سفارش تبلیغ
صبا ویژن
< 1 2

سلام علیکم 

ضمن عرض تسلیت که بروایتی امروز سالروز شهادت امام علی ثانی زین العابدین علیه السلام بود ، عرض کنم که نقل است در مراسم حجی وقتی زائران خانه ی خدا وقعی به حاکم نمی گذاشتند مهمان خارجی حاکم علت را جویا شد حاکم گفت در این مراسم همه یکسان هستند و به تعبیر بنده شاه و گدا یکی هستند در این مراسم ، در همین وقت امام سجاد علیه السلام در مراسم حضور یافت و مردم راه را برایشان باز کردند تا رفت حجر الاسود را بوسید و رفت .
همان مهمان به حاکم گفت شما که گفتید همه یکسانند ! پس او که بود که مردم چنین رفتاری با ایشان داشتند و با شما ندارند ؟ حاکم گفت : من او را نمی شناسم !
در این هنگام شاعری که آنجا بود گفت : او را نمی شناسی !؟ و شروع کرد به سروده هایی در معرفی امام ، و از جمله یکی اینکه گفت : او کسی است که فقط در لا اله الا الله نه می گوید .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلَمْ تَرَ کَیفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ؟ ... .
حالا ما کاری با سروده های شاعر و افق دیدش نداریم و مثلا خراب شدن حاکم پیش مهمانش ، فقط با حرف "نه" و در "لا اله الا الله " کار داریم که در نوشته ی قبلی گفتیم حرف با حرف فرق دارد .
بسم الله الرحمن الرحیم ، قل اعوذ برب ... .
شهید مطهری در اثری از آثار خوبشان یک حرف خوبی دارند آنهم اینکه حرف "نه" بر سر یک کلمه ، یک جمله و حتی یک سطر ، یک صفحه و یک کتاب هم که باشد بیاید آن "نه" تسری دارد بر تمام آن کلمه ، جمله ، سطر و صفحه ووو .
مثلا وقتی گفته شود " نمی آیم " یا " نمی آیم با برادرم " و یا " نمی آیم با برادر و خواهرم " نیامدن " شامل برادر و خواهر گوینده اش هم می شود ، همانطور که در " می آیم با برادر و خواهرم " آمدن شامل فقط گوینده اش نمی شود .
منتها این دوحرف یعنی " آمدن" با "نیامدن" فرق دارد و این فرق در "فناوری اطلاعات" ی که گفته می شود گذاشته نمی شود بلکه گفته می شود در این حالت ما اطلاعاتی بدست می آوریم و به فناوری آن می پردازیم که عبارت باشد از مدیریتش ، جمع آوری آن و آنچه که در تعریف فناوری اطلاعات گفته می شود .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالنَّجْمِ ...
پاسخ به یک نظر :
می نوای گرامی در اظهار نظری که برای نوشته قبلی گذاشته اند گویا برایشان مسئله بوده تعبیر "فناوری اطلاعات دینی" ، حالا منظور نظر فناوری دینی بوده ؟ یا اطلاعات دینی ؟ ویا فناوری اطلاعات دینی که موضوع بحث ماست ؟ بماند .
در پاسخ عرض شود که علاوه بر فرقی که در مثال آمدن و نیامدن گفته شد ، اطلاعات دینی هم فرق دارد با اطلاعاتی که تحت عنوان فناوری اطلاعات گفته می شود ، چراکه مقصود فقط اطلاعاتی نیست که دو حالت دارد ، بعبارت دیگر صفریک است ، بلکه افول پذیر هم هست ، در حالیکه اطلاعات دینی به اسم " الله" محدود به اطلاعات بدست آمده ی ما هم نیست بقول شاعر که گفت : او فقط در لا اله الا الله "نه" می گوید .


