی (ج) داشت :

چرا جمعه ها تعطیل !؟

البته تعبیر و پرسشی بودنش از منه !

حالا من کاری به مثلا :"تکرار" !؟ یا مثلا "غیر تکرار"ی بودنش ندارم ! فعلا ! که پای مثلا تلویزیون ، و :"درسهایی از قرآن" شم پیش کشیده بشه ! که :"ناقل" این :"نقل" بود !؟ پیش از :"مکتوب" یا نوشته شده اون در مثلا اون روزنامه !؟ و با این حساب یا بقولی روند کار ، خب ماهم ناقلش !؟ و ... !؟ که در بحث قبلی گفتم ! یعنی روزش :"شب" نداره !؟

بعبارت دیگه ، که محل بحث منه ! بقول ما :"شنبه" نداره !؟ یا بقول موسویان :"یکشنبه" !؟ و حالا بقول عیسویانم :"دوشنه" !؟

خب برا اینکه اگه من وقتی در "درسهایی از قرآن" شبکه یک تلوزیون گفته میشد ، حرف می زدم ! که حرف تو حرف می شد ! و به کدوم یکی از این :"دو" حرف داشت :

گوش

می دادم !؟ و مابعد ، یا :"ماقبل" می شنیدم ، و اون :"افق" رو که در بحث قبلی گفتمم داشتم !؟ حالا "افق" مابعد یا "ماقبل" اونم بمونه ! که مثلا فکر کرده به زبونش آورده باشم !؟ یا نوشته باشم :

شنبه

اش !؟ بقول ما !؟

اونم حرف :"امام" و :"امام جمعه" رو ! مثلا بقول روزنامه ای بقول خودش :"جرثومه" :

نهم دی تکرار شدنیست !

نه به :"نقل" از مثلا :"حاکم شرع" !

خب ! مگه "امام جمعه" حاکمه ! "حاکم شرع" !؟ حالا :"نگهبان" و :"تشخیص مصلحت" ش !؟ بمونه !

که جمعه و جمعه ها به حرفش گوش داد !؟ نه اینکه مثلا :"بایگانی" کرد و شنبه و شنبه ها خرجش کرد ! اونم بقول مثلا :"ظریف" ی :

تهدید

ی !

و نه حتی محترمانه ! چه رسه بقول امام جمعه ی جدید پایتخت :"این ج.ا" :

مهربانانه !

:"یاد"ش بخیر : هویج و چماق ! و دست چدنی و ... !

حالا افق :"زاینده" اش بقول استاد شهید مرتضی مطهری در آثار بدون استثناء خوبشون بمونه ! یعنی فکر کردن یا اندیشیدن بهش ! اونم بقولی که :

حقّ مسلّم ماست !

دانستن ! که منجمله اش :

دانش هسته ای

ست ! برا نوبت حرف زدن :

... ، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیاهَا ، فَکَذَّبُوهُ ... .

حتی بعد گوش دادن بحرف ! چه رسه به افق شنیدنش و ... ، اونم :

شنبه ها !

ت :

ث :

ج :

که :"پنجشنبه" و :"پنجشنبه ها" ! حرف می زنه ! خودشم :"پنجشنبه شب" ! یا :"شب جمعه" !

و حرفش چیه !؟ گفتم که :

چرا جمعه ها تعطیل !؟

خب برا اینکه جمعه هم روز حرف زدن امام جمعه هستش دیگه !

مگه اینکه صبح جمعه بشه به برا یافتن پاسخ پرسش فکر کرد یا اندیشید ! یا اینکه :"شب" ! حالا چه "پنجشنبه شب" و چه "شب جمعه" !

خب برا اینکه :"نماز ظهر جمعه" داریم ! نماز صبحشو که خودمون ! خوندیم ! یا :"برگزار" کردیم ! و یا :"اقامه" کردیم !

حالا چه به امامت یکی از اعضای حسی که وقتی میگه :

... ، ایاک نعبد و ... .

:"سه" عضو دیگه هم اگه گوش ندن ! :"گوش" چی !؟

حالا بمونه مثلا :"سیصد و سیزده" عضوی که بگوشن ! که امام چی میگه !؟ 


  

بدون ِ توقّفِ پایانی :

... ، مَالِکِ یوْمِ (الف) الدِّینِ ، ... .

سلام علیکم .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ... .

ضمن شب بخیر ، و تسلیت مجدد بمناسبت بیست هشتم ماه صفر ، که پشت سر گذاشته شده ، و آخر ماه صفر ، که پیش روست ، امشبم می خوام همونو بگم که در قسمتای قبلی گفتم ، یعنی :

امروزم که از خواب بیدار شدم ، یعنی چشم بازکردم ، و از پنجره (ب) بیرونو نیگا کردم ، هوا ابری و بارونی بود ، با اینکه پیش از اذان صبح و نزدیک ساعت پنج بود ، خب بچشم میومد ! بعلاوه ماه و ستاره ای هم بچشم نمیومد ، مثلا ، زمینم که زیر نور چراغای روشن به :"عهد" ش وفا می کرد ! که بچشم بیاد .

