رهگیری ، بخش پایانی :

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ ، وَ ... ، لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ، ... .

خب خدا بخواد فردا میریم سرکار ، خب سر ساعت دیگه ، پس مطلبو کوتاه کنم برم سر اصل مطلب که صبح خواب نمونیم .

اونم اینکه مثلا در ریاضیات ، ریاضیات جدید گفته میشه که ، البته بازم به تعبیر من :

اگر و فقط اگر دو بخش داشته باشیم ، آنگاه بخشی داریم که آندو بخش زیر مجموعه ی آنند .

اینو قبلا براتون نقل کرده بودم ، ولی اینو نگفته بودم که این دو تا مشکل داره ، یکی در آغاز الگوریتم یا الخوارزمیش ، یکیم در پایانش و خب وسطم که وسط ایندویه دیگه و حاجت به بیان نداره !

اول پایانشو بگم ، اگه یادمون باشه براتون به نقل از استاد شهید مرتضی مطهری گفتم که یه از قضا ریاضی دان ، حالا بقول یکی از کتب درسی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران ، یعنی بعد انقلاب ! اون ریاضی دان ، فیلسوف ، داشمند و شاید عنوان های دیگری هم بهش داده شده باشه ، بازم در جمهوری اسلامی ایران ، یعنی بعد انقلاب ! در کتابی تحت عنوان :"چرا مسیحی نیستم ؟" گفته ، بازم به تعبیر من :

یه دانشمندی به پدرش گفته اون هواپیمای ایرباسو که در بخش قبلی گفتم ، کی به جمهوری اسلامی ایران داده ؟ البته بفرض اینکه بده !

پدرش گفته : آمریکا .

بعد پسر پرسیده : کی به آمریکا داده ؟

پدر پاسخ نداده .

خب ، اون ریاضی دان تو اون کتابش پرسیده ، می دونین چرا پدر پاسخ پسرو نداده ؟ بعدم پاسخ پرسشو خودش داده و اونم اینکه : برا اینکه اونوقت پسر از پدر می پرسید که :

کی به خدا داده ؟ و پدر اونجا دیگه می موند .

اما آغاز ، در آغاز که به صراحت گفته میشه ، در همون ریاضیاتم ، که هیچی نیست ، نه اینکه هیچی نیست ، بلکه بنارو بر صفر میذاریم ، و فرض می کنیم که یه مجموعه ی تهی داریم ، نه اینکه مثلا آخرش پدری نمونه تو پاسخ به پرسش پدر ، بلکه دجار تناقضی نشیم که که معروف به پارادوکسی بنام همون ریاضی دونه ، از قضا !

خب حالا تو :"فاز" میون این سروته چه خبره ؟ لابد بی نهایت اون دو دیگه !

جالب اینه که اینارم با خوندن خود داشته باشیم ! خودی که سروتهش آنگونه هست و :

اگر و فقط اگر سرو تهی آنگونه داشته باشیم ، آنگاه ایرباس آندو رو خواهیم داشت ، هیپو کمپ آندو رو خواهیم داشت ، ...

شب بخیر . 

رهگیری ، قسمت دوم (3) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ ، وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ ؟ ... .

قبول باشه  ، نماز عشا هم ، آخه بعد نماز مغرب فرصت نشد خاطره ای رو که گفتم بگم .

خاطره ی معلوم :

البته اون خاطره ای که می خواستم بگم خاطره ای معروفه ، شاید شما هم مثل من شنیده باشین که یه انگلیسی ، وقتی که خاورمیانه افتاده بود دست انگلیس ، مردم اونجا رو دو جور دیده بود ، یکی  از اون دوتا رو گفته بود گرسنه نگیر ندارن ، یکی دیگشم سیر نکنن ، واسه چی ؟ برا اینکه یکی وقتی گرسنه بشه راه میفته اینور اونور و کار دست انگلیس میده ، ولی اون یکی دیگه وقتی سیر بشه برا انگلیس دردسر درست میکنه .

البته نه تنها من ، بلکه اونیم که این گفته رو برام نقل کرده باشه هم فکر نمی کنم خودش با گوش خودش اینو از گویندش شنیده باشه ، شما هم از من نشنیده بگیرین ! برا اینکه اگرم اینجوری باشه ، تو خود انگلیسم هر دوجورشو میشه پیدا کرد و اختصاص به غرب آسیا نداره .

البته من دیدم آدمایی رو که وقتی پول دستشون میاد ، مثلا کارگرایی رو دیدم که وقتی مزدشونو میگیرن ، میرن و خرجش که کردن دوباره میان کار می کنن و بازم ... ، یا شنیدم که گفته شده اگه پول داشتم کار یا کارگری نمی کردم و ... ، ولی این با اون حرف که در خصوص مردم یه منطقه گفته شده فرق داره .