  

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سلام علیکم
ضمن عرض تسلیت بمناسبت ایام سوگوارای آقا اباعبدالله علیه السلام عرض شود که نقل است در نامه هایی که به امام علیه السلام در مسیر کوفه می رسید مسائلی هم پرسیده می شد ، از جمله پرسیشها یکی هم معنی صمد بوده که معنایش چیست ؟
امام در پاسخ فرموده اند که خدا چون می دانست که بشر معنایش را بدست نمی آورد خود معنی کرده که الله الصمد یعنی : لم یلد و لم یولد ، ولم یکن له کفوا احد .
مقصود از این نقل اینست که حرف با حرف فرق دارد ، شاید از یک چیز زد و مثل مشرک هم حرف نزند که می گوید بنا را بر یک چیز نمی گذارد و در واقع معبودی ندارد ، چراکه در حال عبودیت یکی شریکش شهادت می دهد که فارق از عبودیت اوست و معبودش نیست .
در حالیکه شاید بنا را بریک چیز هم گذاشت ولی بنای کار بر یکی نباشد که صمد است ، برای همین فرمود : قُلْ یا أَیهَا الْکَافِرُونَ ، لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ، وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ، ... .
که کافر هرچند می گوید خدا را عبادت نمی کند ولی عبودیتی دارد .
روشن که این اختصاص به فقط بهترین کار ما یعنی نماز ندارد ، چراکه وقتی شامل صد شود پس شامل نود هم می شود و از جمله کاری مثل دانستن ما که موضوع بحث ماست .
بعبارت دیگر اطلاعات علمی ما را هم شامل می شود که گفتم منطق قدیم و بشرح ایضا جدید و این چیه کامپیوتری آن بنایش را بر دو رقم می گوید می گذارد ، در حالیکه وقتی بنایش را بریکی گذاشته دیگرش شهادت می دهد که فارق از اوست .
خب حرف این منطقها که هیچ ، بلکه اگر هم بنا بر یک چیز گذاشته شود هم باز مسئله اینست که آیا مقصود از آن یکی هم یکی به معنی صمد است ؟ که نه تنها زیرمجموعه ی یکی دیگر نیست و زیرمجموعه ای هم جز خودش ندارد ، و در کنار مجموعه ای هم گفته نمی شود ؟ یا نه ؟ بنای دانستن و اطلاعات علمی را می توان بر یکی که صمد هم نیست گذاشت ؟
خب می شود گذاشت ، و مشکل منطقهای قدیم و جدید رایج در این چیه متدولوزی علوم را نداشت ، ولی فناو.ری اطلاعات این فرق دارد با فناوری اطلاعاتی که بنایش بر خدایی احد ، صمد و بقول امام حسین علیه السلام : لم یلد و لم یولد ، ولم یکن له کفوا احد است .
پس فناوری اطلاعات دینی که حرف از آن است فرق دارد با فناوری اطلاعات غربی و متاسفانه رایج در مراکز علمی ما حتی در دانشگاههای اسلامی ما ، بلکه حوزه های علوم دینی ما هم ، چه رسد به دانشگاهی هم که پسوند اسلامی هم نداشته باشد و آموزهایش مثل آموختنی های دانشگاههای غربی باشد که روز بروز به تعدادش افزوده می شود و بشرح ایضا دانشجویانش و این شاخص پیشرفت علمی هم قلمداد شده .


  

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ...

گفتیم مسئله سرمایه هم نیست که لنگ آن بود و مثلا گوشی برای این نداشت که پرسیده شده باشد : ... ، أَرَأَیتَ الَّذِی یکَذِّبُ بِالدِّینِ ؟ ...

مسئله حتی دیدن این یا آن نیست که وزیر اقتصادی ما گفته باشد : ما در این نوسانات ارزی مردم را بحال خود رها نمی کنیم ، بعبارت دیگر بی سرپرست نیستند مردم ، حالا بقول امام حسن ثانی علیه السلام : بماند یتیم سیاسی که بد تر از حتی یتیم علمی است ، چه رسد به آنکه نیاز به سیرکردن شکم خود داشته باشد و بحال خود رها شده باشد .

مسئله : ... ، فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّینَ ، ... ، است ، آنکه غافل از کاری است که می کند ، مثل دیدن ، شنیدن ووو ، منجمله دانستن که محل بحث ماست .

حالا کاری نداریم که این دانستن دانستنی هایی از غرب باشد که در مراکز علمی ما دایر است و وقتی گفته می شود : پیشرفت علمی داشته ایم ، مقصود پیشرفت در این دانستنی هاست ، و یا دانستنی از دین باشد و بقول مدرس و شایدهم موسس دانشگاهی اسلامی که ذکر خیرش گذشت ، علاوه بر مدارس وپژه ی علوم دینی ، در این دانشگاهها هم دایر باشد .

پس مسئله این است که این کار یعنی دانستن یعنی چه ؟ آیا طلبه ی ما در حوزه و یا دانشجوی ما در دانشگاه دولتی و آزادش و بشرح ایضا اسلامیش پاسخی برای این پرسش دارد ؟ یا : شاخص تعداد طلبه یا دانشجوی بحال خود رها شده است !؟

فقط امیدوارم که اگر استاید آنها برای یافتن پاسخ این پرسش شاگرادان خود را بحال خود رها هم کرده باشند !؟ دیگر از مصادیق : ... ، وَیمْنَعُونَ الْمَاعُونَ . نباشند .

نیتجه این غفلت می شود مثل همین پیامدهای اقتصاد غربی که ...


  

سلام علیکم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ، ... .

بحثمان که مدتی تاخیر شد ، و لابد بنابر خبری که در نوشته ی صدق عزیز آمده بود تا حالا برای علوم انسانی اقدامی شده ، که بزودی هم نباشد یک روزی نتیجه اش در مراکز علمی اعم از حوزه و دانشگاههای اعم از اسلامی مثل همان دانشگاهی که در نوشته ی قبلی گفته شد ، و غیره دیده خواهد شد ، در رابطه با همین کار است ، حالا چه بعنوان مثلا فناوری و به معنی مدیریت اطلاعات ، پردازش ووو و منجمله جمع آوری اطلاعات و یا هر تعریف دیگری که از آن داشته باشیم .

نقل است که یکی قفل مغازه ای را در بازاری باز می کرد ، رهگذری پرسید : چه می کنی ؟ گفت : ساز می زنم ، پرسید : صدایش کو ؟ پاسخ داد : فردا می شنوی .

خب ، پس مسئله فقط اطلاعاتی نیست که مثلا از طرف خدا بوسیله پیامبرانش فرستاده شده و این بعنوان سرمایه کار وهمچنین تولید باشد ، و حمایت از اطلاعات مثلا غربی مسئله ساز شده باشد ، با این و همچنین پرسش از مثلا فناورش و یا مدیرش فعلا کاری نداریم و موضوع کار روی سرمایه است که رسید به آنجا که گفته شد : ... بی مایه فتیره !

بعنوان مثال در همین زلزله ی اخیر مثلا کمک های رسیده سرمایه ی کار است و کار کارگرش هم مثلا بازسازی مناطق زلزله زده ، پس علاوه بر پاسخ پرسش از سرمایه ی کار و سرمایه دارش ، پرسش از کار در این مناطق هم بی پاسخ نمانده و نتیجه اش سرسفره تک تک زلزله زدگان بعینه دیده شده و ان شاءالله می شود و خواهد شد .

پس هرچند طبیعیست نتیجه کار مثلا کنگره ی علوم انسانی در اردیبهشت امسال هم دیده شود ، و روشن است که بیننده اش کیست ؟ ولی برای پیشگیری از بلاهای غیر طبیعی هم که نمی شود بیکار بود ! و مثلا گفت : ما که دست اندر کارش نبودیم ! یا : خبر نداریم که چکار شده ؟ میشود و خواهد شد ؟

خب چکنیم ؟ آیا سرمایه کاری را نداریم ؟ و بقولی : کار را باید سپرد به سرمایه دارش ؟ یا مسئله کارست ؟


  

... ، وَالْعَادِیاتِ ... .

دید و بازدید عید فرصتی نداد که برویم سر بحث ذخیره کردن اطلاعات که گفتیم کامپیوتر هم همین کار را می کند ، حالا کدام رایانه ؟ این مسئله ی بحث ماست !

پیش از عید در شبکه ی سه سیما برنامه ای دیدم که در آن مدرس دانشگاه امام صادق (ع ) در پاسخ پرسش از نیاز  به تآسیس این گونه دانشگاهها در کنار حوزه و دانشگاه ، بعنوان مثال تفاوت اقتصاد اسلامی را عنوان کرد ، خلاصه اش اینکه هرچند علاوه بر دانشگاه حوزه هم بحث اقتصادی دارد خصوصا بعد از انفلاب ، ولی متولی امور اقتصادی از خروجی دانشگاهها به جامعه وارد می شود و دانشگاهی لازم است که مثلا به بانکداری اسلامی بپردازد تابانکداری ما مثل بانکداری غربی نباشد که در آن ربا حرف اول را  بزند .

این را برای آن عرض نکردم که حالا ما هم داریم کامپیوتر دینی را مطرح می کنیم ! البته رایانه ی ملی که با سرمایه و کار ملی تولید شود بحث دیگریست ، هرچند سرمایه گذاری برای تولید کامپیوتری با علوم انسانی غربی که در مراکز علمی ما هنوز که هنوزه بقوت خود باقیست مقصودم نیست .

مقصود سرمایه و کاری صرف تولیدی با اطلاعات دینی است که فعلا بحث از ذخیره کردن آنست و کامپیوتر هم این کار را می کند ، البته در حد وسع سرمایه ای که برای آن صرف شده ، منجمله سرمایه ی اطلاعاتی که برای تولیدش بکار رفته ، که هزینه ی ز گهواره تا گورش همچین کم هزینه ای هم نیست ، خصوصا وقتی تولید تولیدی دینی محسوب شود ، هرچند تولید ملی با علم یا دانش وارداتی هم عاقلانه بحساب نمی آید چه رسد به اینکه بقول آن مؤسس دانشگاه اسلامی ما بیاییم مثل شکل حکومت شکل اقتصاد غربی را با فرض حذف ربا در آن بکار گیریم و نامش را بگذاریم بانکداری اسلامی ! چراکه مثل دانشگاه بانک غربی هم بر اساس اطلاعاتی تأسیس شده که موضوع بحث ماست یعنی ذخیره کردنش که تولید چیزی هم برای انجام این کار بجای ما پس از اطلاعات ما از این کار است و بر اساس آن اطلاعات .

بعبارتی کلمات کلیدی اینکار اطلاعات سرمایه گذاری شده برای این کار تولیدی است و در هر تولیدی این سرمایه لازم است ، همانطور که برای ذخیره کردن اطلاعات این سرمایه گذاری شده و مسئله این سرمایه گذاری در کامپیوتر است ؟ که گفته می شود سرمایه اش برای این کار : "صفریک" است !؟

خب از آنجا که گفته می شود شبیه انسان ساخته شده پس لابد انسان هم : آنگونه ذخیره می کند !؟ بعبارتی حافظه اش آنگونه ساخته شده !؟ حالا چه از بدو تولد تا گور بدست خودش !؟ که بقول مفسری در بدو تولد هم بقول استاد شهید مرتضی مطهری فاقد آن بوده و سرمایه اش سمع و ابصار و افئده ای بوده !؟ و چه بدست سازنده ای مثل سازنده ی کامپیوتر ، رایانه و ... 
--------------------- 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ... .


ارسال : توسط مریم یزدی ، دانشجوی رشته ی آی تی

سلام علیکم 

نگفته نمونه که این "سرمایه > کار > تولید" حمایت داره ، آخه بی مایه فتیره ! 

إِنَّا أَعْطَینَاکَ الْکَوْثَرَ ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ، إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ .


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :195
بازدید دیروز :677
کل بازدید : 1343233
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