فقط اونی که شاید ! در قسمتای قبلی گفته نشده باشه ! اینه که امروزم مثل دیروز صابکارمون زنگ زد و گفت :"گَنَه" ، یعنی "بازم" امروز نیومدین !؟

و بعدشم هرچی دلش خواست گفتم و منم همونو می گفتم که قبلا بهش گفته بودم ، که اگه بارون بیاد ، بندکشی رو خراب می کنه .

و بعدشم تلفنو قطع کرد ، و نه اون و نه من از :"پول" چیزی نگفتیم ! در حالیکه سه روز پیش بود که گفتم به سه نفریمون چقد داد ! در حالیکه ، حالا فقط نون خالی صبح و ظهر و شب خونه و ناشتایی سر کار و نهار نونی ظهرشم ، در یه روز بیشتر از :"ده" تومنی که به من رسید از اون پول سه روز پیش ، نشه ! کمتر نمیشه بمونه ! ولی اینکه گفته شد "بازم نیومدین؟" رو چه حساب کتابی گفته شد !؟

قبلا گفتم که کرایه ماشین رفت و برگشتمون میشد هفتاد تومن ! که راننده می گفت فقط :"ده" تومنش میره به :"گاز" ی که میزنه ! حالا :"چهار" تومن عوارضی رفت و بگشت از اتوبان ، که من گفتم میدم بمونه ! و "چهار" تومنیم که اون میدادم دیدم پیش کشید ! دادم و کرایه شد هفتاد و هشت تومن !

خب ! تازه ما که نگفتیم نمیام ! گفتیم بارونیه و بندکشی خراب میشه ! :"غیبت" (ت) ش نباشه ! خورد و خوراک بمونه ! نه گوشت ، مرغ و ماهی و ... ، نونخورم نداشته باشه ! ماشین که داره !؟ بهش بنزین و گاز میزنه !؟ یا از جایگاهی که می گفت خانومشون توش سهم داره ، شکر خدا ، میزنه و ... !؟ و امروزم ! گفت :

بازم نیومدین !؟ و ... !

البته منو :

... فِی مَخْمَصَةٍ ... .

نینداخت ! مینداختم که منم ! برا خودم حالا نمیکردم :

... مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ... .

ی رو ! خب حرام که فقط :"یازده" تای قبلی :

... الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ... .

نیست ! :"دوازده"میم داره !

ولی آیا تو اینم "مخمصه" !؟ یا برا :"مضطر" تو اون "یازده" تاس !؟ اون یازده :"مرده" یا :"میّت" ه !؟ آیا :"دوازده"می تحت :

... ، حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ ... .

اومده !؟ یا تحت :

... الْیوْمَ ... ؟

خب ! شب بخیر .

------------------------

زیرنویس :

الف :

... الْیوْمَ ... .

ب :

البته بعد ، یا بقولی قبلش از دریچه ی چشم !

و چشم بینا ! نه خدای نکرده حتی کور ! چه رسه به مرده یا میّتی ! که بیرون یا بقولی جهان خارج قرار نیست خودشو بهش نشون بده ! بده هم بستونی نداره !

حالا بعدش یا بقولی قبلش ، قبل بینایی رو میگم !؟ بمونه ! مگه اینکه دیدنم که بعنوان مثال گفتم آخرین توقّفگاه جهان خارجی باشه که یه شبیم اطراق کرد در چشمش ! البته جهان خارج چشم ! که مثلا با جهان خارج گوش فرق داره ! حتی مکتوب یا نوشته شدش ! که خواننده اش چشمه ! البته گفتم که چشم بینا ! حالا می خواد خوانده شده هرچی باشه ! می تونه :"کتاب الله" هم باشه ! یکی از آندو که پیامبر صل الله علیه و اله و سلم برا بعد خودش گفته ! و این دیگه عصر :"غیبت" نداره !

حالا اینی که در دسته همونه !؟ یا چه فرقی داره با اونی که نزد دخترشون گذاشته بودن و هنگام جمع آوری قرآنها تحویل :"خلیفه" (پ) نداد !؟ بمونه !

پ :

جانشین ، جانشین ! پیامبر صل الله علیه و اله و سلم ، نه :"امام" ! حتّی :

... بدون ِ توقّفِ پایانی :

... ، مَالِکِ یوْمِ (الف) الدِّینِ ، ... .

سلام علیکم .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ... .

ضمن شب بخیر ، و تسلیت مجدد بمناسبت بیست هشتم ماه صفر ، که پشت سر گذاشته شده ، و آخر ماه صفر ، که پیش روست ، امشبم می خوام همونو بگم که در قسمتای قبلی گفتم ، یعنی :

امروزم که از خواب بیدار شدم ، یعنی چشم بازکردم ، و از پنجره (ب) بیرونو نیگا کردم ، هوا ابری و بارونی بود ، با اینکه پیش از اذان صبح و نزدیک ساعت پنج بود ، خب بچشم میومد ! بعلاوه ماه و ستاره ای هم بچشم نمیومد ، مثلا ، زمینم که زیر نور چراغای روشن به :"عهد" ش وفا می کرد ! که بچشم بیاد .

