سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایان گام پ :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ ... وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ(سبأ/1) ... .

سلام علیکم .

ضمن تبریک امروز خدمت ته تغاری خودمون ، جونم برات بگه تو هفته ای که گذشت یکی دو اتفاق افتاد ، اولیش اینکه داداش میگه دیگه کارخونه هم ردیف بشه دیگه نمیره و قراره که بازم باهم کار کنیم ، ولی همونطور که قبلا هم گفتم ، امیدوارم این در کارت تاثیر نذاره و بچسبی بکارت و ولش نکنی .

میگن ، تخم مرغاتو تو کاری که باهم میکردیم نذار ! ولو اینکه فقط مثلا سنگکاری و نما نبود و علاوه بر نما کف و پله هم می زدیم ، کاشی سرامیک و موزائیک کاریم می کردیم ، اگه بنایی و مثلا دیوار کشی ، جدول کاری ووو  هم بود می کردیم ، و خلاصه کار ساختمونیمون خلاصه نمیشد به نماکاری ، و یعنی یه کار که اگه خوابید بیکار بمونیم .

ولی اگه کار ساختمونی می خوابید چی !؟ تخم مرغامون کجا میذاشتیم !؟

البته اینو فقط برا این نگفتم ! اگه من خوابیدم چی !؟ که همش بخوین با من کار کنید !؟ حالا بمونه که تا حالا از کار با من هیچیم گیرتون نیومده باشه ! ولو اینکه مثل داداش بزرگه ، که رو پای خودش ایستاده و دیگه باهامون کار نکرد ، بقول معروف هشتش گرو نهش باشه ! و بمونه که مثلا تو کارخونش گویا یکی :"دست بزنم" داره و کارخونه هم صاحب نداره ! چه رسه به صاحب صاحب کارخونه !

یا مثل صابکار تو که دلش بخواد بگه برو ! در حالیکه اقرارم داره که مثل تو هم گیر نیاره ! ولی به تعبیر معروف نادره ! و روز بروزم از خودت ابتکار نشون میدی براش ، مثل همون که براش چند میلیون سود آوری داشت و بمونه که روز مزد تو هم تاثیر نداشت !

خب چی گفتم !؟ (الف)

خب ! دومیش بمونه برا یه فرصت دیگه ان شاء الله ! که تو این هفته یکیم اومد و کار داشت و خودشم به قیمت روز ! نه زیر قیمت ! علاوه بر این کاری که داریم تمومش میکنیم خدا بخواد ، که نوبت گرفتن و سر اینکه اول کدومشو بزنیم هیچکدومشونم نمی خوان وایستن به نوبت !

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام !

------------------------

زیر نویس :

الف :

اول الدین معرفته ، و کمال معرفته تصدیق ... . (ب)

نگفتم که دو یا چند تا کار داشته باشی که این نشد اون بشه !

بقول آقا امام رضا علیه السلام :

یه کار اصلی داریم ، و این اختصاص نداره به کاری علمی ! البته اگه :"به تعبیر معروف !"م کار :"دانش بنیان" نباشه و :"دانش"م :"اصل" کار نباشه ! و بقول همه که گفته نشه ! بقول بعضیا علم یا "دانش" با معرفت" یا شناخت یکی باشه !

بعنوان مثال ، قبلا گفتم که استاد شهید مرتضی مطهری ، در آثار بدون استثناء خوبشون ، با شاهد آوردن از :"تفسیر کبیر" امام ! فخر رازی ، در تفسیر آیه ای از کتاب خدا دارن که :

وقتی از شکم مادر بدنیا میایم ، چیزی نمی دونیم !

و نتیجه ای که گرفته میشه مثل همونه که مثلا نویسنده ی کتاب :

چرا مسیحی نیستم ؟

گرفته ! که مجموعه ی :"اصل" ی نداریم ! حتی در :

... ، إِیاکَ نَعْبُدُ ... .

چه رسه به :"نَسْتَعِینُ" ، :"إهْدِنَا" و :أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ" ! نه انعمت علیک ! بلکه مثل :"نعبد" ! منجمله خود ایشون ! مگه اینکه نویسنده ی اون کتاب ! بعنوان مثال در نوشتن اون کتابش از هیچ نعمتی برخوردار نبوده باشه ! و اگر و فقط اگر ! از نعمتی برخوردار باشه ! اون :"پارادکس" ی که مطرح کرده ، در برخورداری از اون نعمتم یادش نره ! که از کجا و از کیه !؟

خلاصه ، حالا نمیگم کارش :"شناخت بنیان" ! یا بقول آقا عالم ال محمد علیه السلام :

معرفت بنبان !

که بگن :"باب معرفت" ندارن ! ولی "دانش بنیان" چی ! از بدو تولد از مادر محترمشون !؟ تا قرنی ! که در این دنیا بودن ! و روز بروزم ! ابتکاری داشته اند ! در صحنه ی علم یا دانش ! و گویا :"گنگره ی وین" و :"منطق جدید" زیر سر ایشونم بوده !

خب زیر سر کی !؟

پرسش اول !م اینه ! کی دونست ! بعد اینکه از مادر بدنیا اومد !؟ و هیچی نمی دونست !؟ آیا :

یه مجموعه ی تهی !؟

تهی از علم یا دانش !؟ از معرفت یا شناخت چی !؟ و آیا :"گام" علم یا دانش ، حالا بقولی :"پژوهش" و اونم علمی ! و معرفتیم نه ! "گام" چندم اونه !؟ و بمونه که آیا پایان چی !؟ نداره !؟ گام پایانیست !؟ و نوبت به ما میرسه که تصدیقش بکنیم !؟ حالا :"تکذیب"ش ؟ بمونه !

خب کی !؟ من !؟ من از مادر بدنیا اومده و هیچی نمی دونم !؟ و صفر کیلومتر ! و حتی هیچ شناخت یا معرفتیم ندارم !؟ خب چی دارم ! و حالا بمونه :

 ... ، وکمال معرفته تصدیق به !؟

بمونه ! فقط ناگفته نمونه که ما وقتی از مادر بدنیا میایم ، تا وقتی که از این دنیا میریم ، بیکار که نیستیم ! بلکه یه کاری می کنیم ! هرچند تخم مرغامونو فقط تو مثلا سبد :"سمع"ی ، یا :"بصر"ی و فقط :"ایندو" هم نمیریزیم !

حالا کار اولی یا اصلی ما چیه !؟ بمونه ! و این اولیم یعنی :"گام اول" ما !؟ و پایانی داره !؟

نه وقتی از این دنیا میریما ! آخه مثلا پیامبر صل الله علیه و اله و سلم فرموده :

از این دنیا برید ! قبل از اینکه از این دنیا برید ! (پ)

ب :

نهج البلاغه ، خطبه ی اول

پ :

موتوا قبل ان تموتوا ! 


  

آموزش برنامه ی پایانی :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ ... ، الْحَمْدُ لِلَّهِ ... ،  إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیتُهُمْ ... ، قَالَ یا بُنَی لَا تَقْصُصْ ... ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یعْدِلُونَ ، ... .

امشب می خواستم از برنامه ی آسمانی بگم که با ستاره هاش و خورشید و ماهش می تابه به زمین ! ولی بمونه برا یه شب دیگه ، آخه چند تا یادداشت دارم که برام مسئله شده ، مثلا در رابطه با :"نظام آموزشی" و :"جریان انقلابی"ش بعد پیروزی انقلاب .

یادداشت :

نظام ریاستی و پارلمانی :

رهبر انقلاب اسلامی سپس با اشاره به چند مورد از مطالب دانشجویان و در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه «آیا اشکالات و کمبودهای کنونی ناشی از اشکال ساختار است یا ضعف کارگزاران» گفتند: ساختار قانون اساسی ساختار خوبی است و اشکالی ندارد، البته در همه کشورها از جمله در کشور ما ساختارها در طول زمان تکمیل و نواقص و خلأهای آنها برطرف می‌شود، همانند اینکه در گذشته مجمع تشخیص مصلحت نظام وجود نداشت اما امروز وجود دارد  .

ایشان در خصوص ایده «نظام پارلمانی» خاطرنشان کردند: این مسائل را در مجمع بازنگری قانون اساسی به تفصیل بحث کردیم و به این نتیجه امروز رسیدیم، چرا که مشکلات نظام پارلمانی برای کشور بیش از مشکلات نظام ریاستی است.

رهبر انقلاب در جمع‌بندیِ پاسخ به این سؤال تأکید کردند: در ساختار مشکلی وجود ندارد البته امکان کم و زیاد کردن آن وجود دارد، اما کارگزاران، اشکال‌ها، کوتاهی‌ها، ناتوانی‌ها و سلایق گوناگونی دارند که نتیجه آن این کمبودها می‌شود. البته اشتباه‌های ما مسئولان مانند اشخاص عادی نیست و شکاف‌های بزرگی در متن جامعه ایجاد می‌کند.  (الف)

پرسشی که مطرحه اینه که آیا نظام آموزشی ریاستی ، بشرح ایضا پرورشی آنهم ، با پارلمانی آن تفاوتی داره !؟ یعنی اگه نظام پارلمانی می شد ، با نظام آموزشی فعلی تفاوتی داشت !؟

یعنی پرسش اصلی تر اینه که آیا نظام آموزشی فعلی ، در نظام ریاستی ، ریاستی است !؟ یعنی رییس داره !؟ یا مثل نظام ریاستی ! :"ولی" هم داره !؟ البته اگر نظام ریاستی :"ولایی" باشه !

چراکه نظام ولایی ریاستی هم :"برنامه" اش فرق داره یا "برنامه" ی نظام ریاستی ، برنامه ی آموزشی اونم با این فرق داره !

خصوصی سازی :

نکته بعدی که حضرت آیت الله ‌العظمی خامنه‌ای به آن پرداختند، انتقاد یکی از دانشجویان از روند نامناسب خصوصی‌سازی‌ها و درخواست توقف آن بود.

ایشان با اشاره به خطاهای بزرگ انجام‌شده در زمینه خصوصی‌سازی، گفتند: بنده در این خصوص مکرراً تذکراتی داده‌ام که در برخی موارد منجر به اصلاح یا توقف کار نیز شده است، اما اصل خصوصی‌سازی نیاز مبرم اقتصاد و کشور ما است و نباید جلوی آن گرفته شود، بلکه باید جلوی لغزش‌ها و خطاها در خصوصی‌سازی گرفته شود. (ب)

پرسش مطرح اینه که آیا خصوصی سازی در نظام ریاستی !؟ و خصوصی سازی آموزشی هم !؟

جریان (جوان) انقلابی :

حضرت آیت الله ‌العظمی خامنه‌ای در پاسخ به یکی دیگر از مطالب مطرح شده در این جلسه، تأکید کردند: من همواره جریان جوان انقلابی را تأیید کرده و می‌کنم، البته این به معنای تأیید یک کار خلاف یا غلط نیست که ممکن است از تعدادی جوان انقلابی سر بزند. بنابراین من خطا را تأیید نمی‌کنم اما جوان انقلابی را حتماً تأیید می‌کنم و اگر چیزی غیر از این نقل شد، حتماً آن را قبول و باور نکنید.(پ)

پرسشی ندارم ! چراکه شاید از سر خطا باشه !

اقدام رهبری :

»اقدام برخی‌ها در نسبت دادن تصویب برجام به رهبری» سؤال دیگر یکی از دانشجویان بود که رهبر انقلاب اسلامی درباره آن گفتند: شما البته چشم و هوش دارید و همه چیز را می‌فهمید. در آن نامه‌ای که درباره برجام به مسئولان نوشتم مشخص است که تصویب باید چگونه باشد. در آن نامه شرایطی ذکر شده که در آن صورت، تصویب می‌شود.

ایشان افزودند: البته اگر آن شرایط و خصوصیات اجرا و اعمال نشد، وظیفه رهبری این نیست که وسط بیاید و بگوید برجام نباید اجرا شود.

حضرت آیت الله‌ العظمی خامنه‌ای گفتند: این بحث که وظیفه رهبری در اینگونه مواقع اجرایی چیست، مقوله‌ای است، اما معتقدم در زمینه‌های اجرایی نباید رهبری وارد میدان شود و کاری را اجرا کند یا جلوی آن را بگیرد، مگر در مواردی که به حرکت کلی انقلاب ارتباط پیدا می‌کند که در آنجا وارد می‌شویم.

ایشان خاطرنشان کردند: من به برجام به آن صورتی که عمل و محقق شد، خیلی اعتقادی نداشتم و بارها نیز به خود مسئولان این کار از جمله به آقای رئیس‌جمهور و وزیر محترم امور خارجه این مطلب را گفتیم و موارد زیادی را به آنها تذکر دادیم.(ت)

پرسش قابل ذکری ندارم ، مطلب برا چشم و هوشمندش روشنه . 

شب بخیر . 

-----------------------------

زیرنویس :

الف :

روزنامه ی کیهان ، صفحه ی 11 ، پنجشنبه 2 خرداد 1398 ، 17 رمضان 1440، شماره 22193

ب ، پ و ت :

همان روزنامه

همان روزنامه ، در همان صفحه ، همان روز ، همان ماه و همان شماره ی خود ، تحت عنوان :

زلال بصیرت (برکات علمی انقلاب اسلامی) 

آورده :

وضع حوزه و روحانیت، قبل از انقلاب

به گونه‌ای در محیط کشور و فضای فرهنگی جامعه و بخصوص در قشر روشنفکر ترویج شده بود که گویا وجود طلبه و آخوند در جامعه، بی‌فایده و به نوعی سربار جامعه است؛ اما بعد از انقلاب، شرایطی فراهم شد که تصور آن هم ممکن نبود. مثلا اینکه طلبه‌ای کتابی بنویسد و یک پروفسورخارجی و استاد معروفترین دانشگاه‌های دنیا، بر آن، تقریظ بنویسد، قابل تصور نبود؛ یعنی همین طلابی که آنها را سربار جامعه می‌دانستند، درباره عمیق‌ترین مسائل عقلی عالم، اظهار نظر کنند و مورد قبول بزرگترین اساتید دنیا قرار بگیرند و افکار و نوشته‌هایشان به زبان‌های مختلف در دنیا ترجمه شود و در دانشگاه‌های مهم دنیا درباره آنها بحث شود. همه اینها،  شاخه‌ای از برکات انقلاب اسلامی بود که به دست امام (ره) تحقق پیدا کرد.

اراده خداوند بر این تحقق یافته بود که با همت، اخلاص و فداکاری حضرت امام(ره)، درختی غرس شود که یکی از شاخه‌های آن، پیشرفت‌های علمی باشد. اما باید توجه داشت، آفتی که کمابیش تمام اقوام گذشته بدان مبتلا شده‌اند، جامعه ما را نیز تهدید می‌کند و آن فراموشی نعمت‌های الهی و در نتیجه مغرور شدن و تنبلی کردن است؛ این آفت، سبب افول نعمت و بتدریج از بین رفتن آن می‌شود.باید از نعمتی که خداوند به ما داده است، بهره ببریم و در حفظ آن و سپس ترویج آن در دنیا کوشا باشیم.

فراهم شدن زمینه تحقیق، پژوهش و تفکر در حوزه علوم عقلی، شاخه باریکی از درخت تناور انقلاب اسلامی است؛ در هیچ زمانی زمینه کار در حوزه علوم عقلی، به این وسعت، فراهم نبوده است. البته زمانی وجود داشته که در منطقه‌ای، مردم به علوم عقلی توجه داشته و دانشمندان بزرگی هم در آن زمان بوده‌اند، اما اسباب تحقیق و پژوهش، به این سادگی‌ها فراهم نبود.

بیانات آیت‌الله مصباح یزدی‌(دام ظله) 

در آیین رونمایی از آثار دائرهًْ‌المعارف علوم عقلی اسلامی؛ قم ؛22/9/97

زلال بصیرت روزهای  پنج‌شنبه منتشر می‌شود. 


  

بنام خدا و سلام (الف) .

باب العلم (ب) :

السلام علیک یا رسول الله .

سلام علیکم

... : علیکم السلام

... : آقا اون چیه ؟

این ؟

... : آره .

بله ، این کتابه .

... : کتاب چیه ؟

کتاب نوشتنیه ، نوشتن مثلا یه داستان ، که من براتون میگم ، بجاش بنویسم بدم بهتون ، هروقت خواستین اون براتون بگه !

... : داستان بگه !؟

بله مثلا داستانم میگه .

... : میشه یه داستان بگه ؟

خب ببینم به من چی میگه ! تا براتون بگم

... : به ما نمیگه !

چرا ، اگه شمام مثل من حرفشو ببینین

... : مگه حرفش دیدینه !؟

گفتم که نوشتنیه ، یعنی تو یه چیزی مثل این که پرسیدی گفته شده ، و به اون گفته میشه کتاب !

... : آقا ببینین چی میگه ؟

باشه ، می بینم که داستان نوشتن گفتن سوار شدنو میگه (ت) .

... : آقا اون چیه ؟

اینم کتابه .

... : کتاب !؟

بله کتاب ، ولی سرریز !

... : سرریز !؟

یعنی اگه یه مثلا داستانی تو اون کتاب پیدا نبود ، تو این پیدا میشه !

می خواین بگم مثل چی !؟

... : بله .

چشم ، مثل آب ، آینه و چیزی که چشا توش پیدا میشه !

... : چشا !؟

خب شما چند تا چشم دارین ؟ تو آینه نیگاشون کردین !؟

... : آقا چی شد ؟

یکی بود یکی نبود ، غیر از خدا یکی نبود :

هفت سال بعد یکی پیدا شد و اونو که اومده بد اینجا رو گرفته بود بیرون کرد .

وقتی که داشت بیرون میکرد ، یکی بود که داشت دو دستی بیرون می کرد !

رفت طرفش و بهش گفت :

وقتی اون اومد اینجا رو گرفت کجا بودی !؟

گفت :

من بودم ، تو نبودی .

شب بخیر .

--------------------------------

زیرنویس :

الف :

هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ .

ب :

دانش .

و پژوهش ، دانش پژوهش (پ) .

پ :

فرق دانش پژوهش با پژوهش دانش :

فرقش ، صرف نظر از اینم که در گفته هم پیداس ، امروزه هم بعنوان یه علم یا دانش مطرحه ، یعنی گفته میشه مثلا :

متدولوژی علوم

یادم میاد در زمان دانشجویی ، اوایل دهه ی شصت ، دو واحه به همین عنوان داشتیم .

استاد شهید مرتضی مطهری در یکی از آثار بدون استثناء خوبشون با عنوان :

آشنایی با علوم اسلامی

نه تنها از علم یا دانشی به عنوان :"منطق" نام برده اند ، بلکه نخستین علم یا دانشی رو مطرح کرده اند ، به عنوان علوم و علوم اسلامی ،علم یا دانش :

منطق

است .

ناگفته نمونه که گفته میشه امروزه دیگه مثل قبل از رنسانس ، یا انقلاب صنعتی در اروپا نیست ! که :"منطق" منطق علوم یا دانشها باشه ، چراکه با جدایی ! علم یا دانش تجربی ،بعبارت دیگه دانش حسی ، که با :"مشاهده" ی اعضای حسی بدست میاد ، دانش پژوهش دیگه دانش قبل از رنساس در اروپا نیست !

در حالیکه چنین نیست ! چراکه صرف نظر از اینکه دانش :"وسطی" نتونست پژوهشی با دانش پژوهش نو ، تازه و یا جدید داشته باشه ، و اینم برا خودش ، مثل :"علوم تجربی" راه دیگه ای رو پیش گرفت با عنوان :

منطق ریاضی

بلکه دانش راه خود را ادامه داده ! و هنوز :"منطق قدیم" یا بعبارت دیگه :"منطق صوری" و یا با نام :"معلم اول" ش به زندگی خود ادامه میده .

حالا بمونه ، همونطور که گفته شده ، اگر گفته شود که مثلا :"علوم انسانی" م که گفته میشه ! میخواهد طرحی نو دراندازه ! آیا از علم یا دانش چیزی باقی نمی مونه !؟ که بهش گفته بشه :

دانش پژوهش !؟

یا :

علم منطق !؟ البته بقول استاد شهید ، مثلا ، مگر اینکه گفته ای هم باشه که "منطق" رو علم ندونه ! بعبارت دیگه "پژوهش" رو "دانش" ندونه ! و مثلا بگه :

پژوهش دانش

و مقصودشم از :"پژوهش " دانش پژوهش نباشه ! مثل همان که گفته میشد و هنوزم گفته میشه :

منطق علم

و مقصود "علم منطق" نیست ! بلکه "پژوهش دانش" ه ! و نیازی به دانستنی هم نداره ، حتی دانستن :

پژوهش

ت :

... ، طس ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... ، الر ... بِسْمِ اللَّهِ ... .


  

دنیای ... مشترک (8) : 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ ... . 

داشتم میومدم کامپیوترو مانیتور کنم که مهمان برنامه ی خندوانه ، شبکه نسیم تلویزیون ، گفت : ... مانیتور کنیم ، بررسی کنیم ... 

یاد "پژوهش" سخنران همایشی افتادم که دیروز گفتم . 

دیروقته و صبح می خوایم بریم سر کار ، ان شاءالله ، اگه خدا بخواد یا بقول مقام معظم رهبری که دیروز نقل قول شد ، بهترشو بخواد . 

ولی تا خوبم نبرده حرف می زنم ، آخ یادم رفت ! مانیتور می کنم ، بررسی می کنم و پژوهش ! می کنم ووو ، بعد چی ؟! 

حب گفتم که بعد :"یاد" ش دیگه ! مگه اینکه بقول کارشناس برنامه سمت خدای تلویزیون ، که دیروز گقتم : اهل ذکر نباشم ! و مشترکش نباشم ! و این کار کاری مشترک نباشه ! 

کدوم کار !؟ مانیتورکردنو میگم دیگه ! بررسی ، پژوهش ووو رو میگم دیگه ! بعد این کار دیگه ! بعد یادآوری دیگه ! 

حالا چه یادآوری کتابخونه ای که سخنران همایش دیروز ، که گفت پژوهش کنن ، و مثل اونو ، کتابخونه رو میگم ، یکی دوتاشم خودشون دارن ، و چه همین کامپیوتری که مانیتورش کردم برا کاری که باهاش داشتم و بجاش گفتم اینو براتون مانیتور کنم ! 

چیرو ؟! خب مثل همون کتابحونه ها و کامپیوترو دیگه ! 

برا چی ؟! حب گفتم که ! برا مانیتور کردنش دیگه ، بررسی کردنش دیگه ، پژوهشش دیگه ! ووو ! 

نمی دونم چرا یاد نامگذاری امسال افتادم ! البته همزبونی و همدلی ، نه :"همدلی و همزبونی" ش ! 

آخه من ، منکه میگم یعنی ما ! نه فقط من و شما و خانواده ی ما ، ما که بعد یادآوری یه کار مشترکی داریم که به زبون ما بهش میگن : اندیشیدن ، و مثلا به زبون عربی بهش میگن : تفکّر .

حالا مثلا اون سخنران همایش همه رو ، همه ی خودشونو ، البته بعد زیرساختا ، که کتابخونه هاشون باشه ، مثل کتابخونه ی هرکدوم از ما ، من و شما و مخلوقات و آفریده هایی مثل ما رو میگم ، و یادآوریش ، دعوت به چه کاری کردن ؟

اصلا خودشون چه کردن !؟ بعد مراجعه به کتابخونه  و زیر ساخت خودشون و یادآوریش ؟

و این کارشون به چه عنوانی ، یعنی اسم و نامی در زیرساخت تلویزیون ، شبکه چهارش ، مکتوب و نوشته شد !؟ و برا بیننده هاش :"مانیتور" شد مثلا ؟!

یا برا خود تلویزیون ، شبکه چهارش ، مانیتور شد ، یعنی بعنوان ، به اسم و نام "بررسی" پژوهش" ووو ، و به :"زبون" ما ، من و شما و ... ، بعنوان ، به اسم یا نام یه فکر یا اندیشه در :"کتابخونش" یا زیرساختش ثبت و بایگانی شد ؟ مکتوب و نوشتش ؟ 

------------------------- 

مرتبط : عنوان 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :575
بازدید دیروز :76
کل بازدید : 1339113
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