پیدایش ماه :
بِ ... .
... ، ن ... .
... ، وَ ... .
... ، ... هُ ... .
سلام علیکم
ضمن تبریک امروز جمعه ، که اگه شب که شد ماه پیدا بشه امروز روز آخر ماهه ، واگه یادتون بیاد در این روز ، پیش از ورود به ماهی که پیش رو داریم ، قرار شد که یه چیزی براتون بگم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ، ... .
می دونید که ماه با برج فرق داره ، ماه سی و یک روز نداریم ، ولی شش برج سی و یک روز داریم ، پس اگه امروز روز آخر ماه نباشه ، فردا آخر ماهه و یکشنبه میشه اول ماه .
برجو میشه محاسبه کرد و تقویمشم چاپ کرد و مورد استفاده قرار داد و به استناد اون گفت امروز چندم برجه و برج بعدیم از چه روزی شروع میشه و کیم تموم میشه .
نه اینکه ماه حساب کتاب نداره و تقویم براش نمیشه درست کرد ، بلکه بحرف تقویم نمیشه امروزو آخر ماه بحساب نیاورد و فردا شنبه رو بحساب تقویم روز آخر دونست .
نکته ای که امروز می خواستم به اون اشاره کنم مثل همینه ، همینکه امروز آخر ماهه و فردا اول ماه ، یا فردا و پس فردا ؟ مثل پیدایش ماه ، یعنی پیدایش حرف که در قسمت قبلی به اون اشاره شد .
چراکه پیدایش ماه هم مثل پیدایش حرفه ، مثلا برا چشم ، که گفتم چشم بدن ، نه بقولی چشم فضایی ، یا بقولی چشم "فاقد" حس ، که بدون جونش بمونه که به آسمون دوخته شده باشه و مهتابی هم به اون تابیده باشه .
چراکه بشر عصر حاضر فقط منکر کلمه ی جامعه اعضای بدن که نیس ، و انسان بسان غربی در داخلم فقط کلمه ی جامع حواس رو مهجور نداشته ، بلکه کلمه ی جامعه روح ، جان ووو هم مطرحه ، برا مجموعه ی بعد اون که به آرشیو ، بایگانی ، حافظه و سپرده میشه ، تازه مسموعش ! حالا کو تا مطبوع بعد ذکر و یادآوریش لز حافظه و روش فکر کرد و اندیشید و بعقل و خرد درک و دریافتش ، دریافت حتی افتادن چشم به ماه ، حس و دیدنش پیشکش ! و دم از : دیدمش !
در کجا ؟ آسمون ؟ یا خود ؟ و یا در فضا ؟ فضایی صفر ، خالی و تهی ؟ و بشرح ایضا "فاقد" !؟
پیشواز ماه رفته هم چی ؟ مثل پیشواز حرف رفته ! حالا حرف هرکی باشه ! و بهار هر حرفی که باشه ! اونم حرف خود ! خود تهی و از حرف هم تهی !
... ، وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ، ... .
همونطور که برای پیدایش ماه ، ماهی تو آسمونه ، پیداس برای پیدایش روزم زمینی پیداس ، حالا نقشش برای "شکل" ماه تو آسمون بمونه .
مثل نقش امروز در "شکل" گیری "مردم" ، که بحثمون این بود " نظریه ی مردم" ، و حرفی براش در دین ، اونم کلمه ی جامعی مثل جماعت ، جمعه و حج جهانی نداشت ! حضرت آیة الله ... ! در : "نظریه سیاسی اسلام / کشورداری" خود !
چراکه به ما ربطی نداره و بخودشان مربوطه ، به کوچه ، خیابان ، شهر ، استان و کشورشان ایران ، جمهوری اسلامی ایران .
که بقول امام جمعه امروز مرکز و پایتخت اون در "پیشانی" ش آفتاب "جمهوری" ، بقول سردار نقدی "تابلو" ست ، و مهتابش "اسلامی" ست که برسرزمین "ایران" تابیده ! در ماه رمضانم ! که بقول ایشان "سیما" ی دیگر خواهد داشت !
حالا چطور می خواهن از چشم : "فرهیختگان" مخفی و پوشیده بماند ؟ از چشم من که نمی توانن ! حالا از آسمانی ترش حس ، یا زمینی تر پنج عضو بدنم !؟ بمونه ، همینطور مابعد یا ماقبلش ؟ که گفتم کلمه ی جامعش روح و جانه .
البته اگر بقول مثلا استاد شهید "فاقد" ماه و زمینی برای تابش فرمایش ایشان نباشیم ، یا بقول ماه رمضان مهمان حرفشان !
ولو بقول باب دانش علیه السلام "مسموع" ش ، که نفعی هم بحال ما نداشته باشه ، حتی در ماه رمضان ، چه رسد از باب "مطبوع" اون .
پیدایش حرف :
بِ ... .
... ، إ ... بِ .
سلام علیکم
... ، ن ... .
وضعیت پیدا :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالنَّجْمِ ... .
بقول کارشناس برنامه ی آفتاب شرقی دیروز شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران در : "بسته بندی" آخرین نوشته ، بقول امروز مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران : "چهارماده و یه تبصره" داریم تا حالا ، که اگه به تصویب طرفین برسه میشه سر حرف بعدی رو باز کرد .
البته نه طرفینی که یه طرفش بیرون از مثلا خونه باشه ، چراکه همونطور که در آغاز این بحث گفتم ، در ماه رجب ، لازمه اش اینه که طرفین مثل دوتا مرد بشینن با هم حرف بزنن ، نه این که یه طرف نه تنها مثلا تریبون دستش باشه ، و نه تنها سخنرانیش مکتوب و نوشته هم بشه ، بلکه رسانه مثلا صدا و سیما رو هم در اختیار داشته باشه که هرچه می خواد بسته بندی کنه و به تصویبم برسونه و طرف دیگه هم بقولی موظف به نه تنها پذیرش ، بلکه عمل و حتی خیرالعملشم طبق فرمایش طرف دیگه باشه .
پیشواز پیدا :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، عَبَسَ وَتَوَلَّى ! ... .
خب ، در آخرین نوشته اینم اومده که نه تنها ما ، منجمله شما دوتا توخونه ، بلکه من کاری به بیرون ندارم ، نه اینکه حرفی ندارم و مصوبه ی بیرون به تصویب رسیده باشه ، که بیرونم صفر ، خالی و تهی از حرفه .
چراکه بیرونم مثل ما حرف داره ، ولی اگه زحمت میشه که قدم رنجه بفرماید و بیاد خونه ی ما ، ما برا اینکه ببینیم چه حرفی داره که ما اونو کم داریم ، مثلا برا نظریه دادن ، که همش نظریه رو بیرون نده و ما موظف به پیاده کردنش تو خونه باشیم ، مثلا برای شکل خونه داری ، بقول طبله ها بر وزن کشور داری ، برای مثلا این که بعنوان مثال گفته شد حاضریم که بقول پیامبر تا چینم بریم ، چه رسه به بیرون از خونه تو کوچه ، خیابون ، شهر و کشور ایشون !
یا هر آدرس و نشونی که مثلا برای : "ثبت املاک" داشته باشن !؟ ملک ، اماکن و خونه ی ایشونو میگم ، برای شنیدن حرف بیرونو میگم ، یا با مثلا همون چشم برا دیدن که در مکتبخونه ی "رئالیسم" ایشون اومده .
تا اندام ، پیکر ، ووو ی ایندو عضوبدنم خدمت مجموعه ی جامع ایشون حضور بهمرسونه .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ ... ، ... مَا لَیلَةُ ؟ ... ، لَیلَةُ ... .
خلاصه ما که برای پیدا شدن حرف بیرون ، نه تنها تا هرکجا که نشونی داده بشه آماده ایم که به پیشوازشم بریم ، بلکه هر زمانم که بخوان تا اونور چین و شرقی ترشم میریم ، مثلا به همون جایی که تو اون سریال کره ای که باهم دیدیم ، و نقلش تو مباحث سال گذشته ، تواینجا هم اومده ، استاد جوان برای همزبانی با شاگرد جوانش حرف نه تنها همزبون با زبون اونور کره ی زمین ، بلکه با فضا هم همزبون شد !
پس نه تنها در زمین ، بلکه تو ثریا هم تشریف داشته باشن ، کافیست نشونی بدن تا کنار ستاره ی پیدای ایشون حضور بهمرسانیم و ما رو رویت بفرمایند .
پیدایش ما :
بِسْمِ اللَّهِ ...
... بِاسْمِ رَبِّ ... ، ... وَ رَبِّ ... ، کَلَّا لَ ... .
سلام علیکم
نخستین ساعت روز دوشنبه 2 تیر 1393 :
اشاره :
این بحث در ادامه ی بحث ماه قبله ، همینطور ماهی که در اونیم ، که امیدوارم تا پیدا شدن ماه بعدش در آسمون به بحثی که می خوام دراون ماه داشته باشم برسه ، در همون زمینه ، که آغازش تحت عنوان "نظریه ی مردم" بود .
بحث بعدی ، در ماه بعد هم در همین زمینه خواهد بود ، پس این بحث قسمت بعدی و پایانی نداره ، بتبع اختصاص به امروز و قبل از ظهرشم نداشته ، تا آخر این ماه در هر فرصتی که مثل الان دست بده براتون میگم .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ ... ، لَا ... ، وَلَا أَنَا ... .
مای موظف و مای همه کاره :
در این فرصت همونطور که می بینید رسیدیم به نخستین سوره از پنج سوره ای که با "قل" ، شروع شده ، که چهارتای اولشو شنیدین که "چهارقل" گفته میشه ، و مابین این سوره ها ، یعنی بعد این سوره ای که به اون رسیده ایم ، می رسیم به سوره ی :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَمْ تَرَ ... .
که از اینم گفته میشه ان شاءالله .
با سلام مجدد وصبح بخیر ، صبح سه شنبه سوم تیر 1393 .
یادآوری بحث :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ، مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ، ... .