فقط اونی که شاید ! در قسمتای قبلی گفته نشده باشه ! اینه که امروزم مثل دیروز صابکارمون زنگ زد و گفت :"گَنَه" ، یعنی "بازم" امروز نیومدین !؟

و بعدشم هرچی دلش خواست گفتم و منم همونو می گفتم که قبلا بهش گفته بودم ، که اگه بارون بیاد ، بندکشی رو خراب می کنه .

و بعدشم تلفنو قطع کرد ، و نه اون و نه من از :"پول" چیزی نگفتیم ! در حالیکه سه روز پیش بود که گفتم به سه نفریمون چقد داد ! در حالیکه ، حالا فقط نون خالی صبح و ظهر و شب خونه و ناشتایی سر کار و نهار نونی ظهرشم ، در یه روز بیشتر از :"ده" تومنی که به من رسید از اون پول سه روز پیش ، نشه ! کمتر نمیشه بمونه ! ولی اینکه گفته شد "بازم نیومدین؟" رو چه حساب کتابی گفته شد !؟

قبلا گفتم که کرایه ماشین رفت و برگشتمون میشد هفتاد تومن ! که راننده می گفت فقط :"ده" تومنش میره به :"گاز" ی که میزنه ! حالا :"چهار" تومن عوارضی رفت و بگشت از اتوبان ، که من گفتم میدم بمونه ! و "چهار" تومنیم که اون میدادم دیدم پیش کشید ! دادم و کرایه شد هفتاد و هشت تومن !

خب ! تازه ما که نگفتیم نمیام ! گفتیم بارونیه و بندکشی خراب میشه ! :"غیبت" (ت) ش نباشه ! خورد و خوراک بمونه ! نه گوشت ، مرغ و ماهی و ... ، نونخورم نداشته باشه ! ماشین که داره !؟ بهش بنزین و گاز میزنه !؟ یا از جایگاهی که می گفت خانومشون توش سهم داره ، شکر خدا ، میزنه و ... !؟ و امروزم ! گفت :

بازم نیومدین !؟ و ... !

البته منو :

... فِی مَخْمَصَةٍ ... .

نینداخت ! مینداختم که منم ! برا خودم حالا نمیکردم :

... مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ... .

ی رو ! خب حرام که فقط :"یازده" تای قبلی :

... الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ... .

نیست ! :"دوازده"میم داره !

ولی آیا تو اینم "مخمصه" !؟ یا برا :"مضطر" تو اون "یازده" تاس !؟ اون یازده :"مرده" یا :"میّت" ه !؟ آیا :"دوازده"می تحت :

... ، حُرِّمَتْ عَلَیکُمُ الْمَیتَةُ ... .

اومده !؟ یا تحت :

... الْیوْمَ ... ؟

خب ! شب بخیر .

------------------------

زیرنویس :

الف :

... الْیوْمَ ... .

ب :

البته بعد ، یا بقولی قبلش از دریچه ی چشم !

و چشم بینا ! نه خدای نکرده حتی کور ! چه رسه به مرده یا میّتی ! که بیرون یا بقولی جهان خارج قرار نیست خودشو بهش نشون بده ! بده هم بستونی نداره !

حالا بعدش یا بقولی قبلش ، قبل بینایی رو میگم !؟ بمونه ! مگه اینکه دیدنم که بعنوان مثال گفتم آخرین توقّفگاه جهان خارجی باشه که یه شبیم اطراق کرد در چشمش ! البته جهان خارج چشم ! که مثلا با جهان خارج گوش فرق داره ! حتی مکتوب یا نوشته شدش ! که خواننده اش چشمه ! البته گفتم که چشم بینا ! حالا می خواد خوانده شده هرچی باشه ! می تونه :"کتاب الله" هم باشه ! یکی از آندو که پیامبر صل الله علیه و اله و سلم برا بعد خودش گفته ! و این دیگه عصر :"غیبت" نداره !

حالا اینی که در دسته همونه !؟ یا چه فرقی داره با اونی که نزد دخترشون گذاشته بودن و هنگام جمع آوری قرآنها تحویل :"خلیفه" (پ) نداد !؟ بمونه !

پ :

جانشین ، جانشین ! پیامبر صل الله علیه و اله و سلم ، نه :"امام" ! حتّی :

... لِلنَّاسِ إِمَامًا ... 

مثل حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام ، که ملکوت آسمونا رو هم به :"چشم" دید ! چه رسه به مثلا :"للمسلمین" ! حالا مومنین پیش کش !

ت :

که مثل خوردن گوشته و اونم نه مرده یا :"میّت" ! که حرامه ! بلکه زنده زنده ی غیبت شده ! حالا گوشت آدم که مثل گوشتای حیوانات حلال گوشت ، خوردنشم حلال نیست ! بمونه !

مثل حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام ، که ملکوت آسمونا رو هم به :"چشم" دید ! چه رسه به مثلا :"للمسلمین" ! حالا مومنین پیش کش !

ت :

که مثل خوردن گوشته و اونم نه مرده یا :"میّت" ! که حرامه ! بلکه زنده زنده ی غیبت شده ! حالا گوشت آدم که مثل گوشتای حیوانات حلال گوشت ، خوردنشم حلال نیست ! بمونه ! 


  

روز دانش آموز – دو :

سلام علیکم ، شب (الف) بخیر .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ... إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ ، ... إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِی وَلَدْنَهُمْ ... .

یادآوری – دو :

در قسمت قبل گفتم که :"فیلسوف" (ب) ی بنا رو بر :"تعریف" گذاشت و ...

... ، و کمال معرفته تصدیق به ، و ... . (پ)

خب ! نیمه شبه و تو تاریکی که نمیشه نوشت و با روشن کردن چراغم که از خواب بی خواب شاید بشن ! پس فقط بسنده می کنم به اینکه ، آیا شاگرد اون دوستدار دانش چه کرد !؟

جز اینکه بقول مقام معظم رهبری در استاد :"متوقّف" نشد !

و شاگرد شاگردشم !؟

البته این فرق داره با اونی که گفته میشه بعد (شایدن قبل !؟) قرون وسطی در غرب ، اروپا و فرانسه رخ داده و اونم بعنوان :"رنسانس" ! و :"مادر" انقلابات بعدی تا عصر حاضر ، عصر مثلا اینترنت ! ارتباطات و ... که گفته میشه ! در حالیکه :"مادر" خود "رنسانس" بر مثلا :"مشاهده" نبود !؟ و مثلا "مشاهده" ی چشم !؟ و بعبارت دیگه : چشم دادن !؟

به : بچشم رسیده ای !؟

چراکه مگه دانش آموزی با تکذیب استادش روز میکنه !؟

تصدیق داده :

و یا :

با تکذیب داده !؟

داده – دو :

ناگفته نمونه روشن ! شد که داده فقط مثلا گفته ی استاد نیست که بگوش شاگرد میرسه ! بلکه شاگردم گوش :"داده" ، حالا بمونه :"حس داده" ای بر وزن چی !؟ مثلا :

دلدادگان !

خب داده به دل ، یا قلب (ت) م فرق داره با :"داده" ای که دله یا قلبه !

حالا فرقش چیه !؟ بمونه ، ولی :"به تعبیر معروف" برا خالی نبودن عریضه ! بد نیست بگم که باب دانش علیه السلام فرموده : علم یا دانش دوتاس ! یکیش مسموعه ، مثل داده شده به مثلا گوش ، حسش و مابعد و یا ماقبلشم ! و میفرماید :

... و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع .

که با این حساب بعنوان مثال اونکه به سمع رسیده اگه نازله ایم باشه که بر دل یا :"قلب" پیامبر صل الله علیه و اله و سلمم نازل شده باشه ! تا مثلا گوش بهش داده نشه ، خب :"نفع" ی نداره دیگه ! همینطور حسشم و مابعد و یا ماقبلشم !

خب ، صدای اذان صبح از گوشی بچه ها داره بگوش میرسه ، ضمن صبح بخیر ، "دو" رکعت نماز صبحتونم قبول باشه ان شاءالله تعالی .

--------------------------------

زیرنویس :

الف :

البته نیمه شب ، الان ساعت نزدیک دوی نصف شبه که بیدار شده ام و بعد ... دارم اینا رو میگم .

سر شب بود که تلویزیون بجای سریالش داشت کشتی فرنگی رو پخش میکرد و چشم هیچکدومم بهش داده ی داده نبود که منم همراه جماعت بشم ، خب هیشکیم صدام نکرده بود که : بیا کشتیه !

مثل وقتی که صدام میکردن مثلا : بیا سریال شروع شد .

داشتم روز نامه ها رو نیگا می کردم که خوابم گرفت و یادم میاد تو یکی از اونا به نقل از مقام معظم رهبری اومده بود که اگه درست یادم باشه چنین فرموده اند : اگه مدافعان حرم نبودن راهپیمایی اربعین رو نداشتیم .

خب ! خوابم میومد و گفتم : یه ساعتی دراز می کشم ، تو یکی از خبرای تلویزیون بیدارم کنین .

وقتی بیدار شدم ساعت از یک گذشته بود ! خب سرحال بودم و گفتم از فرصت استفاده کنم .

البته ناگفته نمونه اینترنت گوشی بچه ها که خوابن خاموشه ، یعنی ان شاءالله بعدا ارسال میشه .

ب :

یعنی دوستدار دانشی ، حالا چقد !؟ آیا مثلا :"شدید" ش و مثلا بقول شاگردش ، :"عاشق" دانشی !؟ بمونه ! 

ولی "تعریف" چی !؟ آیا تعریف مثلا اونی که بچشم اومده !؟ و دیده شده !؟ یا مثلا :"شنیده" شده هم !؟

حالا مابعدش ، یا بقولی ماقبلش به :"دل" یا قلب افتاده ، و بقول طلبه ها :"بروزن" مثلا بگوش رسیده بمونه ! که :"تعریف" کننده اش ، یا بقول برنامه ی :"معرفت" ی که در قسمت قبلی گفتم یکی از حرفای جالبش این بود که :

انسان یعنی معنی کننده !

حالا :"غُلُوِّ" ش بمونه ، یعنی :

معنی !

و بعنوان مثالم :"معنی" کننده ی همون که به گوش رسیده ، و مثل :"دیده" شده ، :"شنیده" شده ، با حس شنوایی ، و گفتم که مابعد یا ماقبلشم بمونه ! :"فیلسوف" ی رو میگم ! :"دوستداریش"و میگم ! و همینطور تعریف یا معنی کننده ی اینم میگم ! چه رسه به تعریف یا معنی کننده ی :"دیده و شنیده" شده ! و یا بقول اون دوستدار ، دوست داشتن این :"دو" ! یا :"شنیده و دیده!" ! و بقول شاگرد یا دانش آموزشم :"عاشق" ایندو یا آندو ! حالا شاگرد شاگردم بمونه ! در تعلیم و تعلم :"دو" ! تا بعد !؟ نوبت برسه به روز دانش آموزی ما ! حالا مابعد؟ یا ماقبل !؟ شم بمونه !

پ :

نهج البلاغه ، خطبه ی اول .

ت :

مثل نزول قرآن بر قلب پیامبر ، و همینطور بر قلوب پیامبرانی چون حضرات ابراهیم ، موسی ، عیسی ، نوح و آدم علیها سلام ، که فقط قرآن تصدیق کننده ی صحف آنها نیست !

---------------------------

بعد نوشت :

ضمن شب بخیر ، الان که از سر کار برگشتم ، گفتم اول این نوشته رو بفرستم که مثلا شب تو شب نشه ! 


  

بِوَفتِ سلام :

سلام علیکم ، شب بخیر .

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

اللهم لک ... و علی رزقک ... تقبل منا .

السلام علیک یا خلیفة (الف) الرحمن .

یادآوری :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

گفتم (ب) که استاد شهید شهادتی مثل تشهد نماز رو به معنای :"درک" یا بقول خودمون دریافت گفته اند ، حالا درک کی !؟ خب بله درک کننده یا دریافت کننده ، ولی روشن نفرموده اند ، صرف نظر از انواع و اقسام :"ادراکات" ی که گفته میشه ، مثلا :"حسی" ، "قلبی" و عقلی ، پرسش اینه که اگه بقول ایشون ، که در مثلا اثری از آثار بدون استثناء خوبشون اومده باشه ، البته بعد معلم ثانی یا فارابی ! یه درک :"تصور" ی و یه درک "تصدیق" ی داشته باشیم :"ما" و صرف نظرم از "ما!" ، که :

اگه و فقط اگه یه "تصور" و یه "تصدیق" داشته باشه ، آنگاه ما فقط یکی از ایندو که نمی تونه باشه ! بلکه :"جامع" ایندوس و بقولی :

آندو زیر مجموعه ماست !

و حتی صرف نظرم از اینکه پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده باشن که آنگاه :

یکی از این دو :"امام" دیگریس !

ووو ؟ که در حوصله ی این فرصت (پ) نیست ، پس سلام نماز بعد تشهده !

یعنی چی !؟ یعنی پس از درک یا دریافت اینه که خدا یکیست و محمد (ت) بنده و رسول اوست .

بشرح ایضا سلام دهنده هم !

در سلام دادنای روزمره هم همینطوره ، مثلا وقتی یکی رِ می بینیم بهش سلام میدیم ! و میگیم :

سلام علیکم !

یا بجایی وارد میشیمم ، ولو اینکه بفرموده خدا و پیامبرشم ، در اونجا هیشکیم نباشه ! و بچشم نیاد !

همینطور سلامی که در مثلا زیارت داده میشه و زیارتنامه ها اومده هم پس از درک یا دریافتی از سلام دهنده هست ، حالا چه :"قدر" !؟ مونده به :"اندازه" ی درک یا دریافت ما و بقول پیروان مثلا معلم ثانی : معرفت و حجت ما!

یا :

علم یا دانش ما !

چراکه بقول ایشون و پیروان ایشون :

علم یا دانش عبارته از :

تصور و تصدیق !

حالا اگه بقول استاد شهید ، در آثار بدون استثناء خوبشون : این کار همه ی علما و یا دانشمندا در دیگر علوم ، که گویا مراد از دیگر شامل همه ی علوم یا دانشهای دیگر از نه تنها :"فلسفه" ! بلکه :"منطق" م میشه ! منجمله :"منطق جدید"م ! و حتی :"فازی" ی اونم ! باشه ، که :"ابتدا تعریفی دارن و سپس براش دلیل میارن" ، سلام اونا هم بعد نه تنها معرفت یا شناختشونه ! بلکه بعد تصدیقشونم هست !

حالا سلامشون چه سلام آغازین باشه ، و چه پایانی ! البته بعد سلامی که بهشون رسیده باشه ! و گرنه این :"سلام" رِ از کجا آوردن !؟ مثل هر حرف دیگری که بخوان بزنن و روزیشون نشده باشه :"به ! وقت سکوت" ی که شکسته شد و بگوششو رسید ! نه گوش دادن ! ولو بفرمان شنواییم ! چه رسه به :"دل" خواه ! که اگه تو یه کتاب یا نوشته و یا مثلا مقاله ی علمی ازش ، بعنوان فرمانده حواس ! و منجمله شنوایی ، حرفی زده شده باشه سلام منو بهش برسونید !

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا (ث) بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

یاد تعبیری از مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران افتادم ، ولی حرکت بعد :"توقف" ی هست ! بعد "توقف ی در استاد شهید" ، که داشته ام .

حالا بمونه که مقصود از عدم توقف یا حرکت چیه !؟ مثلا ادامه ی راهه !؟ یا ... ؟

شب بخیر .

----------------------

الف : جانشین ، نایب ، ...

ب : در نوشته ی قبلی ، با عنوان :"به وقت شهادت" .

پ : آخه علاوه بر اینکه بعد یه روز کاری خوابم فرصت بده ، فردا چی !؟ که ان شاءالله صورت حساب یه طبقه رو بتونیم تحویل صابکار بدیم و دریافتی داشته باشیم ! # و ...

ت : اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم .

ث : شب قدر ، شب چهارم ! پیش از شب پایانی :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ . ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... . 


  

به وقت شهادت :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یجْعَلْ لَهُ عِوَجًا ، ... .

با سلام و وقت بخیر به بچه های گلم .

یادآوری :

یادم میاد قبلا ، در اینجا هم ، گفتم ، به نقل از آثار بدون استثناء خوب استاد شهید مرتضی مطهری ، که شهادتی که پیش از سلام در نماز داده میشه ، فرق داره با شهادتی که برا ثابت کردن چیزی در مثلا دادگاهی داده میشه .

چراکه بقول ایشون ، استاد شهید ، یگانگی خدا که مونده به شهادت ما نیست ، خدا یکیه ، چه ما شهادت بدیم و چه یگانگیشو درک یا دریافت نکرده باشیم ! چراکه بقول ایشون این شهادت داده یعنی درک یا دریافت ، یعنی درک یا دریافت کردیم که خدا یکیست .

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، قُلْ أُوحِی إِلَی أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

اوقات تشهد :

در تشهد نماز چه در نماز دو رکعتی که پیش از سلام داده میشه و نماز تموم میشه ، و چه در نمازای سه و چهار رکعتی که دو بار (پ) داده میشه ، شهادت به رسالت پیامبر صل الله علیه و اله و سلم ، بعد شهادت به یگانگی خداس ، چراکه ایشان بنده و رسول خدا هستن .

فکر می کنم اینم قبلا گفتم ، در اینجا هم ، که نقله از آقا امام علی علیه السلام پرسیده باشن که چرا خدا یکیه ؟ ایشان در پاسخ فرموده باشن که اگه یکی نبود ، خب اون یکی دیگه و بشرح ایضا دیگه ها هم پیامبرشونو می فرستادن دیگه ! ولی پیامبرایی که اومدن گفتن که از طرف خدای واحد اومدن !

پس درک یا دریافت از فرستاده ی خدا ، پس از درک یا دریافت خدا و یگانگی اونه .

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیءٍ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ . ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

حالا بمونه برا فرصت دیگه ان شاء الله ، که خدا نه تنها قابل درک یا دریافت ما نیست ، بلکه :

لا اله الا الله

در اینم یکیه ! یعنی نه تنها بقول مثلا منطق جدید علم یا دانش ! بشری ، که میگه باب معرفت یا شناخت نداریم ! ولی گفتم که ، در اینجا هم ، مثل باب معرفت قدیمیشو داره ! وگرنه باب :"حجت" ش یعنی چی !؟

بقول استاد شهید :

برا چی دلیل میاره !؟

برا :"هیچی" !؟ خب بله برا "هیچیش" چرا ! مثل همون هیچی شامی کبابی که تو :"کتاب" ریاضی سوم ابتدایی به احمد و اکرم رسیده ! که اگه زمان شاه بود فرقش این بود که بجای احمد و اکرم شاید به بچه هایی با نامهای دیگه هم میرسید !

و قابل درک یادریافت بود براشون ! مثل شامی کباب ! و بعبارت دیگه مثل خدا !

البته نه فقط خدا ! بلکه مثل دیگر ناشناخته ها یا بقول اونا :"تعریف نشده ها" ، مثل نقطه ، خط ووو

در حالیکه :

لا اله الا الله

تعریف نشدنی و شناخته نشدنی یکیه ! والحمدلله ، نه یکی دیگه هم ! چه معرفتا و چه تصدیقا ! البته نه بقول ابواب منطق قدیمش ! که در عهد رنسانس یا انقلاب صنعتی در اروپا ، غرب و بشرح ایضا دنیاشم ! منجمله ایران و بعد انقلابم ! گفته شد کنار گذاشته شده و منطق جدیدی سرداده شد که بر :"مشاهده" استواره ! بعبارت دیگه بر شهادت اعضای حسی !

خب قبلتم ! کدوم حس !؟ چراکه :

اگه و فقط اگه دوتا حس داشته باشیم چی آنگاه !؟ یا آنوقت !؟ اونوقت به وقت کدوم یکی از ایندو !؟

آیا بوقت :"یکی" بودن یا شدن ایندو !؟ و مثلا بقولی :"حس ششم" !؟ خب اینم که هنوز : حسه ! # و بقولی شد :

پنج بعلاوه یک !

# و نه حتی پنج پنج یکی !

 ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، یس (پب) ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

-----------------------------

پاورقی :

پ :

یه بار در رکعت دوم و یه بارم بعد صلاة النبی ، یا نماز پیامبر و پیش از سلام .

پب :

حالا :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (ب) ، ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

که در نوشته ی قبلی گذشت بمونه ! و اونم # وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ، که حکمش مثل حکم یکی از :"پنج بعلاوه ی یک" باشه که با رفتنش مذاکره و بقولی :"برجام" والسلام ! 

----------------------------------- 

ادامه ی :"کلیدواژه" : 

پیامرسان یکی!؟+پیامرسان صهیونیست!؟+ یا پیامرسان یکی بنام :"جمهوری اسلامی ایران"!؟ والسلام !؟+وبقول مثلا آقای مهران مدیری در :"مرد هزار چهره" : # و دیگر هیچ!؟


  

به وقت نماز پ :

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ (الف) ... .

سلام علیکم

... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، وَمَا أَدْرَاکَ ؟ (ب) ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

خب شکر خدا نیمه ی دوم ماه مبارک رمضانم درک کردیم و تا بازم یادم نرفته برا شادی روح اونایی که درک یا دریافتش نکردن و از میون :"ما" رفتن یه حمد و سوره (ث)ای بفرستیم .

خب به کدوم نیمه !؟ نیمه مربیان !؟ مثلا بقول فوتبالیا !

یا بقولی مثلا نیمه ی : ببینم چیکار میکنی !؟ یا میکنین !؟ یا می کنیم !؟ ما !

خب کدوم ما !؟

مثلا چشم ما !؟ یا مثلا گوش ما !؟ و یا ... ما !؟

حالا بقولی :"مابعد طبیعه" ی ما و و اونم :"وسط" یم داشتنش مانند مثلا :"ریاضی" بمونه !

راستی امروز ، اونم نخستین جمعه ی نیمه ی دوم ماه مبارک رمضونو ، داشت یادم میرفت تبریک بگم !

--------------------------

زیرنویس :

الف :

رَبِّ الْعَالَمِینَ ، الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ ، ... ؟!

ب :

مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ ، ... ، سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (پ) .

پ :

علیکم السلام ! (ت)

ت :

ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

ث :

که بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم نماز بدون :

... ، قُلْ (ج) ... .

م نداریم ! و نقله که یکی اومد نزد ایشون و خبر ! داد که علی طبق سفارش شما عمل نمی کنه و در هردو رکعت نماز یه سوره ی رِ می خونه ! وقتی پیامبر ایشونو خواست و پرسید ، در پاسخ گفته شد که من این سوره رو خیلی دوست دارم ! بعبارت دیگه یعنی میشه در هردو رکعت نمازم خونده بشه !

ج :

هُ(چ)وَ اللَّهُ ... .

بعبارت دیگه یعنی از :"کتاب الله" سوره ی حمد و توحید ، یا اخلاص و یا بنامهای دیگرش ، واجبه ، و از :"قرآن عظیم" م سوره ی توحید و یا ... .

چراکه نماز واجبه و نماز بدون این دو سوره نداریم .

چ :

؟!

آیا : قُلْ ؟ و آیا ... بمونه ! فقط همونطور که در نوشته ی قبلی گفتم آیا بفرمان دل یا قلب !؟ م !؟ یا بفرموده ی منطق علوم ، و گفتم بدون استثناء ، بفرموده ی نهایتش حسی !؟ اونم نه حسی از حواس :"پنجگانه" و حتی یکی از :"دو" حسم ! که گفتم بقول منطق ریاضی :

اگر و فقط اگر دو حس داشته باشیم ، آنگاه (تازه) حسی داریم که آندو حس زیرمجموعه ی آنند !

حالا بمونه که بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم لازم نیست که سومیشم ! داشت ! چراکه یکی از آن دو مثلا حسم می تونه فرمانده یکی دیگه باشه !

مثلا مانند همون که در نوشته ی قبلی گفته شد ! وقتی که حرف رادیوی اون شرکت واحد ! به گوشم رسید و خواستم ببینم ! چی میگه !؟ البته بعد اینکه مثل رسیدن به گوشم به حسشم رسید ! که در نوشته ی قبلی اینم گذشت !

کدوم حرف !؟ خب مثلا بقول ژاپنیا : ماهی نباشی :"راهش" نیست و ماهیگیری راهشه ! حالا مثلا :"عسل" یشم ! بمونه ! اونم تو این ماه ! و اونم تو هردو نیمه ! نه اینکه بقولی یه نیمه :"ببینم چی میکنی!؟" م داشته باشه !

که دیشب در :"تیکه" های که تلویزیون داشت از فرمایشاتی :"می پاشید" اومده بود ! که نیمه ی دومشم :"پشت پرده" ! بود ! که مثلا :"می خوای ازدواج کنی؟" خب :"پشت پردس" ! و ...

