انقلاب ، قیام یا برپایی اندیشه (پایانی) :
این بحث در حالی پس از بحث :"استقلال اندیشه" مطرح شد ، که در آن بحث بنا شد بحث :" اندیشه ی اسقلال" رو داشته باشم ، بعد اینکه گفتم فرقه میون ایندو ، چراکه پس از انقلاب ، قیام یا برپایی مردم ایران ، بحث از اولی با این پرسش روبروس که چه نیازی به استقلال ، همینطورم آزادی اندیشه ؟
حالا چرا ؟ یکی دونکته گفتم ، یکی اینکه انقلاب ، قیام یا برپایی اندیشه ، هرچند مثل استقلال اندیشه هست ، منتها شاید مثل فکرکردن من در قبل از انقلاب ، قیام و برپایی من ، مثلا بعد نوزده ی دی پنجاه و شش باشه ، و هنوزم همون باشه ، نه تنها بیرون از خونه ، یعنی در جمهوری اسلامی ایران ، بلکه پس از برجامم در دنیا .
مگر اینکه فکر یا اندیشه ی انقلاب ، قیام یا برپایی رو ، حالا با همون قیام نوزده دی مردم قم ، یا حتی حالا هم که دروازه دنیا برویم باز شده از یکی که اون فکر یا اندیشه رو داره پیروی کرده ، یا دنباله روی کنم .
البته اگه فکر یا اندیشه ای برای انقلاب ، قیام یا برپایی ، پیش از برپایی مردم قمم نداشته باشم ، و پیش از اونم پیرو بودم تا مثلا وقتی که پا رو زمین گذاشتمم نه ! بلکه برا پا گذاشتن رو زمینم ، یعنی بدنیا آمدنمم .
و خلاصه اینکه از وقتی پا بدنیا گذاشتم در فکر و اندیشه پیرو بوده ام و خواهم بود و خواهیم بود !
چرا ؟ مگه چه خبر شد ؟ مگه یکی فکر کرد ؟ یا اندیشید ؟ و در فکر یا اندیشه پیرو نبود ؟ که منم دومی باشم !
حالا بازم پیرو اون ؟ باشیم ، بمونه .
ولی اون پیرو یکی دیگه نیست که مثل ما ؟ نه فقط من ، چرا ؟
خب اونوقت فقط منم که پیرو فکر یا اندیشه ی نه یکی ، بلکه بجز خودم هستم ، بجز فکر یا اندیشه ی که دارم ، ولی از دیگری ، بلکه از دیگران بجز من .
نکته دیگرم اینکه حالا صرف نظر از اینم ، هر دوشم ، منجمله حتی پیرو بودن فقط منم ، از خودمم نباشه ! و اینم به پیروی ، پیروی فقط منم باشه !
خب ، حالا پاسخ پرسش مثلا :
سرجا من کو ؟
روشنه .
خب ، هرچند سربرج نشده که بعد از پانرده بهمن که مهندس گفته بود می تونیم بریم کار کنیم و افتاد به سر برج ، ولی چون یکی دو روزه آبی که گذاشتم حیاط پشتی یخ نزده ، ان شاءالله فردا بریم ببینیم میذاره کار کنیم ؟ آخه وقتی بهش گفتم قبل از پانردهم اگه اومد زیر صفر چی ؟ گفت مانعی نداره .
اینو برا این گفتم که اگه ان شاءالله بریم مشغول بشیم مثل این یکی دوماهه نمی تونم بحث " اندیشه ی برپایی یا قیام و انقلاب " رو که فکر می کنم بشه مطرح کرد ، طرح و بحث کنم .
خصوصا وقتی برا جبران این یکی دو ماهه صبح بچه ها هم (همفکر) ن هرچه زودتر بریم و تا شبم تا بتونم کار کنیم ان شاءالله . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
-------------------------------------------
کدواژه ها : بانک و بانکداری + پیرو بانک و بانکداری + اقتصاد مقاومتی + همفکری
انقلاب ، قیام و برپایی اندیشه (3) :
یادآوری :
یادت میاد وقتی که بچه ها رو گذاشتیم قم ، تو خونه آبجیشون ، که هنوزم تو قمه ، و میرفتیم مشد که ببینیم میشه اونجا مون ، بین راه تو شهری که مدتی با خانواده ام اونجا ساکن بودیم ، یه اطاق دو تخته گرفتیم که شبو اونجا بمونیم ؟
و آبچی کوچولوی بچه ها رو هم با خودمون برده بودیم ؟
آخه ته تغاری رو که هنوز خدا بهمون نداده بود .
و وقتی در اطاقو بازکردیم و وارد شدیم ، کوچولو چی گفت ؟
که بقول دزد سریالی که در نوشته قبلی گفتم : موجبات لبخندمونو فراهم کرد ؟
آخه گفت :
سرجا من کو ؟
انقلاب ، قیام یا برپایی اندیشه (2) :
صدایی بیدارم کرد .
نیگا کردم در بود ، سرجات نبودی ، سرجام موندم تا در بیایی ، گوشم به در بود و ...
وقتی صدام کردی و بلند شدم و ...
دیروز هنوز داشتم فکر می کردم تا وقتیم که برم جا بندازم و ...
به سخنرانی دیشب شبکه ی سه سیمای جمهوری اسلامی ایران که فکر می کردم ، لازمم نبود که همشو می کردم و مانع دیدن سریال خانه ی کوچک می شدم ، بین این و سریال قبلی که نیگا میکردینم که تو کانالا می گشتم دیدمش ، تا اونجاشم که سریال بعدی شروع بشه هم یه بندم نیگا نمی کردم و می زدم ببینم سریال شروع شده و برمی گشتم ببینم چی گفته میشه تو سخنرانیم ، اینقدر دستگیریم شد که آیا : خودم بیدار شدم ؟
یا مثلا همونطور که گفتم :
صدایی بیدارم کرد ؟
روانشاسی :
بقول سخنران اونوقت خدا چی ؟
آیا همه کاره خودم ؟
یا بعنوان مثال مانند همون صدا ؟ یی که بیدارم کرد ؟
یا خدا هم ؟
و یا فقط خدا ؟
خب ، بیدار شده چی ؟
حالا تکراریش بمونه ، مثلا بقول دزد سریال تکراری دزد و پلیس ، که منم فرصت کنم با هم می بینیم ، اونکه هی بیدار میشه ، می خوابه ، بیدار میشه ، می خوابه ، ... ، چی ؟
تازه برجا چی ؟ آخه فقط برپا که داده نمیشه ، مثل دیشب که داشتی سریال خونه ی کوچیکو نیگا میکردی رفت ؟ م جا انداخت ؟ م و دراز کشید ؟ م و ... ؟
و امروز گفتم :
صدایی بیدارم کرد ؟
خب ، منکه همه ی سخنرانی رو نتونستم گوش بدم ، ولی همینقدم کفایت می کرد که یکی دو نمونه سخنران بگه ، که گفت ، بعد اونو بگه ، که گفت ، یکی از این دوتا :"سکولاره" .
اونوقت "سکولار " یعنی چی ؟ مثلا کنار گذاشتن ، یا در حاشیه قرار دادن ، حالا نگیم حذف یکی ، از اون دوتا دیگه ! خب کدومش ؟ فقط یکی ؟ از اون دوتا دیگه !
لازم نبود که تا مثلا :"همدان" م برم ، یکی دونمونه کفایت برپایی ، منجمله برا منم می کرد .
خب ، کجا بودیم ؟
: ... إِنَّهُ فَکَّرَ وَ ... .
دیروزو میگم ، که گفتم :
امروز فکر می کردم ...
انقلاب ، قیام یا برپایی اندیشه (1) :
وَ :
: ... یسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَیسْأَلُونَکَ مَاذَا ینْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یبَینُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ
: ... إِنَّهُ فَکَّرَ وَقَدَّرَ
سلام علیکم
روانشاسی :
امروز فکر می کردم (2) ، حتی وقتیم که گفتی : آبی که تو حیاط پشتی گذاشته بودم یخ نزده .
و بعد اینم که خودم رفتم دید (3) م .
ووو
تا اینکه دید ( 5) م .
وَ :
: ... إِنَّهُ فَکَّرَ وَ ... .
یادآوری :
در نوشته ی پیشین ، نوشته ی "استقلال اندیشه" گفتم :
گفتم من انقلاب کردم ؟ یا اینکه : ... ؟ (6)
-----------------------------------------------
(1) مثل استقلال و آزادی اندیشه
(2) خب با خودم دیگه ، خب بقول مقام معظم رهبری که همین تو دهه ی فجرم از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شد : تو زندان آهسته حرف می زدن دیگه
(3) نه اینکه به حرف تو اطمینان نداشت (4) م
(4) خب قلب یا دلم دیگه
(5) ... ؟
(6) و "نوزده دی" یا قیام مردم قم ، در نوشته های پیشین ، و یا نوشته ی برگزیده ای تحت عنوان :"قیام مردم تبریز" از طرف مجله ی پارسی نامه ی اینجا ، یعنی:پارسی بلاک.com ، والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
استقلال اندیشه :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام علیکم
اشاره :
امروز رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی خود که از شبکه ی خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شد ، و تا وقتی که دیدم مانع دیدن برنامه دلخواه تودارم می شم به اون گوش می دادم ، و هنوز فرصت نکردم که کاملشو پیدا کنم و بخونم ، یکی دومطلب داشتن که خلاصه اش اینه .
1 - اندیشه ی استقلال :
یکی اینکه تحریم اصلی تحریم بانکی جمهوری اسلامی ایران بود ، که با به سرانجام رساندن مذاکره با نماینده ی دنیا ، که پنج بعلاوه یک گفته میشه ، این تحریم برداشته شد .
2 - استقلال اندیشه :
ودیگر اینکه حالا سیستم بانکی می تونه کار کنه .
خب ، موضوع بحث من دومی ، یعنی "استقلال اندیشه " هست ، مثل بحثی که تحت عنوان :"آزادی اندیشه" داشتم ، اونجا هم موضوع بحثم آزادی اندیشه نبود .
چرا ؟
الحمدلله ربّ العالمین
در جمهوری اسلامی ایران لازم نیست بفکر یا اندیشه استقلال باشم ، این مربوط میشد به دوران قبل از پیروزی انقلاب و بدنبال :
استقلال ، آزادی ، حکومت اسلامی .
بودن ، نه رسیدن به :
استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی
تفاوت ایندو مثل تفاوت آندو یعنی "اندیشه ی استقلال " و "استقلال اندیشه" است .
مثل همین پیش از برجام و پسا آن ، منتها همونطور که ما در جمهوری اسلامی ایران استقلال و آزادی اندیشه داریم ، جمهوری اسلامی ایرانم تو دنیا می تونن دست بکار بشن .
الرّحمن الرّحیم
بله آقای رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران درست می فرمایند که در بانک و بانکداری جهانی می توانن بانک و بانکداری داشته باشن ، مثل "حمهوری اسلامی" .
چرا ؟
مالک یوم الدّین
خب عیانه و حاجت به بیان نداره ، یکی دو سال دنبال همین بودن دیگه و حالاهم :
ایّاک نعبد و ...
چاره ای جزاین نیست ، یعنی پس از دستکم دوسال حالا بیان خودشون با دست خودشون خودشونو تحریم کنن !؟ این :"قانون" کاره تودنیاس ، و انقلاب شد که همینو تغییر بده ، قانونو ، قانون شاهو ، قانون دنیارو .
منکه فکر می کنم اندیشه ی امام این بود ، وگرنه من چرا وارد انقلاب می شدم ؟ دلیلی نداشت .
فکر می کنم بجای بحث "استقلال اندیشه " ، بهتره بحث "اندیشه ی استقلال" رو بازم داشت ، حالا پیش از بحت "اندیشه ی آزادی " ؟ یا به این دیگه نیازی نیست در :" جمهوری اسلامی ایران" ؟
مسئله ی اصلی جمهوری اسلامی ایران با دنیا که یعنی پنج بعلاوه یک باشنم اینه ، که فکر نمی کنم اصلا موضوعیت داشته در مذاکراتی که با اونا داشته .
علتشم فرق نذاشتن بین "اندیشه ی آزادی" با "آزادی اندیشه" اونا در دنیاس .
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته . بیست و چهارم بهمن هزار و سیصد و نود و چهار هجری شمسی .
استقلال :
سلام علیکم
نقش (1) (2) و نقش سوره ی حمد(5) (6) در قرآن مکتوب :
سوره ی حمد علاوه بر ویژگیهای منحصر به فردش در میان سوره های حتی کتاب یا نوشته ی خدا یا بقول پیامبر ، خطاب به همه ، نخست :" کتاب الله " رو فرموده اند ، همین ویژگی "کتاب الله" رو هم داره .
حالا آیا هفت آیه (9) این سوره هم همین ویژگی داره ؟ یا مثل دیگر آیات کتاب خداست ؟ و مثلا فرقشون اینه که در این سوره آمده اند ؟ حالا بماند که آیا در سوره های دیگر چیزی اومده که در سوره ی حمد نیومده باشه ؟ مثلا :"اسم" ؟ مثلا :"بسم الله " و یا مثلا : "بسم ربّ " ؟ چه رسه به اینکه مثلا همین :"ربّ " م مستقل از :" رَبِّ الْعَالَمِینَ" سوره حمد باشه .
میگن یکی از یکی پرسید کجای قرآن :"عشق" اومده ؟
حالا کاری به پاسخ پاسخگو ندارم ، ولی بقول ما ترکا چرا راه دور رفته ؟ پرسشگرو میگم ، چراکه نه تنها می تونست بپرسه که :
درکجای اولین یا نخستین سوره ؟
بلکه می نونست بپرسه :
در کجای اولین یا نخستین آیه ؟
هم ، حالا در اولین یا نخستین آیه ی اول یا نخست ؟ بمونه ! مگه اینکه : همه جا عشق
و حرف اول و نخستم : عشق
نه مثلا :" بعشق " ، چه رسه :"بسم عشق " و ... انه بسم عشق رحمان رحیم
-------------------------------------------------------
(1) نقش بعنوان مثال مانند نقش :"آزاده" و :"رها" در سریال :"کیمیا"
(2) یا مانند واژه ی مثلا :"استقلال" در شعار :"استفلال،آزادی،جمهوری اسلامی(3)"
(3) البته اگه :"جمهوری اسلامی ایران(4)" در شعار گفته نشده باشه
(4) و واژه ی :"ایران" هم مثل :"اسلامی" مستقل از :"جمهوری اسلامی" بحساب نیاد .
(5) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(1)الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(2) الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(3)مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ(4) إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ(5)اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ(6)صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ(7) .
(6) یا : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(1) الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(2)مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ(3) إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ(4)اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ(5)صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ (6)(7)غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ(7) .
(7) ویا : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(1) الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(2)مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ(3) إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ(4)اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ(5)صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ (6) غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ(8)وَلَا الضَّالِّینَ(7) .
(8) ویا : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(1) الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(2)مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ(3) إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ(4)اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ(5)صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ (6) وَلَا الضَّالِّینَ(7) .
(9) حتی : الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ(1) الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(2)مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ(3) إِیاکَ نَعْبُدُ وَإِیاکَ نَسْتَعِینُ(4)اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ(5)صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ (6) وَلَا الضَّالِّینَ(7) .
همه جا پرسپولیس :
... ن وَالْقَلَمِ وَ ... إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ... .
سلام علیکم ، شبت بخیر
اول پیروزی پرسپولیسو بهت تبریک میگم ، اگه قدر دوتا بازی قبلیو که براشم باختنو و مساوی کردنم می دونست الان تو جدول ، اگه نگیم بالا بالا ، ولی بالاتر از این بود .
من فکر می کنم اگه راستش مثل چپش بشه و چپشم مثل راستش پرسپولیسی ، بهتر از اینم میشه ، تیممون .
چپش که نوید یه چپ تمام عیارو میده ، خصوصا همونطور که گفتم یه کمی پرسپولیسی بشه ، برا تیم ملیمون .
اندیشه ی ناب ( پایانی ) :
... فَبِأَی آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(1) ...
... وَلَا الضَّالِّینَ ... ا ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(النمل/30) أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ(النمل/31) ... فَبِأَی آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(1) ... .
... وَلَا الضَّالِّینَ ... ن ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(النمل/31) أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ(النمل/32) ... فَبِأَی آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(1) ... .
... وَلَا الضَّالِّینَ ... ن ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ... فَبِأَی آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(1) ... .
خب تا بازم مثل شبت بخیر یادم نرفته بگم :
روزت بخیر
روز و شبتم بخیر ، شب و روزتم بخیر
کجا بگم ؟
خب در اینجا دیگه ، تو هم می تونی بگی ، در اینجا دیگه .
گفتم که ، در اینجا هم ، کتاب یا نوشته یعنی چی ؟ مکتوب یا نوشته شده هم دیدنی داره ، بقولی :"سیما" هم داره و فقط :"صدا" که نداره ، دیده بان (5) رو زمین و در :"ثریا" هم داره ، خوانندشو میگم چشم "ابراهیمی" زمینی و آسمونیشو میگم ، همونطور که حرف (6) م دیده بان خودشوداشت ، و اگر لازم نبود بازگرد یا فلاش بکیم نداشتم ، که بگم ، در اینجا هم ، که بگو یا قل .
حالا مثل منم که نگی ، در اینجا شم ، مطمئن باش من می خونم ، همونطور که پیش از اون می شنیدمش .
فقط یادمون نره که مثل حرفای دیشب ، نه : "آقایون" ، :"اون برنامه شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران" نباشه ، برا اینکه اگه جاشونو حتی به "خانومای" آقایونی دیگه هم بدن ، اونوقت خود ، آقایون ، شونم رو همون صندلی :"تحریف" تشریف ندارن !
مگه اینکه ، حتی خانومای اونا هم یه صندلی :"خالی " حالا صفر ، تهی وووش ، بمونه ، هم برا نشوندن یکی دیگه رو اون ، مثل برنامه ی دیشب اون برنامه نذاشته باشن !
البته اگه : "سازمان (صدا و سیما) ی جمهوری اسلامی ایران" دستشون باشه ، دست خالی ، با نوشته روی اون چه فرقی ؟ مثل رو پیشونی و تو پیشونیه ، حال نوشته ی روی پیشونی بند که بمونه .
----------------------------------------
(1) سوره ی الرّحمن ، بعد آیات (2) (3) (4) :
(2) مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ(19) بَینَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یبْغِیانِ
(3) مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ(20) بَینَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یبْغِیانِ
(4) مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ ، بَینَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یبْغِیانِ
(5) مثل برنامه ی " ثریای شبکه ی یک سیمای جمهوری اسلامی ایران " ولی همونطور که در نوشته ی قبلی گفتم حتی دیده بان برنامه ی :"سمت خدای شبکه ی سه سیمای جمهوری اسلامی ایران" م نیست ، چه رسه به "دیده بان جمهوری اسلامی ایران" حالا :"تحریف" ش بمونه ، همون مورد ادعا رو بفرماین کافیه :"پیشرفت" و .
(6) مثل :"تحریف" ، "انحراف" ووو فاعل یا گوینده اش ، گوینده ی این حرفا ، اونم به یکی دیگه ! نه حتی به خانم یا آقای خود هم ، بلکه نه تنها بر آقایون ، بلکه خانومای ... ؟ حالا کجا ؟ بمونه ، فقط امیدوارم :"در" خونه ، نه رو خونه ، بلکه تو خونه نباشه ، خب روشنه دیگه ! که تو خونه من خدای نکرده به کی میگم ؟ تو هم همینطور ، حالا بد آموزیش بمونه ! چون اهل خونه که دیگه از ما دوتا که انتظار نداریم عاقلتر باشن ، هرچیم که بقولی ، که همین اول ورودم در اینجا اول :"تازه نوشته های برگزیده" دیدم ، عقل یا خرد نداشته باشن ، عقلشو تو چششونم نیست ؟ تو گوش چطور ؟ ووو ؟ اونوقت بچه داری با بچه نداری چه فرقی می تونه داشته باشه و یا تمیزداده بشه و یا ... و مثلا :" اندازه گیری بشه یا سنجیده بشه" ؟ با فکر یا اندیشه !؟ حالا بلند ، ناب وووشم ؟ بمونه . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .
اندیشه ی ناب (2) :
خب اگه تو حرفی نزنی ، من فقط تو رو می بینم ، بعیارت دیگه فقط می تونم نگهبان اونی که می بینم باشم ، برا همین وقتی که الان داشتیم برنامه ی "دیده بان" سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران" و که با هم می دیدیم گفتم خودتو نگهدار بذار ببینم چی میگه ، نه اینکه خدای نخواسته خواسته باشم جلوی حرفتو بگیرم ، بچه ها هم همینطور ، که گفتم اگه نمی تونن گوش بدن برن تو اون اطاق ، امیدوارم که اونا هم ازم دلخور نشده باشن و فکر نکنن که خواستم جلوی حرف زدنشونو بگیرم ، مثل برنامه ی "دیده بان " سازمان صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران !
شبت بخیر
ببخش یادم رفت بهت شب بخیر بگم ، آخه یاد مثلا داعش افتادم ، در حالیکه خدا حتی به مورچه (1) هم نه تنها اچازه داده که حرفشو بزنه ، بلکه "بی شعورم" بگه اونم به کیا ! نه به مثلا سپاه شیطون و :"بزرگ" شم ، حالا بمونه قابل مکتوب و نوشته شدن :
... غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ... .
اونم بعنوان مقدمه و پیشگفتار !
حالا بمونه ، البته که با اجازه ی بزرگتر :
مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ
گفتن :
إِیاکَ نَعْبُدُ وَ ... .
ولی ، خب همونطور که در آغاز امشب گفتم ، گیریم که خدا چشم :"ابراهیمی" (2) هم بما نه تنها داد ، بلکه ملکوتم به ما نشون داد ، ولی "برمیگرده" (3) گوش "موسوی" شم بما میده ؟ حالا بعدش "عیسوی" ش بمونه .
قرآن مکتوب :
حتی با مقدمه و پیشگفتار :
... صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ...
دفتر چه ی راهنما و نقشه راه دارم و :
... وَعَلَّمَ آدَمَ ... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(النمل/31) أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ(النمل/32) ...
هم .
آیا دیده بان سازمان صدا سیمای جمهوری اسلامی ایران خبر داره که یه برنامه ای در همون سازمانش بعنوان :"سمت خدا" وقتی می خواد داستان پیامبرانو بگه ، تو همین هفته داستانو با داستان حضرت آدم علیه السلام گفت ؟
دیده بانی که فقط با چشم و دیدن پیشرفتهای دیدنی نیست ، تو حرف و گفتن پیشرفت نداریم ؟ دیده بان که فقط چشم نداره !
بله با چشم میشه گفتنی ها رو دید ، ولی میشه خوند ، مکتوب یا نوشته شده ی گفتنی و حرفو ، ولو بصورت طرح و نقشه هم باشه .
در حالیکه :
قرآن عظیم :
... اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ ...بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ(النمل/30) أَلَّا تَعْلُوا عَلَی وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ(النمل/31) ... .
م ، داستان آدمو با آدم کتاب یا نوشته خون آغاز کرده ، کتاب یا نوشته ی مکتوب و نوشته شده ، حالا نوشته رو یا تو چی !؟ بمونه .
... فَبِأَی آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ(4) ...
----------------------------
(1) سوره ی نمل ، که بقولی : "موجبات خنده" ی حضرت سلیمان نبی علیه السلامو هم :"فراهم" کرد ، در حالیکه خبر از : "بسم الله الرّحمن الرّحیم" م داشت ، حالا بمونه که مورجه چه گفت ؟ آیا نگفته مثلا :"به خانه برمی گردیم" !؟ و خدا گفته باشه که به اصل ، اصل :"ناب" خود برگردیم ؟ به همون که در قسمت قبلی اومده ؟ و فرقش با مثلا آتیش اینه که تشنه ی آبه ! نه برا اینکه خاموش بشه ! بلکه راه بیفته !؟ پیشرفت کنه و ... !؟ مثلا بلند شه ، فیام کنه ... و خودشو نشون بده ، منجمله حرف بزنه ! همون حرفی رو که فرشته ها نمی دونستن و به اون داده شد برا جانشینی خدا رو و تو خودش !
(2) برنامه ی امشب "ثریا" ی شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران . اونم امشب ! خب لابد گربه رو همون دم در حجله باید کشت دیگه ! یه روزم به :"انحراف" نرفت دیگه ! اصلا مثلا پیشگیری مگه بهتر از (حتی) درمان نیست ! چه رسه به اونکه حتی در "مقوله" ی درمانم نیست چه رسه به "مکتوب !" !
(3) :"به خانه برمی گردیم " شبکه ی پنج ، نه شبکه ی تهران ، سیمای جمهوری اسلامی ایران .
(4) سوره ی ألرّحمن ، بعد آیه ی : رَبُّ الْمَشْرِقَینِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَینِ
اندیشه ی ناب :
... بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أل ... .
سلام علیکم ، شبت ، شب بیست و دوم بهمن هزار سیصد و نود چهار هجری شمسی ، نیمه شبت بخیر .
پیشگفتار :
بحث "اندیشه ی بالا" رو که نیمه تمام گذاشتم ، برا این مطرح کردم که دیده ، یا بگو (1) شنیده بودم که اون برا :"اندیشه ی ناب" ی بکار برده شده که این "اندیشه ی ناب" دقت و ظرافتش بیشتر از آن :"مکتوب" (2) ی که بحثش نیمه تمام ماند نباشه ، کمتر نیست .
جا داره که یادی بکنم از متفکر شهید استاد علی شریعتی ، که جای ایشونم خالی بود در چنین شبهایی و صبح پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، که در بحبوحه انقلاب خبر فوتشون بی تاثیر نبود در گرایش به آثار ارزشمند ایشون ، جای ایشونم خالی .
یادت میاد وقتی رییس آموزش و پرورش اونجا رو با گلوله زدن و اولم و بلکه فقطم اومدن سراغ من ، کتابای ایشون مثل کتابای متفکر شهید استاد مرتضی مطهری نیگر نداشتم و خانم صابخونه داشت تو تنور نان می پخت ؟
آخه بحث بحث "اندیشه ی ناب"ه و یادم اومد که در یکی از آثار (5) اون استاد شهید متفکرم علی رقم مثلا :"سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران" م و حتی :"دیده بان" (7) شم دیده ام که از :"خالص" ، "ناب" و مثلا "طلا" ی با عیار "صد در صد" م اومده بود .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(1) مگر اینکه گفته بشه در : "سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران" گفتنم مکتوب یا نوشته شده نیست ، که پیگیر پرسشی که در بحث پیش از این ، یعنی بحثی که تحت عنوان :"اندیشه ی بالا" مطرح و نیمه تمام ، نه اینکه گفته بشه مثلا "ناتمام" ماند ، باشیم و اگه بازم بخواد : به (آن) برمی گردیم .
(2) در "قرآن مکتوب" بحث نیمه تمام بحث از "اندیشه " ای که در هر " قرآن مکتوب" ی (3) مکتوب یا نوشته شده هست .
(3) حتی در آنهم که در آن بحث نیمه تمامم ناگفته نماد
(4) ناگفته نمونه که کتاب یا نوشته ای که نه تنها بعنوان "قرآن" یا :"تفسیر" مثلا قرآن یا قرآن کریم و یا قرآن ... ، بلکه شاید بعنوان :"کتاب الله " یا نوشته ی خدا هم "مکتوب " یا نوشته شده باشد ، که مثلا آیه ی هفتم نخستین سوره در آن چنین باشد : ... (الفاتحة/6)غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ(الفاتحة/7) ، چراکه همونطور که گفتم سوره حمد یا "الفاتحة" هفت آیه هست ، برای همین به آن سوره :"سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی" هم گفته می شود ، و این عنوانش در سوره ی حجر در آیه ی :"وَلَقَدْ آتَینَاکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ" بقول استاد متفکر شهید :"مکتوب" یا نوشته شده است و استاد شهید متفکرم در تفسیر نخستین آیه آیا نخستین آیه ی :"مکتوب" رو تفسیر کنن ؟ یا یه بسم اللهی بگن و برن سراغ دومین آیه ی "مکتوب ؟ " .
(5) البته در کدام اثر و تعبیر دقیقش یادم نمیاد ، الانم در پی جستجوش نیستم که با استفاده از موتور جستجویی یافته و اینجا بیارم ، به همین که در(6) مکتوب یا نوشته شده ای که ازش یادش می کنم بسنده می کنم .
(6) فکر می کنم ، در اینجا هم ، در مباحث پیشین گفتم که در یعنی روی ، نه توی چیزی که هیچ چیزی پیدا نمیشه که در اون ، نه رو اون ، مکتوب یا نوشته شده ای نباشه ، که بحث خود را دارد و همینقدر بگم که حواسمون به اون باشه که مکتوب یا نوشته ی نه تنها دلخواه ، بلکه عاقلانه ی ماهم روی اون پس از مکتوب یا نوشته شده ی تو اون یا در اون به معنی توی اونه ، حالا اینم بمونه که حتی مکتوب یا نوشته شده ی عاقلانه هم گفتم عاقلانه ی اونه ! چه رسه به دلخواهش و :"سمت خدا" ی بیرونیش ! بقول مثلا :"سمت خدا" مکتوب یا نوشته شده در ! سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران .
(7) برنامه ی :"ثریّا" ی شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران .