بنام خداوند جان خرد
وبعد
یعنی پس از عرض ادب و سلامی دوباره خدمت شما عزیزان که نگاهی به نوشته ی قبلی انداخته اید اول امروز را خدمت شما تبریک عرض کنم خصوصا خدمت ساکنین در ایران که امروزشان روز تولد پیامبر اعظم صل الله علیه واله وسلم است و همچنین روز تولد آقا صادق ال محمد علیه السلام .
خب عرض بنده این شد که ما فقط پس از حرف دیگری حرفی نداریم ، که نقشمان مثل نقش آقا امام صادق علیه السلام باشد ، بلکه نقشی هم مثل نقش پیامبران داریم و بعبارت دیگر فقط نوآوری تحت حرفی که به چشم ، گوش و دیگر اعضای حسی ما رسیده نداریم .
امابعد
امیدوارم شما هم به این نکته رسیده باشید که حتی پیامبر هم ، چه رسد به دانشمندانی که مثل پیامبران حرفی برایمان داشته باشند ، بله پیامبر هم پیامبر خداست و فقط امام نیست که پیروش ولی الله باشد و مدیریت الهی کند حرفی را که پیامبر آورده ، بلکه در نماز هم می گو ییم اشهد ان محمد عبده و رسوله ، که بقول استاد شهید مرتضی مطهری البته به تعبیر بنده : فهمیده ایم او بنده ی خداست و درثانی فرستاده اش ، یعنی حرفی نوتر از کلمه ی الله یا بقول خودمان خدا زده نشده و نخواهد شد پس از رسیدن این کلمه به عضو حسی ، قلبی وووی ما .
یاعلی
یعنی حالا دیگه گویا سال نو را پیشاپیش تبریک عرض می کنم و برایتان سالی بهتر از سالی که پشت سر می گذاریم آرزومندم ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
---------------------------------------------
کلمه ی کلیدی : عبده ، بنده ی او
سلام علیکم
خدا را بازهم شکر که نه تنها حرف می زنیم و بلکه امکان گفتن در اینجا را هم داریم و از باب تشکر از مخلوق تشکری هم به این چیه پارسی بلاگ می کنیم ، بابت فرصتی هم که دست داد تا بازهم خدمت برسم شکر گذاریم .
یا رب ...
شنیدن عرایض بنده ، که عزیزی مدعی آن بود و هنوز منتظر شنیدن حرف ایشان هستم ، یعنی حرف شنوایی ایشان ، شما و بنده هم هرچند صورت می گیرد ، یعنی از نعمت این کار هم برخوردایم ولی نه تنها شاید از شکر نعمت غافل باشیم مثل والضالینی که در نماز می گوییم ، بلکه بجای شکر مثل مغضوب علیهم کفر نعمت کارمان باشد در حالیکه راه راه انعمت علیهم می باشد .
مثل همین که در منطق قدیم و جدیدش و همچنین فازی ایندو هم ادعا می شود که عبارت باشد از پوشش دادن به حرف با دو رقم مثبت و منفی یا منفی و مثبت و یا میان ایندو رقم که در نوشته ی قبلی اشاره ای به آن داشتم .
یا رب ...
پس عرض بنده حرفی پس از عرایضم نیست فقط ، که مثل حرف خدا و پیامبرانش به گوش ایشان نرسیده باشد در حالیکه حرف مثلا منطق قدیم به گوش منطق جدید و حرف این دو به منطق فازی رسیده !؟ در حالیکه علی القاعده ی بازی پیش فرض یا پیش حرف نرسیده هم گویا دارند ؟!
بلکه حرف از همین پیش فرض یا پیش حرف است .
یارب ...
خب تا فرصتی دیگر فعلا خدا نگهدار و انشاءالله تعالی پیش از سال نو این فرصت دست بدهد که خدمت برسم وگرنه بازهم پیشاپیش سال نو را خدمت شما عزیزان تبریک عرض می کنم و امیدوارم که بازهم حوصله ی عزیزی را بسر نیاورده باشم .
سلام علیکم
خب سال نوآوری و شکوفایی را داریم پشت سر می گذاریم در حالیکه بهمان روشی که یونان باستان می اندیشید می اندیشیم و نه تنها در اندیشه ی دینی بلکه در اندیشه هم حرفی نداریم بزنیم جز آنچه که در زمان عباسیان از یونان ترجمه شده .
بسم الله الرحمن الرحیم ، قل هو الله احد ، ... .
این را در اظهار نظری برای مقاله ی آن روزنامه هم عرض کردم که حواسش جمع باشد که بقول معرف : ... ، ایران شیلی نمیشه .
بعبارت مورد نظر ایران همانطور که یونان نمی شود و بشرح ایضا غرب قرون اخیر که مدعیست حرف نوی دارد که تا اسلافش یونان باستان سابقه ای ندارد ، که عرض کردم فقط در دو رقم سابق بجای ایجاب سلب را مبنا قرار داده و عزیزانی که پیگیر بحث بوده اند دریافته اند که در منطق قدیم هم حرف از مثلا این چیه ذهنی صفر ، خالی و یا تهیست ، الان هم که منطق فازی می خواهد بگوید حرف نوی دارد ، در حالیکه حرف همان حرف است و فقط حرف را کشیده به میان این دو رقم ، بله الان هم حتی شرقی و حتی ایرانی و بشرح ایضا اسلامی مورد نظر منطق فازی نمی شود ، ولو اینکه مثل کاشف خلی آورده اندش ایرانی و شاید هم مسلمان باشد ، چراکه دیده شده که منطق قرآن را هم منطق فازی گفته اند !؟
سلام علیکم
خب مطلب خود را پیگیری می کنیم تا ایشان هم فرصتی بیابند
و از فرمایشات ایشان هم بهره ببریم ان شاءالله تعالی ، یعنی از علم بعد حس هم برایمان بفرمایند تا برسیم به اندیشه ی دینی ، چراکه فعلا حرف از اندیشه است که بنده هم مثل ایشان دارم مثل همان که برادر عزیزم دکتر غریب گرامی دارند که در این چیه وبلاگشان به آن پرداخته اند .خب مبارکه ! دست صدا و سیمای ما هم درد نکند ! رسانه ی ملی را عرض می کنم ، حالا اسلامیش بماند ، مثل اندیشه ی دینی .
سلام علیکم
وقتی به خانه برگشتیم ، از سر کار را عرض می کنم ، نیمه ی اول بازی ایران و کره ی جنوبی تمام شده بود ، بچه ها ، پسرا را عرض می کنم ، البته اکبر و اوسط که با هم کار می کنیم ، گفتند ببینیم بنده هم گفتم ببینیم ، نیمه ی دوم را عرض می کنم .
سلام علیکم
ضمن عرض تبریک به مناسبت امروز جمعه و میلاد آقا امام باقرالعلوم علیه السلام و تشکر از صاد عزیزم که فرموده اند :
سلام علیکم
فکر نمی کنم رادیو اگر محترم گوش داده باشند به قل در " قل هو الله ... " که گفته اند : " برایم عجیب است که از این کلام والای " هو الله احد " که خلاصه همه ی معارف است ، چیزی باشد " .
اول تشکر کنم بابت اجازه ی صحبت و در ثانی گوش کردن به عرض بنده ان شاءالله تعالی ، چراکه فرموده اند :
رادیـــــــــو اگــــــــــــر
(شنبه 5/11/1387 - 2:40 ص )هرچند که فرموده باشند :
چیزی که تا اکنون فهمیده ام، اینکه می خواهید بگویید در همان "قل" اول یک حرفی هست. حرفی بالاتر از بعدش: هو الله احد.
پس با تشکر از ایشان از فرصت داده شده استفاده می کنم و هنوز هم امیدوارم که چیزی سد راهم نشود مثل سابق !؟ مثل مثلا حدثی دو رقمی که یک رقمش شامل حال بنده شود ، چه در حرف زدنم و چه حالا که حرف از گوش کردن هم مطرح شده .
حالا کاری نداریم به اینکه بعد هم مثل مثلا مرحوم علامه ایشان هم مجرد از حس ، شنیدن گوش را عرض می کنم ، و بایگانی عرایض بنده را هم در دستور کار دارند ؟ یا بعد حس عرایض بنده هم ، گوش کردنش را عرض می کنم ، یکدل هستیم ؟ ووو ؟
سلام علیکم
شکر خدا امروز را تعطیل کردیم که هم عرض ادب و سلامی داشته باشم خدمت شما عزیزان و هم تشکری کرده باشم از برادر عزیزم آقا سیدمحمدرضای واحدی بزرگوار ( لبگزه ) که در بزرگداشت ایام حسینی بیاد بنده هم بوده اند ، و همچنین خواهر و برادر عزیزی که خصوصی بزرگواری فرموده اند .
رادیو اگر (شنبه 14/10/1387 ساعتِ 7:44 عصر)
بنام خدا
با تشکر از وقتی که گذاشتید و نظرات تان.
در خیلی جاها ظاهرا هم عقیده ایم.
اما جایی که گفتید می خواهید بحث را بالاتر ببرید؛ یعنی چه؟ بالاتر از هو الله احد؟
بالاتر از آن چیست؟
اما چیزی که در مورد صمد گفتید، باز هم معنای صمد نیست.
گفتیم که ممکن است ما معنای احد را بفهمیم اما معنای پایین تر از آن را نفهمیم. و شما باز میگویید وقتی احد را فهمیده ایم دیگر چه نیازی داریم به صمد فهمیدن؟
حال آنکه قرار است ما معنای صمد را بفهمیم. نه آنکه بفهمیم که نیازی نداریم که بفهمیم!
چیزی هم که گفته اند یعنی (بی نیاز)؛ معنای سطحی آن است. صمد به معنای بی نیاز نیست. بلکه یعنی: (توپر). حال؛ این توپر یعنی چه؟ این را نمی فهمیم.
و این که می گویید در سوره توحید؛ پس از الصمد؛ معنای آن است؛ درست به نظر نمی رسد. چرا که هم (الله االصمد) و هم (لم یلد) و هم (لم یولد) و هم (لم یکن له کفوا احد) همگی به الله در (هو الله احد) بر می گردد. همه دارند آن الله اولی را توضیح می دهند.
خب ، اول اینکه تشکر از بنده است که ایشان برای عرایض بنده وقت می گذارند و اظهار نظر می فرمایند ، و بله در خیلی جاها هم عقیده ایم و امیدوارم که بیشتر از این هم هم
عقیده باشیم ان شاءالله تعالی .کلمه ی کلیدی : حرف اولی یا الله اولی ما
سلام علیکم
در ادامه ی بحث با (یکی) از عزیزان ایشان فرموده اند : ( قسمت رنگی عرض بنده در گام به بگام با فرمایشات ایشان است )
1 . رادیو اگر (پنجشنبه 12/10/1387 ساعتِ 4:28 عصر)
(81.12.7.4)بنام خدا
بله فکر می کنم عرض کرده باشم که فرمود :
... قل هو الله احد ، و در نازلتر فرمود : الله ( یعنی همان احد ) الصمد ، یعنی سخن شما درست است .بنده فکر می کنم جایگاه بحث یا محل بحث همان است که نازلترش : ... هو الله احد ، است ، نقطه چین را عرض می کنم ، در حالیکه همانطور که عرض شده شما بحث را به دنیا یا پایین تر از اعضای حسی کشیده اید که بقول مرحوم علامه مثلا : چشم ما به آن می افتد .
البته دقت می فرمایید که مقصود مثلا چشم بنده نیست که چشم حساس شما به آن می افتد ، که مثلش مثل مثلا چشم خودمان است که به عضوی از اعضایمان می افتد .
این فعلا بماند !؟ تا مثلا برسیم به اندیشه ی دینی که آیا بقول امام علی علیه السلام : می شود خدا را توصیف کرد ؟ یا هر که خدا را توصیف کند برای او قرین قرار داده و در این دورقمی کردن یا بقول جدیدش این چیه دیجیتالی کردن کار می کشد به اشاره کردن و هر که هم به خدا اشاره کند او را نشناخته .
خب عرض شد که فعلا حرف از اندیشه ی ماست و اندیشه ی دینی ما بماند ، بله بنده هم مثل شما فکر می کنم منتها محل بحث !
همان صدای اول ماست ؟ که عرض شد فعلا خود ماست تا برسیم به خود خدایی ، چراکه بعضی وقتی خدا را صدا می کنند مثل مثلا صدا کردن آقایمان است !؟ که وقتی مثلا می گویند : آقا بیا آقا بیا ایران شده کرببلا ، فرق دارد با مثلا : یا مهدی ادرکنی ، ی ایشان ، یعنی می خواهند آقا را درک کنند ، در حالیکه سبحان الله هم می گویند .بله درک و دریافت شما و مثلا بنده فرق دارد ولی این تفاوت یک وقت به دو رقمی شدنمان نینجامد ، اولین شعار پیامبر اعظم صل الله علیه و اله و
سلم هم همین است که : بگویید نیست خدایی مگر خدا ، یعنی همه خدا را صدا می زنیم و البته هریک بقدر خویش ، مسئله هم همین است ، خود شناسی را عرض می کنم که چیزی جز خدا شناسی نیست ، و از جمله همین اندیشه و بعد هم اندیشه ی دینی خود .خب معلوم است که وقتی نود پیش ماست نیازی به آن نداریم ، حرف از :
علم الانسان ما لم یعلم ، است و مورد نیاز ، البته : کلا ان الانسان لیطغی !؟ چراکه وقتی : رای ه ، مثلا دید چیزی را دیگر غنی می شود و نیازی به آن ندارد ، خب بی نیاز هم که بقول امام علی ثانی علیه السلام که دو رقمی نیست ، یکیست و بقول شاعر عرب حضرت امام سجاد علیه السلام فقط در این محل یا بقول شما جایگاه است که : لا می گوید .این را عرض کرده ام که آقا امام حسین علیه السلام فرموده اند :
خدا صمد را توضیح داده اند ، در نازلتر از الله الصمد را را عرض می کنم .این را هم عرض کرده ام ، گوش شیطان کر !
فکر می کنم آقا باقرالعلوم علیه السلام فرموده باشند که : اگر ، بله اگر بقول شما هم ، احدی یا یکی بود تمام علوم را از صمد برایش می شگافتم ، ولی برای کی بشکافند ؟ یا بقول شما : باید چه بکنیم ؟در این قسمت از فرمایش شما هم که مختصر عرضی داشته ام در پاسخ به پیامتان ، فقط یاد آور شوم که آیا شما فرق چندانی بین مثلا کتاب مقدس ما بین ما و کتاب مقدس ایشان بین آنها می بینید ؟ دقت بفرمایید که پرسش از بین ماست و نه کتاب مقدس که مثلا گفته شود یکی از کتب مقدس تحریف شده است ، حالا توسط این چیه حوزویان آن یا این چیه دانشگاهیانش ، چراکه مقدمات بحث و کاوش مثلا فلاسفه ، عرفا ووو ی ما که فرقی با مقدمات آنها ندارد ، ساده عرض کنم ، هرچند عرض شده ، آیا مثلا مقدمه ی اصول فقه ما هم ، چه رسد به فقه ما که اصولی دارد ، بله آیا طالب علم یا دانشجوی دانش ما مثل طالبه یا دانشجوی آنها پیش از اصول فقه هم منطق نمی خواند ؟
اصلا بنده در اینجا ، همفکری را عرض می کنم ، اول دنبال این مسئله هستم .
---------------------
کلمه ی کلیدی : اگر یکی ...
بسم الله الرحمن الرحیم ، قل اوحی
سلام علیکم
با اینکه هنوز کاری که در دست داریم به اتمام نرسیده ولی آخرش دیروز اولین برف زمستانی در اینجا هم به زمین نشست ، خب الحمدلله رب العالمین .
نه ! اینکه باز مزاحم شده ام برای این نیست که کار را تعطیل کرده و فرصتی دست داده ، خیر ، هر طور شده این کار را هم مجبوریم که تمام کنیم ، همین امروز هم زیر برف کار می کردیم ، آنهم بالای داربست و ارتفاع نه متری .
بله ، برای این خدمت رسیدم که دیدم عزیز پرسشگرمان که در پی عرایض بنده فرموده بودند :
(دوشنبه 18/9/1387 - 9:5 ع )
if.coo.irبنام خدا
احد معنایی بالاتر اما تا حدودی مفهوم تر است. اما صمد به کل مفهومی پیچیده است.
هنوز دنیای یک رقمی را تعریف نکرده اید.
فرموده اند که آیا مطلب جدیدی نمی نویسم ؟
اول عرض کرده باشم که اگر احد معنایی بالاتر دارد و مفهوم ترست ، خب پایینترش که مفهوتر خواهد بود !؟ بقول معروف : چو صد
(مفهوم باشد ) نود هم پیش ماست .و بحث ما در مفهومی بالاتر از احد بود ؟! همان که :
... هو الله احد .خب ، ایشان ادامه ندادند بنده هم اصراری
ندارم ، آنهم وقتی که بقول معروف دیوار موش داشته باشد و موش هم گوش !خب بالاتر فعلا بماند و برویم سراغ پایینتر یا دنیایی تر .
عرض شود که بنده که بقول مرحوم علامه از وقتی : چشمم
به ( دنیا ) افتاده ، یک جهان بیشتر به چشمم نیامده ، و دنیای بالاترش هم که یک رقمیست ، چشمم را عرض می کنم ، بالاترش حس ووو هم همینطور ، مگر اینکه قضیه از بالا دو رقمی باشد ، مثل مثلا همین که در منطق جدید یا ریاضی گفته می شود که مجموعه یا عضو دارست و یا تهی ، صفر یک را عرض می کنم ، که عرض کرده ام حرف تازه ، نو ویا جدیدی نیست این حرف ، چراکه منطق قدیم پیشتر این دورقم را بکار برده ، ایجاب و سلب را عرض می کنم .اصلا منطق جدید حرفی در مقابل منطق قدیم است که زده شده و فکر می کنم عرض کرده باشم که حرف نوی نیست که آنرا نوآوری دانست .
حالا بماند که آیا نوآوری در جهت دنیایی تر هم داریم ؟ یا در آسمانی تر است ؟
اینکه ما هی دنیا را بشکافیم و مثلا در مقیاس این چیه نانو هم تعریفش کنیم آیا حرف نوی زده ایم ؟ یا حرفی نوتر از حرف آدم ، نوح ، عیسی ، موسی و حتی ابراهیم علیه السلام هم داشته باشیم حرف نوی است و نوآوریست ؟ که فکر می کنم عرض کرده باشم که حرف دانشمندان ! یک حرفی بالاتر از حرف پیامبر اعظم صل الله علیه و
اله وسلم است !؟ در حالیکه بالاتر از حرف ایشان خدا به کسی وحی نکرده و ایشان خاتم انبیاء هستند .خب حالا این عزیزمان می خواهند که بنده چه حرفی جدیدتر از حرف آخرین پیامبر خدا بزنم ؟!
مثل همین ( بنام خدایی ) که در آغاز فرمایش خود دارند بزنم ؟!
از خود ؟ مثل دانشمندان ؟! یا همان فلاسفه ، عرفا ووو که با حرف ایشان عرایض بنده را می سنجند ؟!
بسم الله الرحمن الرحیم ، یا ایهاالمدثر ، قم فانذر ، ... ، انه فکر و قدر ، ... .
یا از خدا ؟! یعنی نوآوری ؟! نوتر از بنام خدا ؟! آیا بنام بالاتر از خدا !؟
الله اکبر
حالا بماند که اوسط و اصغری هم جز نامی از نامهای او نیست ، بقول آقای خمینی : هرچه هست اوست .
------------------------------
کلمه ی کلیدی : بالاتر
سلام علیکم
پاسخ پرسش :
فکر می کنم پیش از پرسشی که یکی از عزیزان مطرح فرمودند ، البته پرسش دوم ایشان ، هرچند بنده فرقی بین این پرسش و پرسش اولشان نمی بینم !؟ بله پیش از این یادآور شده باشم که بقول آقا امام حسین علیه السلام : خدا خود صمد را معنی کرده اند ، وگرنه بقول این عزیزمان که پرسیده اند صمد یعنی چه ؟ معنی صمد بعد از این هم پوشیده می ماند .
معنی صمد هم یعنی : لم یلد ولم یولد ، ولم یکن له کفوا احد .
خب ، عزیز پرسشگر ما در آخرین نوشته ی خود گویا خواسته اند که احد را معنی کنیم ، بعبارت دیگر نقل سخن فرموده اند از صمد به احد ، که احد هم یعنی صمد !؟ چراکه فرمود : قل هو الله احد ، و در نازلتر فرمود : الله الصمد .
این خوبست ؟! یعنی به همین منوال که پیش برویم فکر می کنم داریم کم کم می رسیم به پرسش بنده از ایشان ، یعنی همان که : هو الله احد !؟
جای امیدواری هم هست ؟! چراکه ایشان در فرمایش اخیر نه تنها با سخنی محکمتر هم به آن نزدیک شده اند ، بلکه مثل مرحوم علامه کلمه ی کلیدشان هم ماست ، من خودشان را عرض می کنم که به زبان آورده اند و مثل مرحوم علامه هم در نقطه ی آغاز سخن !؟ ببینید :
if.coo.ir
(دوشنبه 18/9/1387 ساعتِ 2:55 صبح )بنام خدا
حال آنکه سوره توحید در توضیح خود خدای متعال است. و این است که شما در هیچ تفسیری نمی توانید سخنی پیدا کنید که توضیح قابل قبولی درباره این سوره گفته باشد.