پس : مثلا بقول برنامه ی :"ماه عسل" کافیه یه یه زوج از آمریکا و کانادا بیان برن نقطه ی :"محروم" و مثلا مدرسه دُرس کنن ! یا مثل :"قعله گنجی"ا منتظر مسئولی نمونی که بیان و اونم تو کمتر از :"هفت" سال ناامیدی رو به امید تبدیل کنن ، و ... "پاشی" های دیگه ! مثلا همین دیشب ! که جا برا سوزن انداختن تو محل برنامه اش نبود !

البته برنامه اش یعنی نه فقط برنامه ی مجری برنامه ! که مثلا مانند :"پنج" عضو :"بدن" ما ، که حتی حواس ما رو نمایندگی میکنه ! اونم بقولی یه :"اطاق فرمان" ی داره ! حالا فرمانده اونم بمونه ! تا برسه به اونی که :"یکی" س ! و :"صمد" ه !

یعنی نه تنها بقول :"باب معرفت!" منطق ریاضی ، زیر مجموعه فرماندهی نیست و زیر مجموعه ای فرماندهم نداره ، بلکه در کنار (ح) شم نداره !

ح :

کُفو :

... کُفُوًا أَحَدٌ . 


  

فقط نمازِ ب :

سلام علیکم و شب بخیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ ... .

با اینکه امروز سرکار بودیم و بنا نبود دست به قلم بشم ، ولی همونطور که دیشبم بمناسبت رحلت امام جمعه ی سابق ولایتم ، آذربایجان غربی ، یادی از ایشان شد ، گفتم شب سوم ایشونم تسلیتی گفته باشم .

خصوصا برا :"اقامه" نماز جمعه به امامتشون در ارومیه ، مرکز استان .

حتی برا :"خواندن" اونم ، که به نقل از ایشون گفتم که حضرت امام (ره) فرموده بودن :

فقط نماز بخونن .

چراکه :"خواندن" م یه کاره ، و امامت فقط در نماز ی مثل جمعه لازم نیست ، بلکه در نماز جماعتم لازمه ، و گفتم که نماز فرادی هم امام داره ، حالا چه امام ، بنا بر نقلی که از آفا امام امیرالمومنین علیه السلام که نقل کردم ، مثلا امام عضوی باشه ، و چه امام حسی که قبلا گفتم حتی در حوزه ، یا بعبارت دیگه :"مدارس ویژه ی علوم دینی" حتی جمهوری اسلامی ایرانم حرفی از اون نیست ! در حالیکه گفتم قبلا ، که قرآن نازل شده بر اونه و بر اونمه همه ساله و در این ماه و شب قدرش !

چه رسه به "مدارس ویژه ی علوم دینی" بقولی :"اهل سنت" و اونم مثلا در عربستان سعودی ! که حرفی ازش زده شده باشه ! خب از مراکز علمی دیگه ، حتی در جمهوری اسلامی ایرانم که انتظار نمیره ! چه رسه به مراکز علمی اونم مثلا آمریکا !

خب ! این رِ فرصتی لازمه که در حوصله امشب و اونم بعد یه روز کاری و خسته و نیازمند خواب ! خارجه ، ان شاءالله که فرصتش دست بده !

پس امشب فقط می خوام اینو بگم که مثل اون "خوندن" که گفتم ، هرکاری که "اقامه" میشه امام داره ! و بدون امام کاری ، حتی حرفشم ! اقامه نمیشه ! نشده هم ، نخواهدم شد !

حالا اگه امامش بقولی :"غایب از نظر" باشه ، خب از نظر غایبه ! خب اونم برا اینکه :"نظر"م یه کاره دیگه !

حالا امامش چیه بمونه ! ولی "نظر" کننده ، یا نظر دهنده چی !؟

مثلا قصد امامت چی رِ داره !؟

چراکه مثل :"گوینده" هست ! که برا :"گوش" ی میگه ! که بحثش گذشت ! حالا گفتش هرچی که باشه ! که بقول درسهایی از قرآن امروز آقای قرائتی : خودشه ! قد مثلا :"علم" یا دانشش !

حالا بمونه که بقول استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، بعد معلم :"ثانی" ، یعنی فارابی :"معرفت"م علم یا دانش بحساب اومده !

بعبارت دیگه :"تصور" م مثل :"تصدیق" علم یا دانش بحساب میاد ! و مثلا بقول منطق تفتازانی :

علم اگه همراه با نسبت باشه تصدیقه ، والا تصوره !

والا هم بقول مثلا حاشیه ی ملا عبدالله یعنی :

اگه همراه با نسبت نباشه !

در حالیکه مقوله ی معرفت ، با مقوله ی مثلا حجت ، دوتا مقوله هستن ! و نه فقط برا گوینده اش ، بلکه در "ثانی" برا گوش دهنده به اونم ! چه برا شنیدنش ! یعنی به امامت شنوایی ، و چه برا دونستنش ! و امامت فکر یا اندیشه !

... ، الْحَمْدُ ... ، إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ، ...  ُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

آیا با شنیده هاش اندازه گرفت !؟ یا با دونستنیاش !؟ بمونه برا فرصتی دیگه ان شاءالله !

... إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ، رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَینَهُمَا ... .

شب بخیر . 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :29
بازدید دیروز :52
کل بازدید : 1338491
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