بعلاوه می خواستم با نقل این خاطره ، علاوه بر اینکه گفته باشم برا خاطره گفتن نیاز به یادآوری اونیست که به خاطره سپره شده ، و اونیم که بخاطر سپرده شده می تونه معلومم نباشه و یه معروف یا شناخته شده باشه ، مثل همون که من از یکی شنیده بودم و براتون گفتم ، در حالیکه معلوم نیست مردم خاورمیانه یا بقول مقام معظم رهبری :"غرب آسیا" باشن که اونجوری باشن .

در ثانی برم سر پرسشی که داشتم ، که چرا آمریکا هواپیمای ایراباس به جمهوری اسلامی ایران نمیده ؟ و آیا بخاطر اینکه جمهوری اسلامی ایران سیر میشه ؟ یا قوی میشه ؟ و خلاصه دردسر میشه براش ؟ و حالا کاریم به این ندارم که مثلا به عربستان سعودی  ، نه تنها ایرباسشو ، بلکه جنگیشم میده و گرسنش نمیذاره ، و تا سیره دردسریم براش نداره که نه ، بلکه بجاشم براش اونی رو که میخواد خودش بکنه تو غرب آسیا که نه فقط ، بلکه تو خود آمریکاشم میکنه !

خب چرا ؟ خب چراش معلومه ، آمریکا خاطره ی معلومی از جمهوری اسلامی ایران داره ، مثلا تو دانش هسته ای ، نانو ووو ، اونم قبل از توافق هسته ای و زمان تحریم ، چه رسه به حالا و بعد برجام و رفع تحریمها ، البته تو خبرا اومده بود که :"رو کاغذ" .

حالا بیا هواپیمای ایرباسم بده بهش ! خب معلومه که چی میشه ؟ نیاز به پاسخ نداره ! پاسخش معلومه که رو اینم کار میکنه ! کافیه که به خاطر داشته باشه کارایی رو که حتی تو تحریمم کرده ، یا بقولی هیپو کمپی از کارایی که کرده داشته باشه .

و مثل بعضیا نباشه که ازش جنگیشم که بگیرن میرن خرجش می کنن ، وقتیم که تموم بشه بازم بهشون میده !

خب ، حالا برگردیم سر بحثی که دارم ، که گفته شد ، البته به تعبیر من ، که دو جور آدم ، انسان و بشر داریم ، و همینجا جاشه که گفته بشه آدم و حوا ، عیسی و مریم و محمد و فاطمه هم نداره ! که یکی از این دو این چیه فیمینیست راه بیندازه و خواستار برابری بشه ، بله آدم و حوا داریم و حوا و آدمم نداریم ! ولی صلوات :

اللهم صل علی فاطمة و ابیها ، وو چی ؟ اونم بعدد ما احاط به علم و دانش خدا !

پس بحث بحث مرد و زن ، یا دختر و پسر بودن نیست ، و مقصودم از آدم ، انسان و بشر هردوشه ، و هردو دو جورن ، حالا چه جور ؟ آیا یکی مثلا مانند جمهوری اسلامی ایران ؟ و یکیشم مثلا مانند عربستان سعودی ؟ یا تو هردوی اینام دو جورش پیدا میشه ؟

و آیا یکی از این دو جورش بعنوان مثال می خواد :"قوی" بشه بقول مقام معظم رهبری ؟ و فقطم در مثلا جمهوری اسلامی ایران یافت میشه ؟ و آیا فقط در جمهوری اسلامی ایران زمینه شدنش هست ؟ ووو ؟

یا بحث من چیز دیگس ؟ و بحث بحث دو جور درک و دریافت و بتبع دو جورم صابکارشه !؟ بعبارت دیگه حرف از دوکاره و دو کارگرش ؟!

... ، لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ، ... .

حالا بمونه که ان شاءالله فرصت بشه خواهیم دید که ایندو کارم کارگری داره ! نه دو تا کارگر ! بلکه کارگر ایندو کار ! همونطور که  بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم : وقتی دو کارگر باشه ، یکی از ایندو اوستاکاره ! و نیازی نیست که بقول امروزیا مثلا گفته بشه :

اگر و فقط اگر دو کارگر داشته باشیم ، آنگاه استادی داریم که آندو کارگر اونن !

بلکه از دو کارشونم یکی نازله کار دیگریست ، نازله کار اوستاکارشه ! 

... ، تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ، سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ .