سفارش تبلیغ
صبا ویژن
1 2 >

گامِ دانشِ پژوهش :

بسم اللهِ ... ، مالِکِ ... .

سلام علیکم ، روز اول هفته بخیر .

ماشینِ حساب :

: ... لَمِنَ الْغَافِلِینَ ، ... .

خدا بخواد امروز دیگه میریم که بستری بشم ، ان شاءالله که برگشتم مزاحم اوقات شریفتون میشم ، ولی یکی دو نکته رو بدنیست الان بگم .

برنامه ای از شبکه ی چهار سیما ی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشه بنام :

معرفت

دیروز یه حرف خوبی زد ، گفت اونکه :"علم لدنّی" بهش داده شده چی !؟ مثلا به تعبیر من خبر داره !؟

نکته ای که برام مسئله شد اینه که ، خب خبر داشتنش چی !؟

امروز یه روزنامه ای تحت نخستین عنوان یا تیتر صفحه ی اولش داشت :

بزرگ ترین بانک ایران

صرف نظر از اینکه آیا :"بزرگ ترین بانک ایران" ؟ یا :

بزرگترین بانک نظامی ایران ؟

برام مسئله شد که آیا :

بزرگتر از بانک مرکزی ایران !؟

حالا بمونه که بقول پیامبر صل الله علیه و اله و سلم :

اگر و فقط اگر دو بانک (الف) داشته باشیم ، آنگاه یکی از ایندو :"بزرگتر" از آن دیگریست .

یا بقولی دیگر :

اگر و فقط اگر دو مجموعه داشته باشیم ، آنگاه مجموعه ای داریم که آندو مجموعه زیر مجموعه ی آنند !

البته نا گفته نمونه که :

اگر !

:"دوتا" که پیشکش ! چه رسه به سومی ایندو ! تو بگو :

یکی !

ان شاءالله که برگشتم بیشتر میگم .

... ، إِذْ قَالَ یو سُفُ لِ (ب) ... .

تا بعد ، یا علی

---------------------------------

زیرنویس :

الف :

مثلا :"نطامیِ" ایران !

ب :

بِ  ... ، یا به ... .  


  

داستان دانش و پژوهش :

... بِمَا أَوْحَینَا إِلَیکَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ(یوسف/3) إِذْ قَالَ ... .

باب الکتاب :

السلام علیک یا خاتم الانبیاء :

سلام علیکم ، وقت بخیر و ... .

یه چیزی رو چند وقتیه (الف) که می خوام با شما درمیون بذارم ، ولی قسمت نشد .

حالا اون چیه !؟ بمونه ، همینقدر گفته باشم که یه چیزایی مثل همیناس که دارم میگم و پیش چشمتونه .

خب ما !

چرا ما !؟ خب گفتم که ! فقط من نیستم که می نویسم ، شما هم خواننده ی اون هستین ، خب ما !

دیگه چی !؟ خب من مثلا رایانه دارم برا نوشتن ، شما هم دارین برا خوندنش دیگه ! حالا بمونه که ما ! اینترنت نداشتیم تو این چند روز ! و امروز خدا هزینه ی خریدشو رسوند ، که اختصاص دادیم برا خریدش ، که داریم می نویسیم دیگه ! حالا شما هم از اون طرف اینترت داشته باشین ، یا بودجه ای براش تخصیص بدین ووو !؟ بمونه ! خصوصا ! مثل ما ! بخواین بخونین ، و به فرمون چیتونم ؟ بمونه ، مثلا آیا دلتون بخواد !؟ یا ... !؟ بمونه .

که بازم ما ! خب مام که فقط مثلا حس نوشتن نداره دستمون ، دیگه مثل دل و دماغشم بمونه ! دیگه مثل شما ریشه دار ترشم بمونه ! که اونی که داریم میگیم چقد ریشه در شما داره !؟ :"وقت"ی که خوندن شما ریشه (ب) ای کهن تر داشته باشه !

توکل بر خدا ! ضمن اینکه سعی می کنم هرچه بهتر بگم ، ان شاءالله که در پرتو نگاه شما ، امیدورام که ماه منم کامل بشه ، هرچند :"به تعبیر معروف" :

میان ماه من تا ماه گردون ، تفاوت از زمین تا آسمانست !

که من زمینی بتونه پرتوی داشته باشه برای حسن نظر شما !

خب ، گفته شده :  

... (یوسف/3) إِ ... .

این ، که از ! نخستین حروف از حروف الفبای عربیه ، مثل همین قبلا گفته شده (پ) .

و گفته هم خواهد شد (ت) .

خب ! بمونه برا فرصت دیگه ان شاء الله .

فقط تا یادم نرفته روزی رو که گذشت تبریک بگم .

---------------------------------------

زیرنویس :

الف :

ب :

پ :

در آغاز :

... (یوسف/2) إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ ... .

ت :

مثل همان در آغاز :

إِذْ قَالُوا لَیوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِینَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ(یوسف/8) ... .

و :

ارْجِعُوا إِلَى أَبِیکُمْ فَقُولُوا یا أَبَانَا إِنَّ ابْنَکَ سَرَقَ وَمَا شَهِدْنَا إِلَّا بِمَا عَلِمْنَا وَمَا کُنَّا لِلْغَیبِ حَافِظِینَ(یوسف/81) ... .

و :

اذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِی یأْتِ بَصِیرًا وَأْتُونِی بِأَهْلِکُمْ أَجْمَعِینَ(یوسف/93) ... .

و در نهاتتم ، به شکل دیگر در :

أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیهُمْ غَاشِیةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ(یوسف/107) ... .

که قابل تأمّل ، اول اینکه کاربرش همان کاربر اولیست ، که گفت :

... (یوسف/2) إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ ... .

و در ثانی فکر می کنم ناظر بر دیگر بکار برده ، حتّی :

... (یوسف/3) إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ ... .

هم هست ، تا نظر شما چه باشه ؟ برا ادامه ی بعدش ، بعد :

... (یوسف/3) إِ ... . 


  

چرا اندیشه در قرآن ؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ المر تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یؤْمِنُونَ ،  اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى یدَبِّرُ الْأَمْرَ یفَصِّلُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ ، وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِی وَأَنْهَارًا وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَینِ اثْنَینِ یغْشِی اللَّیلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ ، ... .

بازم سلام و تبریک .

امروز شکر خدا جمعه بود و فرصت کردم یکی دوتا مطلبو پیش از ظهر و بعد از ظهرش بگم ، و بازم خدا بخواد این سومیشه .

خب عصر عصر جمعه و متعلق به آقا امام زمانه و :

السلام علیک یا امام الانس و الجان

چراکه فرشته ها هرچی خدا بهشون گفته می کنن و بهش فکرم نمی کنن که بکنند یا بقول مرحوم علامه که گفتم فکر کنن که نمی کنند ! مثل سجده بر آدم که زمینیه یا آسمونی و یا میون ایندو، می مونه سجده ی ما آدمای خاکی و کاریم به از ما بهترون ندارم ! و حالا بقول یکیشون و بقول خودشون :

وَأَنَّهُ کَانَ یقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا

بمونه ، ولی آیا ما هم فکر می کنیم که نمی کنیم !؟ سجده بر خاکی رو که از اون بعمل اومدیم ؟ و اسمشم می ذاریم فکر یا اندیشه !؟ اونم تو این دنیا !؟ رو کره ی خاکی !؟ که روش ایستاده ایم !؟ حالا بعمل اومده از اونم بمونه !؟ و بازگشت بعمل اومده از اونم به همون بمونه ! کی تا حالا وقتی که از این دنیا رفته چیزی از این دنیا با خودش برده که ما دومیش باشیم !؟ اگه هرکدوم یه مشتم نه ، ذره ای از این دنیا برده بودن که چیزی تو این دنیا نمونده بود !

خب بله دست خالی از دنیا نرفتن و نمیریم ، ولی اونی که دستگیر میشه خاکی ، زیرخاکی و رو خاکی نیست ، چیزیه که تو این دنیا از اون درک یا دریافت کردیم ، با چی ؟ با چشم ، گوش و دیگر اعضای همین بدن خاکی ! حتی با ساختن وسایل امروزی برا بهتر دیدن ، شنیدن و حسای بهتردیگه هم از این دنیا .

حالا این :"سفیه" که گفته شد ، در مقابل عقل یا خرد گفته شده ، یا در مقابل علم یا دانشم گفته میشه ، و مثلا پنداری ! اون ؟ بمونه ، که دستاورد ما هم میتونه باشه بهنگام رفتن از این دنیای معقول و معلومم بکنار ! اونم در دنیای امروز ! و عصر علم و دانش !

ولی با بدن خاکی لمسی هم از از این دنیای خاک نداریم در آن هنگام !؟ حالا با پیشونیم بکنار ! زیر پایی چی !؟ آیا می پنداریم که رو زمین ایستاده ایم !؟ و لاوقوع هم داره !؟ و اینه دستارود !؟ لمس و عدم المس یا پندارش !؟ سجده و عدم السجده یا پندارش !؟ حالا فکر یا اندیشه و عدم الفکر یا اندیشه هم بکنار ! بدنیا که آمده ایم و پا به این دنیا که گذاشتیم ! و از این دنیا هم که رفته اند و ما هم یکی مثل اونا !

تازه لازم نیست که بریم ! بقول پیامبر صل الله علیه و اله وسلم ، نه اینکه میشه ! قبل از رفتنم ، صرف نظر از وقتی که بخواب میریم و خواب می بینیم ، بلکه همین الانم میریم ! قبل از اونکه بریم ! وگرنه در همزه ی :"الانم" می موندیم و به لامش نمیرفتیم !

خب ، امروز جمعه بود و تعطیل و سرکار نرفتیم ، گوشت و اونم خاکی صابکارو خدا نخواسته نخورم ، با اون بود که میرفتیم ! آخه نه تنها جمعه ی آخر سالومی گفت بریم ، بلکه عید فطرم گفت همین تازگی جمعه رو تعطیل کردین !؟

درستکه کار سی تومنی رو، که بقول آقای مکارم حقمونه ، باهاش بیست تومن قرارداد بستیم ، ولی تو همین قراردادم اومده که روز جمعه و تعطیلات رسمیم می تونیم کار و تعطیل کنیم .

البته نه اینکه از سر سیری ! ولی مثل اونم نیستیم که گفت :

کار می کنیم تا زنده بمونیم .

هنوز به درک یا دریافت اون نرسیدیم ! ولی همچینم نیست که فعالیت یه روزم در زندگی ما تاثیر نداشته باشه ! ولو با دستاوردی که قراردادشو بستیم ، نه با قیمت کارشناسی فعالیت دیگری که اونم هنوز به درک یا دریافت ما نرسیده اند ! یعنی همون طور که برا ما مثلا لمس اونا ملموس نیست ، لمس ما هم برا اون دیگری ملموس نیست !

حالا فکرم نمی کنم که معلوم باشه ، گفتم که بکنار ! مگه اینکه بنا بر علم یا دانش باشه و بقولی :"دانش بنیان" ، و عصر عصر سجده بر آدم عالم یا دانا باشه !

البته که نه بر آدم عالم و جاهل ، یا دانا و نادان یا پنداریش ! و یا به نظر... !

خب ! تا :"انقلابی" حرف نزده ام و نه انقلابی یا :"دیپلمات" ی ، یا پنداریش ، و یا بقول حضرت امام رحمت الله علیه ، حرفو به همین بسنده کنم که حالا بقول استاد شهید :"اون زن زابلی" اگه امام جماعت محلی که اونجا زندگی می کرد نداره ، پدرشم به رحمت ایزدی پیوسته باشه ، شوهرم نداشته باشه که سرپرستی نداشته باشه ! و بی سرپرستم باشه ، البته در زمان شاه و شاهنشاهی ، اون کارگری که گفت :

ما کار می کنیم تا زنده بمونیم

چی ؟ آخه این سرپرست جمعی بنام خانوادش که هست ! پس مسئله غیبت سرپرست محله ی اوناس ، یا سرپرست خونواده ها ! و یا بقول دین یا اسلام : امام جماعت محل !

البته نه در زمان شاه و شاهنشاهی و ریاست جمهور و جمهوری ، ووو

بلکه در حکومت دینی یا اسلامی .

خب ، دعای فرجشو بخونیم ، در این ساعت دم غروبی روز جمعه و اونم همونطور که پیش از ظهر گفتم نخستین جمعه ی سال نو .  

ناگفته نمونه که زمین گسترده تراز اینه و نیاز به فرج امامش داره ! که اهل اونجا هم برای حتی اونیم که گفته :

کار می کنیم تا زنده بمونیم

م قابل درک یا دریافت نیست !

... اللهم عرفنی حجتک ، ...

و بقول آقای مکارم این حقمه .

 

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، پدر، سرپرست و یا ... خونه . 


  

اندیشه در قرآن (3) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، وَالْکِتَابِ الْمُبِینِ ، إِنَّا جَعَلْنَاهُ ... .

سلام علیکم ، شب بخیر .

پذیرش دوم :

امشب شب شهادت استاد شهید مرتضی مطهریه ، که بدست گروهی (1) به شهادت رسید که نه تنها خودشونو مسلمون می دونستن ! بلکه استاد رو هم مشرک می دونستن ! بعبارت دیگه نعمت فکر یا اندیشه رو نه تنها در تسلیم و بعبارت محل بحثمون پذیرش بکار می بردن ، بلکه برا عدم پذیرشم می گفتن که بکار برده میشه .

بعبارت دیگه حرفشون این بود ، هنوزم هستن ! که کارکرد فکر یا اندیشه فقط برا کار نیست ! بلکه برا کارم هست ! یعنی دو کارکرد داره ! چرا !؟ خب برا اینکه اصل (3) ، بنا و پایه ی کار و اشتغال به کار ، هرکاری یه کار ! نیست ، بلکه دوکاره ! حالا اولیشم کدوم یکی از این دوتاس !؟ خودش داستان داره !

خب ، قبل از اینکه خوابم بیاد ، برا خالی نبودن عریضه اینم بگم که فکر ! می کنم قبلا به نقل از استاد شهید گفتم که ایشون فکر می کردن که فکر یا اندیشه یکی از اقسام ذکر یا یاده ، و قسم :"زاینده" ی اون .

خب قسم دیگش چی بود !؟

خب ، فردا روز معلمم مبارک .

زیر نویس :

1 – که نام :"فرقان" رو پذیرفته بودن ! ولی نه فقط برا پذیرش ! بلکه برا عدم پذیرشم ! حالا کدوم یکی از این دو پذیرفته شده بود و بعدش اون یکی دیگه !؟ از کار و :"اشتغال" شون به کاری که حذف بوده باشه پیداس ! غافل از اینکه نه تنها مرتضی مطهری پیدا شد! بلکه بنای کار و :"اشتغال" م پیدا شد ! که حذف است (2) ! نه حدف نیست !

2 – است با هست فرق داره ، هر استی هست ، البته اگه باشه ! و بقول مقام معظم رهبری :"آنگونه که هست پذیرفت" ، دیگه اینکه "است" یه کاره و کار حکیمه ، که کارش حکم کردنه ، البته پس از تفکر یا اندیشیدن به چیزی !

 

3 – مثل مادر ، اُم و یا ... ، که مادر بچه ی آدمه ! یه آدم ! و محاله مادر بچه ی دو آدم باشه ، در حالیکه پدر اینجور نیست ! که مثلا پدر بچه های یه مادر باشه ! 


  

الفبا ، الفبای تمدن دانش بنیان (پایانی) :

صبح بخیر ، صبح اول هفته بخیر .

... ، و ... .

خب ، دیشب حرف به کجا رسید ؟ بعبارت دیگه پرسش از چی بود ؟ یا پرسش از چی شد ؟ و یا مسئله چیه ؟ فی زمان هذا ؟ یعنی حالا ؟ یا در زمان حال ؟

... ، وَعَلَّمَ ؟ ... ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْ ؟ ... .

پرسش من ؟ من پدر ؟ از شما ، شما بچه های گلم ؟

الان ، اول صبحی ، صبح اول هفته ؟ که شنبه باشه ، یا یکشنبه و یا دوشنبه بقول یکی دیگه ؟ بقول ما ترکا آتا یعنی پدر بچه های دیگه ؟ تا جاییکه من اطلاع دارم اول هفته اینا باشه و سه شنبه ، چهار شنبه ووو هم نداشته باشه ؟ هرچند داشته باشه هم باز فرقی نمیکنه ، چراکه منظور اول هفته ای  مثل امروزه .

و منظور مثل الانه ، که بهش زمان حالم گفته میشه ، که یه زمانی ازش گذشته ، که بهش :"تاریخ" م گفته میشه ، و یه روز ، هفته ، ماه و سالیم ، کما فی السابق ، یعنی مثل گذشته پیش رو داره ، مثل اونچه برمن و مثل منی چون شما گذشته .

البته اگه در اون روز ، هفته ووو جونی داشته باشم ، همونطور که تا الان داشتم ، دم به دم و مثلا روزبروز و صب به صبش تا الان که هنوز دارم .

... ، کَیفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ !؟ وَ ... ، هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ ... .  

مثلا چشم ، که امروز صبم باز شد ، یعنی مشغول خوردنیاش شد ، که دیشب گفتم ، کما فی السلابق ، مثل دیروز تا وقتی که بخواب رفتم .

بله ! تو خوابم میشه خورد ! مثلا یه بقر یا گاو لاغری رو که یه گاو چاقی رو تو مثلا یه هفته می خوره ، ولی مثلا حضرت ابراهیم علیه السلام که تو خواب بت بزرگو زیر سوال نبرد که ؟

حتی مثل فرزندی از فرزندای اون حضرتم میشه دید که یازده ستاره با خورشید و ماهم بهش سجده می کنن !

ولی پرسش من از شما تو روزیه که آفتاب در اومده و یکی از شما بجای من رفت نون گرفت برا صبحونه .

بابا نان داد :

مثل من ، بقول ما ترکا مثل آتا ، پدر ، ووو ، و بقولیم :"بابا" و جای بابا .

نوش جان ، البته رفتن ، گرفتن و نون گرفتنو بعنوان مثال گفتم ، در علم و دانشم همینطور ، در :"مقام تعلیمی" م همینطور و ان شاءالله روز بروزم بهتر از من .

خب حالا ، الان چه روزیه ؟

روز فراگیری بدن و حتی فراگیری چشش ؟ چه رسه به دیگر اعضاش گوش ، دماغ ، زبون و مقام دیگش ؟ یا :

... ، و ... ؟

بقولی پنج بعلاوه یک ، یا بقول ما یه پنجی مثل حواس :

... جَمِیعًا ؟ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ ؟ ... .

اونا ؟

حالا بعدیش بمونه در :

... ، َعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ... .

ولی ، اونم در عصر دانش ! و با سرعتیم که داره ، حالا بقول ملای رومی که میگه :

مر رسن جرمی نیست ای عنود ، چون ترا سودای سر بالا نبود !

رو به بالا یا پایینش ؟ بمونه ، منجمله تو همون دانش نمونه ، منتجب و (جای) نشین دانشم ، که گیریمم باشه ، خب نام فراگیرش چیه ؟

پنج بعلاوه یه حسم که نامبرده شه کافیه ! البته نه آمریکاییشا ! در پنج بعلاوه یک ! و یکی از بِ هاش ، حتی در پنج بعلاوه یک ! چه رسه به (جای) نشیناش در سرزمینی اونم اسلامی !

حالا با کدوم :"روادید" ؟ بمونه .

اونم در جایی مثل خونه ی ما !

خب عصر عصر رسانه ! ولی مثلا تلویزیونش چی می خواد برسونه و اونم :

... علّم ... ؟

که ما تا (حال) ندیده ، نشنیده ، نبوییده ، نچشیده و لمس نکرده باشیم ؟ نمونه ، منتخب ووو ی اونو ؟ مثل اون !؟ مگه اینکه بگه خدای نه تنها دیدنه ، شنیدنه ووو ، بلکه بگه :

... إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ، و ... .  

خب میشه بفرماین اسم ، نام و name  حواس رو :

... جَمِیعًا ؟ ... .

وقتی که میل فرمودن ؟ یا ایشونم بقولی :" مجرد از حس" تناول فرمودن !؟ بعنوان مثال !

... ، وَ ... .

بعدش بمونه ، خورد و خوراک بایگانی ، حافظه و یا مثلا آرشیو یشون ؟ 

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، پدر


  

پژوهش (پایانی) :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم ، عسق ، ... .

لقمان ( قسمت پایانی ، خانواده ی خانه ) :

وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ

خب به نیمه ی ماه مبارک رسیدیم ، اول تولد آقا امام حسن بن علی بن ابیطالب علیه السلامو تبریک بگم ، بعد ببینیم چرا لقمان به خانواده ، به پسرش گفته ؟

حالا به چه عنوان و چی گفته ؟ بمونه ، پژوهششو میگم .

چراکه فعلا مورد پژوهش لقمان نامی است که خدا در کتابش از اون نام برده ، در دو آیه از سوره ای که بنام سوره ی لقمان از آن نام برده میشه ، و در این آیه که خانواده ، پسرش حرفی زده می خوایم ببینیم چرا به خانواده ؟ به پسرش ؟

اول ببینیم به چه عنوان حرف زده ؟ منظورم بعنوان موعظه نیست ، بلکه منظورم اینه که چه عنوانی در خانواده داره ؟ خب روشنه که وقتی به پسرش میگه یعنی پدر خانواده هست .

خب چرا مثل پیامبران ، پیامبر بینایی ، شنوایی و سه حس دیگه ، و بعلاوه "پنج" ش ، یعنی جامع حواس نگفته ؟ مانند مثلا آمریکا ! نه آلمان ! بلکه اونی که خودشو علاوه بر نه تنها چهار عضو شورایی ، بلکه المانم که نمی دونم چیکارس ؟ در مذاکره با ایران ، البته جمهوری اسلامی ایران ، چراشو بعدا میگم ، بله خودشو علاوه بر اون "پنج" تای دیگه می دونه ! خب لابد مثل قلب یا دل ما که جامع حواسه ، اینم خودشو "علاوه" بر اون ! پنج تا می دونه دیگه ! درحالیکه پاسخ پرسشم موند که : کدوم پنج ؟

چراکه پیامبران ، از آدم گرفته تا خاتم ، اول اینکه حرفشون حرفی مثل حرف لقمان نبوده ! نه اینکه اونا نمی گفتن مثلا :

: ... لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ ... .  

بلکه حرفشون حرفی نبوده که خودشون پژوهش کرده باشن ! هرچندم که به اون حرف ، مثل لقمان رسیده باشن که مثلا :

: ... لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ ... .

البته اگر گفته نشه که این حرف لقمان در سایه ی پژوهش خودش نبوده و مثلا از پیامبری نقل قول کرده باشه و حتی اگه مطبوعشم باشه ، که گفتم آقا امام علی علیه السلام فرموده ان :

ال (پژوهش پژوهش) ان ، (پژوهش ) مسموع و (پژوهش) مطبوع ، و لا ینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع .

حالا چه پژوهش عقلی ، و چه حسی و مثلا حس بینایی ، و چه شنوایی و چه سه حس دیگه ، که گفتم بقول معروف که گفته میشه " علقمون مثلا تو چشمون باشه " یا در گوشمون و یا در "سه عضو" دیگه ی حواس دیگه .

چرا ؟ برا اینکه اون چیزی که بعنوان مثال "چشم ما " به اون میفته ، تا وقتی بینایی یا دیدنی نشه هنوز مسموع چشه ، همینطورم اون چیزیایی ، مثل اون "پنج" ا ! که گفته میشه ، یا اون "سه قوه" که گفته شده و نظایرشم ، بعنوان " یه " پنج ، "یه " سه  ووو ، مثل "یه" روز از مثلا ماه مبارکه ، چه رسه به یکدهه ، یه نیمه ووو ی اون ! کدوم ؟! همون که گفته شد ، یعنی پرسیده شد : کدوم یک ؟ در گفته ی به "سمع" رسیده در : پنج بعلاوه ی "یک" .

خب ، حالا ما کاری نداریم ، یعنی گفتیم که کاری به این نداریم که لقمان به خانواده ، پسرش چی گفته ؟ مورد پژوهشومون این بود که بعنوان پیامبر حرفی رو از خدا درک و دریافت نکرده ، بلکه چه از پیامبر خدا اون حرفو درک دریافت کرده باشه و چه خودش به این رسیده باشه که :

: ... لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ ... .

خب چرا به خانواده ، پسرش ؟ گفته شده که گفته ؟

و مثل دیگر مثلا حکیمان ، لقمان حکیمم ، البته اگه دیگر حکما هم ، مثل لقمان حکیم بوده باشن ! که خدا حکمت بهشون داده باشه و حکمتشون "پژوهشی" نباشه ! لقمانم مثل اونا مثلا به شاگرد یا شاگرداش نگفته و به خانواده ، پسرش گفته ؟

خب اینم پسرسش دیگه ، بد نیست یادآور بشم که اخیرا در خبرا اومده بود که در آمریکا هم همجنس بازی قانونی شده و میشه در اونجا "خونواده" تشکیل نداد !

نا گفته نمونه که فقط این قانون ، قانون آزادی تشکیل "خانواده !" ای همجنس ، نیست که تنها نمونه ی بازمانده از جامعه ی بشری رو از بین میبره ! هرقانونی که یکی از اعضای خانواده رو "هدف" قرار بده ولی نه بعنوان عضوی از اون خانواده ، اونم در فروپاشی تنها بنیاد بازمانده از جامعه مثل همون قانون داره عمل میکنه ! حتی اگه اون قانون قانونی مثل "حکم" نماز باشه ! مثل نماز جماعت محل خانواده ی خانه ای که شرکت کننده در آن نماز جماعت بعنوان نماینده یا عضوی از اون خانواده ی خونه "تعریف" نشده باشه ، چه رسه به نماز جمعه ی "جماعات" شهر و دیاری ، ولو دیارمون ایران ، نه جمهوری اسلامی ایران ! که هر "یک" از مثلا خانواده ی خونه ی ما لازم نیست بعنوان عضوی از خانواده ی خونه ی ما مثلا شهروندش باشیم ! والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ، پدر . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ ، هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ ، الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ ... .  


  

 

آشنایی با نماز :

باسلام ...

... ، اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ، الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ، َلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ ، ... .

همونطور که گفتم فعلا کاری با نماز نه تنها خلق خدا ، بلکه با نماز بنی آدمی مثل شما دوتا هم کاری ندارم .

الانم نه تنها با نمازتون پیش از بدنیا اومدنتون کاری ندارم ، بلکه پیش از اون از نخستین روزش که من افتخار باردار شدن به شما رو خدا بهم داد ، و امیدوارم که بستری قابل قبولشم برای رشد و شکل گیریتونم بهم داده باشه ، بلکه پس از اونم که چشم بهتون روشن شد و تو دامنم گرفتمم کاری ندارم .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُونَ ، مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ، ... . 

پرسش :

در نخستین بار :

می دونید در نخستین بار ، مثل تو دامنم ، در آغوشم ، ووو ، چشم افتاد به شما چی شد ؟ 

دخترم ، نه تنها درد زایمانت ، بلکه بدهکاریم به پدرت هم بقول معرف از یادم رفت ! اگه مثلا گریه ات بفریادم نمیرسید ، هنوز محو تماشایت بودم ، که بقول خانم حضرت زینب سلام الله : ما رایت الا جمیلا 

پسرم ، تو هم نزدیک بود یادم بره امانتی رو که پدرت بهم سپرده بود ، تا زمینه باراومدنت مثل اون باشم ، با لبخندی از رضایت در سبقتی که بر او داشتم ! در امضای قراردادی که خدا بینمون برقرار کرده بود .

همونکه شیطون ، و فقط اون ، هنوز زیرشو امضا نکرده ، وفکر می کنه خیلی براش مهلت گرفته ! برا همون که خلق خدا ، منجمله اون ، برا همین خلق و آفریده شده اند ، خواه ناخواه ، که حرف من با خواستن اونه فعلا .

مثل نمازی که می خونم ، و با پدرتون تو خونه ، و با اونم در دامن بیرون از خونه ، دامنی پاک و مطهر ، نه جامعه ی مدنی خلق و نیافریده شده ! بلکه مخلوق ، یعنی خلق شده و آفریده شده ، ولو بشری !

چراکه کافیه فقط آفریده شده باشه ، مثل : اندام جهان خارج ، که چشمت به اون بیفته .

ولو اینکه بقول پیامبر : تمام مفتی های عالمم به بودنش رای داده باشن ، ولی بچشمت نیاد ، پسرم . 

حتی نه تنها من ، بلکه پدرتم بگه . 

حتی به اسم و بنام مسجدم ، چه رسه به نهادهای مدنی غربی و شرقی ، و بومی شده ی اونم ، که در اونجا پیشانی بر خاک بگذاری ، که بقول آقا امام حسن بن علی بن محمد علیه السلام : یکی از نشانه های مومنه . 


  

سلام علیکم ، صبح بخیر 

... ع ... . 

خب جمع جمعه و مطلبم که انقلاب فرهنگیه . 

حالا چه مورد نیاز خونه باشه و چه استاد مطرح کرده باشه و چه شاگرد ، و چه حرفش در بیرون خونه باشه و می خوایم ببینیم چیه ؟ مطلبو میگم ، انقلاب فرهنگی رو میگم ؟ 

بسم الله الرحمن الرحیم ، ط ... . 

شباهت انقلاب و انقلاب فرهنگی : 

خب کاری به انقلابات یا انقلابای بیرون نداریم ، بعنوان مثال انقلاب صنعتی در اروپا ، ووو ، ولی با انقلاب کار داریم ! چرا ؟ 

گفتیم که حرف اول در مطلب :" انقلاب فرهنگی" انقلابه ، پس انقلاب داریم ، دنبال فرهنگی اون هستیم . 

خب حرف حرف فرهنگی اونه ، خب این یعنی چی ؟ تا انقلابیشو داشته باشیم ؟ 

خب بی فرهنگ که نیستیم ، چراکه فرهنگ انقلاب رو داریم ، اونم انقلاب دینی ، اسلامی رو ! 

منکه بعنوان یه طلبه ، یعنی طالب علم سر در نمیارم از مطلب و : 

... ، قُلْ لَا یعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یشْعُرُونَ أَیانَ یبْعَثُونَ ، ... . 

حالا کاری به بستن در خونه و تعطیلی درس و بحث ندارم ، ولی قضیه چیه راس راسی ؟ آیا فرهنگی یعنی مثلا علمی ؟ و علمیم یعنی علم و دانش دانشگاهی ؟ 

خب دانشگاه ، مثل دانشجوش از اسمش پیداس که چشم به علم و دانش دوخته ، اسمش که طالب علم و جوینده ی دانش که نیست !

استاد و شاگردشم مثل امام و امت

... ص ... : 

... ، قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَى آللَّهُ خَیرٌ أَمَّا یشْرِکُونَ ، ... . 

قصه ایندو با هر شباهتی که باهم داشته باشن فرق داره ، مثل داستان دین و علمه ، که با علم دین فرق داره ، نه تنها کشف ، هدایت ، ابدا ، بلکه معلوم و دانستنی ایندو هم که بی شباهت بی شباهتم نیستن ، بازم یه فرقی داره امام و استاد ، همینطور شاگرداشون . 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، طسم ، تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْمُبِینِ ، نَتْلُو عَلَیکَ مِنْ نَبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ ، إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیعًا یسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیسْتَحْیی نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ ، وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ ... . 

فرقشون بمونه ! از شباهتا یکی اینه که فرقی بین شاگرداشون نمیذارن ، و همینطورم شاگردا ! والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته . 


  

پیدایش 3 :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ ... ، هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ... ، وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ... .

سلام علیکم ، شب بخیر.

اول مطلبی رو که در نوشته ی قبلی گفتم میگم بگم ، بعد بریم سر بحث فعلی .

گفتم امروز مثل دیروز راحت میریم سر کار و برمی گردیم ، که الحمد لله همینم شد ، خب برا اینکه محل کارمون کار قبلی بود که چند روز پیش صابکارمون زنگ زد و گفت بریم تموم کنیم ، مام از صابکار کار جدیدمون که بیرون از شهره و نمیشه پیاده رفت که نیازی به ماشین ، ومثلا بیمه کردنش باشه و ...

که نه تنها پلیس راه ، بلکه دولت و حکومتم مثل زمان شاها ، نه تنها کاری به کار کردن ما نداره ، حتی پست مدرنش ، بلکه کاریم به محل کار آدمم نداره ! بحث فعلی که گفتم همینه ، محل کار آدم و همینطور بنی آدم مثل ما و منجمله شما دوتا ، و مثل شما که روی زمین زندگی می کنه و خواهد کرد ، از حضرت آدم علیه السلام گرفته تا صاحب الزمان (عج ) .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیکُمْ رَقِیبًا ، وَ ... . 


  

فرهنگ گفتگو 2 :

... ، وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ، ... .

سلام علیکم ، صبح بخیر

فرهنگ زبان :

از زمان گفتم ، یکیم زبونه ، مثل وقتیکه بدنیا اومدین و بقول مثلا مرحوم علامه ، که قبلن گفنتم ، برا نخستین بار چشمتون افتاد به اندام خونه ، مثلا به سقف و بحرفتون جواب داد ، نه اینکه بقولی جوابی نیومد !

مثل همین که در نماز صبحم داشتیم که ایاک نعبد ... جوابه ، و مالک و ملک یوم الدین با درو دیوار که حرف نمی زنه ! در حالیکه اگه به زمینم بگه دارو ندارشو رو می کنه و از چشمش نمی تونه که مخفی کنه و ... ، نه تنها مثل روز براش روشنه ، بلکه بروزه و ...

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الم ، غُلِبَتِ ...

پس امروز می خوایم از زبان گفتگوی فرهنگ گفتگو حرفی بزنم ، حالا زبان فرهنگ پدر ، سرست ... یا بروزش مدیر؟ بمونه ، ان شاءالله .

 

خب ، نون تازه رسید ؟ که صبحونه رو بزنیم و بریم ... ، الجوع !


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :1009
بازدید دیروز :97
کل بازدید : 1349874
کل یاداشته ها : 1762


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