در بحث قبلی نقلی داشتم از یه نوشته ، و اشاره ای هم داشتم به یکی دو سخنرانی که از شبکه ی خبر پخش شد ، و اگر یادتون بیاد بحث با نقلی از یه سخنرانی که بصورت کتاب یا نوشته در اومده بود پیدا شد و کار به کشید که بریم بیرون ببینیم چی از بیرون کم داریم ؟ منجمله شما دوتا در خونه ؟
چراکه خونه ای پیدا شد و دیروزم پول پیششو خدا رسوند ، که همین جا از اونی که این پولو قرض بهمون داد تشکر کنیم ، چراکه برا پنجم این برج چک داده بودیم ، خب صابخونه ی جدید طبق قرارداد ، اگر این پولو نمی دادیم حق داشت ما رو از خونش بیرون کنه ، اونوقت همخونه ی اهل کوچه ، خیابون ووو می شدیم ، منجمله اهل مکتب همون مکتبی که نقلی از نوشته ی اون داشتیم ، مکتبخونه "اصول فلسفه و روش رئالیسم" که طبق اون : وقتی برای نخستین بار چشممون می افتاد به اندام جهان بیرونش و یه چیزی می دیدیم ، بعدشم مثل اهل اون مکتب اونو می سپردیم به بایگانی مکتب ، کدوم بایگانی ؟ همون که اهل اون مکتب :"فاقد" اون بودن ...
خب ما هم می شدیم اهل بیت همون مکتب ، اولشم من ، مگه اینکه شما دوتا زیر بار حرف و مکتب من نمی رفتید ، مثلا می پرسیدید چراکه ما ، بقول سخنران اول شبکه خبر"باید" حرف اون مکتبو گوش کنیم ، و باز بقول ایشون :"نباید" گوش کنیم ؟
چراکه بعنوان مثال گفته که : باید کارو به مردم سپرد .
هرچند سخنران بعدی آمده باشه و گفته باشه که : دارید به ما که نمی دونیم چیز یاد می دید ؟ حرف مثلا غربیهارو ؟ در حالیکه حرف دین اینسان نیس ؟
بلکه مثلا بقولی : مردم موظفن که به حرف دین گوش بدن و ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ، ... .
اونم مردم نه فقط کوچه ، خیابان ، شهر و کشور ایران ، بلکه قد حتی باغچه ای که در این مباحث نقلش گذشت ، که بقول برنامه ی "آفتاب شرقی" دیروز شبکه ی یک :"مختصات" ش از شرق تا غربه ، اونم نه مردم این محدوده ، بلکه هرکه هرکجا زندگی کنه ، کافی :"وصل" بودن خونه ی اون به این عالمه .
حالا خونش در هر کشور ، شهر ، :"خیابان" و کوچه ای باشه .
خب من کاری به این آدرس و نشانی دادن از مردم ، و سپردن کار و نسپردنش ، مثلا کار "قضا" در "خیابون" ، ندارم ، چراکه ربطی به ما ، و اگرم شما هم بگین ربط داره ، به من نداره ، چراکه اگه یادتون بیاد گفتم براتون ، در این جا هم کتبیشو ، در داستان اصحاب فیل ، که من هنر کنم کلاه خودمو نگیر دارم که باد نبره .
البته نه کلاهی که توش صفر ، خالی و تهیست ، که هرچه بیرون گفت توش جا بشه ! یا کلاهی که فاقد اون باشم بقول بیرون از خونه ، بلکه کلاهی مثل کلمه ی جامع مثلا پیکر عضوی مثل چشم که افتاد به جهان خارج ، و بشرح ایضا کلمه ی جامع وقتی که دید ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، قُلْ هُوَ ... .
والسلام ...
... ، کَلَّا لا ... ب .
ساعت 10 و 55 دقیقه ی شنبه 31 خرداد 1393:
پیدایش انسان (پایانی) :
بِ ... ، مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ : إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ ... .
... بِاسْمِ رَبِّ ... ، ... وَ رَبِّ ... ، کَلَّا ... .
سلام علیکم
امیدوارم از این هفته ی آخر ماه شعبان بهره ی کافی ، یا لازمو برای ورود به ماه مبارک ببرید ، البته اگر جمعه ای رو که پیش رو داریم اول ماه رمضان نباشه و در آخرین جمعه ی ماهی که در اون هستیم حرف آخری براتون نداشته باشم ، البته بازم بگم که براتون توخونه .
نه بیرون از اون و یکی از دو طرفش !
چراکه در بیرون ، الان که از شبکه ی خبر پخش میشد ، حالا داعشی یا بقولی قانونی اون ، هنوز حرف از مثل همون پیدا و ناپیداییه که در بحث قبلی گفتم ما با پیداش کار داریم ، سرو کارمون حتی با ناپیدای "مکتب امام" رحمت الله علیه هم گفتم که نیس ، که ناپیدا "وقوع و لا وقوع " نداره ، چه رسه به مکتبی که بقول مثلا حضرت آیة الله محمدتقی مصباح یزدی : "سایر رهبران" بنیانگذاری کرده باشن ، بعنوان مثال یکی هم همون که در سخنرانی پخش شده از شبکه خبر نامبرده شد .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ، حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ! ...
چراکه حرف برا شما دوتا در خونه ، نه بیرون از خونه ، یا قبلش می زنم ، و "مخفی" نیست که نه تنها آن سخنران از شبکه ی خبر ، بلکه سخنران فعلی بعد ایشونم برا ما تو خونه ، منجمله شما دوتا حرف دارن ! و مسئله ی من داعشی یا قانونی اون نیس ! یا اسلامی و غربیش ، بقول سخنران فعلی ، یا هردو بقول قبلی ، که مراد یکی از این دو باشه ! مثل بعدیش !
چراکه با حرف کار دارم ، چه داعشی و چه قانونی اون ، و آنچه پیداس اینه که بیرون از خونه برا ما ، منجمله شما دوتا حرف داره .
پس با گزینه های روی میزشم کار نداریم ، حتی گزینه ی "آزاد" یش ، چه رسه به یکی از دو گزینه ی "میدون" آزادی ، داعشی و قانونی اونو میگم .
خب این از یه طرف ، از طرف دیگه قرارم نیس که بریم تو خونه ی بدن و خبرای غیبی ، یا بقول شبکه ی خبر : "نسخه " های مخفی و پنهونو برا بیرون از خونه پخش کنیم ، صرف نظر از "مکتب امام" م که نقلش گذشت .
بعنوان مثال مثل وقتی که برا : "نخستین بارچشم ما به اندام جهان خارج افتاد " و مثلا "یک" چیزی "دیدیم" ! که این وسط ما هم ، منجمله شما دوتا هم توخونه ! دیدید ! و دروازه ی اونطرفم باز شد ! برا بیرون از خونه !
همون طرفی که اگر : "فاقد" ش نبودیم ، فقط ما ! ولی بقول ما ! پیداس ! صفر ، خالی و تهی که بود !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَرَأَیتَ الَّذِی یکَذِّبُ بِالدِّینِ ؟ ... .
روز دین در خانه :
دارا و فرمانروایش در خانه :
پیدایش انسان :
بِ ... بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ ...
سلام علیکم
اول روز جمعه رو تبریک بگم ، بعد بریم سر بحثی که خواهیم داشت ان شاءالله .
در حالیکه به اذان ظهرش داریم نزدیک میشیم ، و بحسب تقویم جمعه ی بعدی آخرین جمعه ی شعبان باشه ، نه اول ماه مبارک ، که این جمعه آخرین جمعه باشه ، در ماهی که در آنیم .
پیدایش علم و دانش :
پیدایش علم و دانش و دانشها و علوم انسانی :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالْعَادِیاتِ ضَبْحًا ، فَ ... ، فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ ، ... .
خب بعد نماز و ... ان شاء الله سر حرفو وا میکنم براتون ، برا شما دوتا تو خونه ...
ساعت 7 و 45 دقیقه ی بعد از ظهر جمعه 30 خرداد 1393 :
اشاره :
یادتون باشه پیشتر ، در مباحث قبلی ، گفته ام که کارای دیگه هم دارم ، هرچند روز تعطیل باشه و کاری هم داشته باشیم و سر کارم نرفته باشیم ، پس در فرصتی که بحمدلله دست داده براتون بگم که در بحث قبلی سرحرفو باز کرده بودم ، پس حرف پیدایش انسانو در بحث پیدایش داشتیم ، مگه اینکه پیدایش انسان علاوه بر پیدایشی باشه که بحثشو داشتیم ، و بحث قبلی بحث پیدایش مثلا بیرون باشه و فقط شامل پیدایش اندام ، بدن و یا پیکر انسان بشه ، در مثلا این گفته : "نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد " ، که در قسمت فبلی نقلش گذشت .
خب با این حساب آنچه که پیداس هیئت وهیکل انسانه ، حالا ریز پرداز و تراشه ای با تمام مختصات اندام جهان خارج ؟ یا یکی از اون ؟ یا بازم علاوه بر اون !؟ فعلا با این کاری نداریم .
چراکه جهان بیرون حرف داره ، مثل آنچه که در بحث قبلی به اون اشاره شد ، مثلا مجموعه ی جامع نداریم ، حتی بنام بدن !؟ و اگه داریم صفر، خالی و یا تهیست ، بعبارت دیگه "فاقد" درونه ! ووو ، که حکایت از پیدایش بیرون زبون داره ! و آیا پیکر بیرون ؟ و شامل پیکر انسانم میشه ؟ که پیکرش حرف داشته باشه ؟ یا پیکرانسان در جهان خارج پیکرش فقط چشم و گوش ووو داره برای خوندن و گوش دادن بحرف ؟ که فقط کافیه پاسخگویی برای این پرسشها پیدانشه که انسان باشه ! مثل شما دوتا توخونه !
تازه سر حرفم اون باز نکرده باشه ، مثل همونا که نقل شد !
تازه اونم نه فقط در بیرون ! بلکه در درون ! حالا داعشی ؟ یا پیاده شده ی مثلا صلح آمیزش ، یا منطقیش و یا ... ؟ بمونه .
تازه نه درون بیرون خونه هم ، شکر خدا ، یعنی پروردگار عالم بیرونم ، که بقول دعای کمیل رحمتش وسعت کل شیئ ، منجمله در عالم اصغر بیرون و اونم بیرون خونه ، خونه ای برای شما دوتا هم پیدا شد و الان از شما دوتا تو این خونه دارم میگم ، بلکه تو این خونه ی بیرون از همون هیئت ، هیکل و پیکرپیدای انسان ، بسان شما دوتا در هرخونه ، هم نه فقط !
خب پس کدوم درون ؟
پیداس مقصود همون درون تهیست ، یا فاقدی که "پذیرا" ی حرفه ، حرف بیرون از خود و خانه ! چه منطقی مثلا ؟ و چه داعشی اون ! و آزادم هس در انتخاب یکی از ایندو !
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، إِنَّا أَعْطَینَاکَ الْکَوْثَرَ ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ .
پیدایش (قسمت پایانی) :
بِسْمِ ... ، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ ...
سلام علیکم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ، وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ، الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ، وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ، فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا ، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا ، فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ، وَإِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ .
مسئله ی خونه :
الحمدلله رب العالمین ، عالم اصغر و اکبر ، بزرگ و کوچیک ، ووو ، مشکل خونه هم حل شد و کار به بیرون کردن خودمنوم از خونه ی قبلی نکشید ، حالا اثاث خونه که مسئله نبود ! مهم اهل بیت یا خانواده ی خونه مثل شما دوتاس .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْعَصْرِ ، إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ .
خونه سازی :
راستی اینکه این مطلبو فرستادم و خواستم از اینجا بیرون بیام ، قبل از مطلبم مطلبی دیدم تو تازه نوشته ها به این عنوان : "سبک های معماری و شهر سازی" .
که منو یاد "نظریه" هایی انداخت در رابطه با عالم درون و بیرون ، مثل همون که گفته شده "مجموعه ی جامع" در بیرون پیدا نیست ، و این "ناپیدا" از قضا "یک" پیداس ! و اینگونه بود که "صفریک" پیدا شد ! و کاخ علم و دانش منجمله دانش شیرین ریاضی پیدا شد ! ووو ، منجمله از شاخه هاش مهندسی ، معماری و شهرسازیش ...
که من با این کاری ندارم ، صلاح مملکت بیرون خسروانش دانن ! ...
که : "نخستین بار که چشم ما به اندام جهان خارج افتاد" چی پیدا بود ؟ چشم ما به بدن جهان خارج ، جهان بیرون ، بیرون از خانه ، از درون ؟
مهندسی و معماری درون :
نقل نقل انتقال آن "ناپیدا" به درونم نیس ! چراکه بقول باب شهردانش علیه السلام همش که علوم ودانشهای نقلی نیس که ، بلکه همانطور که در "مکتب امام" آمده ! خب این منقولات پاشون به درون نمی خواد برسه ؟ یا مثل هواپیماهای عراقی که روز اول اومدن یه چیزی انداختن و در رفتنه ؟ درون که خالی از سکنه نیس ، مثل داعش امروز که میخوان وارد بشن ! با اینکه امتحانشونو تو سوریه پس دادن ! که تا یکی مثل شما دوتا توخونه هس ، خونه ی خالی ، صفر و تهی پیدا نیس !
برا همین تو مکتب امام اومده : ولا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع ، خلاصه اش اینکه نه تنها اون منقولات ، بلکه هرمسموع عضوی از اعضای حسی بدن از بیرون ، نفعی بحال فرستنده اش هم نداره ! مگه اینکه گیرنده ای نداشته باشه ! یا بقولی :"فاقد" درونی برای گرفتن پیشرو داشته باشه ! و زمین بکر و صفرکیلومتری پیدا ! کرده باشه برای درون سازی ، مثل بیرون ، به سبک بیرون ، حالا چه به سبک یونانی قدیمش ، غربو میگم ! یا "صفریک" جدیدش ، و یا ...
پیدایش 7 :
... س ...
سلام علیکم
قال النبی صل الله علیه و اله و سلم : العلم علمان ، علم الابدان و علم الادیان .
صبح بخیر ، امروز می خوام یه خونه ی دیگه بهتون نشون بدم ، خونه ای که اینم ناپیدا نیست ، که کاری به اون نداشته باشیم ، بلکه پیداس .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْفَجْرِ ، وَلَیالٍ عَشْرٍ ، وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ، وَاللَّیلِ إِذَا یسْرِ ، هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ ؟ ... ، یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیةً مَرْضِیةً ، فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ، وَادْخُلِی جَنَّتِی .
ادامه ی بحث :
البته با اون خونه ، اونم باب معلوم و دانسته ی اون ، حالا باب معروف و شناخته ای از اونو نمیگم ، فعلا کاری ندارم ، ولی حالا که بیرون پیدا شد ، که گفتم هرخونه ، ولو یه خونه در بیرونم مثل خونه ی شما دوتاس ، چه الان و چه بعد اسباب کشی به خونه ی جدید ، که الحمدلله رب العالمین پیدا شد ، بیرون رفتنتون از اونم کما فی السابقه ، مثل پیدا شدنتون تو خونه هنگام تولد نیست ، خصوصا برای یکی از شما دوتا .
نیمه پیدا :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالضُّحَى ، وَاللَّیلِ إِذَا سَجَى ، ...
... ، مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ، وَلَلْآخِرَةُ خَیرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ، وَلَسَوْفَ یعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ، ...
... ، أَلَمْ یجِدْکَ یتِیمًا فَآوَى ، وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ، وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ؟ ...
... ، فَأَمَّا الْیتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ، وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ، وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ .
اول بگم که مقصود از نیمه پیدا ، نیمه ی پیدا نیست ، که مثلا نیمه ی دیگرش حتی مخفی و پنهون باشه ، ویا مثلا غایب ووو ، بله شاید مثلا "نیم نگاهی به بیرون" را شامل بشه ، ولی مقصود فقط این نیست ، بلکه صرف نظر از نکته ای که به آن اشاره شد ، یعنی حفظ حجاب ، خصوصا حجاب خونه در خونه ای یاد شده ، و سوغاتی نیاوردن نیمه پیدایی از بیرون ، مثلا از غرب به خونه ، دستاوردم نیمه پیدای خودتون نباشه ، که اگه حالا کرایه ماشین یا ... رفت و برگشتتونم نباشه ، مثلا هزینه ی خورد و خوراکتونم در نیاد ، صرف وقت که شده ، حالا آیا قد مثلا طلاس و الان تو بازار چنده ؟ وآیا ذره ی اندازه گیری اونم مثلا ذره ی مثقاله ؟ ویا ... ؟ بمونه .
تذکر و یادآوری :
من ، تو بحث گذشته ، بحث "نظریه ی مردم" که برای فقط شما نگفتم که وقتی جایی میرید ، اجازه بگیرین و سلام بدین به اهل بیت یا مردم اونجا ، برا خودمم گفتم و اونجا شامل بیرون و مردم اونم میشه ، شما دوتا هم همینطور مثل من .
اینو برا این گفتم که مقصود پیدا باشه ، که نه تنها مثلا قصد راهپیمایی و تظاهرات و ... این چیزا در کار نیست ، چه رسه به جنگ و جدل با بیرون ، بلکه گفتم که پیداس در بیرونم مثل شما دوتا در خونه س .
پس مثلا تابلوی "نعمت" بدست گرفته بیرون نرین ، ولو برای یادآوری نعمت خدا دادی به مردم مثل خودتون در بیرون ، به مردم مثل خودتون در اونجا ، مگه اینکه خوتونم : " نخستین بار که چشمتون به " چشمشون افتاد ، در این نخستین رویایی چشمتون پیدا بشه ، همینطور یکی دیگه از چهار عضو حواس پنجگانه ، چراکه چشمو بعنوان مثال گفتم از این ده نعمت خداد دادی ، جفتشم ، یا دیگری که بعنوان مثال گفته بشه و تک باشه .
ونیازی به یادآوری هم نداره که مثلا خود برتربینی ، خود نمایی ، ووو که اصلا محل بحث ما نیست ، چراکه صرف نظر توقع ناپیدا بودنش برای مردم بیرونی مثل شما دوتا در خونه ، این بحثو پس از بحث "نظریه ی مردم" ی داریم که صرف نظر نه تنها از جانشینی امام و پیامبر، بلکه خدایی هم داریم که گفتیم خدای مردم بیرونم هم هس .
ولو اینکه در بیرون مثلا حرف از ناپیدایی مثلا مجموعه ی جامع ، حتی جامع اعضای حسی ، بنام بدن ، و جامع حواس هم ، بقول یکی از شاگردان امام ششم ما ، بنام قلب یا دل بگوش برسه ، یا برای ساختار یا ساختمان چشم پیدا بشه به شکل کتبی اون ، مثل همین نوشته که در این صفحه پیداس .
راستی یادم اومد که امروز دادگاه بود ! آخه تو زندون که بودم یکی دو اخطار بهم شد که دادگاه اولیش امروز بود و ...
خب مگه در دادگاه سرپایی بدون اخطار دفعه قبل حرفی بجز حرف دادگاه بگوش رسید ؟ بجز زندون حرف دیگه ای پیدا شد ؟
هرچند الان که نزدیک اذان مغربه و ...
پیدایش 6 :
ادامه ی بحث :
... اسْمِ ...
سلام علیکم
نیمه ی پنهان :
ظهر دیروز ، جمعه و نیمه ی شعبانو هم پشت سر گذاشتیم ، و ماه رمضانو پیشرو خواهیم داشت ان شاءالله ، پارسال همین روزا دنبال کار بودیم و امسال الحمدلله هم یه کاره نیمه تموم داریم که آماده بشه میریم تمومش میکنیم ، و هم قرارداد کار جدیدی رو بستیم و بمحض آماده شدن میریم که مشغول بشیم ان شاءالله ، که قرار بود امروز خبرمون کنه کارفرکاش .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى ، ... ، إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولَى ، صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى .
امروز یکی از ما هم که رفته مسئله ی روزمونو که خونس با فروش یادگاری های بابا بزرگ خدابیامرز حل کنه ، مسئله ای رو که سال پیش همین روزا نداشتیم ، چیزی که پنهونه و بد نیست یادمون بیارم اینکه ، او "دوتا" تنها یادگاری پدر مادر خونه نیست ، یادمون نره که سهم مادرشم ، زنده زنده بچه هاش بین خودشون تقسیم کردن ، البته من نمیگم مادر خونه چرا گرفت ؟ ولی می خواستم بگم که او دوتا یادگاری مامان بزرگم هستن ، که پارسال همین روزا از سر بیکاری نزدیک بود به فروش برسه و خورده بشه ، ولی خدا خواست که الان پیش از فروششون مادرگم یادمون باشه .
منکه میگم خدا کنه با فروش یکی از "اوندو" مسئله ی روزمون حل بشه ، تا ببینیم قیمت روز چقده ؟ آیا قد حق بنگاه و کرایه ی ماه اول خونه ای که پیدا شده میشه ؟ چراکه برا پول پیش تا اوایل برج دیگه فرصت گرفتیم ، که چک بدیم و ببنیم خدا چی می خواد ؟
خب پیش از ادامه ی بحث ، هرچند پیشتر ، مکتوب در اینجا هم ، براتون گفتم ، که نیمه ی ماه شعبانو ، اونم ظهرشو که الان گفتم ، در حالی داشتیم که یه طرفش نیمه ی رجب بود و طرف دیگشم نیمه ی ماه رمضان ، و چون یادی از پدرخدا بیامرز و مادر مادرتون کردم ، منم مثل شما دوتا یاد پدر و مادر خدا بیامرزم افتادم ، ولو اینکه هیچ یادگاری از اونا الان برای فروش نداشته باشیم که ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَى ، وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ، وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ، ...
مثل دوتا یادگاریهایی که مادر فروخت و نزدیک اذان ظهر بود که اومد خونه ، که الان بعد نماز عصر زنگ زدم به بنگاه که ببینم هست برم بقیه ی پول بنگاه و کرایه ی ماه اولو بدم و قولنامه و کلید خونه ی جدیدو بگیرم ؟ آخه دیروز یه کمی بیانه دادم که مثل خونه ای نشه که پیدا کرده بودیم و قرار بود سربرج خالی که شد بریم قراردادش نوشته بشه و رو اون حساب مادرتون به خانم صابخونه قول داده بود که سر برخ میریم از خونشون ، و داده شد به یکی دیگه برا اینکه بیانه ای نداده بودیم برامون نگه داره .
خب خدا بخواد داره مسئله ی خونه حل میشه و ان شاءالله تو خونه ی جدیدم میشه براتون حرف بزنم ، برا شما دوتا ، که بعنوان مثال گفتم شما دوتا رو ، گفتم که بحثمون شامل هر دوتایی مثل شما دوتا توخونه ، هم میشه ، و برا اون دوتا هم ، مثل شما ، بیرون از خونشون مخفی و پنهان مونده باشه ، تو خونه پیداس مثل هریک از شما دوتا : ... الذَّکَرَ وَالْأُنْثَى ، ...
پیدایش 5 :
ادامه ی بحث :
بسم ...
سلام علیکم
ضمن تبریک مجدد به مناسبت امروز ، جمعه و نیمه ی شعبان ، دیروز گفتم که کارای دیگه هم دارم ، مثلا با مادرتون رفتیم چند بنگاه برا خونه ، که به صابخونه گفتیم تا سر برج خالی می کنیم ، خب صرف نظر از عقب افتادن کرایه خونه ی چن ماه ، خب حق داره خونشو برا پسرش میخواد که ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ : إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ، ... ، وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ، ... ، عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ، ... ، فَأَینَ تَذْهَبُونَ ؟ ... ، إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ، ... ، وَ ... اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ .
جو "نم" براتون بگه ، حالا علاوه بر شما پنج "م" برا "ن" هم بمونه ، برا شما دوتا ، که بحث به شما دوتا رسیده بود ، که موند و گفتیم با دو"پیدا" کار داریم و نه حتی با دویی که یکیش "ناپیدا" باشه ، چه رسه به دویی ناپیدا ، حالا مثل چی ؟ مثلا همون دوکاری که علما و دانشمندا ، بقول استاد شهید می کنند و مثلا تو کتابی که "جهاد دانشگاهی" منتشر کرده یکیش بحساب نمیاد و ...
خب رفتیم یکی دو بنگاه دیگه هم سر زدیم ، با اینکه روز تعطیل بود ، و الحمدلله یه خونه هم پیدا شد ، منتها مسئله هنوز پول پیشه .
خب ، کجا بودیم ؟ رسیدیم به دو تایی بعنوان مثال شما دوتا ، و منحصر به شما دوتا هم نمیشه ، هر دویی که پیدا باشه ، و در ثانی ، بلکه اول همون که گفتم ، شما دوتا تو خونه ، حالا کدوم خونه ؟ فرقی نمیکنه ، یه دوتایی پیدا ، حالا در مثلا درون ، بیرون فرقی نمیکنه ، مثلا همین دوتا ، بیرون و درون ، یا درون و بیرونم همینطور !؟ ایندو در کجا ؟
بعبارت دیگه درستکه پیش فرض "دو"ست ، ایندو رو هم شامل میشه ، ولی به "این" دو کی اشاره میکنه ؟ در کجا به "اون" دو اشاره شده ؟ و بعبارت دیگه نزد کی ؟ و در کجا "پیدا" س ؟ مثل شما دوتا در خونه ؟
حالا ایندو پنجاه پنجاه ؟ یا یکی از ایندو بیشتر یا کمتر پیدا ، که گفته شده ، و موند چقد کم و زیادش ، بمونه .
پیدایش 4 :
ب ... ، مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ ، إِیاکَ نَعْبُدُ وَ ...
سلام علیکم
اول پیشاپیش عید و اعیادی رو که پیشرو داریم تبریک بگم ، روزنو ، جمعه و سالروز تولد سومین امام همنام پیامبر، حالا هردونام آسمونی و زمینش بمونه ، بعد برم سربحثی که داشتیم و بازم بگم که ما سر و کارمون با پیدایش پیداس ، و کاری با پیدایش ! ناپیدا و اشکال گوناگون اونو ووو نداریم .
کار :
خب امروزم که سر کار نمیریم و فرصتشم دارم ، البته قد امروز ، و به اندازه ی روزش ، و تو اینم خب پیداس که علاوه بر مثل نماز صبح کارای دیگه هم داریم ، مثلا خوردن ، که شامل مطالعه هم میشه بقول آقا امام محمد اول علیه السلام .
مثلا یادم میاد در یه کتابی نوشته شده بود که آقا امام علی علیه السلام فرموده اند : از ما میاد کسی که یه نام پیدا داره و یکی هم مخفی ، و مخفیش احمده .
و این فقط شامل خوندن با چشم نمیشه ، خوندن کار گوشم هس ، همینطور بقیه ی اعضای حسی بدن ، و فقطم شامل پیدا شده برای بدنم نمیشه ، یه خوندن دیگه هم داریم و حالا سوم این "دو" هم بمونه ! وقتی که ایندو پیدا شد ، مثل شما دوتا و نظاریش ، که بعنوان مثال مانند آندو کاری که علما و دانشمندا می کنن ، که استاد شهید مطهری فرموده اند ، ووو
به مسلمون و کافرشم کاری ندارم ، مگه اینکه نه تنها بقول حضرت آیة الله "محمد تقی" مصباح یزدی ، بلکه گویا بقول مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیرشون ، همین دیروز ، دستاوردی نه تنها علمی ، حتی حسی هم ، بدون "عبودیت" بتوان داشت ، و "معبود" هم هردو داشته باشن !؟
و نتیجه ی اون این بشه پس حتی علم و دانش هم نزد کافر پیدا میشه ، چه رسه به به اصطلاح علوم حسی ، که بحث قبلی ما رسید به این ، که حالا برفرض پیدا نبودن چیزی ، پس از مطالعه ی (خواندن) گفته ی خدا که نه ! گفته ی رسول خدا ، امام و جانشینش ، خب بریم ببینیم چه چیزی خدا "معبود" مثلا تو غرب به اونا گفته ؟ و درثانی ما چه چیزی برای برداشت از اون ، از اونا کم داریم ؟ یا اونا زیادتر از ما دارن ؟ اگر برابر و مثلا پنجاه پنجاه نباشه عابدش !؟
حالا برای پیدا شدن اونچه در مثلا غرب پیدا شده ، در اینجا ؟ یا بقول مقام معظم رهبری درستش ؟ و پیدایش این ؟ و بعنوان مثال این یعنی "مقاوت" ؟ یا ... ؟ مثلا بر مبنای پیدا در درون ؟ ووو ؟ که بمونه .
چراکه بحثش گذشت که کدام درون ؟ آیا رهبرانی میان رهبر و مردم ؟ بعنوان مثال در نظریه ای که بحثش گذشت ؟ یا فی مابین ایندو : رهبرمردم ، و "رهبرمردم" ؟ که پیداس رهبر یکی از مردمس ولی آیا مردمم همینطور ؟ و مثلا "مردم سالاری دینی" ؟ و نه تنها دوم ، بلکه سومی هم نداره ؟ مثل شخص ثالث "نظریه سیاسی اسلام/کشورداری" بحث قبلی ، بحث " نظریه ی مردم" ی که داشتیم و وارداتی از مثلا غرب هم نبود ! مردمی مثل من و مادرتون ، مادر شما دوتا ، که بحثشو داریم .
...إِنَّهُ لَا یفْلِحُ الْکَافِرُونَ ، وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیرُ الرَّاحِمِینَ ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، تَنْزِیلُ ...
ادامه ی بحث :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا الْمُدَّثِّرُ ، قُمْ فَأَنْذِرْ ، ... ، إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ ، ... ، عَلَیهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ، ...
پایان بحث :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، تَبَّتْ یدَا ...